1396/9/13 ۰۷:۴۴
معرفتالاسلامیه نسخه پیشنهادی است که از سوی برخی اندیشمندان جهان اسلام برای اسلامیسازی علوم غربی پیشنهاد شده است. ازجمله متفکرانی که در ذیل معرفتالاسلامیه دست به نظریهپردازی زدهاند، طه جابر علوانی است. علوانی رئیس و بنیانگذار موسسه جهانی اندیشه اسلامی است که مرکز اصلی آن در کشور آمریکا قرار دارد اما بیش از 10 شعبه آن در دنیا مشغول فعالیت هستند.
نگاهی به اندیشه طه جابر علوانی
معرفتالاسلامیه نسخه پیشنهادی است که از سوی برخی اندیشمندان جهان اسلام برای اسلامیسازی علوم غربی پیشنهاد شده است. ازجمله متفکرانی که در ذیل معرفتالاسلامیه دست به نظریهپردازی زدهاند، طه جابر علوانی است. علوانی رئیس و بنیانگذار موسسه جهانی اندیشه اسلامی است که مرکز اصلی آن در کشور آمریکا قرار دارد اما بیش از 10 شعبه آن در دنیا مشغول فعالیت هستند. ازجمله اقدامات این مرکز انتشار بیش از 120 عنوان کتاب درباره مسائل مختلف اندیشه اسلامی به دو زبان عربی و انگلیسی، تاسیس دانشگاه مطالعات عالی اسلامی و برگزاری بیش از 30 کنگره و میزگرد منطقهای و بینالمللی است.
از آنجا که از منظر علوانی پروژه علم دینی حاصل تکامل نحوه برخورد جامعه اسلامی با علوم غربی است از همینرو ایشان در ابتدای ورود خود به مباحث معرفتالاسلامیه گذری کوتاه بر مراحل مواجهه مسلمانان با غرب ارائه میدهد. از نظر علوانی رویارویی مسلمانان با غرب تاکنون سه مرحله تکاملی را به خود دیده است. مرحله نخست دوران سرگشتگی است که در آن فرهنگ و تفکر اسلامی به حاشیه رانده شد و جای خود را به تمدن غرب میدهد. این مرحله به دنبال بروز مظاهر مادی و تکنیکال غرب در جهان اسلام رخ داد، به همین دلیل غربشناسی مسلمانان از عمق خاصی برخوردار نبود بلکه تنها غرب تکنیکی جلوه خود را برای آنان منکشف کرده بود. مرحله دوم زمان گذر از اندیشه تقلید محض و روی آوردن به تطبیقگرایی میان اسلام و غرب و درنتیجه نوعی غربزدگی است.
در این مرحله دغدغه حفظ اسلام موجب دست به کار شدن اندیشمندان اسلامی شد اما از آنجایی که هنوز غرب جلوهای مثبت داشت به همین دلیل تلاش براین شد که با تطبیق مفاهیم اسلامی با مفاهیم غربی به نوعی برای آن اعتبار خریداری شود. برای نمونه قیاس شورا با دموکراسی، میکروب با شیطان، سوسیالیسم اسلامی، حقوق زن در اسلام، حقوق بشر اسلامی و... از مظاهر این دوره است. مرحله سوم که متکاملترین نحوه مواجهه جامعه اسلامی با غرب است، مرحله گذار از این غربزدگی و بازگشت به اسلام است. این مرحله دیگر دوران اجتهاد و نوآوری اسلامی است که پروژه معرفت الاسلامیه در همین راستا تبیین شده است.
چیستی اسلامیسازی معرفت (معرفتالاسلامیه)
پروژه اسلامیسازی معرفت راهکار تعدادی از اندیشمندان جهان اسلام ازجمله فاروقی و علوانی برای احیای مجدد اسلام در برابر تمدن غربی است. این پروژه بهزعم خود الگویی جانشین برای الگوی سکولار معرفت است، بنابراین تحقق پیدا نمیکند مگر اینکه کارآمدی و توانایی تفسیری بالایی داشته باشد.
از منظر علوانی نوع مواجهه معرفتالاسلامیه با میراث اسلامی از جنس اجتهاد و برخورد آن با علوم غربی از نوع گزینش است. هدف این معرفت دربرخورد با علوم غربی ایجاد سلطه قرآن بر آن و بهرهگیری از نکات مثبت این علوم است، بنابراین غربگزینی مطلوب اندیشمندان این پروژه در مقابله با غرب است.
طرفداران این معرفت بر بازنگری در روش اجتهاد تاکید فراوان کرده و به دنبال مشخص کردن میزان بهرهوری متقابل اصول فقه و علوم اجتماعی هستند.
از نظر علوانی روششناسی جوهره معرفتالاسلامیه و معرفتشناسی خاستگاه آن است. در این معرفتشناسی اثبات میشود که معرفت منحصر به تجربه نیست بلکه شامل هر موضوعی که وحی و تجربه بر آن دلالت کند، میشود. پیشنهاد علوانی برای حل مشکل روششناسی سنتی و فلسفی، خروج از دیالوگ انسان و طبیعت و وارد شدن به دیالوگ خداوند، رغیب، انسان و طبیعت است. حیطه اسلامیسازی معرفت به دلیل تمرکز بر سطح روششناسی و معرفتشناسی علاوهبر علوم انسانی شامل علوم طبیعی نیز میشود. معرفتالاسلامیه به دنبال ایجاد چارچوب روشی است که در آن غیب برای تمام علوم سنتی، اجتماعی و انسانی لحاظ شود و مهمترین منبع هم برای این انگاره قرآن است. علوانی هفت پایه را برای اسلامیسازی معرفت به شرح زیر بیان میکند:
توحید الهی وحدت آفرینش وحدت میان حقیقت وحی و حقیقت طبیعت وحدت زندگی مبتنیبر خلیفه اللهی انسان در زمین وحدت انسانیت در آفرینش و تمایز در تقوا هماهنگی عقل و وحی و نبود تعارض میان آموزههای وحیانی و هستی فراگیری روشها و ابزارها برای در برگرفتن همه ابعاد انسان
طبق نظر علوانی برای اجرایی کردن این معرفت ابتدا باید مواجههای با سنت اسلامی داشت و سپس با تلخیص و مشخص کردن قواعد زمانی و دائمی آن با علم غربی برخوردی گزینشی کرد و با ایجاد روشی اجتهادی به معرفتالاسلامیه دست یافت. البته اجماع پیروان این نظریه همچون اشخاصی مانند اسماعیل فاروقی و علوانی درباره اجتهاد موجود در اهل سنت این است که این اجتهاد هرگز توانایی رویارویی با مسائل زمان را ندارد و یک فقیه برای رویارویی با این مسائل به اندیشمندان علوم دیگر نیاز فراوانی دارد.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید