1396/5/17 ۰۸:۴۷
خردنامه، فرهنگامروز و عصر اندیشه در میان نشریات فعال در حوزه فرهنگ و علوم انسانی در تکاپو برای اندیشهورزی در ساحت مسائل و مشکلات پیشروی جمهوری اسلامی هستند. فقدان چند ماهه اخیر مجله عصر اندیشه در میان مجلات کاملا محسوس بود و حالا عصر اندیشه با تیمی جوان به سردبیری روحا... سعیدی آغاز به کار کرده است.
شماره چهاردهم عصر اندیشه با گروه جدید منتشر شد
فضل اندیشهورزی فضلینژاد عصر اندیشه با برندسازی تفکرات یک روزنامهنگار کیهانی یعنی پیام فضلینژاد آغاز به فعالیت کرد. شماره اول مجله عصر اندیشه شهریور ٩٣ با سه زبان روی کیوسکهای مطبوعاتی کشور رفت. پیام فضلینژاد علاوهبر چاپ مجله، ایدههای جدیدی برای عرضه محصولات فکری و قدردانی از اندیشمندان حوزه علوم انسانی داشت. اعضای هیاتتحریریه عصر اندیشه پنج شب علوم انسانی را با حضور اندیشمندان برجسته داخلی و خارجی در فرهنگسرای اندیشه برگزار کردند و همینطور گالری اندیشمندان علوم انسانی ٥٠ نقاشی اثر استاد علیرضا ذاکری از متفکران و نویسندگان را درمعرض نمایش قرار داد. حساسیت به رخدادهای مهم اندیشگانی و تاریخی برای انقلاب اسلامی یکی از مهمترین مزیتهای نسبی نشریه عصر اندیشه نسبت به دیگران نشریات بود؛ به عنوان مثال در شماره دوازدهم پس از انتشار فایل صوتی حسینعلی منتظری، در پروندهای مزین به سیر تحول و تطور وی پرداختند و همچنین در همین شماره فضلینژاد در سرمقاله خود با عنوان «توطئه لیبرال و فرار مغزها: چه کسی ارباب کیست؟» به تاریخچه «نفوذ علمی» پرداخت. او با اشاره به «پنجاهمین سالگرد افشاگری روزنامه «نیویورکتایمز» از وابستگی کنگره آزادی فرهنگی به جامعه اطلاعاتی آمریکا»، سیر تحول نفوذ آکادمیک و جنگهای علم را در نیمقرن گذشته بررسی کرد.
خلاصه راهبردی اندیشه پیام فضلینژاد برای نسل جدید انقلاب در سرمقاله شماره یازدهم این نشریه بیان شد و او خواستار رونمایی از «روشنفکران مسلمان مبارز» با «رفرم متدولوژیک» و «تجدیدنظر در روش» در میان جریانهای رقیب شد و در این راستا نوشت: «امروز زمان آن رسیده که بیش از آنکه به سیاستمداران خردهپا و سیاستزدگی روزمره برای حل گرههای جامعهمان توجه نشان دهیم، به «کیستیِ روشنفکر مسلمان» بیندیشیم؛ روشنفکر مبارزی که ماموریتهایش نهتنها بومی بلکه جهانی است: هم تشیع انگلیسی را در برابر خود دارد، هم مدرنیته داعشی و هم سرمایهداری رانتی را و ناگزیر باید به بلوغ برسد و جهانی بیندیشد. انقلاب اسلامی به «جنبش روشنفکران مبارز» محتاج است و برای تحقق آن باید زمینه بازگشت نخبگان انقلابی را به عرصه عمومی فراهم کنیم. در این بستر به یک «رفرم متدولوژیک» و «تجدیدنظر در روش» نیاز داریم که از دل این بازاندیشی پدید خواهد آمد.» اما سرانجام پس از انتشار 13 شماره خبر از عدمانتشار آن داده شد؛ محمدمهدی دانی، مدیرمسئول عصر اندیشه مشکلات و فشارهای مالی و عدم امکان تامین هزینههای نشریه را موجب توقف انتشار نشریه دانست و پیام فضلینژاد بر عنصر «استقلال مالی» پافشاری کرد.
نشریه بهمثابه اسلحه مبارزهجویی مرامنامه عصر اندیشه پیمان تمامعیار از مانیفستی انقلابی و مبارزهجویانه است؛ آنان پرچم جدال در علوم انسانی را برافراشته کرده و در پی «آرمانگرایی واقعبینانه» هستند؛ آنان آرمانگرایی را نیل به «جامعه جهانی توحیدی» بر مبنای معنویتگرایی، اخلاق و عدالتگستری میدانند و برای دستیابی به آن نیازمند رصد دقیق تحولات جهانی هستند، بنابراین «آیندهپژوهی روندهای نوین جامعه جهانی در عصر پساغرب» برای نشریه اهمیت فراوانی دارد.
عصر اندیشه ادعای جدی و مبارزهجویانهای نسبت به عرصه علوم انسانی طرح میکند و آن را «توجیهگر نظام مسلط موجود» میداند به همین دلیل خواهان شالودهشکنی، اعتبارزدایی و طبیعیزدایی از فرانظریهها، فراروایتها، کلانالگوها و دعاوی شناختیِ مدرن است. از سویی برای الگوی جایگزین نسبت به توجیهگر نظام سلطه عصر اندیشه از «گفتمان و تفکر انقلاب اسلامی» یاد میکند و این گفتمان را در قامت «جریان مقاومت ضداستکباری در سطوح منطقهای و جهانی و هماورد و چالشگر اندیشه غربی» میداند و تلاش خود را معطوف به تأملات در این حوزه اندیشگانی خواهد کرد.
عصر جدید، عصر اندیشه روحا...سعیدی در اولین سرمقاله خود با عنوان «حصارها فروریختهاند» در قامت سردبیر این نشریه فکری، به وضع اکنون علوم اجتماعی و فرصتهای حاشیهنشینان پرداخت؛ او در مرحله شناخت پیرامونی معتقد است که «نظریه غربی لزوما با واقعیات و تجربیات دیگر نقاط همخوانی ندارد» و پس از آن به شالودهشکنی میپردازد و با روایت دیگری از مرامنامه این نشریه ولی رساتر نوشت: «علوم اجتماعی دیگر نمیتواند قلمروی انحصاری سفیدپوستان آنگلوساکسون باشد و باید امکان پژواک یافتن صداهای خاموش و نظریات حاشیهنشین فراهم شود»؛ او دورنمای فعالیت عصرجدید عصر اندیشه را اینگونه ترسیم میکند: «عصر اندیشه با درک اهمیت دوران گذار کنونی میخواهد دیدهبان تحولات نوین فکری و فلسفی در ایران و جهان باشد.» و سپس در انتهای سرمقالهاش مینویسد: «عصر اندیشه خانه تمامی کسانی است که باور کنند حصارهای غربی دانش فروریخته و در دوران پساغرب میتوان از منظری کاملا بومی، عمارتهای فلسفی و نظری مستقلی بنا نهاد.»
عصر اندیشه در اولین پرونده خود با بهرهگیری از گزاره میشل فوکو نسبت به مناسبات حاکم میان قدرت سیاسی و دانش به بررسی ردپای سیاست در تالارهای دانشگاهی پرداخته است. در پرونده «سیاست و آکادمیای علوم انسانی» این گزاره که قدرت سیاسی با پشتیبانی خود به تولید و بازتولید هدفمند دانش میپردازد و دانش نیز در قامت مشروعیتبخش و توجیهگر قدرت سیاسی ظاهر میشود؛ مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است؛ این بررسی با مورد مطالعاتی فضای کشورهای آمریکا، عربستان و ترکیه طرح شده است. در این میان خیز رقیبهای منطقهای جمهوری اسلامی برای تاثیرگذاری بر آکادمیای بینالملل درخور توجه بیشتر است و همچنین تحلیلگران عصر اندیشه در پرونده «بزرگان قدرت» به بررسی مهمترین تحولات جهان سیاست از منظر قدرتهای جهان پرداختهاند. فصل مشترک این تحلیلها، حرکت معادلات و منازعات سیاست جهانی به سمت چندقطبی شدن است.
ارباب راهبردها؛ یادنامه برژینسکی زبیگنیو برژینسکی از استراتژیستهای مشهور آمریکایی و مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران جیمی کارتر بود؛ او با طراحی عملیات طبس خواهان براندازی نظام اسلامی بود ولی شکست سختی در صحرای طبس خوردند و سرانجام پس از چند دهه با تغییر رویکرد نسبت به ایران از تعامل سخن گفت.
حنیف غفاری در یادداشتی به بررسی مواضع این نظریهپرداز پرداخته است؛ او معتقد است که برژینسکی با وجود اینکه بازگشت به وضعیت نظام دوقطبی را بعید میدانست ولی همواره دیدی سلبی نسبت به مسکو داشت و از چارچوبی ایجابی به چین مینگریست؛ او پیرامون نظر این نظریهپرداز نوشت: «برژینسکی در مصاحبه خود، اتحاد سه کشور روسیه، چین و ایالات متحده آمریکا را به سود هر سه طرف دانست. مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ریاستجمهوری جیمی کارتر معتقد بود که اگر ایالات متحده و چین با یکدیگر همراهی کنند، روسیه چارهای جز پیوستن به این اتحاد نخواهد داشت. از دید این نظریهپرداز روابط بینالملل، چنین اتحادی در وهله اول به سود ایالات متحده آمریکا خواهد بود. برخی تحلیلگران معتقدند که نسخه نئورئالیستی برژینسکی برای اتحاد سه کشور چین، روسیه و ایالات متحده آمریکا در عمل امکانناپذیر است. بسیاری از جمهوریخواهان سنتی در آمریکا در عمل مانع هرگونه شب اش اتحادی میان واشنگتن، پکن و مسکو خواهند شد.»
از سوی دیگر این نشریه در گفتوگو با ناصر هادیان، استاد روابط بینالملل و همکار برژینسکی به بررسی نظرات و تحولات آن پرداخته است؛ هادیان معتقد است که «برژینسکی رویکردی بسیار رئالیستی داشت و روز و شباش با استراتژی میگذشت.» وی معتقد است که دیدگاه برژینسکی در قبال ایران بهشدت نسبت به اوایل انقلاب متفاوت شده بود و «ایران را قدرتی غیرقابل نادیدهانگاری میدانست» و در همین راستا اظهار داشت: «او اخیرا مدافع سیاستهای اوباما و برجام و مخالف برخورد نظامی و جنگ با ایران بود و چنین اقدامی را برای منافع آمریکا مضر میدانست. البته همه اینها از منظر یک آمریکایی و برای آمریکا بود نه اینکه علاقهای به ما داشته باشد.»
آموزشوپرورش بحرانی کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت وضعیت آموزش و پرورش کشور را نامتناسب با محتوای برنامه درسی، کیفیت آموزشی، وضعیت مدارس و اثرات تربیتی تلقی میکنند؛ عصر اندیشه در پروندهای به آسیبشناسی نظام تعلیم و تربیت پرداخته است.
علیرضا حدادی در یادداشتی علاوهبر نارسایی عدالت آموزشی در کشور بر عدمتوجه به سند تحول اشاره دارد و نوشت: «ازجمله انتقادات وارد بر سند تحول، محدود شدن آن به وزارت آموزش و پرورش است. عدم پیوند دونهاد آموزش رسمی یعنی وزارت آموزشوپرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به صورت ناهماهنگی و حتی تعارض میان برنامههای تحولی وزارت آموزشوپرورش و برنامههای جاری سایر نهادها در حوزههای مشترک نمود مییابد که مساله «کنکور» ازجمله آنهاست.» گزاره کنکور بلای جان آموزشوپرورش و تفکر سرمایهداری است که موجب ابزاری شدن علم میشود و مورد تایید مسئولان نظام تعلیم و تربیت است. مهدی نوید، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش از حضور مافیا در حوزه علم خبر میدهد؛ او کنکور را برای آموزشوپرورش موجود سم و برای سند تحول بنیادین مانعی اساسی میداند و پیرامون رفتار مافیا در حوزه نظام تعلیم و تربیت گفت: «مافیای کنکور، موج مخرب تستزنی را به دبستانها کشاندهاند.»
فراموشانگاری تاریخنگاری سرمایهگذاری دشمن در عرصه تاریخنگاری معاصر برای تحریف قدرت جمهوری اسلامی و جابهجایی جایگاه شهید و جلاد بسیار چشمگیر است؛ اما فعالیت مناسبی از سوی مراکز انقلابی صورت نگرفته است. عصر اندیشه در پرونده «جبهه متشتت تاریخنگاری» به بررسی عملکرد موسسات تاریخنگاری فعال در کشور پرداخته و درصدد برآمده روندها و روشهای این مراکز تاریخنگاری معاصر را آسیبشناسی کند.
عبدالمجید معادیخواه، رئیس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران از مشکل اساسی روششناسی در حوزه تاریخنگاری گلایه دارد و سیدحمید روحانی رئیس بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی از اینکه «همه به دنبال کارهای پرزرقوبرقاند» شکوه میکند. در این میان احمد خزایی، رئیس موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با دقت بیشتری به آسیبشناسی این حوزه پرداخته است؛ او اولین مشکل تاریخنگاری را عدم ارائه اسناد دانست و اظهار داشت: «اولین مساله ما مساله سند است. هنوز که هنوز است برخی دستگاههای ما در زمینه ارائه اسنادشان کوتاهیهایی دارند. به نظرم باید این کار را حتما انجام بدهند. میزان اعتبار اسناد زمانی شناخته میشود که خود این اسناد همدیگر را تایید کنند و به مساعدت همدیگر بیایند. هرچه اسناد بیشتر باشد بهتر همدیگر را تفسیر و تبیین میکنند.» او همچنین از حلقه مفقوده دانشگاه برای پیگیری مطالبات تاریخ موردنیاز انقلاب اسلامی ابراز تاسف کرد و گفت: «دانشگاههای ما در مساله تاریخ بسیار کمکاری کردند و کمانگیزه هستند. اولا در مورد تاریخ معاصر اندکی از آنها حاضرند به صحنه بیایند و بیشتر علاقهمندند به تاریخ دوردست بپردازند. دپارتمانهای تاریخ ما بسیار ضعیف هستند و استادان برجسته و متخصص در حوزه تاریخ انگشتشمارند. دانشگاههایی تشکیل میشود که اصلا تاریخ و حوزه تاریخ ندارند و بعضی از موسسات ما مانند موسسه امام خمینی(ره) قم هستند که مدتی کار تاریخنگاری را ادامه داده و بعد متاسفانه آن را تعطیل کردند.»
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید