درهای خانه حاج‌حسین‌آقا ملك به روی گردشگران باز می‌شود

1397/4/31 ۰۹:۲۵

درهای خانه حاج‌حسین‌آقا ملك به روی گردشگران باز می‌شود

مش رضا با محاسن سفید و لبخند پرمهرش نشسته روی پلكان گوشه حیاط به تماشای هیجان و تحسینی كه در نگاه و رفتار مهمانان است. دوربین‌ها نقوش حجاری شده روی دیوار حیاط اندرونی را به حافظه می‌سپارند و راهنما توضیح می‌دهد كه در این بنا المان‌های معماری یك خانه ایرانی كاملا دیده می‌شود، از هشتی ورودی تا شاه نشین و اندرونی و آب انبار و... ارسی‌های ساده نشانی از گره چینی‌های رنگی خانه‌های قاجاری ندارند و راهنما آن را نشانی از ساده زیستی صاحب خانه می‌داند.

 

میهمانی دوباره در خانه تاریخی بازار

فرزانه قبادی: مش رضا با محاسن سفید و لبخند پرمهرش نشسته روی پلكان گوشه حیاط به تماشای هیجان و تحسینی كه در نگاه و رفتار مهمانان است. دوربین‌ها نقوش حجاری شده روی دیوار حیاط اندرونی را به حافظه می‌سپارند و راهنما توضیح می‌دهد كه در این بنا المان‌های معماری یك خانه ایرانی كاملا دیده می‌شود، از هشتی ورودی تا شاه نشین و اندرونی و آب انبار و... ارسی‌های ساده نشانی از گره چینی‌های رنگی خانه‌های قاجاری ندارند و راهنما آن را نشانی از ساده زیستی صاحب خانه می‌داند. حیاط زیر سایه درختان سبز دور حوض، گرمای تابستان را پس می‌زند. سال‌ها از حضور آخرین میهمانان در این خانه می‌گذرد. اینجا خانه تاریخی ملك است. خانه‌ای در یكی از گذرهای پرتردد بازار بزرگ تهران، جایی كه امروز به نام بازار بین‌الحرمین می‌شناسندش و روزگاری بین تهرانی‌ها به نام بازار حلبی‌سازها معروف بود. آنها كه راه‌شان به بازار بین‌الحرمین افتاده، حتما سردری سنگی و منحصر به فرد را با كتیبه: «هوالملك الحق‌المبین» دیده‌اند. خانه حاج حسین آقا ملك را كسبه بازار خوب بلدند، از پیچ دالان‌ها و گذرهای بازار، جوری آدرس خانه را می‌دهند كه جوینده مستقیم برسد مقابل سردری كه شرحش رفت. حاج حسین آقا ملك در همین خانه متولد شد و سال‌ها بعد گنجینه كتاب‌های خطی خود را از مشهد به این خانه منتقل كرد. همان گنجینه‌ای كه گسترش یافت و تبدیل به كتابخانه ملی ملك شد، كتابخانه‌ای نفیس كه بعدها وقف و مدیریت آن به آستان قدس رضوی واگذار شد. روزنامه‌ها آن سال‌ها در مورد وقف اموال او نوشتند: «حاج حسین آقا ملك، شاعر و دانشمند میلیاردر ایرانی از همه‌چیزش گذشت.»

كتابخانه و موزه ملی ملك تا سال ٧٥ در همین خانه قرار داشت و بسیاری از پژوهشگران معاصر برای استفاده از كتابخانه آن، در این خانه رفت و آمد داشتند. بعد از سال ٧٥ كه موزه و كتابخانه ملی ملك از اینجا به ساختمان نوساز میدان مشق منتقل شد، دیگر كسی به میهمانی این خانه آرام در هیاهوی بازار نیامد. مش رضا سال‌هاست كه از همه مراجعین و علاقه‌مندان، عذر می‌خواهد و می‌گوید ورود افراد به بنا امكانپذیر نیست. خانه قاجاری قلب بازار تهران اما این روزها خود را آماده می‌كند برای میزبانی گردشگرانی كه می‌خواهند تاریخ روزهای دور تهران را مرور كنند. روزهایی كه بازار تهران فقط محل كسب بازاری‌ها نبود، بلكه خانه‌هایی هم در این مجموعه بزرگ وجود داشت كه تجار و بازاری‌ها در آنها زندگی می‌كردند. حالا قصه روزهای دور بازار تهران در شاه‌نشین خانه حاج حسین آقا ملك مرور می‌شود. راهنما از روزهایی می‌گوید كه بازار تهران حیات شبانه داشت، روزهایی كه بازاری‌های معتبر خانه‌ای اعیانی در دل همین بازار داشتند. بازار تهران در پیچ دالان‌های مرموز و پر همهمه‌اش داستان‌های زیادی را پنهان كرده است. از جمله داستان خانه‌های تاریخی متعددی كه یا تا به امروز تخریب شده‌اند و جای خود را داده‌اند به پاساژهای چند طبقه یا به حال خود رها شده‌اند. باز شدن درهای خانه تاریخی ملك به روی گردشگران شاید فرصتی ایجاد كند برای توجه به خانه‌های تاریخی بازار تهران، خانه‌هایی مهجور كه صدای فروریختن‌شان در میان همهمه بازار گم می‌شود.

 

بازگشت به روزهای طلایی

خانه تاریخی ملك این روزها خود را آماده می‌كند برای ورود گردشگران، در هفته گذشته به بهانه هفته كرامت، موزه ملی ملك تورهایی را با عنوان «وقف گردی» و با محوریت خانه تاریخی ملك، در بازار تاریخی تهران برگزار كرد و پس از سال‌ها درهای این خانه تاریخی را به روی علاقه‌مندان باز كرد. مهدی یساولی مدیر روابط عمومی مجموعه كتابخانه و موزه ملی ملك، در رابطه با تصمیمی كه برای باز شدن درهای این ملك قاجاری گرفته شده، می‌گوید: «در چند ماه اخیر با توجه به اینكه بر پایه وقف نامه حاج حسین آقا ملك، ساختمان خانه تاریخی ملك باید تا ابد برای كتابخانه كاربری داشته باشد و نگهداری شود، تصمیم گرفته شده كه درهای این بنا دوباره به روی علاقه‌مندان باز شود. بخش‌هایی از خانه به آسیب‌شناسی و اجرای پروژه‌های مرمتی نیاز دارد. اما برای اینكه زمینه آشنایی شهروندان تهرانی با این بنای فاخر تاریخی كه سال‌ها درش بسته بود، فراهم شود، تصمیم گرفتیم تورهای وقف گردی در بازار با محوریت خانه تاریخی ملك برگزار كنیم. مناسبت آن هم دهه كرامت و جشنواره فرهنگی و هنری ماه هشتم بود. تا به حال سه تور به رایگان برای شهروندان برگزار شده است. هدف بلندمدت ما این است كه درهای این خانه باز شود و بعد از اجرای پروژه‌های مرمتی، دوران طلایی خود را كه در زمان زندگی حاج حسین آقا، محلی فرهنگی برای كتابخانه و موزه بود را دوباره تجربه كند.» یساولی در خصوص اینكه آیا قرار بر این است كه اشیا و كتاب‌های كتابخانه ملك هم به این بنا منتقل شود، می‌گوید: «اولویت‌بندی كرده‌ایم و در مرحله اول قرار است این خانه درش باز شود. در مرحله دوم آسیب‌شناسی و بعد از آن مرمت و آماده بهره‌برداری شود. بر پایه نگرش واقف و تاكیدی كه آستان قدس برای عمل به نیت واقف دارد طرح‌های مختلف بررسی خواهد شد تا به این نتیجه برسیم كه چگونه می‌شود این خانه زنده نگه داشته شود و كاربری آن مرتبط با كتابخانه باشد.»

 

كفپوش سرامیكی در بنای تاریخی

دیوارهای عمارت پر از نقوش كاشی و حجاری‌های كم‌نظیر است. شاه‌نشین با ارسی‌هایی ساده در پیشانی اتاق خصوصی حاج حسین آقا ملك قرار گرفته، اتاقی كه دیوارهایش با مخمل پوشیده شده و همین دلیل نام‌گذاری آن به «اتاق مخمل» است. عمارت حدود ٦٠ اتاق و چند تالار بزرگ از جمله تالار آیینه و سالن تشریفات دارد. در قسمت غربی بنا كه مربوط به دوره قاجار است یك زخم ماندگار به دست میراث فرهنگی بر جسم عمارت وارد شده و به جا مانده است. كفپوش‌های سرامیكی سفید كه چون وصله‌ای ناجور در میان نشانه‌ها و المان‌های تاریخی بنا خودنمایی می‌كند، یساولی در رابطه با این كفپوش‌ها می‌گوید: «بعد از انتقال كتابخانه و موزه ملی ملك به میدان مشق، در سال ٧٦ سازمان میراث فرهنگی این خانه بزرگ را كه تقریبا ٢٥٠٠ متر وسعت دارد، در فهرست آثار ملی ثبت كرد و بخش قاجاری بنا كه اندرونی خانه حاج حسین آقا ملك و موزه را در بر می‌گرفت، به دلیل اضطراری كه وجود داشت، مرمت اولیه كرد. البته این شكل از مرمت مطلوب مدیران موزه ملك نبود.» باز هم قرار است برای بنا طرح مرمتی ارایه شود، اما‌ای كاش كارشناسان میراث فرهنگی كمی خوش‌سلیقه‌تر و اصولی‌تر به بناهای تاریخی نگاه كنند و سعی نكنند آنها را به شكل بناهای امروزی دربیاورند و با اقدامات غیركارشناسی سعی در تغییر هویت و اصالت این بناها داشته باشند.

 

خاطره منصوره اتحادیه از خانه و كتابخانه تاریخی ملك

تا پیش از انتقال كتابخانه و موزه ملی ملك به میدان مشق، بزرگان زیادی در بنای آجری بازار بین‌الحرمین كتاب‌های تاریخی و نسخ خطی مجموعه حاج حسین آقا ملك را ورق زدند و تحقیقات خود را با كمك این كتاب‌های بعضا كمیاب تكمیل كردند، یكی از كسانی كه در روزگار حیات آقای ملك از كتابخانه ملك استفاده می‌كرد، منصوره اتحادیه، تاریخ نگار شهیر ایرانی است. منصوره اتحادیه خاطره‌ای را از روزگاری كه كتابخانه ملك در بازار تهران بود نقل می‌كند: «این خاطره به حدود ٦٠ سال پیش بازمی‌گردد. ایشان آن زمان مسن و من جوانكی بودم. تازه از اروپا به ایران آمده بودم و می‌خواستم در مقطع دكتری در رشته تاریخ در دانشگاه قاهره درس بخوانم. گروه تاریخ دانشگاه قاهره به من گفتند برای پذیرش باید مقاله‌ای درباره تاریخ ایران بنویسم. تصمیم گرفتم درباره جنگ‌های ایران و روس كار كنم. آن موقع بسیاری از كتاب‌هایی كه اكنون در دسترسند چاپ نشده بود. هر روز صبح از فرمانیه، بی‌آنكه راه بندان و ترافیك امروز باشد، راه می‌افتادم تا به بازار و كتابخانه ملك برسم. كتابخانه در آن زمان در بازار حلبی سازها (بین‌الحرمین امروزی) بود. موزه هم در كنار آن بود. حاج حسین آقا ملك هم روزها آنجا بود. كتابخانه یك ساختمان قدیمی قاجاری بود. من نسخه‌های خطی ناسخ‌التواریخ و مرآت البلدان را آنجا می‌گرفتم و می‌خواندم. آقای ملك سفارش كرده بود كتاب‌ها را فوری در اختیار من بگذارند. چیزی كه من می‌خواهم بگویم و جالب است اینكه سر ظهر همه آدم‌های موجود در كتابخانه و موزه، چه كارمند چه ارباب رجوع چه دربان، همه را به ناهار دعوت می‌كردند. در یك تالار بزرگ سفره‌ای روی زمین می‌انداختند و همه دور می‌نشستیم. برای ناهار، از رستوران مشهور شمشیری چلوكباب سفارش می‌دادند. كسانی كه برای مطالعه كتاب‌های خطی و پژوهش آنجا می‌آمدند، برای ناهار دعوت می‌شدند و ایشان در همان زمان از اتفاقات روزمره و كلكسیون مشهوری كه داشتند، صحبت می‌كردند. این خاطره خیلی زیبا از حاج حسین آقا ملك و كتابخانه ملی ملك برایم مانده است. برای من كه خیلی جوان بودم و چیزی هم نمی‌دانستم، آن چند مدت كه می‌رفتم كتابخانه ملك، یك فرصت و خاطره استثنایی بود. خب من در انگلستان تحصیل كرده و از آنجا آمده بودم و این فضا را اصلا تجربه نكرده بودم كه اصلا در بازار كه خب حال و هوای ویژه خودش را دارد، این كلكسیونر خاص با آن كتابخانه و موزه نفیس، با اطرافیان و اجزای دور و بر خودش این گونه رفتار می‌كند.

آن كتابخانه یك چیز استثنایی بود. خیلی برای من جالب بود زیرا كتاب‌هایی خطی در كتابخانه بود كه به طور عادی شما پیدا نمی‌كردید. كتاب‌های چاپ سنگی هم در كتابخانه وجود داشت كه در نوع خود خیلی ارزنده بود. كتابخانه یك آرامش خاص داشت. یك ساختمان قدیمی و ارزشمند بود كه برای من كه بالاخره كارم تاریخ بود خیلی جذابیت داشت. اصلا همان حال و هوای بازار با كتابخانه‌ای خاص كه مراجعه‌كننده كم بود، من را خیلی به سوی خود می‌كشید. همین كه من را دعوت می‌كرد سر ناهار، برای من كه از انگلیس آمده بودم خیلی جالب بود. ما در اروپا اصلا رییس كتابخانه را نمی‌دیدیم؛ این گونه رابطه‌ها آنجا اساسا وجود نداشت. كتابخانه و موزه نفیس ملك با آن خاطره سفره بزرگ ناهار و چلوكباب شمشیری، برای من كه در ایران بزرگ نشده بودم، خیلی جاذبه داشت؛ چه آدم جالبی بود این حاج حسین آقا ملك... !»

درهای خانه تاریخی ملك در بازار تهران قرار است به روی علاقه‌مندان باز شود و شاید این رفت و آمدها بتواند مقدمه‌ای باشد برای احیای دوباره این بنا و بخشیدن جانی دوباره به هویت بازار تاریخی تهران كه مقصد گردشگران بسیاری است. اما در پایتخت ٢٠٠ ساله ایران، هنوز هستند بناهای ارزشمندی كه در مهجوریتی تلخ، هر روز یك قدم به نابودی نزدیك می‌شوند. نابودی بناهای تاریخی یك شهر، تنها نابودی یك بنا نیست، نابودی بخشی از تاریخ شهری است كه مردمش لابه‌لای ساختمان‌های بلند آن هر روز از هویت خود دورتر می‌شوند.

منبع: روزنامه اعتماد

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: