1396/10/2 ۰۸:۲۹
١- ایرانیان، «آیین» دوست میدارند؛ چه جشن، چه سوگ، چه بزرگداشت! شیوه زیست و معیشت تاریخی مردمان این سرزمین، آنان را در پیوند نزدیک با زمین و طبیعت پیرامون گذارده؛ از همینرو است که آیینهای ایرانیان، با طبیعت و گذران روزگار همنشینی بسیار دارد. «ایرانیان عید ملی و مذهبی و ایام عزاداری بسیار دارند. این اعیاد یادآور وقایع و حادثات سرورانگیز و بهجتآور میباشند.
برای ایرانیان که «آیین» دوست میدارند و «ترک معمول» نمیکنند
مهدی یساولی : ١- ایرانیان، «آیین» دوست میدارند؛ چه جشن، چه سوگ، چه بزرگداشت! شیوه زیست و معیشت تاریخی مردمان این سرزمین، آنان را در پیوند نزدیک با زمین و طبیعت پیرامون گذارده؛ از همینرو است که آیینهای ایرانیان، با طبیعت و گذران روزگار همنشینی بسیار دارد. «ایرانیان عید ملی و مذهبی و ایام عزاداری بسیار دارند. این اعیاد یادآور وقایع و حادثات سرورانگیز و بهجتآور میباشند... ایرانیان در جشنها و گردهمآییها، و هر زمان فراغت و فرصت یابند به شنیدن شعرهای نغز و دلكشی كه حاصل اندیشهها و تخیلات رویاآفرین شاعران بزرگ آنهاست خویش را شاد و سرمست میدارند. خوانندگان خوشالحان این اشعار بدیع و شیرین را همراه با آهنگهای جاودانه و دلفریب میخوانند». روایت ژان شاردن، جهانگرد و شرقشناس فرانسوی دوره صفوی از آییندوستی ایرانیان در گذر روزگار، واقعیتی را در خود نهفته دارد؛ پدیدهای که در روایت یکی دیگر از اروپاییان آمده به ایران در دوره قاجار هم مورد تأکید قرار میگیرد؛ آنجا که كنلل ییت در کتاب سفرنامه «خراسان و سیستان» مینویسد «ایرانیان معمولا هر عید یا ولادتی را یكشب قبل جشن میگیرند.» سراسر تاریخ مردمان این سرزمین، با آیینها و مناسکی پوشانده شده و این ویژگی تا روزگار کنونی پیوستگی یافته است. ذهن و اندیشه ایرانی، خود را از آیینمحوری و مناسکپروری حتی در زمانه ما هیچگاه تهی ندیده است. ٢- برگزاری جشن شب یلدا و گرامیداشت این آیین ایرانی که همچون بسیاری دیگر از سنتهای ملی با دگرگونی طبیعت همراه است، پیشینهای دراز دارد. این را بهگونهای تخمینی میتوان از پیوند چندهزار ساله مردمان این سرزمین با طبیعتشان دریافت. چنین رخدادی اما به دلیل شیوه برگزاریاش کمتر در منابع معتبر تاریخی بروز و حضور یافته است، مگر در خاطرهنویسیها و زندگینامهها. بخشی بزرگ از آنچه درباره یلدا داریم نیز دستاورد پژوهشها و تکنگاریهای مردمشناسان و مردمنگارانی است که دیدهها، شنیدهها و برداشتهایشان از آیینهای یک یا چند منطقه ویژه را ثبت کرده، با تعمیم آن به سراسر سرزمین و تاریخ ایران، بدانها جلوهای تاریخی و مستند بخشیدهاند. جشن یلدا نسبت به دیگر سنتها و آیینهای ایرانی، یک مراسم خانوادگی و تقریبا خصوصی به شمار میآید که بروز و حضورش در گردهماییهای اجتماعی بیرون از خانواده کمتر است؛ برخلاف آیینهایی چون نوروز و چهارشنبهسوری. زمان برگزاری یلدا، یعنی شب و مکان آن، یعنی در خانه و کنار اعضای خانواده، آن هم در فصل سرما موجب شده است، این جشن، جنبهای خودمانی به خود بگیرد. از همینرو است که اشاره به شب یلدا و جشن آن در منابع تاریخی، بیشتر به توصیفی کلی و اشارههایی به نمادهای آن محدود شده است. بهعنوان نمونه قهرمان میرزا سالور «عینالسلطنه» در کتاب «روزنامه خاطرات عینالسلطنه» در توصیف یلدا اینگونه آورده است «یكشنبه ١٦- شب یلدا و اول چله بزرگ است. دیروز و امروز باد میآید و هوا را سرد كرده. چندسال است در قوس سرما نمیشود. امسال بسیار خوش گذشت. ابدا مثل سالهای سابق نیست كه در قوس آنقدر سرما شود برف بیاید». جای دیگر باز میافزاید «غروب شعاعالدین میرزا آمد. صحبت دیگری جز رفتن سفارت عثمانی نبود. تا دو ساعت از شب رفته اینجا ماند. شب یلدا و اول چله بزرگ بود. هندوانه علیالرسم بود خوردیم. جواهر خانمی هم پیدا شده بود میخواند و میزد». این تاریخنگار دوره قاجار، در شمار اندک تاریخنگارانی جای میگیرد که به این آیین ایرانی توجه داشته است تا «معمول ترک نشده باشد». او باز در روزنگاری رخدادهای سالی دیگر به یلدا چنین اشاره میکند «هوا پس از برف یكی دو شب سرد كرد، نصف یخچال را مملو از یخ كردیم. بعد ابر شد و برفها آب میشود. دیشب كه شب چله بزرگ است ایرانیها معمول دارند هندوانه بخورند این تهیه را نداشتیم. اتفاقا سلیمان آفتابدری محض گرفتن مبلغی پول و یك خروار غله یك دانه آورد كه ما فالفال كرده به همه چشاندیم تا معمول ترك نشده باشد.» هندوانهخوری شب یلدا هم پدیدهای است که هرچه تاریخ را به گذشته بازگردانیم، دستکم تا دوره قاجار میتوان حضور آن را در میان خانوادههای ایرانی دید. عبدالله مستوفی دیگر تاریخنگار دوره قاجار نیز در کتاب «شرح زندگانی من» به این سنت اشاره دارد «برادرم آقای فتح اللّه مستوفی میفرمودند: كه در سال ١٣١٢قمری كه بفارس میرفتیم در باغشاه فین كاشان منزل كرده بودیم. روز اول سرطان و اول روز تابستان بود، در این روز مثل هندوانه خوردن شب اول چله زمستان یا بهتر بگویم برعكس آن آبتنی عمومی بهخصوص در دهات و شهرهای كوچك معمول است».
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید