1396/3/16 ۰۸:۲۰
پارهای باورها و نگاههای محدود برآناند که برای ورود به دنیای مدرن از گذشته خود باید دور شد و تنها به دستاوردهای امروزین پشتوانه داشت، به گونهای که انسانها برای رسیدن به همه امکانات مادی بیپایان میکوشند و بدینترتیب بیشتر شیوهای از رقابت کاذب و چشموهمچشمی ویرانگر بر زندگی انسانی حکمفرما میشود. اما اغلب بیشتر کسانی که به امکانات مادی دست مییابند یا رسیدن به امکانات مادی را ملکه ذهن ساخته و ملاک برتریجویی در جامعه را برخورداری از همه امکانات مادی و تجملی میپندارند، از این مساله ناآگاهاند که این شیوه نگرش و اندیشه، آرامش و طمأنینه را از آنها میگیرد، چهبسا حتی در رسیدن به خواستههای بیکران مادی ناکام مانده، که، در اجتماع هم گونههای انحراف، جدایی و ناهمبستگی را پدید میآورند.
جایگاه شکرگزاری در پندارها، گفتارها و کردارهای تاریخی ایرانیان
پارهای باورها و نگاههای محدود برآناند که برای ورود به دنیای مدرن از گذشته خود باید دور شد و تنها به دستاوردهای امروزین پشتوانه داشت، به گونهای که انسانها برای رسیدن به همه امکانات مادی بیپایان میکوشند و بدینترتیب بیشتر شیوهای از رقابت کاذب و چشموهمچشمی ویرانگر بر زندگی انسانی حکمفرما میشود. اما اغلب بیشتر کسانی که به امکانات مادی دست مییابند یا رسیدن به امکانات مادی را ملکه ذهن ساخته و ملاک برتریجویی در جامعه را برخورداری از همه امکانات مادی و تجملی میپندارند، از این مساله ناآگاهاند که این شیوه نگرش و اندیشه، آرامش و طمأنینه را از آنها میگیرد، چهبسا حتی در رسیدن به خواستههای بیکران مادی ناکام مانده، که، در اجتماع هم گونههای انحراف، جدایی و ناهمبستگی را پدید میآورند. جامعه ایران به ویژه در دهههای اخیر از چنین بحران اجتماعی برکنار نبوده است؛ حتی به اندازهای با این آسیب اجتماعی درگیر شده که پیامدهای آن، ناهمسانیهایی با پارهای افتخارهای تاریخی و اعتقادی پدید آورده است. با وجود انجام پژوهشهای شبه تجربی در زمینه روانشناسی با محوریت تاثیر مفهومهای اخلاقی همچون شکرگزاری، بر ایجاد انگیزه مثبت و شادابی در انسانها، هنوز پیوندی چندان میان عوام با دستاوردهای روانشناسی در ایران برپا نشده است. نامانوسی این پژوهشهای شبه تجربی در جامعه ایرانی از آنجا ریشه میگیرد که همچون بادکنکی در هوا پراکندهاند و در آنها بیشتر از ریشهها و ارزشهای تاریخی و تاثیرشان در ایجاد اعتماد به نفس در میان مردم غفلت شده است. متنهای تاریخی در فرهنگ ایرانی، چه منابع دینی چه ادبی، آکنده و سرشار از ارزشهای اخلاقی همچون شکرگزاری، با بیشترین جاذبه و کشش به شکل آیات، روایتها، دعاها و مَثلها میدرخشند؛ این پدیده در تاریخ اجتماعی ایران دستاورد برخورداری از سنت ایرانی با محوریت باورهای اخلاقی و دینی، پیش و پس از ورود اسلام به این سرزمین به شمار میآید. شکرگزاری به عنوان یک فضیلت اخلاقی، آیینی دیرینه در تاریخ ایران است که با شناخت ریشهها و کاربردهای آن سکاندار زندگی شخصی و تاثیرگذار در اجتماع میتوانیم باشیم. این سنت کهن بیشتر در قالب جشنهایی تاریخی و معنادار نمایان شده است. پیش از پرداختن به جنبه عملی و ملموس آن، توجه به خاستگاه نظری آن اهمیت دارد. واژه شکر، آنگونه که ابن منظور در «لسان العرب» آورده است، شناخت نیکوکاری، احسان و نشر آن را میرساند. شکر در واقع پندار نعمت، سپاسگزاری از نعمترسان و بهکارگیری نعمتها در راههای سودمند به شمار میآید. سپاسگزاری از نعمت در قلب و ذهن به شکل یادآوری و احساس رضایت درونی آغاز میشود و در زبان با عبارتهایی چون «خدایا شکر»، «سپاسگزارم»، نیز در قالب دعاهایی در ستایش نیکیها و مهربانیهای خداوند بیان میشود. مظاهر و مصداقهای شکرگزاری در شکل احسان، نیکوکاری، همزیستی، همیاری و عدالت با همنوعان متجلیاند. ایرانیان در گذشتههای دیرینه فرهنگ و تمدن خویش از سیر شکرگزاری و پایبندی به ارزشهای والای انسانی در قلب، زبان و اعمال با نام پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک یاد کردهاند. اوستا، کتاب دینی زرتشتیان، مواهب طبیعی و ارزشهای اخلاقی را به سبب سودرسانی به انسان ستایش و نیایش کرده است و مظاهر آن سپاسگزاری، در جشنهایی تجلی یافته است که در تاریخ برگزار میکردند و البته برخی هنوز در نقطههای گوناگون کشور تا روزگار کنونی تداوم یافتهاند. جشن حتی از نظر معنایی با شکرگزاری مترادف است، هرچند جشن در فرهنگهای کنونی واژگان فارسی به معنای مجلس شادی، مهمانی و عید معنا شده است ولی آنگونه که محسن ابوالقاسمی در کتاب «راهنمای زبانهای باستانی ایران» نشان داده است سیر تاریخی آن به صورت «یسنه» در اوستا و در پهلوی به شکل «یشن» و «جشن» از مصدر یز در زبان اوستایی ریشه دارد که به معنای پرستیدن و ستودن است. خداوند در اوستا بارها مورد ستایش قرار گرفته و تاکید شده است باید با منش نیک ستایش شود تا خواستهها پذیرفته آید و عدالت و نظم در جامعه برپا شود؛ به گونهای که در یسنا یاد شده است «ای مزدا! ای سپند مینو! اینک در آغاز با دستهای برآورده، ترا نماز میگزارم و خواستار بهروزی و رامشم. بشود که با کردارهای اشه [هدفمند، منظم و عدالت بر مبنای صلاحیت و شایستگی] و با همه خرد و منش نیک گوشورون [روان آفرینش] را خشنود کنم. ای مزدا اهوره! با منش نیک به تو روی میآورم. پاداش هر دو جهان استومند [جهان مادی و دنیایی] و مینوی [معنوی و آخرت] را که از اشه است و دین آگاهان را گشایش و رامش میبخشد، به من ارزانی دار». سراسر این متن بر شکرگزاری در پندار، گفتار و کردار تاکید ورزیده است و این ارزشهای اخلاقی از متغیرهایی همچون برپایی نظم و عدالت و دستگیری از همنوعان و کوشش برای بهروزی و آرامش در جامعه پیروی میکنند. اوستا در جایی دیگر بر اصلاح جامعه از خشونت و دروغ تاکید دارد و لازمه آن را برپایی عدالت یا داد میداند«آنگاه آفریدگار جهان از اشه پرسید: کدامین کس را سزاوار ردی جهان میشناسی تا بتوانیم یاوری خویش و تخشایی به آبادانی جهان را بدو ببخشیم؟ چه کسی را به سالاری جهان خواستاری که هواخواهان دروج و خشم را درهم بشکند و از کار بازدارد؟ اشه بدو پاسخ داد: چنین سرداری به جهان و مردمان بیداد نمیورزد. او مهربان و بیآزار است. او باید در میان مردمان، نیرومندتر از همه باشد تا هرگاه مرا فراخواند، به یاریش بشتابم». برپایی عدالت و نظم چنان در سنت ایرانیان اهمیت دارد که در اوستا به شکل ایزدی به نام اشه یا اشی نمایان شده و راز کامیابی انسان ها در جایگاههای حاکم و شهریار تا شهروند در سپاسگزاری از پروردگار و برپایی عدالت و رواج نیکوکاری در جامعه است. نیرومندی مادی و جسمی شرط کافی برای کامیابی انسان نیست، که، او باید در برابر پروردگار فروتن بوده، در انجام وظایف خویش در خانواده و جامعه کوشا باشد. اوستا حتی اصلاح جامعه را در سطح خانواده نیز با تیزبینی پی گرفته به گونهای که از خداوند خواسته شده است«ای اهورهمزدا! زنی را ایستاده خواهم که در اندیشه و گفتار و کردار نیک، سرآمد و خوب آموخته و فرمانبردار شوهر و ... چون سپندارمذ و چون زنانی است که از آن تواند. مردی را ایستاده خواهم که در اندیشه و گفتار و کردار نیک از خستویی آگاه و با کیذ بیگانه است و با کنش خود جهان را به سوی اشه پیش میبرد». لازمه داشتن جامعه پیشرفته همراه با پایبندی به ارزشهای انسانی، داشتن مردان و زنان فرهیخته و خردمند است تا در سایه پیوند آنان با یکدیگر خانوادههایی کامیاب و پایدار تشکیل شود. فرزندانی که در خانواده با ارزشهای انسانی آشنا شوند نعمتهایی را که خانواده و اجتماع به آنان عرضه میدارد، را بهتر سپاس میگذارند. آثار شاعرانی چون فردوسی گذشته از ویژگیهای حماسی و پهلوانی، ایرانیان را به سپاسگزاری از خداوند و برپایی دادودهش فرامیخواند. فردوسی برای نمونه پس از شرح دوران طلایی حکومت جمشید، ناسپاسی و دوری از مردم را علت شوربختی پایان کار جمشید برشمرده است «منی کرد آن شاه یزدانشناس/ ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس ... چنین گفت با سالخورده مهان/ که جز خویشتن را ندانم جهان ... هنر چون بپیوست با کردگار/ شکست اندر آورد و برگشت کار ... چه گفت آن سخنگوی با فر و هوش/ چو خسرو شدی بندگی را بکوش ... به یزدان هر آنکس که شد ناسپاس/ به دلش اندر آید ز هر سو هراس ... به جمشید بر تیرهگون گشت روز/ همی کاست آن فر گیتیفروز ... همی کاست از او فره ایزدی/ برآورده بر وی شکوه بدی». جمشید در شاهنامه میتواند نماد جملگی کارگزاران و حاکمان ایرانی در تاریخ باشد که در آغاز کار خدمتهایی انجام داده اما رفتهرفته دیگر شکرگزار موهبت حکومت بر جامعه نبوده و با هوسرانی و کبرورزی مملکت را به باتلاق بیداد و سیاهی بیگانگانی مانند ضحاکها، اسکندر و چنگیز سپردهاند. حکیم توس همچنین در جای دیگر شاهکارش در وصف فریدون، گویی همه انسانها را خطاب کرده، میگوید «فریدون فرخ فرشته نبود/ ز مشک و ز عنبر سرشته نبود ... به دادودهش یافت او نیکویی/ تو داد و دهش کن فریدون تویی». برپایی عدالت، کوشش در نیکوکاری، دستگیری از دیگران، بیتردید در آموزههای اخلاقی و دینی ایرانیان از مظاهر شکرگزاری کرداری یا به عنوان مهمترین گونه شکرگزاری به شمار میآیند. تقویت و ترویج این فضایل، افزونی نعمتها و پیشرفت افراد و جامعه را در پی میآورند. با گروش ایرانیان به اسلام، از آنجا که میان آموزههای اسلامی و بنمایه های فرهنگی و باوری آنان سنخیت و نزدیکی بسیار وجود داشت، به مساله شکرگزاری در قرآن و روایتهای اسلامی توجه و تکیهای بیشتر شده است. هم شکر خدا هم سپاسگزاری از آفریدگان خدا در آموزههای اسلامی، تنها زبانی نیست، که، از باطن بدان باور باید داشت، یعنی افزون بر انجام کارهای عبادی، نعمتهای الهی نباید اسباب گناه شوند، که، باید آنها را عاملی برای پرهیزگاری و رسیدن به رستگاری دانست. قرآن کریم و سیره رسول خدا و امامان معصوم ترسیمی از شکرگزاری ارایه میدهند. حقیقت شکر در واقع بر آناساس چنین است؛ انسان همواره به یاد خدا باشد و لحظهای از عمر را تباه نسازد، از تلاش برای تزکیه نفس و پیشیگرفتن در دستیابی به کمالات و خیرات دست برندارد، در رسیدن به پیشرفتهای معنوی و مادی بکوشد، اما همزمان پیشرفتها و دستاوردهایش را در راستای خیررسانی به خانواده و جامعه به کار برد. رسیدن به منزلت و مرتبه شاکران، در قرآن از وظایف اساسی انسان و هدف از خلقت و برانگیخته شدن او بیان شده است، به گونهای که خداوند متعال در آیه ٥٦ سوره بقره میگوید «سپس پس از مرگ شما را برانگیختیم باشد که شکرگزار باشید». قلههای کمال علمی و معنوی، از دیدگاه قرآن در پی صبر بسیار و شکر فراوان دسترسپذیر میشوند. خداوند رهاورد حکمت را در شکر و سپاسگزاری بیان داشته، در اینباره لقمان را در آیه ١٢ سوره لقمان نمونهای والا میشناساند «و ما به لقمان مقام علم و حکمت عطا کردیم و امر کردیم بر این نعمت بزرگ شکر کن و هرکس شکر حق گوید همانا ثمره این شکر به نفع خود اوست و هرکه ناسپاسی و کفران کند باز به زیان خود اوست که خدا از شکر خلق بینیاز و ستوده صفاتست». روایتهای اسلامی نیز توجهی ویژه به شکرگزاری عملی دارند. امام علی (ع) در اینباره میفرمایند «شکر هر نعمتی پرهیز کردن از حرامهای خداوند است» و در جای دیگر تاکید میکنند «بهترین شکر نعمتها بخشیدن از آن است». کمکرسانی و دستگیری از دیگران بنابراین راه عملی شکرگزاری است و سپاس از مردم سپاسگزاری خداوند به شمار میآید. در عیون اخبارالرضا نقل شده «کسی که از مخلوق سپاسگزاری نکند، از خداوند شکرگزاری نکرده است». تاثیر شکرگزاری و سپاسگزاری در دستیابی به کامیابیهای علمی به اندازهای است که به روایت راندا برن در کتاب «معجزه شکرگزاری»، اسحاق نیوتن، دانشمند بزرگ، از زمان حال خویش پا فراتر نهاده بود و همواره از مردان و زنانی سپاسگزاری میکرد که پیش از او میزیستهاند. این روایتهای زرتشتی و اسلامی، همگی بر شکرگزاری در پندار، گفتار و کردار تاکید ورزیده، به تنظیم کردارهای انسان بر مبنای شکرگزاری در برابر خدا و خلق اهمیت میدهند. متنهای اعتقادی و ملی ایرانیان از پردازشهای نظری به شکرگزاری، خردورزی و عدالتورزی به عنوان نمادها و نمونههای عملی شکرگزاری سرشارند و عمل به آنها ایجاد انگیزه در جامعه و برقراری اتحاد و همبستگی افزونتر ملی را در پی خواهد آورد.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید