گفت‌وگو با نادر قشقایی؛ عده‌ای می‌خواستند چهره مجسمه مدرس پشت به ساختمان مجلس باشد

1396/5/16 ۰۸:۲۰

گفت‌وگو با نادر قشقایی؛ عده‌ای می‌خواستند چهره مجسمه مدرس پشت به ساختمان مجلس باشد

سال‌ها فعالیت در هنر مجسمه‌سازی و به جا گذاشتن آثاری از جــمــله مجســمــه‌هــای مـــدرس (نصــب‌ شده در مــیــدان بهارستان)، شهید همت و انتفاضه میدان فلسطین در تهران تنها گوشه‌ای از کارنامه هنری درخشان نادر قشقایی است.




افشین حیدری : سال‌ها فعالیت در هنر مجسمه‌سازی و به جا گذاشتن آثاری از جــمــله مجســمــه‌هــای مـــدرس (نصــب‌ شده در مــیــدان بهارستان)، شهید همت و انتفاضه میدان فلسطین در تهران تنها گوشه‌ای از کارنامه هنری درخشان نادر قشقایی است. کارشناسی و مشاوره در پروژه‌های شهرداری، عضویت در مرکز هنرهای تجسمی حوزه‌ هنری، عضویت در هیات‌مدیره انجمن مجسمه‌سازان ایران و مدیریت واحد مجسمه‌سازی مرکز هنرهای تجسمی بخشی از مسئولیت‌هایی است که وی در بیش از 30 سال فعالیت موثر در حوزه هنرهای تجسمی برعهده داشته است. گفت‌وگو با او مانند تماشای آثارش، شیرین و سرشار از تجربیاتی است که هر هنرمند و دوستدار هنری را محو خود می‌کند.

او معتقد است اگر پیشرفتی را در هنر مجسمه‌سازی مشاهده می‌کنیم به دلیل تلاش‌های ویکتور دارش است که در ابتدای انقلاب سعی کرد شورای عالی انقلاب فرهنگی را متقاعد کند رشته مجسمه‌سازی دوباره راه‌اندازی شود. او در این گفت‌وگو از تلاش خود و گروهی از دوستان دوران دانشجویی برای سروسامان دادن این هنر در دهه 60 گفت و فعالیت‌هایی که به همت جمعی از دوستان مجسمه‌ساز با ساخت کارگاه ساخت مجسمه و ماکت حوزه هنری، احیای جلسات انجمن مجسمه‌سازی در مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد و موزه هنرهای معاصر همراه بود. با او درخصوص هنرهای تجسمی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

 

 

شما تجربه بیش از 30 سال حضور در سازمان‌های مختلف و تدریس در زمینه هنرهای تجسمی را دارید. برای ما کمی از این تجربیات منحصربه‌فرد خودتان بگویید.
کسب تجربه از محضر بزرگانی چون ویکتور دارش، مرتضی ممیز و بهمن محصص بسیار در کاربردی کردن مفاهیم و انتقال ساده اطلاعات برای من که دانشجوی این رشته بودم، تاثیر‌گذار بود و افق‌های روشنی را پیش روی من قرار داد. این تجربه آنچنان خوشایند بود که در هشت سال حضور در دانشگاه و همراهی با این استادان گرانقدر روزبه‌روز بر اعتلای هنر من افزود. حضور گروه‌های هنری کشورهای اروپایی و حیرت آنها از پیشرفت آثار مجسمه‌سازان هم گواهی دیگر بر این مدعاست. اما امروزه مشاهده می‌شود که با گسترش امکانات، به‌روز شدن و دسترسی ساده اطلاعات در دنیای اینترنت، استادان آن‌طور که باید نقشی سازنده در تربیت هنرمندان جوان ندارند و دانشجو خودش باید نقش حداکثری را در ارتقای دانش خود داشته باشد.

 

 

به جوانانی که در ابتدای راه هنری خود هستند و آرزوی مطرح شدن و دریافت پیشنهادهای کاری بزرگ را در سر دارند چه توصیه‌ای می‌کنید؟
بدون شک رسیدن به جایگاهی که پیشنهادهای کاری بزرگ را همراه داشته باشد، نیازمند کسب تجربه است. باید به موازات اخذ مدرک دانشگاهی، سعی کنند تا ساخت مجسمه را هم در برنامه‌های کاری خود قرار دهند. البته شاید کمبود کارگاه‌ها و بازار کار محدود، ‌انگیزه هنرمند را کاهش دهد ولی دلیلی بر آن نیست که هنرمند تمام توان و اراده خود را به کار نگیرد. هنرمندانی هستند که حتی از ساخت یک انگشت ساده هم عاجزند ولی توقع پیشنهادهای بزرگ را دارند، در حالی که هنرمندان خوبی هم داریم که فارغ از حاشیه فقط در فکر کار هستند.

 

 

چند سالی است که شاهد شکل‌گیری بیش از اندازه جشنواره‌ها، بی‌ینال‌ها و سمپوزیوم‌هایی هستیم که تعدادی هنرمند را گرد خود جمع می‌کند و آثاری خلق می‌شود؛ چقدر این برنامه‌ها را برای برگزار‌کننده و هنرمندان مفید می‌بینید و چطور می‌توان آن را در مسیر درستی هدایت کرد؟
نفس برگزاری این برنامه‌ها خوب است ولی باید با هدف‌گذاری صورت گیرد تا خروجی کاربردی را برای آن شاهد باشیم. برای نمونه شهرداری در این زمینه فعالیت‌های پرشماری دارد و در جاهایی با برنامه و مفید عمل می‌کند. در حالی که برنامه‌هایی هم برگزار می‌شود که فقط برای صرف کردن بودجه است. این موضوع را در نحوه اداره کردن و بی‌برنامگی در خلق اثر و نمایش آنها می‌توان مشاهده کرد. نادیده گرفتن حق هنرمندان در پرداخت حقوق آنها و نقش رابطه‌ها در دعوت از هنرمندان باعث می‌شود خروجی بعضی از این جشنواره‌ها را آن‌طور که باید در فضای شهری نبینیم. اگر می‌خواهیم هنر مجسمه‌سازی و حتی عام‌تر، هنر پیشرفت کند باید از حضور افرادی از جنس خود هنر و دارای تجربه کافی در مدیریت استفاده کرد و سعی شود فارغ از منافع شخصی به مصلحت هنر نیز بیندیشیم.

 

 

ایده هنرمند در انتخاب ابزار و مواد برای ساخت مجسمه بسیار تاثیر‌گذار است، در این خصوص سفارش‌دهنده برای کاهش هزینه‌های خود چقدر می‌تواند در اندیشه هنرمند تاثیرگذار باشد؟
هنرمند باید بعد از پرورش ایده خود، کاربردی‌ترین مواد را فارغ از هرگونه مسائل مالی انتخاب کند، چون اگر برای کاری که نیاز به برنز دارد از گچ استفاده شود در ماندگاری آن تاثیر می‌گذارد و بعد از چند وقت شاهد ترک و شکستگی در آن هستیم.
البته فاکتورهای دیگری از جمله مکان، زمان و... هم در انتخاب متریال تاثیر‌گذار است، ولی اینکه هنرمند بخواهد کاملا گوش به فرمان کارفرما باشد و هنر خود را فدای رضایت او کند از اساس غلط است و باعث کاهش اعتبار خودش می‌شود.

 

 

کارهایی که درخصوص بعضی شخصیت‌های تاریخی، انقلابی و همچنین هنر مقاومت انجام داده‌اید چقدر با روحیات و درونیات خودتان همخوانی دارد؟
اگر بگوییم که هنرمند نسبت به اثری که خلق می‌کند بیگانه است، حرفی بیهوده و از اساس غلط است. روح هنرمند در کالبد آثار او دمیده شده است.
مطمئنا او نسبت به هر کدام از آثارش، حس خاصی دارد. گاهی اوقات عده‌ای حرف‌هایی درباره مادی بودن هنرمندان می‌زنند که این موضوع کمی دور از واقعیت و ناراحت‌کننده است. عده‌ای هم به جای توجه به اثر هنری سعی دارند با بهره‌برداری‌های سیاسی در جهت منافع خود گام بردارند. برای نمونه درخصوص نصب اثر مدرس در میدان بهارستان، نماینده‌هایی تلاش کردند چهره وی را پشت به ساختمان مجلس نشان دهند که در این زمینه موفقیتی را به دست نیاوردند.

 

 

تعداد مجسمه‌سازان خانم در مقایسه با آقایان کمتر است. دلیل این موضوع را نداشتن قدرت بدنی بالا در استفاده از ابزار‌های سنگین می‌دانید یا دلایل خاص دیگری دارد؟
با این نظر خیلی موافق نیستم، چون به همان نسبت حضور آقایان، ما از حضور خانم‌ها در هنر مجسمه‌سازی بهره‌مند هستیم. در کنار سنگ، گچ و برنز که شاید کمی شکل‌دهی‌شان سخت باشد و نیاز به ممارست و استفاده از ابزارهای سنگین برای تراشیدن آنها داشته باشد، باید گفت مواد دیگری مانند فلز، فایبرگلاس و... نیز هستند که از ظرافت خاصی برخوردارند و فقط ایده جذاب هنرمند را می‌طلبند که در این زمینه هم خانم‌ها حرف‌های بسیاری برای گفتن دارند.

 

 

شما به‌عنوان داور و کارشناس هنری به کشورهای متعددی سفر کرده‌اید. گفته می‌شود هنرمندان خارجی از رفاه اقتصادی بیشتری نسبت به هنرمندان ایرانی برخوردارند، چقدر با این موضوع موافق هستید؟
هنرمندان در داخل کشور بسیار راحت‌تر از کشورهای دیگر پول در می‌آورند. این موضوع به دلیل نبود قوانین منسجم برای محدود کردن هنرمندان در خلق اثر است. هنرمندی که‌ در خارج از کشور کار می‌کند همواره تابع قوانینی است که او را محدود می‌کند. در کشورهای غربی به جای توجه به ملیت و نژاد هنرمند، ایده و جذابیت سوژه اهمیت دارد. اینگونه حمایت‌های مادی و معنوی از هنرمند سبب می‌شود  فارغ از نیازهای شخصی خود به فکر خلق اثر به بهترین شکل ممکن باشند.
 

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: