1396/5/18 ۰۸:۳۸
قرارداد 1919 ایران و انگلیس، یکی از ننگینترین قراردادهای تاریخ ایران محسوب میشود. براساس این قرارداد که در 9 آگوست 1919 برابر با 17 مرداد 1298 و در دوره نخستوزیری وثوقالدوله به امضا رسید، ایران رسما و بهطور یکجانبه، تحت اداره و حاکمیت استعماری دولت بریتانیا درمیآمد و مستشاران انگلیسی بر تمامی امور کشوری و لشکری ایران مسلط میشدند. البته زمینههای انعقاد این قرارداد مدتها پیش چیده شده بود که تاسیس پلیس جنوب را میتوان یکی از زمینههای آن دانست.
قرارداد 1919 ایران و انگلیس، یکی از ننگینترین قراردادهای تاریخ ایران محسوب میشود. براساس این قرارداد که در 9 آگوست 1919 برابر با 17 مرداد 1298 و در دوره نخستوزیری وثوقالدوله به امضا رسید، ایران رسما و بهطور یکجانبه، تحت اداره و حاکمیت استعماری دولت بریتانیا درمیآمد و مستشاران انگلیسی بر تمامی امور کشوری و لشکری ایران مسلط میشدند. البته زمینههای انعقاد این قرارداد مدتها پیش چیده شده بود که تاسیس پلیس جنوب را میتوان یکی از زمینههای آن دانست. قرارداد 1919 که بین وثوقالدوله از ایران و سر پرسی کاکس از انگلیس به امضا رسید شامل دو قسمت بود: قسمت اول به امور نظامی و سیاسی مربوط میشد که 6 ماده داشت و بخش دوم دارای چهار ماده بود. در این قرارداد تصریح شده بود که به خرج دولت ایران، یک مستشار انگلیسی برای دارایی ایران و یک مستشار نظامی هم برای اداره امور لشکری به کار گمارده خواهند شد.
این قرارداد شامل نکات دیگری مانند تجدیدنظر در گمرکات ایران و احداث تسهیلات حمل و نقل هم بود. قرار بود اعتبارات لازم برای این طرح از محل وام 20 میلیون لیره استرلینگ تامین شود که انگلیس با بهره سالانه 7 درصد در اختیار ایران میگذاشت. در جریان مذاکرات، انگلیسیها به وثوقالدوله و دو همکارش، - فیروز میرزا نصرتالدوله، وزیرخارجه و اکبر میرزا صارمالدوله، وزیر دارایی - به عنوان مخارج لازم برای هموار کردن راه تصویب قرارداد، 400 هزار تومان معادل 131 هزار لیره استرلینگ پول پرداخت کردند. علاوهبر این، برای راضی کردن اطرافیان یا سرکوب مخالفان نیز پول فراوانی خرج میشد. وزیر مختار انگلیس در گزارشی که برای لرد کرزن، وزیر امور خارجه بریتانیا مخابره کرد، نوشته بود: «رژیم فعلی کشور، از آنجایی که به پارلمان متکی نیست، فقط با رشوه دادن به اصطلاح از کیسه خلیفه به موافقان و سرکوبی مخالفان دوام آورده است.»
با علنی شدن این توافق ننگین، علما و مردم وارد ماجرا شده و به مخالفت با آن پرداختهاند. آیتا... مدرس که نماد روحانیت سیاسی در آن زمان بود طی نطقی در مجلس گفت: «هی آمدند و به من میگفتند که این قرارداد کجایش بد است؟ بگویید تا برویم اصلاح کنیم؛ من جواب میدادم آن چیزی که در این قرارداد بد است همان ماده اولش است که میگوید ما (انگلیس) استقلال ایران را به رسمیت میشناسیم. انگلیس کیست که استقلال ما را به رسمیت بشناسد؟ این حرف مثل این است که یکی بیاید و به من بگوید سید من سید بودن تو را به رسمیت میشناسم.
این قرارداد استقلال مالی و نظامی ایران را از بین میبرد؛ چون اگر بخواهیم ایران مستقل بماند باید همه چیزش در دست ایرانی باشد، اما این قرارداد یک دولت خارجی را در دو چیز مهم مملکت ما شریک میکند: در پولش و در قوه نظامیاش؛ این دلیل اصلی مخالفت من با این قرارداد است.» این قبیل مخالفتها که مردم را نیز وارد صف مخالفان قرارداد کرد باعث تعلیق قرارداد شد. با تعلیق قرارداد 1919، انگلیسیها اینبار کوشیدند با روی کار آوردن رضاخان، خواستههای نامشروع خود را زیر لوای قرارداد دیگری (1933) پیگیری کنند.
منبع: فرهیخنگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید