1396/4/27 ۱۱:۱۰
در سرزمینی که ادب و فرهنگ صبغهای پرآوازه و پرطمطراق دارد، سخن از ستونهای بیآلایش شرافت، ادب و علم عین رسالت هر نویسندهای است. هیچ خُسرانی از نبود این چنین بزرگانی یافت نمیشود، زیرا آنان نه چنان کم کار و کاهل بودهاند که رسم شاگرد و شاگردپروری را بجای نیاورده باشند و نه چونان بیخیر که دست به ترجمه و تألیف و تصحیح نزده باشند.
سالروز درگذشت دکتر محمد معین
حامد سرلکی: در سرزمینی که ادب و فرهنگ صبغهای پرآوازه و پرطمطراق دارد، سخن از ستونهای بیآلایش شرافت، ادب و علم عین رسالت هر نویسندهای است. هیچ خُسرانی از نبود این چنین بزرگانی یافت نمیشود، زیرا آنان نه چنان کم کار و کاهل بودهاند که رسم شاگرد و شاگردپروری را بجای نیاورده باشند و نه چونان بیخیر که دست به ترجمه و تألیف و تصحیح نزده باشند. اجحاف بزرگی است فراموشی نام «محمد معین» در این ایام سالمرگِ تلخ ایشان. مردی که هنگام بررسی تقاضانامه پایاننامه یکی از دانشجویانش، قلب مالامال از مهربانی و وجدانش میایستد و پس از آن ایستِ بد طالع، واژههایی که عمری فرزندان او در دانشکده و حتی خانهاش بودند عزادار و سیاهپوش نبودنش میشوند. محمد معین در 9 اردیبهشت 1297ه.ش در رشت دیده به جهان گشود. «شیخ ابوالقاسم» از روحانیون سرشناس شهر پدر ایشان بود. خود استاد معین در خصوص تاریخ تولدش چنین نوشته که در ۱۷ رجب سال ۱۳۳۲ ه.ق برابر با ۲۱ خرداد سال ۱۲۹۳ه.ش است. در سن شش سالگی مادرش «طلعت» را از دست داد و پنج روز بعد از فوت مادر، پدرش نیز درگذشت. جد پدری محمد معین «شیخ محمدتقی معینالعلما» که در سلک علمای روحانی بود، به تربیت محمد همت گذاشت. معین ترقیات علمی و معنوی خود را مدیون او میدانست. در سال ۱۳۰۴ دوره ابتدایی را آغاز کرد و ظرف دو سال به پایان رساند. در رشت دوره اول متوسطه را در دبیرستان نمره ۱ (که بعدها به نام دبیرستان دولتی شاهپور خوانده شد) به اتمام رساند و دوره دوم متوسطه را در رشته ادبی در «دبیرستان دارالفنون تهران» در سال 1310به پایان رساند. معین در اوان تحصیل در دبیرستان، صرف و نحو عربی و بخشی از علوم قدیمه را نزد پدربزرگش «سید مهدی رشتآبادی» فرا گرفت. در سال 1313 لیسانس ادبیات فارسی و فلسفه و علوم تربیتی را از دانشگاه تهران گرفت، موضوع رساله او که به زبان فرانسه نوشته شد «لوکنت دولیل و مکتب پارناس» بود . در سال 1314 پس از فراغت از تحصیل و انجام خدمت نظام به ریاست دانشسرای مقدماتی اهواز منصوب شد و سپس ریاست دانشسراهای وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش فعلی) را به عهده گرفت و در همین زمان توانست دوره روانشناسی عملی، خط شناسی، قیافه شناسی و مغز شناسی را به صورت مکاتبهای در آموزشگاه روانشناسی بروکسل بلژیک بگذراند و تصدیقنامه آن دوره را کسب کند. در ۱۷ شهریور سال 1321 در سن 24 سالگی با نوشتن رساله «مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی» با راهنمایی«ابراهیم پورداوود» نخستین کسی بود که در ایران به اخذ درجه دکترای ادبیات فارسی نائل شد. در همین سال با بانو مهین امیرجاهد دختر امیر جاهد(مدیر سالنامه پارس) ازدواج کرد. بعد از اخذ دکترا بهعنوان استاد کرسی «تحقیق در متون ادبی» دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و استاد در دانشسرای عالی مشغول تحقیق و تدریس شد. در سال 1324 طبق تصویب مجلس شورای ملی و توصیه علامه محمد قزوینی همکاری با «علی اکبر دهخدا» را در تنظیم لغتنامه شروع کرد و معاون او در کار لغتنامه بود و پس از وی با وصیتنامهای از دهخدا «به ورثه خود وصیت میکنم که فیشهای چاپ نشده لغتنامه را که ظاهراً بیش از یک میلیون است و از الف تا یا نوشته شده و یقیناً یک کلمه دیگر بر آن نمیتوان افزود به عزیزترین دوستان من دکتر معین بدهند که مثل سابق به چاپ برسد و این زحمتی است جانکاه که حداقل معادل نصف تألیف است.» محمد معین در تاریخ دهم آبان 1334 ریاست سازمان لغتنامه را به عهده گرفت. او که به زبانهای اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، عربی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، لاتینی و سانسکریت آشنایی داشت، آثار بسیاری از جمله «فرهنگ فارسی معین»، «شاهان کیانی و هخامنشی در آثار الباقیه»، «مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی»، «حکمت اشراق و فرهنگ ایران» و دهها اثر دیگر را از خود برجای گذاشت. معین چنان ارجح و معتبر بود که «نیما یوشیج»، در سال 1338 و در وصیتنامه خود بدون دیدن استاد معین در حال و از نزدیک، ایشان را وصی تامالاختیار خود در خصوص انتخاب و چاپ اشعارش نمود. کوهی چنین عظیم که نیما به آن چنگ زد. دریایی وسیع که پس از اخذ نشان هنر و ادب در سال 1340 در فرانسه، «هانری کربن» خاورشناس ایرانپژوه را شیفته خود کرد. به همین دلیل پروفسور کربن در سال 1336 تا سالیان متمادی از دانش استاد معین برای همپوشانی بهتر فرهنگ ایرانی در شاخه عرفان و فلسفه استفاده نمود. محمد معین نه تنها زبانشناس بلکه روانشناس و فلسفهدانی بود که از دانشگاه بروکسل بلژیک و زیر نظر استاد «المر نولز» (Elmed Knowles) کلیات علوم مغزشناسی، روانشناسی و فلسفه علم را آموخت. مردی که در دوران زندگی خود موفق به دریافت نشان درجه دوم علمی در سال 1316، نشان درجه دوم علمی در سال 1321، نشان درجه دوم سپاس در سال 1327، نشان لژیون دونور، جایزه Tambour در سال 1322، نشان هنر و ادبیات از دولت فرانسه در سال 1340 و نشان Order des palmes Academiques از ژنرال دوگل رئیس جمهوری فرانسه شد. در ۹ آذر ۱۳۴۵ پس از بازگشت از ترکیه، در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی دچار بیهوشی موقت شد. بلافاصله به بیمارستان «آریا» در تهران منتقل و بستری شد. محمد معین در اثر اشتباه پزشک به حالت اغما فرورفت. در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۴۶ او را برای معالجات تکمیلی به کشور کانادا منتقل کردند. ولی چون بهبودی در وضعیت او مشاهده نشد، در ۱۵ آبان ۱۳۴۶ به ایران بازگردانده و در بیمارستان فیروزگر بستری شد. در نهایت، این رسم تکوینی «رفتن»، دهخدا، فروزانفر و معین را با خود همکاسه کرد، علم پزشکی 1635 روز او را زنده نگاهداشت. سرانجام در آن «روز بیمعینی - 13 تیر 1350» همه جراید وقت نوشتند: «تهران مرگ معین را حس نکرد.» * منابع در دفتر ایران موجود است
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید