1396/3/22 ۰۸:۴۱
تاریخ اجتماعی، تصویری واقعی و نزدیک از زندگی مردمان یک جامعه در دورههای گذشته پیش روی میگذارد. بخشی از این تصویر، دلخواه و دوستداشتنی است، از آنرو که به جنبههای زیبا و دلربای زندگی خصوصی و اجتماعی مردمان یک سرزمین میپردازد؛ بخشی دیگر اما گاه تلخ و آزاردهنده مینماید، بدان دلیل که شاید دستکم برای امروزیها بیانگر واقعیتهایی ناخوشایند باشد. این تلخی اما چنانچه با عقلانیت نگریسته شود، سرآغاز یک دگرگونی شیرین خواهد شد.
روایتهای آمریکایی و فرانسوی از یک ویژگی تاریخی ایرانیان
تاریخ اجتماعی، تصویری واقعی و نزدیک از زندگی مردمان یک جامعه در دورههای گذشته پیش روی میگذارد. بخشی از این تصویر، دلخواه و دوستداشتنی است، از آنرو که به جنبههای زیبا و دلربای زندگی خصوصی و اجتماعی مردمان یک سرزمین میپردازد؛ بخشی دیگر اما گاه تلخ و آزاردهنده مینماید، بدان دلیل که شاید دستکم برای امروزیها بیانگر واقعیتهایی ناخوشایند باشد. این تلخی اما چنانچه با عقلانیت نگریسته شود، سرآغاز یک دگرگونی شیرین خواهد شد. ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی که در روزگار صفوی به ایران سفر کرده است، روایتی جذاب درباره گرایش ایرانیان آن دوره به تجمل در زندگی دارد. او در «سفرنامه شاردن» با اشاره به این که «بزرگترين نشان و نمايشگر تجمل و شكوه بزرگان ايران كثرت خدمتگران آنان است»، در اینباره می نویسد «درست است كه اشراف و اعيان هندوستان بيشتر از بزرگان ايران خدمتگر دارند، اما ارزش ده نوكر هندي به اندازه سه خدمتگر ايراني نيست. وجود اين عده خدمتگر در خانههاي اعيان و اشراف مايه خانه خرابي آنهاست». با این توصیف شاردن به خانههای ایرانیان به ویژه طبقه اعیان و اشراف میرویم تا دریابیم این شیوه زندگی و گرایش آنها به برخورداری از یک زندگی تجملاتی چگونه بوده است «همه اين نوكران داراي زن و بچه هستند، و چون حقوق نوكريشان هرچه زياد باشد كفاف خرجشان را نميدهد ناچارند هرگونه ميتوانند اربابشان را گول بزنند و دغلكاري و غارتگري كنند. ... توجّه ايرانيان در بهتر نشان دادن لباس، زينتآلات و جواهرات، تزيين زين و ساز و برگ اسب، و موارد ديگر به راستي بسيار، و درخور تأمل است. ... اشراف ايران همانقدر كه بانوانشان به آراستن انگشتان خود به انگشتريهاي جواهرنشان اشتياق دارند به اين كار عشق ميورزند، و گاهي ديده ميشود برخي از آنان پانزده يا شانزده انگشتري به انگشتان خود كردهاند، به عبارت ديگر بسا باشد كه يك انگشت خويش را به پنج يا شش انگشتري زينت دادهاند». بنجامین، نخستین سفیر امریکا در ایران عصر قاجار روایتی از زندگی صدراعظم دربار ایران دارد که بیانگر گرایش این مقام و طبقه اشراف به یک زندگی پرزرقوبرق بوده است؛ به نوشته وی، صدراعظم در آن زمان سه هزار نوكر داشت که نگهداري آنان براي او بسيار مشكل و زحمتآور بود «هر شخصي كه مختصر مقامي داشته باشد مجبور است كه هميشه در موقع بيرون رفتن از منزل عده زيادي مستوفي و منشي و حسابدار و خزانهدار و فراش در دنبال داشته باشد». هانري رنه دالماني، جهانگرد و عتیقهشناس فرانسوی که در دوره قاجار به ایران آمد، در کتاب «سفرنامه از خراسان تا بختياري» ایرانیان آن زمانه را «تجملپرست و مقيد به تشريفات» برمیشمرد؛ باور و برداشتی که آنتوان اولیویه، دیگر جهانگرد اروپایی، پیش از او نیز چنین روایتی به دست داده است. او در کتاب «سفرنامه اولیویه: تاریخ اجتماعی - اقتصادی ایران در دوران آغازین عصر قاجار» مینویسد «در مملكت ایران، تجملات بیشتر از عثمانیه است. این به واسطه پیشآمدن تربیت در این مملكت است. این تجملات در این دو مملكت در اثاثالبیت و طعام كمترست. در البسه و زینتهایی كه حمل میكنند، و یا تعداد زنان بیشتر است. زیادی بندگان و چاكران و زیادی اسبها و چهارپایان از جمله تجملات باشند». این جهانگرد سپس برای تبیین باور خود، مثالی میآورد «از جمله تجملات زیاد درباره اسب، ستام [زین و برگ اسب] به افراط در ایران متعارف است. ... [در ایران] یك نفر از بزرگان به شكار نرود و یا به گشت و تفرج از خانه بیرون نشود، الا اینكه چندین نوكر پیاده و سواره به همراهش باشد كه به اسبهای خوب، با زین و برگهای نیكو سوار گردند. در ستام اسب، طلا، نقره و جواهرات عالیقدر را با هم بهكار برند».
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید