جلوه‌هایی از اخلاق عمومی و آداب اجتماعی در ایران عصر صفوی

1397/3/8 ۰۹:۵۵

جلوه‌هایی از اخلاق عمومی و آداب اجتماعی در ایران عصر صفوی

در حدود سیصد سال پیش در عصر صفویان جهانگردی اروپایی به‌نام «ژان شاردن» در دو سفر طولانی به ایران، مشاهدات خود را به صورتی دقیق و جزئی مکتوب کرد. این مشاهدات که در قالب یک مجموعه به چاپ رسید و از همان زمان، پیوسته مورد توجه محققان قرار گرفت، برای پژوهش در جنبه‌های مختلف اجتماع عصر صفوی اهمیت فراوان دارد.

 

 

یعقوب پناهی: در حدود سیصد سال پیش در عصر صفویان جهانگردی اروپایی به‌نام «ژان شاردن» در دو سفر طولانی به ایران، مشاهدات خود را به صورتی دقیق و جزئی مکتوب کرد. این مشاهدات که در قالب یک مجموعه به چاپ رسید و از همان زمان، پیوسته مورد توجه محققان قرار گرفت، برای پژوهش در جنبه‌های مختلف اجتماع عصر صفوی اهمیت فراوان دارد. شاردن که از نوشته‌هایش هویداست از پیشرفت اجتماع ایران و فرهنگ و تمدن عصر صفوی مشعوف و متحیر است، در عین حال انتقادهایی جدی و صریح نیز به برخی جنبه‌های حیات اجتماعی، سیاسی و علمی ایرانیان دارد. نکته مهمی که پیش از خواندن سه بخش کوچک از نوشته‌های این سیاح مشهور فرانسوی وجود دارد این است که شاید بتوان گفت روح کلی حاکم بر این سفرنامه و حال و هوای نویسنده، نشان از نوعی همسانی و برابری علم و فرهنگ ایران و کشورهای اروپایی در آن برهه زمانی دارد و حتی در برخی زمینه‌ها پیشرفته‌تر بودن ایران در کلام این جهانگرد هویدا است. اما متأسفانه به فاصله کوتاهی پس از نگارش این دست سفرنامه‌ها که در آن عصر در میان اروپاییان به‌دلیل روحیه جست‌و‌جوگری و کاوش در سرزمین‌های اطراف برای شناخت دقیق‌تر رواج داشت، کم‌کم آهنگ عقب ماندن ایران از قافله پیشرفت و توسعه جهانی نواختن گرفت و تا زمان حاضر ادامه دارد. فرازهایی کوتاه از این سفرنامه در پی می‌آید.

 

مردمی خوش‌خلق و نرم‌خو

«ایرانیان باادب‌‏ترین افراد مشرق‌‏زمین و نرم‌خوترین و خوش‏‌خلق‌‏ترین مردم جهانند و تربیت‌یافتگان ایرانى اهلیت و سزاوارى دارند که با مؤدب‏ترین افراد اروپایى برابرى کنند. آنان بیش از اندازه گشاده‏‌رو، آرام، ملایم، متین، موقر، باشکوه و نوازشگرند. هنگام ورود یا خروج از محلى براى مقدم بودن به‌هم تعارف مى‏‌کنند. در موارد دیگر نیز تعارف را از یاد نمى‌‏برند. اما آنکه حق تقدم با او است، زیاد درنگ نمى‏‌کند. از آداب و رسوم ما اروپاییان دو چیز در نظرشان عجیب و شگفت‏‌انگیز مى‏‌نماید. نخست اینکه ما براى تقدم خود هنگام درآمدن به جایى چندان درنگ و تعارف نمى‏‌کنیم؛ دو دیگر اینکه به هنگام اداى احترام کلاه‌مان را از سرمان برمى‏‌داریم و این کار در نظر آنان نوعى بى‌‏ادبى و بى‏‌احترامى به‌شمار مى‌‏رود و فقط ممکن است درباره افراد مادون یا بستگان و خویشاوندان انجام بگیرد. ایرانیان دست راست را بر دست چپ مزیت مى‏‌دهند و دست چپ ما دست راست همه مردمان مشرق‌‏زمین است. مى‏‌گویند کوروش کبیر نخستین کسى بود که بزرگان را به نشان حرمت‌گزارى و تجلیل طرف چپ خود مى‏‌نشاند زیرا طرف چپ ضعیف‏‌تر از طرف راست و آسیب‌‏پذیرتر است. رسم ایرانیان بر این است که در همه عیدها و سوگواری‌ها با آداب تمام به دیدار هم مى‏‌روند. بزرگان توقع دارند هر زمان برایشان مصیبتى وارد مى‌‏شود کوچک‌تران به‌منظور تسلیت گفتن و دلدارى دادن از آنان دیدن کنند، همچنین در اعیاد به دیدارشان بروند و مبارکباد و تهنیت بگویند. از آن پس بزرگان به بازدید کوچکان مى‏‌روند.»(1)

 

نظام تعلیم و تربیت

«آموزش و پرورش نوجوانان و جوانان ایران به تمام معنى خوب و ستوده مى‌‏باشد. این واقعیتى است غیرقابل انکار، زیرا خانواده‏‌هاى سرشناس و صاحبنام و متمکن- طبقه اعیان و اشراف به معناى واقعیش وجود ندارد- در تربیت کودکان خود نهایت دقت و مواظبت را به‏‌جا مى‌‏آورند. آنان پرورش خردسالان را به عهده خواجگان مى‏‌سپارند. این مربیان، کودکان را زیر فرمان خود مى‏‌گیرند و تحت مراقبت شدید مى‌‏پرورانند و جز براى دیدار بستگان یا شرکت در نمایش‌هاى ورزشى و اعیاد به آنان اجازه نمى‌‏دهند از خانه خارج شوند. برخی پدران و مادران چون بیم مى‏‌کنند اگر فرزندانشان به مکتب و مدرسه بروند بر اثر همنشینى و هم‏صحبتى بچه‏‌هایى که تربیت صحیح ندارند اخلاقشان فاسد شود، آنان را به مدرسه نمى‌‏فرستند، بلکه معلم سرخانه براى آنان مى‏‌آورند. همچنین به آنان اجازه نمى‌‏دهند که با خدمتگران صحبت بدارند و نیز کمال مراقبت را به کار مى‌‏برند تا چشم فرزندانشان به‌منظره‏‌هاى زشت و ناسزاوار نیفتد و گوششان حرف بد نشنود. خدمتگران نسبت به آنان نهایت ادب را رعایت مى‏‌کنند. افراد طبقات پایین‏‌تر نیز در تربیت فرزندان خود سعى بسیار به‏‌‌جا مى‌‏آورند و از دویدن در کوى و برزن و بازى کردن بسیار در بیرون خانه و جنگ با همسالان و بازیگوشى و شیطنت منعشان مى‏‌کنند. آنان هر روز دوبار بچه‏‌هاى خود را به مدرسه مى‏‌فرستند و وقتى به خانه بازگشتند آنها را نزد خود نگاه مى‏‌دارند تا به شغل و پیشه‌‏اى که در آینده باید بدان اشتغال ورزند، آشنا کنند. جوانان نباید پیش از بیست سالگى وارد اجتماع شوند، مگر اینکه پیش از این زمان زن بگیرند. به هر روى جوانان ایرانى هنگامى که وارد اجتماع مى‌‏شوند افرادى عاقل، هوشمند، درستکار، شرمگین، باادب، کم‏‌گو، متین، محتاط و در گفتار و کردار پاک و هنرمندند..»(2)

اهمیت نظافت

«مردم ایران بر این اعتقادند که شست‌و‌شوى تن با آب حمام چرک بدن را مى‏‌زداید و در درمان کردن برخى از بیماری‌ها اثر بسیار دارد. گفتنى است که ایرانیان بر اطلاق، بیش از دیگر مردمان کشورهاى مشرق زمین از آب حمام استفاده مى‏‌کنند. اما ساکنان مناطق شمالى و مغرب چون در محله‌اى نسبتاً سردتر زندگى مى‏‌کنند از این‌رو که نیاز زیاد به رفتن حمام ندارند کمتر بدان جا مى‏‌روند و مردمان مناطق شرق و جنوب نیز غالباً در رودخانه‌‏ها و برکه‌‏ها و غدیرهاى نزدیک خود تنشان را مى‌‏شویند. سه عامل: به جا آوردن احکام مذهبى، حفظ تندرستى و رعایت پاکیزگى، محرک ایرانیان به استفاده کردن از حمام مى‌‏باشد. اسلام به مسلمانان توصیه کرده است که همواره تن خود را از پلیدى بزدایند و ایرانیان به این مسأله توجه بسیار دارند.»(3)

منابع:

1- شاردن، ژان - سفرنامه شاردن- ترجمه اقبال یغمایى- تهران‏: توس‏، 1372، ج2، ص 867

2- همان- ج2، ص 767

3- همان- ج3، صص 1135-1134

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: