1396/5/10 ۰۸:۱۴
روایتهای جهانگردان از رواج کاربردهای تریاک و حشیش در تاریخ ایران
روزبه رهنما: «اقوام و ملل شرقی از دیرباز به این میل خود تسلیم شدهاند و همواره تلاش دارند که از میان محصولات طبیعی که در دسترسشان است مواد تازه مخدری پیدا کنند. ... [پس از رواج چای از دوره صفوی] چای، حدود دویستسال پیش از چین به ایران وارد شده ولی از یک نسل پیش رواج عام یافته است. ایرانی معمولا دو فنجان متوسط صبح، و دوتا عصر با حب تریاک خود چای میخورد».
سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان یاکوب ادوارد پولاک، پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه قاجار آگاهیهایی دقیق درباره زمان رواج و چگونگی بهرهگیری پزشکی، درمانی و دارویی از تریاک و دیگر مادههای تخدیرآمیز همچون حشیش وجود ندارد. تاریخنگاران اما کوشیدهاند در میان آثار و کتابهایی کهن که اشارههایی کمرنگ به رویکرد شرقیان نسبت به کاربرد تریاک در پزشکی داشتهاند، پی این ماده شگفتانگیز را در تاریخ بگیرند. جهانگردان نیز براساس این یافتههای تاریخی و دیدهها و شنیدههای خود در زمان اقامت در ایران، بر آن بودهاند پیوند میان این مادههای مخدر را با گستره پزشکی ایرانیان در تاریخ توصیف کنند. آنان بدینترتیب بر وجود باورهایی رایج درباره ویژگیهای پزشکی تریاک در میان ایرانیان تصریح میدارند. هانري رونه دالماني، جهانگرد فرانسوی در دوره قاجار در کتاب «سفرنامه از خراسان تا بختياري» بر این گمان بوده که تریاک شاید در ایران پس از اسلام در دسته «داروهای طبی» میگنجیده است. این پیشینه اما تنها به ایرانیان اختصاص نداشته است. فرد ریچاردز، نقاش و جهانگرد انگلیسی که در اواخر دوره قاجار به ایران آمده است، آگاهی انسان را نسبت به ویژگیهای درمانی و پزشکی مخدرهایی چون تریاک، به هزارهها پیشتر برده، ایرانیان را یگانه مردمانی نمیشناساند که چنان رویکردی بدانها داشتهاند «از زمان سومریها، یعنی پنج تا ششهزار سال قبل از میلاد مسیح، خشخاش را میشناختند و در حدود هفتصد تا هشتصدسال قبل از میلاد از آن بهعنوان دارو استفاده میکردند. ... ویرژیل از آن بهعنوان «خشخاش خوابآور» یاد میکند. در این موقع، تأثیر و نیروی این دارو شهرت یافت و از آن به بعد پزشکان آن را با داروهای عجیب و غریب برای مرضای درباری تجویز میکردند». ایرانیان بدینترتیب نهتنها نخستین مردمانی به شمار نمیآمدهاند که به تأثیرهای دارویی و پزشکی تریاک آگاهی یافته بودند، که، حتی در این میانه یگانه و سرآمد نیز برشمرده نمیشدند. این جهانگرد انگلیسی سپس به معجونهایی اشاره میکند که ایرانیان از گذشتهها بر پایه خشخاش فراهم میآورده و در درمان بیماریها به کار میبردهاند «یکی از ترکیبات این دارو به نام ««معجون مهرداد» شهرت فراوانی یافت. نوع دیگر آن مرکب از هفتاد قلم داروی مختلف بود. به ترکیب دیگری از آن گوشت یک نوع مار به نام (تیروس) اضافه کرده بودند. این داروها را «تیریاکا» یا «تریاق» مینامیدند و بسیار عجیب است که این نام در طی قرون و اعصار همچنین باقی مانده و امروز این دارو را در ایران به همین نام یعنی «تریاک» میخوانند». بهرهبرداری دارویی از تریاک و دیگر موادمخدر همچون حشیش و معجونهای برآمده از آنها بدینترتیب یکی از شیوههای رایج مصرف آن مخدرها در ایران بهویژه از دوره قاجار بدینسو به شمار میآمده است. فرد ریچاردز تریاک را مادهای برمیشمرد که «در خود ایران بهعنوان دارو و یا برای خوردن و کشیدن به مصرف میرسد». وی دراینباره مینویسد «تریاک در مقابل زیانهایی که دارد دارای خواصی طبی نیز میباشد. در این نواحی وسیع مخصوصا در قصبات و دهات کوهستانی و پربرف، که سرمازدگی شیوع فراوان دارد، تریاک داروی شفابخش سهلالوصولی است». او در ادامه این روایت، به وضع ایرانیان منطقههای گوناگون در دسترسی به پزشک اشاره دارد؛ گویی میخواهد کنایهوار ذهنها را به یکی از عاملهای رواج طب تریاک در میان مردمان برساند «باید به خاطر داشت ایران کشوری است که در آن پزشک در شهرهایی پیدا میشود که صدها کیلومتر صحاری متروک بین آنها فاصله است».
دوایی بر همه دردها، درمان! پزشکانی در میان جهانگردان بوده که در دورههای گذشته به ایران سفر کردهاند. آنان که دانشهای نوین پزشکی را در دانشگاههای اروپایی فراگرفته بودند، از گستره بزرگ کاربرد تریاک و دیگر موادمخدر همچون حشیش در طب سنتی ایرانی بهویژه فراوانی تاثیرهای آن در باورهای عامیانه به شگفتی میافتادند. ادوارد پولاک، پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه قاجار روایتی تفصیلی درباره ویژگیهای پزشکی و دارویی تریاک و حشیش و باورهای ایرانیان در آنباره دارد. او در کتاب «سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان» در توصیف حشیش مینویسد «این برگ درحال طبیعی خود بنگ نامیده میشود و هنگامی که از آن دارویی تهیه کنند و آن را به صورت حب یا گلوله درآورند به آن چرس میگویند». او همچنین «شربت خشخاش» را «دوایی بسیار خوب برای مداوای انواع سرماخوردگیها، نزله و التهابات گلو» نزد ایرانیان میداند. پولاک همچنین معجون مسرود و تریاک را در شمار «بهترین خنثیکنندههای انواع زهر و بهخصوص زهر ناشی از گزیدگی مار و عقرب» برمیشمرد اما بر این باور است «چون دیگر راز تهیه کردن آن را به صورتی صحیح نمیدانند نمیتوان مدعی شد که نتیجه به کار بردن آن قطعی باشد». وی سپس طب تریاک را در فرهنگ ایرانی، دستاویزی برای درمان دردها و بیماریهایی چون «اسهال، دنداندرد، چرک گوش، سینهدرد، دردهای روماتیسمی، التهابات مزمن چشم، ورم روده، سرماخوردگی مثانه» برمیشمرد «حتی در مورد بیماریهای سخت و خطرناک نیز حب تریاک را در دهان بیمار که بیهوش و گوش در گوشهای خوابیده است میگذارند، زیرا میترسند که هرگاه این عادت قطع شود زیان بسیاری به بیمار برسد؛ بیمار هم با رسیدن موقع مقرر هیجان و جنبوجوش غیرعادی از خود ظاهر میسازد که با خوردن تریاک برطرف میگردد». او در جایگاه یک پزشک آشنا با جامعه ایران، مصرف همیشگی تریاک را در «درمان ترشحات مخاطی و سرماخوردگیهای غشاء مخاطی» سودمند دانسته و اشاره میکند «تریاک در برابر وبا مصونیت نمیدهد؛ اما پس از ابتلا میتوان با دادن مقدار بسیار زیاد تریاک جلو استفراغ را گرفت». این پزشک اروپایی البته به پارهای کاربردهای درمان تریاک با تردید مینگرد «در مورد تب لرز میتوان گفت درست است که تریاک میتواند از حدت و غلیان تب بکاهد اما باید در نظر داشت که حمله بعدی بیماری شدیدتر عارض میشود. در بیماریهای اسهال و اسهال خونی تریاک مصرفی ندارد. فقط گاهی در نواحی ساحلی دریای خزر تریاک را با کالومل توأما به چنین بیمارانی میدهند». پولاک در هنگام توصیه به اروپاییان مقیم ایران، به موردی اشاره میکند که نشان میدهد ایرانیان از تریاک در درمان بسیاری بیماریها و وضعیتها همچون سرمازدگی بهره میگرفتهاند؛ اروپاییان به اعتقاد وی «اگر به هنگام شروع حمله مرض به مقدار زیاد تریاک بخورند، فقط حالت سرما را قدری تعدیل میکند، اما گرم شدن و عرق بدن به شدت بیشتری بروز میکند و در حمله بعدی مرض دیگر تریاک کلا بیفایده میماند».
کمی تریاک برای درمان درد ملوکانه آنگونه که روایتهای تاریخی بهویژه سفرنامهها مینمایانند، کاربردهای تریاک و دیگر موادمخدر در روشهای درمانی سنتی، نهتنها در میان توده جامعه، که در طبقههای بالا نیز رواج داشته است. جهانگردان بهویژه پزشکان اروپایی گزارشهایی بسیار درباره بهرهگیری از تریاک در دربار با چنان هدفهایی در سفرنامههایشان ثبت کردهاند. ژوانس فووریه در کتاب «سهسال در دربار ایران: خاطرات دكتر فووریه پزشك ویژه ناصرالدین شاه قاجار» در توصیف درمانهای گوناگون طبیبان ایرانی در زمان یکی از بیماریهای شاه، از «مطبوخی از هسته آلوبالو و به با كاسنی و كمی تریاك» یاد میکند که آنان میکوشیدهاند به شاه تجویز کرده و بخورانند تا «از معالجات من جلوگیری كنند به امید آن كه از تربت و دواهای ایشان اثری ظاهر شود و افتخار معالجه شاه و استفادههایی كه از آن منظور است نصیب ایشان شود». گرایش به کاربردهای دارویی تریاک و دیگر موادمخدر، گاه در منطقههای گوناگون به تناسب ویژگیهای اقلیمی و جغرافیایی تفاوتهایی مییافته است. هانری دالمانی، جهانگرد فرانسوی که بسیار به گرایشهای ایرانیان به بهرهگیری دارویی و درمانی از تریاک و دیگر موادمخدر پرداخته است، دراینباره مینویسد با وجود ممنوعیت استعمال تریاک در دوره شاه عباس دوم صفوی، آنها که «در نواحي باتلاقي زندگي ميكردند و به تب و نوبه مبتلا ميشدند» مجاز بودند تریاک بخورند. دالمانی همچنین به نقل از كشيش رافائل دومانس که در دوره صفوی در ایران ماموریت داشته، شربت کوکنار را که معجونی بر پایه تریاک بوده، از آن ممنوعیت برکنار میدانسته است «زيرا كه ازجمله دواهاي طبي محسوب ميشود». این جهانگرد فرانسوی سپس نوشتههای ادوارد پولاک، دکتر دربار ناصرالدین شاه را اینگونه گواه میگیرد «استعمال ترياك در مازندران عموميت پيدا كرده است و چنين ميپندارند كه اين سم براي جلوگيري بيماريهایي كه از باتلاقهاي توليد ميشوند بسي نافع است». به باور پولاک «براي خورندگان ترياك خميري از شيره ترياك و مصطكي و بذر البنج و انقوزه و سداب درست ميكنند تا از يبوست مزاج جلوگيري شود، از اين خمير حبهایي درست ميكنند و آنها را حب نشاط مينامند». * بخش نخست این نوشتار بلند، در روز چهارشنبه ٤ مرداد ١٣٩٦ خورشیدی با نام «بلای تاریخی تریاک» در صفحههای ١٠ و ١١ (روایت نو) منتشر شد. بخش سوم گزارش با موضوع «انحصار و منع تریاک در ایران» در روز چهارشنبه ١١ مرداد در همین صفحه منتشر خواهد شد.
«استعمال آن [تریاک] در بین اقشار و طبقات مختلف جامعه بر رفتار، کردار، سیاستهای و تصمیمگیریهای آنان تأثیر گذاشته و حتی گاهی مسیر تاریخ تحولات اجتماعی، و حتی سیاسی، این دوره از تاریخ ایران را دگرگون کرده است. چنانکه مصرف بیش از اندازه و مداوم موادمخدر و در نتیجه عوارض روانی - رفتاری منتج از آن جامعه ایرانی را با مشکلات و نابهنجاریهای اجتماعی - سیاسی عدیدهای ازجمله ضعف و زوال حکومتها و نیز انحراف جریانات اجتماعی - مذهبی مواجه کرد». اعتیاد و مصرف موادمخدر در قرون میانه تاریخ ایران/ امامعلی شعبانی و رقیه مرادی گیگلو
تریاک بخور تا کامروا باشی بخشی از کاربرد تریاک، حشیش و معجونهای بر پایه آنها در جامعه ایران، نهتنها برای درمان دردها و بیماریها، که، برای نیروبخشی به توان بدنی، افزایش سلامت جسم و دگرگونیهایی در ساختار فیزیکی بدن مورد نظر بوده است. هانري رونه دالماني از کسانی یاد میکند که فربه بوده، برای لاغری تریاک مصرف میکنند و «بايد در ساعات معين بخورند و اگر در ساعت معين به آن دسترسي نداشته باشند مبتلا به كسالت ميشوند». آنتوان اولیویه، جهانگرد فرانسوی در کتاب «سفرنامه اولیویه: تاریخ اجتماعی - اقتصادی ایران در دوران آغازین عصر قاجار» نیز به مردمان منطقههای پیرامون اصفهان اشاره میکند که «مشك، عنبر، ریشه جوز، جوز بوا، قاقله و دارچین و میخك و زعفران» با تریاک «مخلوط و ممزوج نمایند كه رفع مضرات آن كرده و موجب قلت تخدیر و سبب تقویت قلب شود». کسانی این معجونها را به تعبیر وی مینوشیدهاند که به خوردن تریاک خالص معتاد نبوده، تنها برای «تقویت مزاج» بدان علاقه داشتهاند. کاربردهای نیروبخشی تریاک بهویژه در میان بزرگسالانی که به کهنسالی میرفتهاند، بیشتر بوده است. ادوارد پولاک، ایرانیان را بر این باور و مدعا میداند که «از پنجاهسالگی به بعد باید تریاک مصرف کرد تا بتوان قدرت و طراوت خود را حفظ نمود و به سنین کهولت رسید»، سپس مینویسد «برای حفظ سلامت و بهخصوص پس از چهلسالگی مفید است که مرتبا صبح و بعدازظهر حب کوچکی تریاک بخورند و پس از آن فنجانی چای یا قنداغ بنوشند. بدینترتیب تریاک مانع بروز چاقی یا لاغری مفرط میشود و اصولا سرزندگی و طراوت روح و جسم را باعث میگردد». این پزشک اروپایی از مثالی یاد میکند که ایرانیان باورمند به نقش تریاک در بهبود وضع جسمی، بدان استناد میکردهاند «در این مورد به مثال اسب نجیب عربی استناد میکنند که هنگام خستگی بسیار با خوردن قدری تریاک قادر به ادامه رهنوردی میگردد».
شربت بچه! کودکان ایرانی بهویژه شیرخوارهها از مهمترین بهرهگیرندگان تریاک و معجونهای آن بودهاند اما نه خود، که، خانوادههایشان برای درمان بیتابیها، دردها، حتی با هدف خواباندن، بدانها میخوراندهاند. هانري دالماني با تأکید بر اینکه نوزادان و كودكان ایرانی از خوردن این «سم مهلک» برکنار نیستند، یادآور میشود «از خشخاش شربت درست ميكنند و در گلوي آنها ميريزند تا به خواب روند و طولي نميكشد كه اين اطفال معصوم بخوردن اين شربت معتاد ميگردند و هميشه بايد از آن بخورند». ادوارد پولاک نیز اشاره میدارد بسیاری خانوادهها «به شیرخوارهها اغلب شربت خشخاش میدهند». او همچنین از کودکی شیرخوار یاد میکند که به گونهای مهلک مجروح شده بود و برای دور داشتن از کزاز، تریاک به او خورانده بودند. به تعبیر این پزشک اروپایی، ایرانیان برای درمان ناراحتیها و ترشحات مخاطی و سرماخوردگیهای غشای مخاطی «چند ماه مرتب به بچه تریاک میدهند». کاربرد تریاک و شربتهای خشخاش در خواباندن کودکان از رسمهایی به شمار میآمده که نزد پارهای خانوادهها رواج بسیار داشته است. فرد ریچاردز در سفرنامهاش به «هزاران کودک ایرانی» اشاره میکند «با دمیدن دود تریاک به صورت آنها میخوابانند». وی در تشریح این پدیده، از دو روش رایج یاد میکند؛ یکم، «مادر، قطعه بسیار کوچکی از تریاک را زیر ناخن خود جای میدهد و کودک را وادار به مکیدن آن میکند» و دوم، «پس از بیرون آوردن شیره خشخاش پوست آن را با قدری آب و شکر میجوشانند و از آن شربتی تهیه میکنند که پس از صاف کردن مادران آن را به کودکان خود میدهند تا آنها را بخوابانند». آن معجون خشخاش «شربت بچه» نامیده میشده است!
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید