كاتولیك‌تر از پاپ نباشیم

1397/3/8 ۱۰:۰۸

كاتولیك‌تر از پاپ نباشیم

اگر به تاریخ موسیقی ایران با دیده تیزبین و علت‌شكاف بنگریم، درمی‌یابیم موسیقی نه‌فقط در ایران كه در تمام دنیا، به عنوان امری آمیخته با زندگی انسان در ارتباط تنگاتنگ با مذهب قرار داشته است. چنان كه اگر بخواهیم امروز مبدأیی تاریخی برای این پیوند در نظر بگیریم با چالشی بی‌پاسخ روبه‌رو خواهیم شد. اما پرسش اینجاست كه این دو پدیده در كدام لایه‌های زندگی بشر پیوندی نمایان‌تر داشته‌اند؟

 

بررسی پیوند موسیقی و مذهب درگفت‌وگو با حاتم عسگری، هوشنگ جاوید و ساسان فاطمی

نیوشا مزیدآبادی: اگر به تاریخ موسیقی ایران با دیده تیزبین و علت‌شكاف بنگریم، درمی‌یابیم موسیقی نه‌فقط در ایران كه در تمام دنیا، به عنوان امری آمیخته با زندگی انسان در ارتباط تنگاتنگ با مذهب قرار داشته است. چنان كه اگر بخواهیم امروز مبدأیی تاریخی برای این پیوند در نظر بگیریم با چالشی بی‌پاسخ روبه‌رو خواهیم شد. اما پرسش اینجاست كه این دو پدیده در كدام لایه‌های زندگی بشر پیوندی نمایان‌تر داشته‌اند؟ نیز این سوال مطرح می‌شود كه مردم این سرزمین چطور از موسیقی برای انجام فرایض مذهبی خود بهره می‌بردند؟ برای رسیدن به پاسخ همین دو پرسش بد نیست در تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران، دقیق شویم تا ردی از هر دو این امور در زندگی مردم (هم در دوره اسلام و هم پیش از آن) پیدا كنیم. اگرچه در دوره‌های مختلف، موسیقی به فراخور دیدگاه‌های سیاسی حاكمان، جایگاه‌های متناقضی داشت اما در اغلب موارد، مذهب به عنوان عنصری تعیین‌كننده، سمت و سوی استفاده و بهره‌گیری از موسیقی را معین كرد.

 

گات‌های زرتشت، اولین سرودهای مذهبی

در دوره‌هایی كه اهل موسیقی مطرود بودند و این هنر، خلاف شرع شمرده می‌شد، برپا داشتن مناسك مذهبی مثل دسته‌گردانی، روضه‌خوانی، نوحه‌سرایی و سینه‌زنی دستاویزی برای حفظ الحان و نغمات موسیقی ایرانی به شمار می‌رفت. دكتر ساسان فاطمی (قوم موسیقی‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه‌ تهران) در گفت‌وگو با «اعتماد» در زمینه آمیختگی موسیقی و مذهب قائل به مبدا تاریخی مشخصی نیست و معتقد است همه موسیقی‌های جهان از همان ابتدای شكل‌گیری با مذهب درآمیخته بوده‌اند: «پیشینه موسیقی ایران را به گات‌های زرتشت نسبت می‌دهند. هر چند سند تاریخی‌ای وجود ندارد، اما این موضوع بی‌پایه و بنیان هم نیست چرا كه گات‌های زرتشت در قالب شعر و سرود‌هایی بودند كه با آواز خوانده می‌شدند. بنابراین همه موسیقی‌های دنیا از همان ابتدا با مذهب آمیخته بوده‌اند.»

هوشنگ جاوید (پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی) نیز معتقد است: «ریشه و بنیان موسیقی آوازی ایران، از آیین‌های كیشی گرفته شده است. یعنی پیش از آنكه در كشور دینی وجود داشته باشد، مردم این سرزمین به كیش‌ها اقتدا می‌كردند؛ كیش‌هایی مثل «میتراییسم» كه آوازهای خاص نیایشی و ستایشی داشتند. عمده موسیقی ما هم هنوز، همان موسیقی آوازی است.»

او اما در ادامه گفت‌وگو با «اعتماد»، نمود موسیقی آوازی در زندگی روزمره مردم را آمیخته با فرآیند كار روزانه و بهره‌گیری انسان از طبیعت نیز می‌داند: «یكی از پایه‌های موسیقی آوازی، پدید آمدن «كار» و ستایش آن است؛ حاصل كار كه بیشتر به نعمت‌دهی زمین و بهره‌برداری از طبیعت برمی‌گشت، توسط این آوازها مورد ستایش و شكرگزاری قرار می‌گرفت. به همین دلیل آیین‌هایی مثل توسل، نذر و قربانی در ایران كهن وجود دارد كه اگر بخواهیم بگوییم منسوب به دین زرتشت هستند، اشتباه است چرا كه ادیان دیرینه‌تری نسبت به زرتشت (طبق كشفیات باستان‌شناسان) آیین نذر و قربانی كردن داشتند. بنابراین در مجموع می‌توان گفت آوازهای نیایشی و ستایشی در ایران، امری دیرینه است اما بعد از ظهور دین زرتشت، این پیامبر تلاش كرد تا به هر موضوعی، جنبه معنوی ببخشد.»

 

ذكرهایی برای «سرباز نیكی» در تعالیم زرتشت

زرتشت پیامبر كه در تلاش بود تا هر موضوعی را با معنویت در هم آمیزد، در تعالیم خود، به وجود دو سرباز در درون انسان اشاره كرده است؛ «سرباز نیكی» كه انسان را به كارهای نیك دعوت می‌كند و «سرباز بدی» كه مشوق اعمال زشت و ناپسند است. تلاش این دو سرباز در درون انسان او را وادار می‌سازد كه همواره درصدد تقویت سرباز نیكی درونش باشد. چنان كه به گفته جاوید: «تعالیم زرتشت مبنی بر وجود این دو سرباز بود كه موجب اهمیت نیایش‌ و ذكرها در این آیین، می‌شد. از سوی دیگر وقتی «كار» در دین زرتشت واجد اهمیت شد، ریتم‌های ویژه آن شكل گرفت كه در همه اسناد بازمانده از دوران كهن مثل زیگورات‌ها، وندیدادها و حتی گات‌ها موجود است. در تمامی این اسناد ذكر نیكی و نام خداوند همواره مهم بوده تا انسان را از افعال ناپسند دور ‌كند.» گات‌های زرتشت از منظر صرف و نحو، زبان، بیان و نیز ارایه تفكر و اندیشه مضمونی دینی و البته منظوم و موزون دارند كه اگرچه در ابتدا به نثر بوده‌‌اند اما برای آنكه ساده‌تر در خاطر بمانند و فراموش نشوند، به نظم درآمده‌اند.

گذشته از این، پیش از اسلام آیین‌های مختلفی وجود داشت كه یكی از آنها روزه‌داری بود. مردم روزه‌دار كه نیاز داشتند در سحرگاه برای انجام فرایض دینی از خواب بیدار شوند، برایش تمهیدی اندیشیدند. هوشنگ جاوید می‌گوید: «در وهله اول آنها سراغ موسیقی كهن یعنی سرنا و نقاره‌نوازی رفتند اما كم‌كم به این نتیجه رسیدند كه می‌توانند از هنر آواز برای بیدارسازی مردم بهره‌مند شوند. آوازخوانی و سحرخوانی از جمله هنرهایی بود كه در بین حاكمان ساسانی بسیار رواج داشت.»

 

رواج ذكرهای اهل فتوت

به جرات می‌توان گفت در دوران حكومت ساسانیان، موسیقیدانان ارج و منزلت والایی داشتند و همین امر موجب اعتلای این هنر در هنگامه حكمرانی پادشاهان ساسانی بود. تنوع موسیقی و ساز در این عصر مبین حرمت و عزت موسیقیدانان است. حاتم عسگری (ردیف‌دان و خواننده ایرانی) درباره انواع موسیقی در دوره ساسانی می‌گوید: «در زمان ساسانیان دو فرم موسیقی به وجود آمد. یك فرم در عزاداری‌ها در قالب سوگ سیاوش به‌كار می‌رفت كه اگر تحقیق كنید رد پای آن موسیقی بعدها در تعزیه‌ شنیده می‌شود. موسیقی در این مملكت سابقه دیرینه دارد ولی نشیب و فرازهایی را پشت سرگذاشته است.»

پس از سقوط سلسله ساسانی، ظهور اسلام در ایران و استقرار خلافت اسلامی و رویدادهای ناشی از آن، تا مدت‌ها موسیقی مغفول و بی‌اعتنا ماند. اما به سبب پیشینه غنی موسیقی و رواج پُردامنه آن در عهد ساسانیان، این هنر یك‌باره به دست فراموشی و نابودی سپرده نشد. هوشنگ جاوید درباره این دوران از موسیقی ایران می‌گوید: «وقتی اندیشه اسلام به ایران ‌آمد، ایرانیان تلاش كردند خود را با آن همگام كنند و پذیرای اندیشه‌های نیك آن شوند، چرا كه این تفكرات با تعالیم و ریشه‌های دین زرتشت، همخوانی داشت. یكی از موارد مورد توجه آنها آیین جوانمردی (رادی) است كه از مهم‌ترین جنبه‌های بشری بوده و هر انسان باید آن را رعایت می‌كرد. به همین دلیل در آیین اسلام مساله جوانمردی تا جایی مهم می‌شود كه از قرن دوم به بعد، نهضت جوانمردی رواج می‌یابد كه به نهضت «فتیان» یا «فتوت» مشهور است. اهل فتوت همواره اهل ذكر بودند و تذكره‌های خاص خود را در پایگاه‌هایی كه ایجاد كرده بودند، اجرا می‌كردند.»

 

از «سحرخوانی» خسرو پرویز تا رمضانیات

هوشنگ جاوید در ادامه به روایتی از داستان خسرو پرویز و هرمز اشاره می‌كند: «وقتی مغان ساسانی، هرمز را از كار بركنار و به جای او خسرو پرویز را پادشاه ‌كردند؛ خسرو پرویز كه از این موضوع ناراحت شده بود نزد پدرش- هرمز- رفت و او در جواب گفت اگر می‌خواهی من از تو راضی باشم، سه خواهش دارم كه می‌خواهم آنها را برآورده كنی! یكی از این خواهش‌ها آوازهایی است كه هنگام سحر یا شبگیر می‌خوانی. هرمز از او درخواست كرد كه به این كارش ادامه دهد و آنها را فراموش نكند. پس به این نتیجه می‌رسیم كه در دوره ساسانیان، سحرخوانی برای بیدار كردن درباریان، رسم بوده و نشان‌دهنده قدرت پادشاه در امر حاكمیت بوده‌ است.»

پس از اسلام هم پادشاهان به همین سحرخوانی‌ها روی آوردند و آواز سحر باب شد. اما رفته‌رفته بعد از قرن دوم و سوم هجری كه نهضت ادبی ایران شكل گرفت، شعرهای ویژه سحر و ماه رمضان به صورت پندآمیز و حكمت‌آموز توسط شاعران آن دوران سروده شد. خوانندگان آوازهای سحری نیز همین شعرها را مورد استفاده قرار دادند تا جایی كه مناجات سحری بین مردم جا افتاد. هوشنگ جاوید در این باره می‌گوید: «مناجات سحر در طول زمان و از قرن چهارم به بعد دارای ویژگی‌های خاصی ‌شد. شاعران ایران متن‌های عاشقانه، عارفانه، پندآموز و حتی طنزآمیز را وارد شعرهایی كه برای ستایش رمضان بود، كردند. به عقیده من این اتفاقی بسیار زیباست. در طول زمان تا دوره قاجاریه ما در ادبیات‌مان، شعر رمضان داریم كه شاخه‌ای مختص به خود دارد و آن را با «رمضانیه» یا «رمضانیات» می‌شناسیم. «رمضانیه‌خوانی» در روزهای ابتدایی و انتهایی رمضان، محتوای خاصی پیدا می‌كند كه هم خوشامد حلول رمضان است و هم الوداع با آن. در میانه ماه رمضان حتی مناجات سحر، گرایش به مراثی و مناقب پیدا می‌كند كه در پی آن مناقب علوی و مراثی علوی اوج می‌گیرند. همه این‌ قالب‌ها در شعر «رمضانیه» جای می‌گیرند. چنان كه در آخر رمضان، شادی كردن و نگاه خوب هم محتوای رایج بسیاری از شعرها است.»

 

رواج روضه‌خوانی در صفویه

موسیقی ایران تا اواسط قرن نهم هجری جنبه علمی داشت، چنان كه كتاب‌هایی از فارابی، ابوعلی‌سینا، صفی‌الدین ارموی، قطب‌الدین شیرازی و عبدالقادر مراغه‌ای در دسترس است. هوشنگ جاوید درباره ادوار سلطانیه كه توسط عبدالقادر مراغه‌ای ساخته و پرداخته شده‌اند، می‌گوید: «در دوران عبدالقادر مراغه‌ای حاكم وقت به آهنگسازان دستور می‌دهد كه برای هر ٣٠ روز ماه رمضان یك قطعه تصنیف كنند. همه آهنگسازان از این تصمیم حاكم جا می‌خورند اما عبدالقادر این كار را انجام می‌دهد و جالب است كه نام این ادوار را «ادوار سلطانی» می‌گذارد؛ ادواری كه در بین مردم رواج می‌یابد و تا سال‌ها اجرا می‌شود.» بنابراین ساخت موسیقی برای هر روز از ماه رمضان نشان‌دهنده اهمیت ویژه موسیقی در‌آمیختگی‌اش با مذهب است.

اما بعد از حمله مغول به ایران به دلیل مساعد نبودن اوضاع اجتماعی- سیاسی و نیز موانع مذهبی، كمتر كسی سراغ موسیقی رفت؛ از اهل هنر تشویقی به عمل نمی‌آمد و همین باعث شد كه موسیقیدانان رفته‌رفته رغبت خود را به موسیقی از دست دادند. در دوره صفویه به سبب توجه سلاطین به تحكیم پایه‌های استقلال ایران و نیز توجه ویژه به مبانی مذهبی، موسیقی از كمترین ارزش برخوردار شد تا جایی كه حتی آن را حرام تصور می‌كردند.

 

دكتر ساسان فاطمی در این باره می‌گوید: «این تصور كه از دوره صفویه موسیقی با مذهب آغشته‌تر شد، تصور غلطی است. نخست آنكه شاه طهماسب در دوره دوم پادشاهی‌اش موسیقی را ممنوع كرد و در ثانی اغلب پادشاهان صفوی در دربار خود موسیقی داشتند و حتی جلف‌ترین نوع موسیقی كه دسته‌های مطربی بودند را تشویق می‌كردند. اتفاقا موسیقی مطربی بیشترین رشد را در دوره صفویه داشت و موسیقی جدی و هنری كمترین رشد. موسیقی تعزیه هم در دوره صفویه به وجود نیامد و احتمالا از اواخر زندیه و اوایل قاجاریه شكل گرفته است. اگرچه روضه‌خوانی از دوره صفویه باب شد اما به آن معنا نیست كه موسیقی پیش از صفویه با مذهب عجین نبوده است. قرائت قرآن و مناجات‌ها نمونه‌های بارز موسیقی مذهبی هستند كه در ایران پس از اسلام رواج داشته‌اند.»

مرحوم تنكابنی در كتاب «قصص‌العلما » در بخشی مربوط ملا محسن فیض كاشانی (صاحب كتاب تفسیر صافی) آورده است كه وقتی ملا محسن به ییلاق می‌رفت كنیزك نوازنده‌ای داشت كه از او می‌خواست تا با موسیقی او را در عبادت همراهی كند.

هوشنگ جاوید معتقد است: «همه این عوامل باعث شد كه شكل‌های مختلفی از نغمه‌های آوازی در كشور ما پدید آیند كه بطور كلی به سحرخوانی معروفند. افزون بر این مساله، نقاره زدن كه محدود به دربار پادشاهان بود به جزیی از آیین‌های رمضان تبدیل ‌شد.»

 

«طبل دم كردن سحری» از عهد ناصری تا پهلوی

در كتاب «تاریخ موسیقی ایران» نوشته حسن مشحون به نقل از معیر آمده است: «در دوره ناصری نقاره زن در این موارد به كار می‌رفت: در هر بامداد پیش از طلوع آفتاب و در شامگاهان هنگام غروب خورشید، از سر در نقاره خانه‌ ارگ، نوازندگی می‌كردند. در شب‌های ماه رمضان هم هنگام افطار و سحر هر بار چهار توپ به غرش می‌آمد و شب دو نوبت، طبل و نقاره می‌كوفتند. یك بار آن از نیمه شب گذشته بود و آن را «طبل دم‌كردن سحری» می‌گفتند.»

آیین نقاره زدن و طبل دم‌كردن سحری در ایران، قرن‌ها سابقه تاریخی داشت اما به تدریج از اهمیت این هنر كاسته شد تا جایی كه حالا متروك شده است. در دوره قاجار (خصوصا در عهد ناصری) موسیقی مذهبی در قالب تعزیه به دلیل هماهنگی با باورهای مردم بیش از هر نوع دیگری از موسیقی رواج پیدا كرد تا جایی كه پادشاه دستور به ساخت بناهایی به نام «تكیه» داد كه مهم‌ترین آن «تكیه دولت» است. با ورود مشروطه به ایران، بعضی مشروطه‌چی‌ها كه تظاهر به تجددطلبی داشتند، تصور می‌كردند آنچه قدیمی است باید از بین برود.

عبدالله مستوفی در كتاب «شرح زندگانی من» در این باره آورده است: «مشروطه‌چی‌ها پا پِی نقاره هم شدند و چندین ماه به این بدبخت‌ها كه جز برپا داشتنِ رسم دیرین مملكت گناهی نداشتند، حقوق ندادند. ولی این آقایان كه حقاً باید آنها را بعد از این واقعه آقا نامید از دم در نرفتند و صبح‌ها و عصرها، حتی در شب‌های رمضان كار خود را بی‌گرفتن حقوق انجام دادند.» در نهایت همین مقاومت چند‌ماهه آنها سبب شد كه بعدها برای نقاره‌زن‌ها حقوق و مقرری در نظر گرفتند.

 

 

«نقاره‌خانه» نماد قدرت حاكمان

وقتی رضا شاه پهلوی سلطنت ایران را برعهده گرفت اولین اقدامی كه انجام داد تصرف نقاره‌خانه و انتقال آن از سر در ارگ به خیابان سپه‌سالار بود. او با این كار نشان سلطنت پیشین را از جایگاه اولیه‌اش جدا كرد و تحت اختیار خود درآورد. در دوره پهلوی دوم نیز موسیقی شكل و شمایل دیگری یافت كه پرداختن به آن در این مقال نمی‌گنجد. اما در همین دوره با گسترش رادیو در بین مردم، بسیاری آوازخوانان در قالب آوازهای سحری در ایام مبارك رمضان پای سفره‌های افطار و سحر مردم آمدند. حاتم عسگری درباره این آوازخوانان می‌گوید: «بزرگان موسیقی ما در میان مقامات و دستگاه‌های ایرانی یكی را مختص ماه رمضان استفاده می‌كردند كه به «پیك كُرد» معروف بود. پیش از انقلاب هم چندین خواننده مذهبی برجسته داشتیم كه علی بهاری، افتخارزاده، احمدیان و سید جواد ذبیحی از جمله‌ آنها بودند. اذان موذن‌زاده اردبیلی هم كه فقط یك گوشه از موسیقی ایرانی را استفاده كرده الان پنجاه سال است كه ماندگار شده است. »

دست برقضا آیین سحری‌خوانی پس از انقلاب از بین رفت. هوشنگ جاوید در این باره می‌گوید: «پس از انقلاب سحرخوانی به قوت گذشته وجود نداشت و آن هم علل مختلفی دارد. یكی از این دلایل اعتراض مردم به سحرخوانان بوده است. بسیاری از مكان‌های مذهبی در دوران پس از انقلاب به این موضوع توجه نمی‌كردند كه سحرخوان باید صوت زیبا و آواز گیرایی داشته باشد. به همین دلیل هم مردمی كه صدای این سحرخوانان موجب اعتراض‌شان می‌شد تا اینكه در نهایت دامنه این اعتراضات گسترده‌تر و باعث شد بخشنامه‌ای در اختیار مساجد قرار گیرد كه سحرخوانی را قطع كنند. همین بخشنامه جلوی كار آن سحرخوانانی كه خوش صدا بودند را نیز گرفت و مساله به دست رسانه ملی افتاد.»

 

 

 

رسانه ملی و رمضان

در حال حاضر رادیو و تلویزیون تنها رسانه‌ای است كه در روزهای ماه مبارك رمضان، اوقات سحر و افطار مردم را با برنامه‌هایش پُر می‌كند. سال‌هاست برنامه «ماه عسل» یكه‌تاز برنامه‌های رمضانی شده و سریال‌هایی كه از تلویزیون پخش می‌شوند جای آوازهای افطار و سحر را گرفته‌اند. انگاری دیگر اعتراض به پخش نشدن ربنای استاد محمدرضا شجریان هم محلی از اعراب ندارد. از سال ٨٨ بارها و بارها رسانه‌های مختلف (اعم از مكتوب و مجازی) به این موضوع پرداخته و صدا و سیما را مورد انتقاد قرار داده‌اند. اما نه تنها هیچ‌یك از این انتقادات تا امروز نتوانسته راه به جایی برد بلكه تمهیدات ساده‌انگارانه رسانه ملی در پیدا كردن جایگزین برای ربنای شجریان بیشتر به لجبازی كودكانه‌ای شبیه شده است. حالا جای دعا و نیایش شجریان بزرگ را تیتراژ‌های تلویزیونی صد من یك غازی گرفته كه بهنام بانی، حمید هیراد و آرش و مسیح اجرا می‌كنند.

موسیقی مذهبی ایران درست از زمانی كه با سیاست آمیخته شد رگه‌های معنوی‌اش را از دست داد. حاتم عسگری معتقد است: «گاهی افرادی كه دركی از موسیقی ندارند آن را به سوی سیاست سوق می‌دهند درحالی كه موسیقی اصلا به سیاست كار ندارد. ما در جهان، مذهبی را سراغ نداریم كه با موسیقی سر وكار نداشته باشد. به نظرم مخالفت با موسیقی از فقدان اطلاعات سرچشمه می‌گیرد. ابوالفرج اصفهانی در كتاب «الاغانی» می‌گوید موسیقی در دوره پیامبر اكرم هم وجود داشته است. هنوز هم اگر به موسیقی كشورهای عربی دقت كنید، خواهید دید دو گونه موسیقی با ساز و بدون ساز اجرا می‌كنند. ما كه نمی‌توانیم از پاپ كاتولیك‌تر باشیم! ما مردم مذهبی‌ای هستیم، درست اما مگر مردم كشورهای دیگر دنیا مذهبی نیستند؟»

هوشنگ جاوید اما همچنان به رسانه ملی خوشبین است: «رسانه ملی تلاش خود را در این زمینه انجام می‌دهد اما بحث این نیست كه همه بار روی دوش صدا و سیما باشد. هنوز بعد از گذشت ٤٠ سال از انقلاب اسلامی، از نظر آكادمیك، رشته موسیقی مذهبی یا آوازهای مذهبی در دانشگاه‌ها وجود ندارد. در صورتی كه باید به این موضوع آكادمیك نگاه كرد تا خروجی دانشگاه‌ها جذب رسانه ملی شوند. باید به جنبه‌های مختلف موسیقی مذهبی فكر شود تا متخصصانی در این رشته پرورش یابند كه در رسانه‌ها مورد استفاده قرار گیرند.»

ناگفته پیداست دوگانه در هم تنیده موسیقی و مذهب در زمین سیاست، شكل و شمایل دیگری به خود گرفته است كه از ماهیت تاریخی آن جداست. با رواج سیاست بین مذهبیون و هنرمندان موسیقی و چالش‌های توأم با آن، رفته‌رفته موسیقی از بعد معنوی‌ خود فاصله گرفته و به شكل نازل امروزی درآمده است كه قابل كتمان نیست. حالا كه تمام جنبه‌های مذهبی مثل روضه‌خوانی، مداحی، اذان و تلاوت قرآن آمیخته با موسیقی است شاید بد نباشد یك‌بار برای همیشه اهل دین و اهل هنر به گفت‌وگو بنشینند تا فارغ از سایه سنگین نگاه‌های سیاسی تمهید درستی برای كاهش فاصله بین این دو اصل مهم زندگی بشر اندیشیده شود.

 

فاطمی: این تصور كه از دوره صفویه موسیقی با مذهب آغشته‌تر شد، تصور غلطی است. اتفاقا موسیقی مطربی بیشترین رشد را در دوره صفویه داشت و موسیقی جدی و هنری كمترین رشد. اگرچه روضه‌خوانی از دوره صفویه باب شد اما به آن معنا نیست كه موسیقی پیش از صفویه با مذهب عجین نبوده است.

جاوید: در طول زمان تا دوره قاجاریه در ادبیات‌مان، شعر رمضان داریم كه شاخه‌ای مختص به خود دارد و آن را با «رمضانیه» یا «رمضانیات» می‌شناسیم. «رمضانیه‌خوانی» در روزهای ابتدایی و انتهایی رمضان، محتوای خاصی پیدا می‌كند كه هم خوشامد حلول رمضان است و هم الوداع با آن.

عسگری: گاهی افرادی كه دركی از موسیقی ندارند آن را به سوی سیاست سوق می‌دهند درحالی كه موسیقی اصلا به سیاست كار ندارد. ما در جهان، مذهبی را سراغ نداریم كه با موسیقی سر وكار نداشته باشد. به نظرم مخالفت با موسیقی از فقدان اطلاعات سرچشمه می‌گیرد.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: