یک روز در اندرونی

1396/5/31 ۰۸:۱۴

یک روز در اندرونی

«جماعت زن ایرانی- با وجود استعداد زیادی که در تحمل زندگی مشقت‌بار طاقت‌فرسای موجود از خود نشان می‌دهد- تمایل فراوان خود را به استفاده از وسایل سرگرمی و مظاهر تمدن و زندگی لوکس اروپایی پنهان نمی‌کند و عقیده دارد که فقط نیل به این مواهب است که شاهراه حصول به تمدن را برایش همواره خواهد کرد. خواسته‌های زن ایرانی روزبه‌روز درحال افزایش است». این توصیف از قلم لیدی مری شیل همسر وزیرمختار انگلیس در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار، زمانه‌ای را به تصویر می‌کشد که دگرگونی‌هایی آرام‌آرام در جامعه ایرانی در میانه‌های روزگار حکمرانی قاجارها بر این سرزمین پدید آمد و زندگی زنان نیز در این میانه با تکان‌هایی آرام همراه شد.

 زندگی زنان ایرانی در روزگار پیش از آغاز دگرگونی‌های اجتماعی چگونه سپری می‌شده است
 

مهربانو شراهی:  «جماعت زن ایرانی- با وجود استعداد زیادی که در تحمل زندگی مشقت‌بار طاقت‌فرسای موجود از خود نشان می‌دهد- تمایل فراوان خود را به استفاده از وسایل سرگرمی و مظاهر تمدن و زندگی لوکس اروپایی پنهان نمی‌کند و عقیده دارد که فقط نیل به این مواهب است که شاهراه حصول به تمدن را برایش همواره خواهد کرد. خواسته‌های زن ایرانی روزبه‌روز درحال افزایش است». این توصیف از قلم لیدی مری شیل همسر وزیرمختار انگلیس در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار، زمانه‌ای را به تصویر می‌کشد که دگرگونی‌هایی آرام‌آرام در جامعه ایرانی در میانه‌های روزگار حکمرانی قاجارها بر این سرزمین پدید آمد و زندگی زنان نیز در این میانه با تکان‌هایی آرام همراه شد.
روزگار و زمانه زنان در اواخر دوره قاجار به‌ویژه به شکل‌گیری و پیروزی جنبش مشروطیت دگرگون شد. این دگرگونی اما در سال‌های پیش از جنبش احساس شده بود. زنان ایرانی در آستانه ورود به دوره‌ای تازه از زیست فردی و اجتماعی خود ایستاده بودند. لرزه‌ها و تکان‌هایی بر وضع راکد زندگی خصوصی و اجتماعی آنان افتاده بود که موجب می‌شد آرزوها و رویاهای گذشته آنان، اکنون برایشان دست‌یافتنی باشد. آنچه این جهانگرد اروپایی درباره‌اش سخن می‌راند، دریچه‌ای به رویمان می‌گشاید تا بدان دستاویز به اندرونی دنیای پیچیده زنان ایرانی در روزگار گذشته گام نهیم؛ به زمانه پیش از دگرگونی‌ها و آنچه در دنیای مبهم اندرونی خانه‌ها می‌گذشت. این بانوی انگلیسی در کتاب «خاطرات لیدی شیل» درباره روزمرگی‌های طبقه‌ای از زنان جامعه ایرانی چنین می‌نویسد «زندگی زنان رجال معمولا به بطالت و تجمل‌پرستی و با حالتی یکنواخت و بدون تنوع سپری می‌شود. در زندگی آنها هیچ‌یک از سرگرمی‌هایی که برای ما فراهم است، مثل: مجالس رقص، تئاتر، اپرا، مهمانی‌های مجلل، کنار دریا، مطالعه کتاب و سفر به پاریس و رم وجود ندارد، تا سیر زندگی آنها از یکنواختی بیرون بیاید. سرگرمی‌های آنان، درست مثل مردهایشان در پرچانگی، شایعه‌سازی، بدگویی و تهمت به این و آن خلاصه می‌شود». پس این دسته از زنان ایرانی، نیز دیگر زنان در بخش‌های گوناگون جامعه، روز و روزگار خود را چگونه می‌گذرانده‌اند؟ آیا به نشانه‌هایی در میان منابع تاریخی به‌ویژه گزارش‌های جهانگردان می‌توان دست یافت که نشان دهد زنان جامعه ایران تا پیش از روزگار مشروطیت، یک بامداد تا شام، یک‌هفته، یک‌ماه و یک‌سال خود چگونه به سرمی‌بردند؟ پاسخ به این پرسش‌ها با وجود منابع اندک اما می‌تواند سیر دگرگونی زندگی زنان را در تاریخ ایران بیانگر باشد.
سفرنامه‌های جهانگردان، بسیار درباره زنان ایرانی و روزگار آنان نگاشته‌اند. آنچه در این میانه اما بیشتر توجه آنها را به خود می‌کشانده، ویژگی‌های فرهنگی- اجتماعی جامعه سنتی ایران در زمینه رفتار با زنان و جایگاه آنان در مدار مردسالارانه جامعه ایران بوده است؛ آنها بیشتر پدیده‌هایی را دیده‌اند که برایشان تازگی داشته و در این میانه، محدودیت‌های زنان بیشتر در قاب دیدگان‌شان نشسته است. از این دریچه اما اگر بخواهیم زندگی زن ایرانی را در روزگار یادشده توصیف کنیم، تصویری تار به دست می‌آید که طبیعتا همه واقعیت را نمی‌تواند نمایان کند. زنان در روزگار گذشته، هرچه هم زندگی سخت و دایره آداب جامعه برایشان تنگ بوده باشد، باز اعضایی از جامعه به شمار می‌آمده‌اند که در سیر گذر روزگار نقش داشته‌اند. توجه به این مسأله، ما را در دستیابی به گذران روزگار و زندگی روزمره آنان یاری خواهد داد.
آكي‌ئو كازاما، نخستين وزير مختار ژاپن در ايران که در دوره پهلوی اول به ایران سفر کرده است، در کتاب سفرنامه خود، با اشاره به دگرگونی‌های پدید آمده در حوزه زنان پس از مشروطه به‌ویژه در دوره پهلوی اول، به وضع آنان در گذشته نیز می‌نگرد. به نوشته او «عادت بر اين است كه خانم‌ها از خانه بيرون نروند، و تركيب خانه‌ها و وضع اتاق‌ها مناسب اين رسم است. رفت‌وآمد ميان اندروني يا حرمخانه و بيروني يا اتاق مرد و میهمانان آزاد نيست، و مهمان‌ها جز خويشاوندان نزديك و آشنايان خاص اجازه ندارند كه قدم به اندروني خانه بگذارند». این سفیر آسیایی یادآور می‌شود «به زن ايراني رخصت و فرصت كار و معاشرت در بيرون را نمي‌دهند، و زندگي او در خانه خلاصه مي‌شود». آن‌گونه که ‌هانري رونه دالماني، جهانگرد فرانسوی در دوره قاجار تصریح می‌کند، حضور برخی زنان در خانه، با کارهایی ناخوشایند، از نگاه وی، همراه بوده است. او در کتاب «سفرنامه از خراسان تا بختياري» از زبان یک زن ایرانی «وضع زندگاني زن در خانه‌» را چنین توصیف می‌کند «وقتي‌كه صاحب اختيار ما يعني شوهرمان شب بخانه مي‌آيد... ما را صدا مي‌كند و مي‌گويد من امشب میهمان دارم، خوراك و آجيل خوبي تهيه كنيد... و خود بطرف عمارت بيروني مي‌رود. زن بيچاره با جديت بكار مشغول مي‌شود تا بساط پذيرائي میهمانان را با سليقه فراهم سازد. طولي نمي‌كشد كه صداي سازوآواز و قهقهه رقاصه‌ها از حياط بيروني بگوشش مي‌رسد و مي‌فهمد كه شوهرش بتفريح پرداخته و مشغول عيش‌ونوش است... اگر احيانا زن كراهتي بروز دهد و پرسشي از او بكند با كمال خشونت‌بار مي‌گويد: بتو مربوط نيست كه در كارهاي من چون و چرا بكني، زن حق ندارد كه در كارهاي مرد دخالت كند. وظيفه زن اين است كه كاملا مطيع اراده شوهر باشد». زندگی در خانه اما همه به این تلخی و سیاهی نبوده است. دالمانی در جایی دیگر از سفرنامه، به هم‌نشینی‌های زنان با یکدیگر اشاره می‌کند که از لطف سرشار بوده است «زنان ميل مفرطي دارند كه بدور هم جمع شوند و از هر در صحبتي بكنند و در ضمن صحبت از اشخاص غائب عيب‌جویي و بدگویي نمايند». در میانه این همنشینی‌ها، گاه توجه به شعر و ادب نیز وجود داشته است؛ بدین‌ترتیب که به روایت لیدی شیل «زنان طبقه مرفه معمولا باسوادند و با شعر و ادب مملکت خویش آشنایی دارند و اغلب آنان قرائت قرآن- نه معنی آن را- می‌دانند».
زنان خانه‌نشین به روایت برخی سفرنامه‌نویسان چندان مشغولیاتی نداشته‌اند که خود را در خانه سرگرم سازند. ژان باتیست تاورنیه که سده‌ها پیشتر، در دوره صفوی به ایران آمده، بر آن است زنان ایرانی «در منزل تنبل و بیکارند، دست به هیچ‌کاری حتی خانه‌داری نمی‌زنند». آنان به نوشته وی «غالب اوقات خود را به قلیان‌کشیدن می‌گذرانند». مری شیل، افزون بر این تأکید می‌کند این زنان حتی به نگهداری از فرزندان خویش نیز تمایلی نداشته‌اند «زن‌های ایرانی- حتی اگر از خانواده‌های متوسط هم باشند- هیچگاه از کودکان خود پرستاری نمی‌کنند و علاقه‌ای به مراقبت و توجه از آنها در سنین طفولیت ندارند و معمولا این کار را به دایه‌ها می‌سپارند». هرچند خود این بانوی انگلیسی جایی دیگر به علاقه فراوان زنان طبقه مرفه به آشپزی اشاره می‌کند «یکی از سرگرمی‌های رایج برای وقت‌گذرانی زن‌های وابسته به خاندان قاجار، کارهای آشپزی و یا حداقل، نظارت بر آن است. یکی از شاهزاده خانم‌های قاجار، که شوهرش نیز از همان طبقه و از دوستان شوهر من محسوب می‌شد، غالبا از دست‌پخت خود برای شام ما می‌فرستاد... تهیه شیرینی‌های بسیار خوشمزه که نمودار مهارت و هنر زنان کدبانوست، نیز گاهی بوسیله آنها انجام می‌شود». دالمانی نیز در توصیف «مشغله زنان متمول شهرنشين» تصریح می‌کند «گاهي براي گذراندن وقت اقسام شيريني براي منزل تهيه مي‌كنند و ساير اوقات خود را صرف كشيدن قليان مي‌نمايند و معده خود را از دود سرد و معطر تنباكو پر مي‌كنند. زنان طبقه متوسط به تهيه ناهار و شام مي‌پردازند و بعضي هم بگلدوزي‌هاي جالب توجهي مشغول مي‌شوند و در فراهم كردن انواع مربا و ترشي مهارتي دارند ولي در هرحال عده زنان هنرمند بسيار قليل است». این روایت‌ها شاید پرسشی پیش روی آورند که ساعت‌های دراز خانه‌نشینی پس چگونه گذرانده می‌شده است. در پاسخ به این پرسش، از زبان تاورنیه می‌خوانیم زنانی که برای خدمات خود استطاعت نگهداری کنیز داشته باشند از این کنیزان می‌خواهند که بازوها یا پاهای آنها را آن‌قدر بمالند تا به خواب روند و بدین طریق زندگی خود را در تن‌آسانی می‌گذرانند و سرگرمی دیگری... ندارند». زنانی اما در سویه دیگر این روایت‌های سخت‌گیرانه وجود دارند که زندگی در خانه را به چنین بطالت‌هایی نمی‌گذرانده‌اند. دالمانی، جهانگرد فرانسوی که خود نیز گاه بی‌رحمانه به زندگی اندرونی زن‌ها می‌پردازد، یک‌سویه‌نگری و چنین قضاوت‌هایی را «دور از عدل و انصاف» می‌داند و یاد‌آور می‌شود «در ايران زنان دانشمندي هم ديده مي‌شود كه عاشق مطالعه و تحرير هستند و اشعار خوبي هم مي‌سرايند. هنرهاي نشاط‌آور هم مانند آواز و موسيقي در تمام اندرون‌هاي بزرگان رايج است». او البته در این زمینه به مهارت‌های فراوان زنان قبایل و روستاها در اداره كردن امور خانه و پرورش اطفال، فرشبافي و پارچه‌بافي، طباخي و نانوایی، بافت لباس شوهر و فرزندان، مراقبت از اسبان و دیگر حیوانات اهلی، دوشیدن گاوها و گوسفندها و تهیه فرآورده‌هایی گوناگون از شیر دام‌ها اشاره دارد؛ به گونه‌ای که می‌توان دریافت از نگاه او و برخی دیگر از سفرنامه‌نویسان، زندگی روزانه زنان در روستاها و قبیله‌ها، در خانه سودمندتر بوده است.

 

منبع: شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: