1396/2/13 ۰۷:۳۹
«شاهنامه فردوسی»، هشتمین کتاب از مجموعه «تاریخ و ادبیات ایران» است که چندی است به قلم محمد دهقانی و در نشر نی منتشر میشود. از این مجموعه پیش از این، کتابهای «محمد بنزکریای رازی»، «رودکی، پدر شعر فارسی»، «شاهنامه ابومنصوری»، «تاریخ بلعمی»، «دقیقی» و «ترجمه تفسیر طبری» به چاپ رسیده است. مجموعه «تاریخ و ادبیات ایران» به تاریخ و ادبیات ایران پس از اسلام اختصاص دارد و در این مجموعه، گزیدهای از متون مهم و تأثیرگذار ادبیات کلاسیک ایران همراه با شرح و تفسیر و تاریخ پیدایش این متون و زمینه و فضای تاریخی که این آثار در آن پدید آمدهاند ارائه شده است.
مروری بر «شاهنامه فردوسی» محمد دهقانی
«شاهنامه فردوسی»، هشتمین کتاب از مجموعه «تاریخ و ادبیات ایران» است که چندی است به قلم محمد دهقانی و در نشر نی منتشر میشود. از این مجموعه پیش از این، کتابهای «محمد بنزکریای رازی»، «رودکی، پدر شعر فارسی»، «شاهنامه ابومنصوری»، «تاریخ بلعمی»، «دقیقی» و «ترجمه تفسیر طبری» به چاپ رسیده است. مجموعه «تاریخ و ادبیات ایران» به تاریخ و ادبیات ایران پس از اسلام اختصاص دارد و در این مجموعه، گزیدهای از متون مهم و تأثیرگذار ادبیات کلاسیک ایران همراه با شرح و تفسیر و تاریخ پیدایش این متون و زمینه و فضای تاریخی که این آثار در آن پدید آمدهاند ارائه شده است. در یادداشتی که بهعنوان «معرفی مجموعه» در سرآغاز این کتابها آمده است درباره این مجموعه میخوانیم: «این مجموعه صرفا تاریخ و ادبیات ایران پس از اسلام را دربر میگیرد و میکوشد تاریخ ادبی ایران را در پیوند با تاریخ عمومی جهان ببیند و به تحولات فکری و فرهنگی کشورها و اقلیمهایی هم که به نحوی با ایرانیان در ارتباط بودهاند اشاره کند و به این ترتیب گسترهای روشنتر برای مقایسه تاریخ و ادبیات ایران و جهان پدید آورد.» کتاب «شاهنامه فردوسی» نسبت به جلدهای پیشین مجموعه «تاریخ و ادبیات ایران» حجم بیشتری دارد و بخش اول آن شامل مقدمهای مفصل درباره «شاهنامه فردوسی»، زندگی شاعر و زمینه تاریخی پیدایش شاهنامه است. دهقانی مقدمه خود را با دورانی که فردوسی در آن زاده شد یعنی زمانی که «دولت قدرتمند سامانی دستخوش ضعف و پریشانی شده بود» آغاز میکند. آنگاه تصویری از اوضاع و احوال طوس در دوره فردوسی ارائه میدهد و بعد به زندگی خود فردوسی میپردازد و روایتهایی از زندگی او که به گفته نویسنده «غالبا آمیخته به قصههای عامیانهاند.» از جمله روایتهایی که دهقانی صحتشان را بعید دانسته روایتهای مربوط به ملاقات فردوسی با محمود غزنوی و کلا سفرهایی است که او به بیرون از خراسان داشته است. دهقانی مینویسد: «از خود شاهنامه هیچ بر نمیآید که فردوسی سلطان محمود را از نزدیک دیده باشد یا اینکه از خراسان به غزنین یا طبرستان و بغداد رفته باشد. شاهنامه طولانیترین منظومه فارسی است و شاعر در خلال آن و بهویژه در آغاز و پایان داستانها این فرصت را داشته است که شمهای از احوال شخصی خود را هم بازگوید. بااینحال، در هیچ جای این کتاب مفصل گزارشی وجود ندارد که فردوسی را بیرون از زادگاه خودش و در جایی غیر از خراسان نشان دهد. از شاهنامه همین قدر معلوم میشود که فردوسی فقط یک بار، آن هم در عالم رویا، به دربار محمود راه یافته و شاهد عظمت آن بوده است. شرح این رویا را فردوسی در همان آغاز شاهنامه به تفصیل آورده است. بیان این رویا هم در واقع تمهیدی شاعرانه است برای ستایش محمود با این امید آشکار که او شاهنامه و سراینده آن را در ذیل حمایت خود بگیرد.» دهقانی در ادامه مینویسد: «لیکن، چنانکه از خود شاهنامه برمیآید، امید فردوسی برای جلب حمایت محمود سرانجام بر باد رفت. در تاریخهای رسمی غزنویان، یعنی تاریخ یمینی و تاریخ بیهقی، هیچ نشانی از این حمایت دیده نمیشود. دیوان شاعران مشهور دربار محمود، نظیر فرخی و عنصری نیز گاه آلوده به اشارههای طعنآمیز در حق شاهنامه و قهرمانان این منظومه شکوهمند است.» دهقانی چنین اشارههایی به شاهنامه در آثار شاعران دربار محمود را نشانه آن میداند که شاهنامه در آن دوران و «شاید وقتی که فردوسی خود هنوز زنده بوده است» مخاطبان بسیار داشته و «قهرمانان آن در میان مردم مشهور بودهاند.» او آنگاه مینویسد: «به گواهی خود شاهنامه، فردوسی از زمره هنرمندان خوشبختی بوده است که در زمان حیات خودش از تحسین و ستایش فراوان معاصرانش برخوردار بوده» و البته بلافاصله این حقیقت تلخ را نیز اضافه میکند که «این ستایشهای بهاصطلاح خشک و خالی برای او بهره مادی چندانی به همراه نداشته است. فردوسی خود باری گله میکند که بزرگان و آزادگان سرودههای او را به رایگان رونویسی میکنند و از این رونویسیها جز احسنتگویی چیزی نصیب او نمیشود.» در بخشی دیگر از مقدمه کتاب به وضعیت اقتصادی فردوسی و مکنت مالی او پرداخته شده و براساس مستندات بهجامانده اینطور نتیجه گرفته شده که «فردوسی، اگر هم در جوانی و میانسالی از ثروت و مکنتی برخوردار بوده، در سالهای پیری از این بابت چندان آسایش خاطری نداشته و مثل بسیاری از مردم عادی آن روزگار نگران دخل و خرج و پرداخت مالیات و گاهی گرفتار بلای قحطی و خشکسالی و گرسنگی نیز بوده است.» نگاه و جهانبینی فردوسی در شاهنامه، داستان و قصه از منظر او و مروری بر داستانهای مهم این کتاب از بخشهای دیگر مقدمه محمد دهقانی بر منتخبی است که از داستانهای شاهنامه ارائه داده است. دهقانی درباره فردوسی و شاهنامه مینویسد: «شاهنامه را در حقیقت باید روایتی ادبی از تاریخ شفاهی مردم ایران تا روزگار خود فردوسی به شمار آورد. مسلم است که فردوسی هم، مثل هر راوی خلاق دیگری، سلیقه و عقاید شخصی خود را در گزینش و گزارش رویدادها دخالت داده و شاهنامه را در نهایت چنانکه خود میپسندیده و دوست میداشته سامان داده است. با این حال، در این هم تردیدی نیست که ذائقه ادبی و فرهنگی فردوسی از عیار بالایی برخوردار بوده است. او را باید نماینده بخش مهمی از طبقه باسواد آن روزگار به شمار آورد که ضمن آگاهی کامل از دانشهای رسمی به فرهنگ و باورهای عامه هم اهمیت میداده و میکوشیدهاند که این همه را در قالبی منظم و استوار ثبت کنند و برای آیندگان به یادگار بگذارند.» بخش دوم کتاب شامل منتخبی از داستانهای «شاهنامه» است. دهقانی در گزینش این داستانها، شاهنامه تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق را مبنا قرار داده است. این منتخب طبیعتا خلاصهای از شاهنامه است و شامل تمام ابیات آن نیست. اما بعضی جاها که ابیاتی حذفشده برای حفظ پیوستگی متن توضیحاتی به جای آن ابیات حذف شده آورده شده است.
منبع: شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید