شصت سال «نقش عشق» بر تارك موسیقی ایران

1396/12/6 ۰۸:۱۶

شصت سال «نقش عشق» بر تارك موسیقی ایران

راسم تجلیل از مقام هنری هوشنگ ظریف با حضور فخرالدینی، علیزاده و اهالی موسیقی برگزار شد

مراسم تجلیل از مقام هنری هوشنگ ظریف با حضور فخرالدینی، علیزاده و اهالی موسیقی برگزار شد

نیوشا مزیدآبادی: عصر آدینه گذشته خیابان جلفای تهران در هوای نم زده و دلچسب زمستانی مملو از مردمی بود كه برای تجلیل از ٦ دهه فعالیت هنری هوشنگ ظریف در فرهنگسرای ارسباران گرد هم آمده بودند. آنها كه در سالن اصلی برای خود جایی پیدا كرده بودند از پس چندین ردیف از موسیقیدانان برجسته ایران نشسته بودند و آن دیگری‌ها كه دیرتر رسیده و با فوج جمعیت حاضر در سالن مواجه شده بودند، در راهروها، پله‌ها و زیر پله‌های این فرهنگسرا از روی مانتیور، این مراسم را با شوق فراوان تماشا می‌كردند.

در فضای سلبریتی زده و بازاری امروز موسیقی ایران كمتر پیش می‌آید بزرگداشت هنرمندی با استقبالی چنین روبه‌رو شود؛ استقبالی مثال‌زدنی كه بی‌شك حكایت از محبوبیت هوشنگ ظریف در بین اهالی موسیقی این سرزمین داشت.


اجرای دختران هنرستان از «دخترك ژولیده»

تجلیل از هوشنگ ظریف در این مراسم با اجرای گروهی از دانش‌آموزان دختر هنرستان موسیقی به سرپرستی گلنوش صالحی آغاز شد؛ آغازی كه با توجه به سابقه چند ده ساله این موسیقیدان در هنرستان موسیقی، حساب‌شده و میمون به نظر می‌رسید. دختران نوجوان هنرستان موسیقی قطعه «دخترك ژولیده» اثر علینقی وزیری را اجرا كردند كه با توجه به سن و سال كم‌شان از بسیاری اجراهای امروزی شسته‌رفته‌تر و كم‌نقص‌تر بود؛ اجرایی كه نویدبخش آتیه‌ای روشن در موسیقی این مرز و بوم بود.
امیرحسین رضا و سعید رودباری (شاگردان هوشنگ ظریف) و نیز سامان احتشامی و بابك شهركی از دیگر هنرمندانی بودند كه در مراسم «نغمه عشق» قطعاتی را به صورت بداهه اجرا كردند. اما بیشتر می‌توان گفت این اجراها و سخنرانی اساتیدی كه شرح آن در ادامه خواهد آمد، بیشتر لابه‌لای سخنرانی‌های طولانی‌مدت و كسل‌كننده علیرضا پورامید (مجری برنامه) گنجانده شده بودند. شاید اگر گرمای احترام و عشقی كه اینچنین مردم را گرد هم آورده بود، نبود با سرمای اجرای این مجری مراسم را هم سرد می‌كرد. پورامید هزاران بیت بی‌ربط و با ربط در این مراسم خواند بی‌آنكه تنها یك لحظه به خودش این مصرع حكیم نظامی را نهیب بزند كه كم‌گوی و گزیده گوی چون در... از جهت همین سخن‌پراكنی‌ها دیگر سخنرانان مراسم موجز و كوتاه صحبت كردند.

 

 

فرهاد فخرالدینی: همه مدیون خالقی هستیم

فرهاد فخرالدینی به جای خالی هوشنگ ظریف در این مراسم اشاره كرد و گفت: «كاش خودِ هوشنگ عزیز می‌توانست حضور داشته باشد تا این مردم را ببیند. این حضور مردمی نشان می‌دهد كه ظریف تا چه حد در بین مردم محبوب و اثرگذار بود. ٥٠ سال از همكاری و رفاقت من با این هنرمند برجسته می‌گذرد و امروز باید بگویم با وجود آنكه این دوران خیلی زود گذشت اما سرشار از خاطراتی است كه همه و همه شیرین‌اند. من و هوشنگ ظریف هم در هنرستان موسیقی و هم در اركستر رادیو با یكدیگر همكار بودیم و باید بگویم انسانیت و متانت بزرگ‌ترین درس‌هایی است كه این موسیقیدان به نسل بعد از خود منتقل كرده است.» فرهاد فخرالدینی در ادامه صحبت‌هایش یادی از «روح‌الله خالقی» كرد و افزود: «ما همه‌‌مان مدیون روح‌الله خالقی هستیم و به او درس اخلاق پس می‌دهیم. می‌دانید زندگی هیچگاه برای من تنها هنر نبوده و انسانیت بیش از مسائل دیگر برایم اهمیت داشته است. من بارها شنیده‌ام كه شاهد عقدِ هوشنگ و خانمِ پروین (همسر هوشنگ ظریف)، روح‌الله خالقی بوده است. این بزرگواری‌ها ارزش دارد و به ما درس زندگی می‌دهد، همان‌طور كه بزرگ‌منشی هوشنگ می‌تواند درس بزرگی برای تمام كسانی باشد كه هم‌اكنون در موسیقی ایران فعالیت می‌كنند. من امشب به عشقِ این موسیقیدان به اینجا آمدم و به این صمیمت و دوستی افتخار می‌كنم

 

 

حسین علیزاده: شرایط امروز موسیقی ایران اهانت‌بار است

اما حسین علیزاده، آهنگساز و موسیقیدان ایرانی از دیگر سخنرانان این مراسم بود كه طبق روال همیشگی‌اش علاوه بر موضوع مراسم «نقش عشق» نكات مهمی را در موسیقی امروز ایران به هنرمندان این رشته گوشزد كرد. یكی از مهم‌ترین مفاهیمی كه در دنیای موسیقی امروز ایران خلط مبحث شده استفاده از كلمه «استاد» است كه حسین علیزاده در ابتدای سخنرانی‌اش به آن اشاره كرد و گفت: «من در وهله اول اجازه می‌خواهم از كلمه استاد استفاده نكنم چرا كه این واژه معنی خودش را در این روزگار از دست داده است. البته قرار بر گلایه نیست بلكه برعكس می‌خواهم واقعیت‌ها را با شرایط امروز بسنجم. اگر ما خودمان را بخشی از جریان روشنفكری ایران می‌بینیم باید مسائل اجتماعی را راحت‌تر هضم كنیم و دلایل آن را پیدا كنیم. وقتی می‌گوییم فرهاد فخرالدینی یا روح‌الله خالقی، همین اسامی برای خود بارمعنایی‌ای كه باید داشته باشند، دارند. زمانی كه ما در هنرستان اساتید خود را صدا می‌كردیم هیچ‌وقت باب نبود كه از كلمه «استاد» استفاده كنیم. آن دوران كه همه ما شاگرد بودیم هم عنوان استاد در هنرستان آنقدر راحت خرج نمی‌شد. وقتی به كسی قرار بود استاد گفته شود لرزه بر تن شنونده می‌آورد كه با چه كسی مواجه است. باید این واژه كاذب امروزی را كنار زد چرا كه نام همه این بزرگان، خود گویای همه‌چیز است

حسین علیزاده به مراسم تجلیل از هوشنگ ظریف اشاره كرد و افزود: «وقتی از در وارد شدم به دوستانم گفتم امروز، روز شادی است. این از كوچه پس كوچه‌های اطراف فرهنگسرا حس می‌شد كه همه با شوق به اینجا می‌آمدند. هر چند الان كاستی‌هایی حس می‌شود اما فكر می‌كنم چون همه با یك قصد آمده‌ایم از این كاستی‌ها چشم‌پوشی می‌كنیم. من فكر می‌كنم اگر حتی در سالن‌های بزرگ‌تر هم این مراسم برگزار می‌شد باز هم با همین مشكل مواجه بودیم. هوشنگ ظریف شاید دوست‌داشتنی‌ترین موسیقیدان ایران است. به این دلیل از قید «شاید» استفاده می‌كنم چون در حضور كسانی مثل فرهاد فخرالدینی و دیگران نمی‌توان این صفات را بطور مطلق به كسی داد

این موسیقیدان در ادامه سخنانش به نقش ستایش برانگیز پروین صالح (همسر هوشنگ ظریف) پرداخت: «این دو، زوج زیبای دوران هنرستان ما بودند. همه معلمان هنرستان ما هم خوب ساز می‌زدند و هم زیبایی ظاهری و باطنی داشتند. ما بچه‌های هنرستان لازم نیست حساب و كتاب كنیم كه ببینیم بهشت می‌رویم یا نه. بهشت ما هنرستان موسیقی ملی ایران با تمام معلمانش بود كه ملائك ما بودند. ما بچه‌ها وقتی در حیاط هنرستان بازی می‌كردیم همیشه یك چشم‌مان به در بود تا ببینیم چه زمانی هوشنگ ظریف، فرهاد فخرالدینی یا حسین دهلوی از در وارد می‌شوند. لازم است امروز از حسین دهلوی هم یاد كنیم. در دورانی كه من و همنسلان من در هنرستان تحصیل می‌كردیم ایشان مدیر هنرستان بودند و نظم برای او اهمیت بسیار داشت. حسین دهلوی همیشه زودتر از همه در دفترش حاضر بود و بسیار خوب هنرستان را اداره می‌كرد و هم روی میز كارش نت‌هایش بود و می‌نوشت

حسین علیزاده مهم‌ترین بعد زندگی هوشنگ ظریف را بحث «آموزش» عنوان كرد و شرایط امروز موسیقی در ایران را اهانت‌آمیز دانست: «هوشنگ ظریف از جنبه آكادمیك، دانش موسیقایی و انتقال آن به شاگردان زبانزد همه بود. ما در شرایطی هستیم كه می‌توانیم تمام موسیقیدانانی كه دارند درست كار می‌كنند را ستایش كنیم. ما در شرایطی كار می‌كنیم كه حتی به نسبت دوران كاری اساتید موسیقی ما، دورانی متفاوت است. شرایط امروز موسیقی ایران اهانت ­بار است. باید بگویم من هیچ‌وقت حاضر نشدم تا روزی كه به موسیقی اهانت می‌شود، پایم را در رادیو و تلویزیون بگذارم. نباید پشت گلدان ساز زد. نباید خواننده‌های در تلویزیونی برنامه اجرا كنند كه موقع ساز زدن كفش نوازنده را نشان می‌دهد. به نظر من این رسالت هر یك از هنرمندان واقعی است كه هیچ‌وقت تن به این اهانت­ها ندهند. اگر ابعاد زندگی ظریف را از جنبه آموزش و رابطه استاد شاگردی بررسی كنیم باید بگویم لازمه خالق و هنرمند بودن، عاشق بودن است. این عشق را هنرمند وقتی شاگرد است از معلم خود یاد می‌گیرد. ما كلاس عشق نداشتیم ولی این را از معلمان خود یاد می‌گرفتیم. موسیقیدانان بزرگی كه در این شرایط سخت موسیقی را حفظ كردند

علیزاده با اشاره به اینكه از مسوولان دیگر انتظاری ندارد در ادامه افزود: «وقتی خارج از ایران با همكاران غیرایرانی‌مان صحبت می‌كنیم شرایط ما باورشان نمی‌شود. در هیچ كجای دنیا حتی در متعصب‌ترین و اسلامی‌ترین كشورها برخورد حكومت با موسیقی شبیه به برخوردی كه با ما می‌شود، نیست. ما ٤٠ سال است به این رفتارها عادت كرده‌ایم در صورتی كه این عادت بسیار ناپسند است. با این حال با مقاوت و كار هنرمندان موسیقی، این هنر نزد مردم احترام بسیار بزرگی پیدا كرده است. ما انتظاری از مسوولان نداریم كه دركی از این مسائل داشته باشند اما نباید مردمی را نادیده بگیریم كه در تمام این ٤٠ سال باعث شدند پرچم موسیقی برافراشته باشد. برای ما همین مهم است نه اینكه مدام از فلان مسوولی گلایه كنیم كه بنابر دلایل و روابطی بر مسندی گذاشته شده كه اصلا جایش نیست

حسین علیزاده در پایان سخنرانی‌اش به عشقی كه از هوشنگ ظریف آموخته است اشاره كرد و گفت: «رابطه ظریف با شاگردانش مهم است. ما در سنین ١١-١٠ سالگی واژه عشق را درست درك نمی‌كردیم ولی آن قدر او را دوست داشتیم كه تمرینات‌مان را با مشقت فراوان انجام می‌دادیم تا مبادا او ناراحت شود. همین موجب شده كه الان شاگردان او با آنكه فرق زیادی در نوازندگی دارند همه در یك نقطه به اشتراك برسند و آن هم عشق به ظریف است. قبل از اینكه كسی نتی را از استادی یاد بگیرد اگر عشقی در كار نباشد آن شاگرد به تكنسین و كارمند موسیقی تبدیل می‌شود در حالی كه چند نسل از شاگردان هوشنگ ظریف از هنرمندان برجسته موسیقی هستند و می‌توان امروز این ادعا را كرد كه او یكی از موفق‌ترین مدرسان ساز در ایران است كه شاگردانش تا ٥-٤ نسل ادامه یافته‌اند

در بخش دیگری از این مراسم «سعید ثابت» و «محمد اسماعیلی» از یاران قدیمی هوشنگ ظریف به اجرای قطعاتی پرداختند و سعید ثابت به این نكته اشاره كرد كه شأنِ كنونی «ظریف» به خاطرِ هنر و ویژگی‌های اخلاقی‌ او است: «او بسیار تحت تاثیر جلیل شهناز و مخصوصا فرهنگ شریف بود و نوازنده‌ای منحصر‌به‌فرد

پایان‌بخش برنامه «نقش عشق» تجلیل از استاد هوشنگ ظریف بود كه پروین صالح، همسر هوشنگ ظریف به نیابت از این موسیقیدان روی صحنه آمد كه برای این تجلیل فرهاد فخرالدینی، افلیا پرتو، عباس خوشدل، اسماعیل تهرانی، حسین علیزاده، مجید درخشانی، محمد اسماعیلی، سعید ثابت، هوشنگ كامكار، پشنگ كامكار، دكتر حسین سلمانی (شهردار منطقه ٣ و مدیر فرهنگسرای ارسباران)، ناصر ایزدی (نماینده موسسه رادنو اندیش)، میلاد كیایی و كیوان ساكت روی صحنه آمدند و از مقام استادی هوشنگ ظریف تجلیل كردند.


چه كسی مسوول است؟

هوشنگ ظریف حالا در آستانه ٩٠ سالگی در بستر بیماری است. هنرمند و موسیقیدانی كه به گواه بسیاری از موسیقیدانان در طول سال‌های فعالیتش تاثیری ژرف بر موسیقی ایران گذاشت و شاگردانی را تربیت كرد كه هر یك بر تارك موسیقی ایرانی چون الماسی درخشیده‌اند.
خاطرم هست در گفت‌وگوی رامیز قلی‌اف با همین روزنامه این موسیقیدان به حمایت شگفت‌انگیز دولت آذربایجان از موسیقیدانان خود اشاره كرد اما پرسش اینجاست كه آیا شایسته است در مقابل تاثیر ظریف بر موسیقی ایران به همین یكی دو مراسم بسنده و فراموش كنیم كه چه سختی‌هایی در مسیر فعالیت هنری آنها وجود داشته است؟ دولت و دولتمردان چه طور می‌توانند نقش كمرنگ و گاه بی‌رنگ خود را در حمایت از این اساتید در تمامی دوران‌ها كتمان كنند؟ آیا در شأن اساتید ما است كه تنها زمانی از آنها یاد كنیم كه در بستر بیماری‌اند یا در میان ما نیستند؟

 

 

شرایط اهانت ­بار امروز موسیقی

شرایط امروز موسیقی ایران اهانت ­بار است. باید بگویم من هیچ‌وقت حاضر نشدم تا روزی كه به موسیقی اهانت می‌شود، پایم را در رادیو و تلویزیون بگذارم. نباید پشت گلدان ساز زد. نباید خواننده‌ها در تلویزیونی برنامه اجرا كنند كه موقع ساز زدن كفش نوازنده را نشان می‌دهد. به نظر من این رسالت هر یك از هنرمندان واقعی است كه هیچ‌وقت تن به این اهانت‌­ها ندهند. اگر ابعاد زندگی ظریف را از جنبه آموزش و رابطه استاد شاگردی بررسی كنیم باید بگویم لازمه خالق و هنرمند بودن، عاشق بودن است. این عشق را هنرمند وقتی شاگرد است از معلم خود یاد می‌گیرد. ما كلاس عشق نداشتیم ولی این را از معلمان خود یاد می‌گرفتیم. موسیقیدانان بزرگی كه در این شرایط سخت موسیقی را حفظ كردند.

 

 

منبع: اعتماد

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: