1396/10/6 ۱۳:۰۲
آشنایی راست و درست ایرانیان و بلكه جهانیان با شمس تبریزی و ارزش و اهمیت راستین او در شكلگیری شخصیت بزرگی چون جلالالدین محمد بلخی مدیون محمدعلی موحد و تصحیح انتقادی او از مقالات اوست. موحد قریب به نیم قرن است كه به طور جدی و اساسی در زمینه مولانا نیز پژوهش میكند و از این حیث انتشار تصحیح او از مثنوی معنوی كه با مقدمهای جامع و خواندنی همراه است، رخدادی ارزشمند در عرصه مولاناپژوهی در جهان است.
رونمایی از تصحیح محمدعلی موحد از مثنوی معنوی با حضور مصطفی ملكیان، نصرالله پورجوادی، توفیق سبحانی محسن آزموده: آشنایی راست و درست ایرانیان و بلكه جهانیان با شمس تبریزی و ارزش و اهمیت راستین او در شكلگیری شخصیت بزرگی چون جلالالدین محمد بلخی مدیون محمدعلی موحد و تصحیح انتقادی او از مقالات اوست. موحد قریب به نیم قرن است كه به طور جدی و اساسی در زمینه مولانا نیز پژوهش میكند و از این حیث انتشار تصحیح او از مثنوی معنوی كه با مقدمهای جامع و خواندنی همراه است، رخدادی ارزشمند در عرصه مولاناپژوهی در جهان است. بیدلیل نیست كه جلسه رونمایی از كتاب او اینچنین پر مخاطب و شلوغ میشود به طوری كه سالن اجتماعات موسسه شهر كتاب جای سوزن انداختن نیست و زن و مرد و پیر و جوان روی پلهها نشستهاند، تا سخنان موحد و همچنین شماری از مولاناپژوهان برجسته ایرانی را بشنوند. برای انتشار تصحیح محمدعلی موحد كه به همت نشر هرمس و فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار میشود، جلسات متعددی قرار است، برگزار شود. در جلسه شهر كتاب كه به بررسی جایگاه موحد در شمس پژوهی و مولویپژوهی اختصاص داشت غیر از سخنرانان، چهرههایی چون صمد موحد، ضیاء موحد، سیروس علی نژاد و... حضور داشتند. در ادامه گزارشی از سخنان موحد، ملكیان و توفیق سبحانی را میخوانیم. همچنین در ستون كناری روایتی از سخنرانی نصرالله پورجوادی در این جلسه ارایه میشود. مثنوی احاطهناپذیر در ابتدای جلسه علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی موسسه شهر كتاب با اشاره به اینكه مثنویپژوهی و مولانا شناسی راهی بیانتهاست، گفت: در این زمینه باید به جایگاه ارزشمند استاد محمدعلی موحد اشاره كرد كه در شناسایی مولانا و شمستبریزی به ایرانیان و جهانیان گامهای ارزشمندی برداشته و در ٤ دهه اخیر در این زمینه آثار فراوانی منتشر كرده است. مثنوی معنوی مولوی نیز كتاب كمنظیری است كه شارحان اگر سالها آن را خوانده باشند، باز هم مطالب جدیدی در آن مییابند. مرحوم عبدالحسین زرینكوب در سرّ نی، مثنوی را كتابی احاطهناپذیر و گریزان و دستنیافتنی معرفی كرده است. چرا مولانا؟ مصطفی ملكیان بحث خود را با تاكید بر ارزشمندی تصحیح جدید و ممتاز مثنوی معنوی آغاز كرد و گفت: موضوع بحث من این است كه چرا مولانا؟ چرا به مولانا بپردازیم؟ چه فایده و ضرورتی در پرداختن به مولانا برای ما انسانهای اوایل قرن بیست و یك میلادی هست؟ چه سودی میبریم از مطالعه مولانا؟ آیا این سود در حدی است و میارزد كه وقت و نیرو را صرف مطالعه مجدد مولانا كنیم؟ فراتر از سود آیا ضرورتی برای مطالعه مولانا هست؟ ملكیان در پاسخ به این پرسش به دو دیدگاه اشاره كرد و گفت: دیدگاه نخست هویتی یا به تعبیر من هویتجویانه است و به این قائل است كه مولانا بخشی از هویت فرهنگی جامعه ما ایرانیان یا جامعه ما مسلمانان است و به این دلیل شناسایی او و سعی در شناساندن او بخشی از كاری است كه به تشخص هویت ما كمك میكند. این دیدگاه معمولا در میان دانشگاهها و دپارتمانهای زبان و ادب فارسی و تاریخ عرفان خصوصا تاریخ اسلام و تاریخ ایران اسلامی تعقیب میشود. این كارها البته در جای خود مستحسن و مقبول و حتی توصیهپذیر است. اما این دیدگاه برای من خواننده عادی و شهروند ساده چندان دعوتكننده نیست. ملكیان در بیان دومین دیدگاه در ضرورت و فایده پرداختن به مولانا گفت: دیدگاه دوم كه من به آن تعلق خاطر دارم، دیدگاه حقیقتطلبانه از سویی و مشكلگشایانه از سوی دیگر است. این دیدگاه اصلا كاری به هویت فرهنگی و تاریخی ندارد، بلكه بحث بر سر این است كه آیا در مجموعه آثار مولانا حقیقتی هست كه بتوان یافت؟ این رویكردی نظری است و بحثی به لحاظ علمی است. اما به لحاظ عملی نیز میتوان پرسید كه آیا مولانا میتواند مشكلگشایی كند. یعنی آیا یك شهروند عادی در زندگی فردی و اجتماعی میتواند از نسخهپیچی مولانا جلال الدین در ٧٠٠ سال پیش طرفی ببندد؟ حقیقتطلبی و مشكلگشایی مولانا ملكیان در ادامه گفت: به نظر من هم از دیدگاه حقیقتطلبانه (نظری) و هم با رویكرد مشكلگشایانه (عملی) میتوان به مولانا رجوع كرد. یعنی من معتقدم كه به این دو جهت یعنی مشكلگشایی عملی و حقیقتجویی نظری میتوانیم و بلكه باید به مولانا مراجعه كنیم. اما این رجوع مشروط به شرایطی است. شرط اول این است كه واقعا به مولانا به چشم معلم نگاه كنیم نه مرشد و شیخ و مراد و پیر كه هر چه گفت در برابرش تسلیم باشیم. بلكه به او به عنوان معلمی كه سلسله آموزههایی دارد و آنها را در مجموعه آثارش القا كرده، نگاه كنیم. شرط دوم كه ذیل شرط اول مطرح میشود این است كه مولانا بخشی از سنت فرهنگی ما است و ما همچنانكه نباید به این سنت نگاه ستیزهجویانه داشته باشیم، نباید هم به آن سفت و سخت بچسبیم. بنابراین شرط دوم رجوع به مولانا برای حقیقتجویی و مشكلگشایی این است كه با نگاه نقادانه به مولانا نگاه كنیم. یعنی بپذیریم كه مولانا هم مثل هر متفكر و فرزانه و عالم و فیلسوف و... دیگری میتواند خطا كند و بنابراین در تسویهگری فرهنگی باید به مولانا هم بپردازیم تا برای انسان امروز چیزهای ارزشمند مولانا را عرضه كنیم. ملكیان سپس در بیان شرط سوم رجوع حقیقتجویانه و مشكلگشایانه به مولانا گفت: مولانا سخنانی دارد كه جزو ماندنیهای اوست. مرادم از سخنان ماندنی سخنان پذیرفتنی در روزگار كنونی است. اینكه سخنی در روزگار ما پذیرفتنی باشد، نیازمند سه شرط است. البته باید در نظر داشت كه پذیرفتنی بودن یك سخن با حق و باطل بودن آن سخن متفاوت است. بحث من فعلا پذیرفتنی بودن است. اگر آموزههای مولانا یا هر كس دیگری بخواهد پذیرفتنی باشد باید از بوته سه آزمایش بیرون آید: نخست اینكه با عقلانیت امروز متناسب باشد، دوم اینكه اخلاق جهانی را رعایت كند و سوم اینكه حقوق بشر را رعایت كند. اینها شرایط كمینه برای پذیرفتنی قلمداد شدن یك سخن است. به نظر من در میان سخنان فراوان مولانا حجم قابلتوجهی هست كه این سه شرط را داراست. البته اینكه میزان این سخنان دقیقا چقدر است، بحث فعلی من نیست. وی شرط چهارم استفاده از مولانا را استفاده كردن از تكههای آن خواند و گفت: میتوان نظام اندیشه مولانا به عنوان یك كل و یك هیات تركیبی را نپذیرفت، كمااینكه امروز كمتر كسی هست كه این كل را بپذیرد، اما میتوان از اجزای آن بهره گرفت. اندیشه انسان وجوه متنوعی دارد كه عبارتند از هستیشناسی، خداشناسی، انسانشناسی، معرفتشناسی، ارزششناسی، وظیفهشناسی یا اخلاق. از این وجوه در سه قسم انسانشناسی و معرفتشناسی و اخلاقشناسی مولانا سخنان مهمی دارد كه قابل اعتناست و حتی اگر كلیت اندیشه او را نپذیریم، میتوانیم در این سه وجه از او استفاده كنیم. بنابراین معتقدم بدون اینكه هیچ مریدیت نسبت به مولانا و هیچكسی داشته باشم، میتوانم از آموزههای مولانا به نحو حقطلبانه و مشكلگشایانه بهرهمند شوم و به نظرم دریغ است كه به این آموزهها پشت كنیم. روح مجددی در مولوی دمیده شد توفیق سبحانی، مولاناپژوه دیگر سخنران این نشست بود كه در ابتدا با اشاره به داستان سروده شدن مثنوی معنوی توسط مولانا كه به درخواست حسامالدین چلبی از مولانا صورت گرفته، گفت: حسامالدین به مولانا گفت كه غزلیات شما زیاد شده و از مولانا خواست كتابی همچون منطقالطیر عطار یا حدیقه الحقیقه سنایی برای عرضه به شاگردان ارایه كند و مولانا نیز ١٨ بیت اول مثنوی را كه خود نگاشته بود به او داد و گفت باقی را اگر تو تحریر كنی، من تقریر میكنم. از این مشخص میشود كه مثنوی بعد از غزلیات سروده شده است. وی در ادامه به نسخه مربوط به سال ٦٧٧ هجری قمری كه مورد استناد محمدعلی موحد برای تصحیح جدید بوده اشاره كرد و گفت: این نسخه بسیار اهمیت دارد و در جایی نگهداری میشود كه بارها در آن آتش سوزی شده و به همین خاطر من از استاد پورجوادی خواستم كه همت كنند و تصویری از آن را به ایران بیاورند تا از آن استفاده كنیم. البته نباید به نسخه ٦٧٧ بسنده كرد و این نكتهای است كه استاد موحد به درستی بر آن تاكید دارند. سبحانی پس از اشاره به دشواری كار تصحیح آثار مولانا و شمس تبریزی و اینكه برای چنین كاری مردی چون محمدعلی موحد ضروری است، گفت: استاد موحد من را غرق شدن نجات دادند. این مثنوی از دیروز (اشاره به اولین جلسه رونمایی تصحیح جدید مثنوی است كه یك روز پیش از جلسه حاضر برگزار شده بود) به دنیا آمده است. دكتر موحد با چاپ و نشر مقالات شمس روحی در مولویه دمیدند و الان با چاپ مثنوی روح مجدد و ثانوی در نیمه جان مولویه دمیدند و بیشك بعد از این مولویپژوهی در ایران مسیر دیگری پیدا خواهد كرد. راه نیكلسون را ادامه دادهام محمدعلی موحد بحث خود را بیان انتقادی نسبت به نحوه برگزاری این رونمایی آغاز كرد و گفت: كتابی كه رونمایی میشود اول باید به دست كسانی كه میخواهند راجع به آن حرف بزنند برسد تا آن را مطالعه كنند. متاسفانه در مورد این كتاب این طور نشده است. استاد پورجوادی همیشه به من لطف داشتهاند و به همین خاطر از روی علاقهای كه به من دارند، آنچه در دل دارند را به من نگفتند. حرف ایشان این بود كه بعد از نیكلسون موحد چرا این كار را كرده است؟ اگر این كتاب قبلا به دست ایشان رسیده بود و مطالعه میفرمود متوجه میشد كه تمام این مسائل آنجا مطرح شده است. من در مقدمه مفصلی كه برای مثنوی نوشتهام به تمام نسخههایی كه مورد اشاره نیكلسون بوده اشاره كردهام و تك تك آنها را ذكر كردهام. درباره نسخه قونیه نیز مفصل بحث شده است. البته آن نسخه به خط مولانا یا حتی حسامالدین چلبی نیست. نسخه بسیار دقیقی است اما به هر حال به خط كاتب نوشته شده است و از آنجا كه كاتب در زمان حسامالدین چلبی آن را نگاشته دلیل نداریم بگوییم كه دروغ نوشته است. نسخه ٦٨٧ هجری قمری نیز چنین است. در مقدمه كتاب راجع به این نسخه و ارزش آن فوقالعاده بحث شده است. استاد پورجوادی میگویند چرا كسی كار نیكلسون را ادامه نداده است؟ من میخواهم با تمام فروتنی بگویم كوشیدهام این كار را بكنم. با تمام احترامی كه نسبت به نیكلسون دارم. از جلسهای در خانه شایگان شروع شد وی در ادامه به بحث از روش علمی تصحیح متون پرداخت و گفت: این بحث خیلی مهم است. بحث آقای ملكیان راجع به محتوای مثنوی بوده اما برای اینكه بتوانیم با محتوای كتابی آشنا شویم، اول باید ببینیم اصل متن چه بوده است. من مثل بسیاری از ایرانیان از حدود ٨٠ سال پیش یعنی از دوره دبیرستان با مثنوی آشنا شدم. اما اتفاق مهمی كه پیش آمد مربوط به زمانی میشود كه سال پیش شبی در منزل فیلسوف زمان ما و افتخار روزگار ما دكتر داریوش شایگان بودم. در آن جا شماری از اهل فن صحبت میكردند كه یكی از حضار گفت چطور است كه مثنوی را از اول بخوانیم. حرف او به دل من نشست و شب كه به خانه آمدم فكر كردم این كار را بكنم. مثنوی را همه خواندهاند، مثل شاهنامه. اما اینكه كسی از اول تا به آخر آن را روشمند و به شكل اصولی بخواند، مهم است. به همین خاطر حلقه بسیار كوچكی شامل دكتر ملكیان و برادرم صمد موحد را گرد هم آوردم و در منزل من شروع به مثنوی خوانی كردیم. مرحوم محمد زهرایی هم كه اطلاع حاصل كرد، در این جلسات حاضر شد و ضبط آورد و آنها را ضبط كرد. این حلقه سالها در خانه من ادامه یافت و هر چه جلوتر میرفتیم، دیدم كه متن باید تثبیت شود. زیرا ما باید مطمئن باشیم چه میخوانیم. این حرف البته سالهای پیش از سوی مرحوم مجتبی مینوی نیز مطرح شده بود. موحد با اشاره به تصحیح نیكلسون گفت: كار نیكلسون مربوط به سالهای ١٩٢٣ تا ١٩٣٢ است. كار او البته معجزه آسا است. او فارسی را كتابی یاد گرفته است و به ایران سفر نكرده است. او از این مستشرقانی نبود كه دور دنیا بگردد و اهل لسان فارسی نیز نبود. او حتی در میانه راه وقتی متوجه نسخه قونیه میشود، راهش را عوض میكند. به هر حال ما نیز به این فكر افتادیم كه متن مثنوی اول باید تثبیت شود. یعنی باید یك متن استاندارد و معیاری از مثنوی باشد. به همین خاطر تصمیم گرفتم تمام واریانتهایی را كه در عرض ١٥ سال بعد از وفات مولانا بوده در نظر بگیرم. مرحوم فروزانفر برای دیوان كبیر این فاصله زمانی را ١٠٠ سال در نظر میگیرد. من این فاصله زمانی را مضیق كردم و آن را ١٥ سال كردم. یعنی تا زمانی كه حسام الدین چلبی كه صاحب مثنوی بوده و مثنوی به درخواست او سروده شده، در حیات بوده است. بنابراین از همه واریانتها كه ٥٠٠ تا است، بهره گرفتهام و در پانوشت به آنها اشاره كردم. مكتب قدیم تصحیح موحد در ادامه به بحث دیگری كه پورجوادی اشاره كرد، پرداخت و گفت: بحث اینكه شیوه تصحیح رایج در میان ما با شیوه تصحیحی كه امثال نیكلسون بنا گذاشتند، تفاوت دارد، بسیار مهم است. ما از خیلی پیش از نیكلسون كار تصحیح میكردیم و كار تصحیح تازه نیست. مثلا عبداللطیف عباسی در هندوستان در ٣ نوبت ٨٠ نسخه دیده و با هم تطبیق كرده است. اما چرا تصحیح ما با آنها فرق میكرده است؟ من اسم مكتب تصحیح خودمان را مكتب قدیم میگذارم. در مكتب قدیم اصل این نبوده كه مولف چه گفته و چه چیز از زبان و دهان او شنیده شده است، بلكه اصل این بوده كه مخاطب راحتتر از متن استفاده كند. بنابراین نگاه مكتب قدیم به تصحیح، غیرعلمی و غیر انتقادی بوده است. وی در ادامه تاكید كرد: البته نباید فكر كنیم كه مكتب تصحیح قدیم نمیفهمیده یا نادانسته این كار را میكرده است. ما قرنها چنین نگاه میكردیم. من فكر میكنم گذشتگان ما مثل برخی از صاحبنظران معاصر به انفصال میان شعر و شاعر معتقد بودند. از این زاویه شعر كه سروده میشد زندگی مستقلی پیدا میكرد و از مالكیت شاعر خارج میشد و جزو میراث فرهنگی مردم میشد. بنابراین مهم نیست كه وقتی كه سروده شد، چه معنایی داشت، بلكه مهم معنایی است كه مردم از آن در مییابند. این را در زمانه ما مرگ مولف میخوانند. عین القضات همدانی عین همین حرف را در نامه ٢١٦ جلد اول نامههای خود آورده است. او میگوید شعر را در خود هیچ معنایی نیست (با عرض پوزش از هم نام من استاد ضیاء موحد كه در جلسه حاضر است، خنده حضار)، اما هر كس از او آن تواند دید كه نقد روزگار او بود و كمال كار اوست و اگر گویی شعر را معنی آن است كه قائلش خواست و دیگران معنی دیگر وضع میكنند از خود این همچنان است كه كسی گوید صورت آینه صورت روی صیقلگر است كه اول آن صورت نمود و این معنی را تحقیق و غموضی است كه اگر در آن آویزم، از مقصود باز مانم.
منبع: اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید