1396/1/26 ۱۰:۴۴
تاریخ معاصر ایران را میتوان هر روز به مناسبت اتفاقات گوناگونش بازخوانی کرد. اما یکی از بخشهای مهم تاریخ معاصر این سرزمین عصر مشروطه است؛ عصری که با فرمان مظفرالدین شاه در 14 مرداد 1285 آغاز شد و زمینهساز تحولات فراوانی در تاریخ معاصر ایران بوده است. عصر مشروطه نهتنها از نظر تاثیرگذاری بر اتفاقات تاریخی زمانهای منحصربهفرد بود؛ بلکه به دلیل ارائه نظرات تازه از جانب گروههای مختلف در حوزه اندیشه سیاسی، دورانی یگانه در تاریخ ایران محسوب میشود.
خزان از راه میرسد
سجاد صداقت: تاریخ معاصر ایران را میتوان هر روز به مناسبت اتفاقات گوناگونش بازخوانی کرد. اما یکی از بخشهای مهم تاریخ معاصر این سرزمین عصر مشروطه است؛ عصری که با فرمان مظفرالدین شاه در 14 مرداد 1285 آغاز شد و زمینهساز تحولات فراوانی در تاریخ معاصر ایران بوده است. عصر مشروطه نهتنها از نظر تاثیرگذاری بر اتفاقات تاریخی زمانهای منحصربهفرد بود؛ بلکه به دلیل ارائه نظرات تازه از جانب گروههای مختلف در حوزه اندیشه سیاسی، دورانی یگانه در تاریخ ایران محسوب میشود. با این همه اما فرازونشیبهای دورههای گوناگون مشروطه به حدی بوده که ایران را دستخوش تحولات فراوانی کرده است. اگر مشروطه با فرمان شاه همیشه بیمار قاجار به قانون تبدیل شد و قول آرزوی دیرینه مردم؛ یعنی تاسیس عدالتخانه از هر زمانی در دسترستر به نظر میرسید، اما فرازو نشیبهای سه سال اول پس از فرمان، ایران را در میانه مهمترین اتفاقات تاریخی و اندیشهای تا آن روز قرار داد. نبرد مشروطهخواهان و مشروعهخواهان در طول این زمان و اتفاقات اولین دوره مجلس، شورای گسترهای از نظریهپردازیهای فقهای بزرگ آن روز و نوع قلمفرسایی جراید در برابر مردم، دربار و شخص شاه تنها این باور را تقویت میکرد که ایران به عصر تازهای وارد شده است. با همه این اوصاف مظفرالدین شاه خیلی زود پس از امضای فرمان از دنیا رفت و مشروطه اسیر دست شاه جدید قاجار یعنی محمدعلی شاه شد که به هیچوجه میانه خوبی با آن نداشت و پس از بالا گرفتن اختلافات نیز دورانی را آغاز کرد که آن را با عنوان «استبداد صغیر» میشناسیم. به توپ بستن مجلس، اعدام، ترور و خشونت دربار و در راس آن شاه، شرایط را به سمتی برد که از سراسر ایران مبارزانی برای فتح پایتخت به سمت تهران حرکت کنند و به استبداد صغیر پایان دهند. پایان حکومت محمدعلی شاه و بر تخت نشستن احمدشاه را شاید بتوان آغاز دوره دوم مشروطه دانست؛ دورهای که مهمترین نماد شکلگیری آن، آغاز به کار مجلس دوم شورای ملی بود. از قضا این آغاز به کار در 24 فروردین 1288 رخ داد؛ روزی که مشروطه پس از سه سال پرتنش، قصد تجربه دنیای تازهای را برای مردم ایران داشت.
آغاز به کار مجلس دوم شورای ملی
۲۴ فروردین ۱۲۸۸ شمسی برابر با دوم ذیالقعده ۱۳۲۷ هجری قمری در پی پایان دوران استبداد صغیر و افتتاح دومین دوره مجلس شورای ملی، دوره دوم مشروطیت آغاز شد. همزمان با سقوط محمدعلی شاه و آغاز سلطنت احمد شاه، پس از یک سال و چهار ماه و ۲۱ روز فترت، دوره دوم مجلس قانونگذاری در ۲۴ فروردین ۱۲۸۸ افتتاح و نخستین جلسه رسمی آن سه روز بعد برگزار شد. انتخابات این دوره به موجب نظامنامه انتخابات مورخ ۱۲ جمادیالثانی ۱۳۲۷ هجری قمری با محدودتر کردن مداخله شاه، به صورت غیرمستقیم و دو مرحلهای برگزار شد و برخلاف دوره اول مجلس که انتخابات آن در انحصار اصناف و طبقات بود، در این دوره انتخابات صنفی ملغی شد.
شاید یکی از مهمترین اتفاقات پیرامون آغاز دور دوم مجلس شورای ملی شور و شوق گسترده مردم بود؛ مردمی که یک بار دیگر بر دربار پیروز شده و توانسته بودند استبداد صغیر را با شکست مواجه کنند. مجلس دوم بلافاصله در محیطی پرهیاهو به دولت سپهدار و سردار اسعد بختیاری رای اعتماد داد، محمدعلی شاه – شاه مخلوع – را با مقری معین به اروپا فرستاد، از مجاهدان داوطلب داخلی و خارجی قدردانی کرد و یپرم خان ارمنی را که به گاریبالدی ایران شهرت یافته بود، به ریاست پلیس تهران منصوب کرد. مجلس دوم طی ماههای بعدی در تلاش برای خارج کردن نیروهای روسی که در زمان جنگ داخلی وارد ایالات شمالی کشور شده بودند و دریافت وامی به مبلغ 250 هزار پوند از بانک شاهی برای بازسازی نظام اداری، به موفقیتهایی دست یافت. دولت هم با موافقت کامل مجلس، 11 افسر سوئدی برای تشکیل ژاندارمری و 16 کارشناس مالی آمریکایی به ریاست مورگان شوستر برای سازماندهی امور مالی استخدام کرد. به نوشته یرواند آبراهامیان «سرانجام دوران اصلاحات آغاز شده بود یا این چنین به نظر میرسید.»
تلاش ناکام برای اصلاحات
تلاشهای مجلس دوم شورای ملی علاوهبر استخدام مستشاران خارجی، با تصویب قانون مالیات عمومی، قانون دیوان محاسبات، قانون جدید انتخابات و قانون معارف نمایی از تقلا برای اصلاحات را در ایران به نمایش گذاشت. اما دوران خوش این مجلس نیز خیلی زود رو به افول گذاشت؛ افولی که ناشی از اتفاقات ناگوار درون مجلس و فشارهای روسیه و انگلستان بود. خیلی زود نمایندگان مجلس به دو دسته تقسیم شدند که هواداران مسلح آنها میخواستند خیابانهای تهران را به میدان نبرد تبدیل کنند. در حالی که 27 تن از نمایندگان فرقه دموکرات را تشکیل دادند، 53 نماینده فرقه اعتدالیون را ایجاد کردند. فرقه دموکرات را میتوان سخنگوی طبقه روشنفکر جدید و فرقه اعتدال را حمایتکننده از اهداف اشرافیت زمیندار و طبق متوسط سنتی دانست. اما شاید مهمترین درگیری با کشته شدن آیتالله سیدعبدالله بهبهانی آغاز شد و هیچگاه پایان نیافت. درگیریهایی که ایران را اسیر دورانی ناآرام کرد و از آن امید برای اصلاحات چیزی نماند. به همین واسطه ایالات نیز دچار جنگهای قومی و طایفهای شده بودند و در نتیجه، دولت مرکزی ضعیفتر میشد. در فاصله سالهای بعد و تا پیش از تعطیلی مجلس دوم، روسها برای حفظ بازارهای خود، اجرای قرارداد 1907 و برکناری گروه شوستر به ایران اولتیماتوم دادند. چنان این اولتیماتوم سخت و دردناک بود که موجبات انحلال مجلس را فراهم آورد. اخراج مورگان شوستر و گروهش و تعطیل شدن مجلس دوم شورای ملی پایان آرزوهای اصلاحات پس از مشروطه و آغاز یک دوره طولانی هرج و مرج در ایران بود. ایران تا حدود 10 سال بعد که با کودتای سوم اسفند 1299 فصل دیگری را آغاز کرد، هیچگاه روی آرامش را به خود ندید. در این زمان وقوع جنگ جهانی اول نیز اوضاع را در ایران پیچیدهتر کرد. داستان تا آنجا پیش رفت که ایران تا سه سال بعد، مجلس دیگری به خود ندید و مجلس سوم نیز که در سال 1293 آغاز به کار کرده بود به جایی نرسید و در نتیجه تا سال 1300 ایران مجلس دیگری نداشت. دوره دوم مشروطه خیلی زود خزان را به خود دیده بود و هیچ راهی جز تحمل شرایط برای مردم نمانده بود.
منبع: روزنامه فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید