سیستم‌های دولتی و روشنفکران ادبیات انقلاب را سانسور کرده‌اند

1396/5/15 ۰۸:۰۲

سیستم‌های دولتی و روشنفکران ادبیات انقلاب را سانسور کرده‌اند

برگزاری شب شاعر برای همه شعرا یکی از اتفاق‌های خوب چند سال اخیر است؛ حسین قرایی آنقدر در کارش مصمم و جدی است که هیچ چیزی نمی‌تواند او را در مسیری که شروع کرده به عقب براند. اتاقش پر از کتاب است؛ کتابخانه که در دو طرف اتاق وجود دارد اما کف اتاق نیز پر از کتاب است؛ کتاب‌هایی که هدیه می‌دهد یا هدیه می‌گیرد. برای مصاحبه درخصوص کارهایی که انجام داده است به سراغ او رفتیم تا بدانیم چرا به قول خودش آنقدر عشق به ادبیات دارد که همه زندگی‌اش را درگیر کرده است. شاید بتوان قرایی را نمونه یکی از آتش‌به‌اختیار‌هایی دانست که رهبر انقلاب به آن تاکید کرده‌اند.

 

      

حرف شاعران انقلاب، حرف مردم است


 زهرا جعفری : برگزاری شب شاعر برای همه شعرا یکی از اتفاق‌های خوب چند سال اخیر است؛ حسین قرایی آنقدر در کارش مصمم و جدی است که هیچ چیزی نمی‌تواند او را در مسیری که شروع کرده به عقب براند. اتاقش پر از کتاب است؛ کتابخانه که در دو طرف اتاق وجود دارد اما کف اتاق نیز پر از کتاب است؛ کتاب‌هایی که هدیه می‌دهد یا هدیه می‌گیرد.  برای مصاحبه درخصوص کارهایی که انجام داده است به سراغ او رفتیم تا بدانیم چرا به قول خودش آنقدر عشق به ادبیات دارد که همه زندگی‌اش را درگیر کرده است. شاید بتوان قرایی را نمونه یکی از آتش‌به‌اختیار‌هایی دانست که رهبر انقلاب به آن تاکید کرده‌اند.

 

 

برای شروع از خودتان بگویید و اینکه از چه زمانی به ادبیات علاقه‌مند و وارد این حوزه شدید؟
پدر من کشاورز است و شغل آزاد هم گاهی داشت؛ زمانی در شهر پیشوا مغازه بقالی داشت، من همیشه روی در و دیوار آن مغازه با گچ می‌نوشتم. دقیقا یادم است سال اول راهنمایی بودم و یک معلم خط داشتم به اسم آقای گتمیریان؛ سرمشقی به من دادند که «ادب آداب دارد» و من دو دفتر چهل برگ از آن سرمشق نوشتم؛ بعد از آن معلمم به پدرم گفت، چقدر در این زمینه استعداد دارم و پیشنهاد کرد که به کلاس خوشنویسی بروم؛ به کلاس خوشنویسی رفتم و بعد از دو سال رتبه خوش و بعد عالی گرفتم و از همین طریق با ادبیات و شعرهای محمدرضا آقاسی و موسوی‌گرمارودی آشنا شدم.

 

 

دو سال گذشت و تربیت معلم قبول شدم؛ چون تست ادبیات تخصصی 92 درصد زده بودم، به عنوان دبیر ادبیات فارسی پذیرفته شدم؛ جلسه اول استادی آمد و به من گفت شما کتاب‌های سیدمهدی شجاعی و قیصر امین‌پور را بخوان؛ من هم خواندم و هفته بعد چند شعر قیصر را حفظ کردم و از استاد پرسیدم می‌شود من به ملاقات‌شان بروم؟

استاد گفت: من گفتم شما شعرهایش را بخوان. گفتم حفظ کردم و آنها را از بَر خواندم و استاد خوشش آمد و گفت به ملاقات قیصر برو؛ رفتم و با دردسری خاص با او مصاحبه کردم؛ مصاحبه کرد اما با این شرط که هیچ‌جا منتشر نشود و فقط یک پروژه دانشجویی باشد.

از آنجا دیگر با قیصر آشنا شدم و به کلاس‌هایش در دانشگاه تهران رفتم؛ خیلی هم تحویلم می‌گرفت؛ تحویل گرفتن قیصر همانا و افتادن به دنبال ادبیات انقلاب اسلامی همانا؛ از آن سال همچنان در حال خواندن در مورد ادبیات معاصر و انقلاب اسلامی هستم و سر از پا نمی‌شناسم؛ شاید بالای هفت تا هشت ساعت در روز مشغول نوشتن و خواندن باشم.

 

 

این علاقه به ادبیات انقلاب را اگر کنار بگذاریم دلایل دیگری که برای این انتخاب داشتید، چه بود؟
اولا من کلمه علاقه را کنار می‌گذارم و کلمه زیبای عشق را جایگزین می‌کنم، بین علاقه و عشق زمین تا آسمان فاصله است؛ من به ادبیات عشق دارم و خیال نکنید مثلا اخوان یا شاملو یا شاعران خوب دیگر را نمی‌خوانم، اما شعرهایشان زیاد بر من تاثیر نمی‌گذاشت؛ ولی احساس می‌کردم حرف شاعران انقلاب حرف مردم است؛ وقتی مثلا در دوره راهنمایی می‌خواندم؛ «سبزیم که از نسل بهاران هستیم/ پاکیم که از تبار باران هستیم/ دور است زما تن به مذلت دادن/ ما وارث خون سربه‌داران هستیم»؛ نمی‌دانستم این شعر برای سید‌حسن حسینی است.

یا اینکه وقتی سر مزار شهدا می‌رفتم می‌دیدم که روی سنگ قبرشان نوشته است: «ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم/ گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم/ دنیا اگر از یزید لبریز شود، ما پشت به سالار شهیدان نکنیم»

می‌دیدم که در بین مردم این اشعار سیدحسن حسینی و ‌قیصر امین‌پور بسیار مشهور است؛ یا دکلمه‌های هنرمندانه محمدرضا آقاسی که به نظرم یک جریان خاص بعد از انقلاب است.

احساسم این بود که این طیف بیشتر حرف مردم را می‌زنند؛ نه اینکه شاملو حرف مردم را نمی‌زند؛ او هم می‌زند اما از فضایی دیگر.

یک نکته دیگر که باعث شد به سمت ادبیات انقلاب بروم، این بود که کم‌کاری شدید راجع به ادبیات انقلاب صورت می‌گرفت؛ از آن زمان که با قیصر آشنا شدم سعی کردم به سمت این موضوع و فعالیت در حوزه ادبیات انقلاب بروم.

الان در دانشگاه و دبیرستان‌های مختلف که تدریس دارم، به‌طور قاطع از ادبیات انقلاب صحبت می‌کنم. زمانی دیدم که باید این صحبت‌ها مکتوب شود. به سمت تاریخ شفاهی شعر معاصر رفتم تا سند باقی بماند؛ مثلا در کتاب تاریخ شفاهی آقای مصطفی محدثی‌خراسانی تازه متوجه شدم که قیصر روی دیوار لانه جاسوسی شعر خوانده است؛ یا اینکه بیانیه‌های دانشجویان خط امام را ویرایش می‌کرده است؛ اینها خیلی جالب است، وقتی مجلات دهه ٦٠ را ورق می‌زدم فهمیدم که قیصر در آن زمان شعری داشته است به اسم «بیانیه» که سال ٦٦ این را خطاب به جبهه روشنفکری گفته است اما هیچ‌جا این شعر نیست؛ فقط در یکی از شماره‌های نشریه سوره است. پس فکر کردم اگر 10 سال دیگر بگذرد خیلی از موضوعات ادبیات انقلاب تحریف می‌شود؛ کما اینکه این اتفاق افتاده است. گفتم اگر دنبال این موضوع مهم نروم فرد دیگری این کار را نمی‌کند. شروع کردم به نوشتن تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب اسلامی.

 

 

تا به حال چند جلد نوشته و منتشر شده است؟
دو جلد منتشر شده است و 10 جلد دیگر هم تا چند ماه دیگر منتشر می‌شود؛ اینها نتیجه ٦ سال زحمت بنده است. مرتضی امیری‌اسفندقه، علیرضا قزوه، احد ده‌بزرگی، حسین اسرافیلی، علی هوشمند، جواد محقق، محمدرضا سنگری، استاد علی باقرزاده(بقا)، محمدحسین جعفریان و یوسف‌علی میرشکاک شعرایی هستند که در موردشان نوشته‌ام.
 
 

 

در این حوزه حسرتی داشتید که مثلا کاش در مورد این فرد می‌نوشتم؟
آقای کمری به من گفتند این تاریخ شفاهی را تا صد ادامه بده؛ همیشه هم تشویقم می‌کنند؛ آقای دکتر سنگری هم همین‌طور؛ برای همین احساس می‌کنم باید خودم انجام دهم. در فضاهای مختلف، کتاب‌های زیادی منتشر شده برای کسی که شعر یا داستان آنچنانی هم ندارد، اما تاریخ شفاهی با او گرفتند و 400 صفحه چاپ کرده‌اند.

آن اتفاقی که قیصر امین‌پور و ساعد باقری و خیل و سیل شاعران انقلاب رقم زدند باید پابرجا بماند؛ در کنار این مساله دنیای وسیع دیگری داریم به نام ادبیات کودک و نوجوان در بعد از انقلاب؛ آن هم گستردگی دارد و به آن نپرداختیم. مثلا با جعفر ابراهیمی صحبت کردم، حرف‌هایی شنیدنی دارد؛ اما امثال اینها را هم سراغ‌شان نرفتیم که این یک خلأ است و باید برای آن چاره‌ای داشته باشیم و اینها هر کدام حرف‌هایی می‌زنند و از منظری به ادبیات انقلاب نگاه می‌کنند که آن یکی این‌طور نگاه نمی‌کند؛ این باعث می‌شود که به سراغ این افراد برویم.

چقدر خوب است کتابی در مورد فعالیت‌های سیدحسن حسینی منتشر شود؛ اینکه چرا از دانشگاه آزاد اسلامی بیرون انداخته شد یا چطور از همه چیز کنار گذاشته شد و آخر عمری ویراستار یکی از شبکه‌های رادیویی شد و کار درست و حسابی نداشت.
 
 

 

تا به حال شده از رسانه‌هایی که تمایلی به ادبیات انقلاب اسلامی ندارند پیشنهاد همکاری داشته باشید؟
بله خیلی زیاد، حتی یک بار یادم نمی‌رود یکی از این آقایان مرا به دفتر نشریه‌اش دعوت کرد و گفت من از فردا به شما یک ستون می‌دهم؛ صفحه اول هم می‌زنم و تو کارت را شروع کن و چون از سابقه آشنایی من با قیصر خبر داشت گفت با او شروع کن؛ خیلی از این اتفاق‌ها می‌افتد.

کار ما را رصد می‌کنند و بازخوردشان خوب است. حتی آنها ما را منصف می‌دانند چون ما با کسی دعوا نداریم. می‌گوییم این ادبیات انقلاب است؛ با هم گفت‌وگو کنیم و این کار خیلی خوبی است. ما در این 40 سال کارهایی کردیم که قبلا انجام نشده است. ادعایی هم نیست. فکر می‌کنم ادبیات انقلاب اسلامی چه از دید سیستم‌های دولتی و چه از دید روشنفکران دقیقا خوب معرفی نشده و گاهی اوقات حتی سانسور شده است.
 
 

 

برایتان پیش آمده که مجبور شوید همین ادبیات انقلاب را سانسور کنید؟
این اتفاق زیاد افتاده است؛ البته من از انتشار این مطالب ترسی ندارم. طرفی که با او این تاریخ شفاهی را می‌گیریم می‌ترسد. تا جایی که ظرفیت داشته باشد می‌نویسم. تاریخ باید به درستی نوشته شود و ما نباید آن را خط بزنیم. خط زدن در گفتمان ما نیست.

 

 

اگر این مرزبندی که برای تاریخ شفاهی دارید کمی شل شود، به سراغ چه کسانی می‌روید؟
من برای این کتاب‌ها اولویت دارم؛ اولویت من قیصر امین‌پور است، اولویت من دکتر سنگری است، اولویت من افشین علا است، اولویت من علیرضا قزوه است؛ چون در مورد این افراد کاری انجام نشده است. اگر این افرادی که مدنظرم هستند کتاب‌هایشان منتشر شود حتما به سراغ بقیه هم خواهم رفت.

 

 

برسیم به شب شاعرهایی که در سازمان اوج برگزار می‌شود؛ این موضوع از کجا شکل گرفت؟
وقتی برای دانش‌آموزانم سر کلاس از مصطفی علیپور، احد ده‌بزرگی و حتی صادق هدایت می‌گویم، جوری می‌گویم که همه در موردشان بخوانند و نقد می‌کنیم. وقتی می‌دیدم بچه‌ها در مورد شناخت افراد معاصر چه ولعی دارند، فکر کردم چرا این اتفاق در جامعه نمی‌افتد؟

سال 92 اولین شب شاعر را با آقای رضا اسماعیلی شروع کردیم. دیدیم چه جمعیتی آمد. مرحوم خلیل عمرانی هم بود. برنامه دوم را قرار بود برای آقای عمرانی بگیریم که عمرشان کفاف نداد. برنامه دوم به آقای محدثی‌خراسانی اختصاص پیدا کرد. برنامه سوم را برای یوسف‌علی میرشکاک گرفتیم که بسیار شلوغ شد.

و از آنجا کار گرفت، برنامه که برگزار می‌شود، اتفاق‌های خوبی می‌افتد. من در انتخاب شاعران هم دقت می‌کنم؛ مثلا الان جبهه شاعران انقلاب چند تکه شده است، من به یک جبهه واحد نگاه می‌کنم؛ با اکثرشان حرف می‌زنم و مشورت می‌کنم؛ بعد وقتی که برای یک شاعر برنامه برگزار می‌شود سازمان‌های مختلف خودشان پای کار می‌آیند؛ در حقیقت شب شاعر محور وفاق شاعران انقلاب اسلامی هم هست.

مثلا در برنامه پاسداشت آقای ده‌بزرگی یکی از سخنرانان افشین علا بود و یک سخنران علیرضا قزوه؛ این اتفاق درست در زمانی بود که این دو بزرگوار با هم مشکل داشتند؛ دادگاه می‌رفتند؛ اما من همان موقع گفتم که اینها به ما مربوط نیست ما باید مشکلات را مرتفع کنیم و دوستی‌ها را ضریب دهیم.

 

 

برای شاعران جوانی که در حوزه شعر انقلاب وارد شده‌اند چه برنامه‌ای دارید؟
برای این شاعران هم برنامه داشتیم؛ مثلا برای آقای مودب برنامه داشتیم. ولی سطح کار باید سطح بالایی باشد. مثلا امکان دارد این عزیزان شاعر، یک غزل یا دو غزل را در دیدار شاعران با رهبری خوانده باشند و ایشان آن غزل را تشویق کنند اما همه کتاب‌های این شاعر این گونه نباشد.  نظرم در مورد برگزاری شب شاعر و انتخاب شاعران این است که ما اول به سراغ پیشکسوتان برویم بعد به سراغ جوانان بیاییم.

 

 

بازخوردی از رهبر انقلاب در مورد کارهایی که انجام داده‌اید داشته‌اید؟
سال گذشته وقتی آقای زکریا اخلاقی در دیدار شعرا با رهبری می‌خواستند شعر بخوانند آقا فرمودند: من خبر‌های برنامه پاسداشت شما را دنبال می‌کردم. این صحبت را علنا گفتند؛ همین برای من کافی است.

 

 

صحبتی با ایشان نداشتید؟
من گزارشی از کارهایمان را به ایشان دادم و ایشان هم تحسین می‌کردند؛ ما کارمان را انجام می‌دهیم؛ چرا باید برای کارهای کوچک وقت شریف ایشان را بگیریم؛ وظیفه ما مشخص است؛ کاری که زمین افتاده و باید انجام دهیم. صد در صد ایشان کارهای ما را دنبال می‌کنند؛ اتفاقا برنامه آقای زکریا اخلاقی را تلویزیون هم برای ضبط نیامد و سایت‌ها منتشر کردند و آنجا متوجه شدم که رهبر انقلاب اخبار سایت را هم دنبال می‌کنند.

 

 

در مورد کارهایی که شما انجام دادید، با قطعیت می‌توان گفت که نمونه واضحی از بحث آتش به اختیاری است که مقام معظم رهبری به آن تاکید دارند؛ نظر خودتان در این خصوص چیست؟
آتش به اختیار به نظرم یعنی کار شیک و تمیز؛ که با ضریب بالا جلو برود؛ پس در حقیقت ما به آتش به اختیار خوب و تمیز و شیک اعتقاد داریم؛ مثلا در برنامه‌های شب شاعر از یک سری از دوستان آن شاعر یادداشت می‌گیریم و به رسانه‌ها می‌دهیم تا از قبل در مورد آن شاعر کار شود و همین باعث می‌شود که قبل از برنامه شب شاعر اطلاعات زیادی در مورد آن شاعر نیست اما دو روز بعد از آن اطلاعات بیشتر می‌شود و همین آتش به اختیار است. بعضی شعرا هستند که در موردشان اصلا صحبتی نشده و ما تعداد افرادی را که در برنامه پاسداشت این شاعر باید صحبت کنند بالا می‌بریم؛ مثلا هیچ کس نمی‌دانست که آقای احد ده‌بزرگی 10 سالگی شعر گهواره خونین را سروده بود؛ یا اینکه برخی نمی‌دانستند شعر «یا علی گفتیم و عشق آغاز شد» برای آقای اکرامی‌فر است. این را هم باید بگویم گاهی ما منتظریم ببینیم رهبری چه چیزی می‌گویند؛ کدام کتاب را بگویند تا بخوانیم؛ نمونه واضحی از آتش به اختیار خود رهبری هستند.

 

 

یک نکته جالب اینجاست که جدیدا می‌بینیم فرزند 9 ساله شما در فضای مجازی کتاب تبلیغ می‌کند؟
بله پسرم بسیار به کتاب علاقه دارد و خودجوش هر شب یک کتاب را در فضای اینستاگرام معرفی می‌کند؛ البته همسرم هم این کار را انجام می‌دهد؛ بین همسایگان کتاب‌ها را توزیع می‌کند و حتی جلسات نقدی هم برگزار می‌کنند. تولد پسرم بود که همراه با جعفر ابراهیمی به مدرسه او رفتیم و برای همه بچه‌ها کتاب جعفر ابراهیمی را خریدم و کتاب را همراه با امضای نویسنده و پسرم به دوستانش هدیه دادیم و هر سال این کار را تکرار می‌کنیم.

 

 

خاطره‌ای از این همه فعالیت فرهنگی دارید؟
خاطره که خیلی زیاد است؛ ولی بهترین تشویق برای من این است که پدرم وقتی برنامه‌ها را می‌بیند خوشحال می‌شود؛ من به سراغ کسانی می‌روم که از لحاظ مادی متوسط هستند؛ سوار پورشه و بنز نمی‌شوند؛ پدرم وقتی می‌بیند که به این هنرمندان توجه می‌کنم خوشحال می‌شود و بهترین خاطره برایم آفرین گفتن پدرم است.

اکثر مواقع هم کارهایم را رصد می‌کند؛ گاهی اوقات خیلی از شاعران را به منزل پدری‌ام در پیشوا می‌برم و این برایم جالب است که پدرم تشویقم می‌کند که این کار را ادامه دهم.

 

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: