ترجمه‌های جدید از هایدگر، ایدئولوژیک و برای مقابله با تفسیر فردید است

1396/11/30 ۰۸:۱۳

ترجمه‌های جدید از هایدگر، ایدئولوژیک و برای مقابله با تفسیر فردید است

محمد زارع‌شیرین‌کندی مولف کتاب‌های «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل» و «هایدگر و مکتب فرانکفورت»


محمد زارع‌شیرین‌کندی مولف کتاب‌های «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل» و «هایدگر و مکتب فرانکفورت»

 

محمد زارع‌شیرین‌کندی دکتری فلسفه انسانی دانشگاه تهران و عضو هیات‌علمی دانشنامه جهان اسلام است. از او کتاب‌هایی ازجمله «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل»، «هایدگر و مکتب فرانکفورت»، «پدیدارشناسی نخستین مراحل خودآگاهی فلسفی ما: مقالاتی درباره برخی اندیشمندان و روشنفکران کنونی ایران» و ترجمه کتاب «لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفه‌ای جدید» منتشر شده است. او به تازگی در گفت‌وگویی با «ایبنا» به نقد و بررسی جریان ترجمه هایدگر در ایران پرداخته است.

 

قیاس فردید با هایدگر قیاس مع‌الفارق است

شیرین‌کندی در باب ناشناخته و مغفول ماندن وجوهی از نظام هایدگر تقصیر را به گردن فردید و شاگردان می‌اندازد و آنها را متهم به بی‌توجهی به متن و به نوعی مصادره به مطلوب آن می‌کند و می‌گوید: «اشکال فردید و شاگردانش این بود که در تفسیر هایدگر توجهی به متن و ترجمه آن نمی‌کردند. آنها صرفا فهم خود را بیان کرده و به تعبیر خود فردید هم‌سخن هایدگر بودند. هم‌سخن بودن فردید ایرانی با هایدگر آلمانی جای چون و چرای فراوان دارد، زیرا فردید هر نکته‌ای را از هایدگر می‌گرفت و سپس رنگ و لعاب فرهنگ دینی به آن می‌داد. او رسما شاگرد و طرفدار هایدگر به شمار می‌آید و هم‌سخن بودن درصورتی معنا دارد که وزن و اهمیت فردید در تفکر و فلسفه‌ورزی به اندازه هایدگر باشد، در حالی که قیاس آن دو از این حیث، قیاسی مع‌الفارق است!»

 

آلمانی بلدانِ فلسفه‌ندان

زارع‌شیرین‌کندی درمورد جریان ترجمه هایدگر از دهه هشتاد به بعد هم دیدگاهی انتقادی دارد و معتقد است که تنها وجه‌امتیاز این نسل از مترجمان دانستن زبان آلمانی است؛ بدون آنکه با تفکر هایدگر آشنایی عمیق و انس داشته باشند. او ادعا می‌کند که حتی برخی از این مترجمان از انگلیسی ترجمه می‌کنند، در حالی که خود هایدگر زبان انگلیسی را مانعی برای فهم تفکرش می‌دانست و اعتقادش بر این بود که زبان انگلیسی برای ترجمه تفکرش متناسب نیست. زارع‌شیرین‌کندی معتقد است: «این مترجمان از فلسفه ماقبل هایدگر بی‌خبرند، درحالی که هایدگر از درون سنت فلسفی غرب سخن می‌گوید و آشنایی با فلسفه پیش از او شرط لازم برای ترجمه آثار هایدگر است. بنابراین هنوز چهره هایدگر برای ما شناخته‌شده نیست. نه تفسیرهای فردید و نه ترجمه‌های بعدی هیچ‌کدام هایدگر راستین را نمایان نمی‌سازند و هایدگرشناسی ما روالی طبیعی و منطقی ندارد. شاید در هیچ حوزه‌ای به اندازه حوزه هایدگرشناسی و هگل‌شناسی هرج و مرج و آشفتگی و بلبشو وجود نداشته باشد.»

 

در ترجمه آثار هایدگر‌ انگیزه‌های ایدئولوژیک دخیل‌است

عضو هیات‌علمی دانشنامه جهان اسلام در بخش دیگری از سخنان خود ترجمه‌های اخیر را به نوعی ایدئولوژیک ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «ترجمه‌های جدید به همان اندازه آلوده به اغراض و ارزش‌داوری هستند که تفسیرهای فردید است، اساسا بیشتر ترجمه‌ها صرفا برای مقابله با تفسیرهای فردید صورت می‌گیرد، یعنی ‌انگیزه‌های ایدئولوژیک در آن دخیل است.»

 

رابطه هایدگر و نازیسم بهانه هوچی‌گر‌ها و فلسفه ندان‌هاست

زارع‌شیرین‌کندی در پایان با وجود آنکه همکاری هایدگر با رژیم نازی را لکه ننگی بر حیات فلسفی و سیاسی‌ او می‌داند که به راحتی محو شدنی نیست اما معتقد است: «او با این کار بهانه به دست کسانی داد که در قلمروی فلسفه تنها هنرشان هوچی‌گری است. کار برخی فلسفه‌ندان‌ها راحت شده که هایدگر نازی بود و تمام! در حالی که هایدگر بیش از صد جلد کتاب و درسگفتار دارد و اهل فلسفه نخست باید با آنها سر و کار داشته باشند. صاحب‌نظرانی مانند ریچارد رورتی معتقدند که سیاست فلسفه هایدگر را آلوده نکرده است و او بزرگ‌ترین متفکر اروپایی در جهان معاصر است. جولیان یانگ بر آن است که می‌توان با کل تفکر هایدگر یا با بخش اعظم آن موافق بود بی‌آنکه ذره‌ای از تعهد و التزام انسان به حقوق بشر و حکومت دموکراتیک کاسته شود.»

 

 

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: