1388/11/4 ۰۳:۳۰
در مقالۀ «تاج» در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی اطلاعات ارزشمند لغوی، ادبی، تاریخی، باستانشناسی و حتی عرفانی دربارۀ تاج دیده میشود. پیشینۀ لفظی واژه «تاج»، در اوستا، متون ادبی، زبان عربی و برخی زبانهای دیگر، پیشینۀ تاریخی در خصوص اولین کسانی که تاج بر سر نهادند...
در مقالۀ «تاج» در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی اطلاعات ارزشمند لغوی، ادبی، تاریخی، باستانشناسی و حتی عرفانی دربارۀ تاج دیده میشود. پیشینۀ لفظی واژه «تاج»، در اوستا، متون ادبی، زبان عربی و برخی زبانهای دیگر، پیشینۀ تاریخی در خصوص اولین کسانی که تاج بر سر نهادند... وحید سبزیانپور، پژوهشگر مینویسد: در مقالۀ «تاج» در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (زرینکوب 1385: 206ـ211) اطلاعات ارزشمند لغوی، ادبی، تاریخی، باستانشناسی و حتی عرفانی دربارۀ تاج دیده میشود. پیشینۀ لفظی واژه «تاج»، در اوستا، متون ادبی، زبان عربی و برخی زبانهای دیگر، پیشینۀ تاریخی در خصوص اولین کسانی که تاج بر سر نهادند، انواع تاجها، شکل، اندازه، نوع جواهرات، سنگنوشتهها و سکههایی که نشانه از تاج و ویژگی آن را دارند از اطلاعات مفید و ارزنده این مقاله است و سیر تحول تاج و تاجگذاری در دوران بعد از اسلام، از مرداویج زیاری تا خاندان پهلوی و نیز آل حفص در تونس و گورکانیان در هند، نیز از دادههای بایستۀ مقاله است. اما با این همه دقت و تأمل در خصوص تاج، خواننده در تفسیر این بیت از خاقانی، در قصیده معروف ایوان مداین دچار ابهام میشود: بس پند که بود آنگه بر تاج سرش پیدا صد پند نو است اکنون در مغز سرش پنهان (خاقانی 1375: 246) سخن خاقانی دربارۀ انوشروان است: کسی که پندهای بسیاری در تاج سرش پیدا بود امروز صد عبرت در مغز او که در گذر زمان از بین رفته وجود دارد. آنچه در مقالۀ مذکور جایش خالی است، توضیحی دربارۀ پندهای تاج انوشروان و دیگر شاهان ساسانی است. سعید نفیسی پندهای مفصل انوشروان را که بر تاج مرصّع و مکلّل به جواهر دهپهلو که در دخمۀ خود گذاشته بود، به تفصیل نقل کرده است. این پندها در ده بخش آمده است که هر بخش اختصاص به یک پهلوی تاج و در هر پهلو نزدیک ده پند وجود دارد. بدیهی است چنانکه در مقاله مذکور آمده است، این تاج سنگین را با زنجیری زرین به سقف ایوان آویزان کرده بودند و انوشروان پس از نشستن در جایگاه، سر خود را درون آن قرار میداد (برای اطلاع از این پندها، نک: نفیسی1310: 623ـ626). هرچند اطلاعات دیگری درباره پندهای تاج دیگر شاهان نیافتیم، ولی به نظر میرسد بر تاج دیگر شاهان ساسانی نیز پندهایی وجود داشته است. زیرا بر اساس آنچه در گلستان سعدی آمده، بر تاج کیخسرو نبشته بود: چه سالهای فراوان و عمرهای دراز که خلق بر سر ما بر زمین بخواهد رفت چنانکه دست به دست آمده است ما را به دستهای دگر همچنان بخواهد رفت (سعدی 1368: 120) حمدلله مستوفی، در تاریخ گزیده (مستوفی 1339: 118ـ120) نزدیک به یکصد پند حکیمانه از تاج انوشروان نقل کرده است. نکتۀ دیگری که قابل تأمل و جای آن در مقاله خالی است، اشاره به تاریخچۀ تاج و تقدم تاریخی آن در میان دیگر ملل جهان است. منابع: ـ خاقانی شروانی، افضلالدین بدیلبن علی شروانی، 1375، دیوان، به اهتمام جهانگیر منصور، تهران، نگاه. ـ زرینکوب، روزبه،1385، «تاج»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 14، ص 206ـ211. ـ سعدی، 1368، گلستان، تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، تهران، خوارزمی. ـ مستوفی، حمدالله، 1339، تاریخ گزیده، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر. ـ نفیسی، سعید، 1310، «ده پند انوشروان»، ارمغان، سال 12، شمارۀ 9، ص 626ـ623. منبع: میراث مکتوب
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید