1396/1/16 ۰۷:۴۸
ایران پس از روی کار آمدن احمدشاه قاجار، دوره پرتلاطمی را پشتسر گذاشت. شاید بتوان جنگ جهانی اول را مهمترین حادثه این دوران از دیدگاه سیاست خارجی و کودتای 3 اسفند 1299 را تاثیرگذارترین حادثه این دوران نامید. در پس این کودتا بود که ایران با شورشهایی روبهرو شد که در تاریخ خود کمتر تاثیرگذاری حوادث این دوره را شاهد بود. قیام جنگلیها در گیلان، شیخ محمد خیابانی در آذربایجان و... همه و همه قیامهایی بودند
درباره قیام محمدتقیخان پسیان سجاد صداقت : ایران پس از روی کار آمدن احمدشاه قاجار، دوره پرتلاطمی را پشتسر گذاشت. شاید بتوان جنگ جهانی اول را مهمترین حادثه این دوران از دیدگاه سیاست خارجی و کودتای 3 اسفند 1299 را تاثیرگذارترین حادثه این دوران نامید. در پس این کودتا بود که ایران با شورشهایی روبهرو شد که در تاریخ خود کمتر تاثیرگذاری حوادث این دوره را شاهد بود. قیام جنگلیها در گیلان، شیخ محمد خیابانی در آذربایجان و... همه و همه قیامهایی بودند علیه دولت مرکزی و البته به مقاصد گوناگون که از قضا هیچکدام نیز به نتیجه نرسیدند و اسیر اشتباهات فراوانی شدند تا نام سردار سپه بهعنوان پایاندهنده شورشها و مردی که میتواند ایران را یکپارچه کند در همه جا به گوش برسد. با همه این احوال یکی از مهمترین شورشها و قیامهای پس از کودتای سیاه که اواسط فروردین 1300 در خراسان آغاز شد، قیام کلنل محمدتقی پسیان فرمانده ژاندارمری آن خطه ایران بود. فرارسیدن فروردین ماه بهانه خوبی برای بازخوانی دوباره قیام پسیان در خراسان و زمینهها و علل وقوع آن است.
کودتای سیاه در آخرین روزهای سال 1299 حادثهای در ایران رخ داد که تا امروز زوایای آن به خوبی روشن نشده است. همان گونه که اشاره شد این حادثه عواقب فراوانی از جهات گوناگون برای ایران در پی داشت. کودتایی که بعدها به نام کودتای سیاه نیز خوانده شد و توسط سیدضیاالدین طباطبایی و رضاخان اتفاق افتاد. در این میان نقش کلنل محمدتقیخان پسیان در حوادث پس از کودتا بهعنوان یکی از فرماندهان مهم ژاندارمری به راستی عجیب و کمتر بررسی شده است.
مهاجر ترکمانچای محمدتقیخان پسیان از خاندانهای مهاجر آذربایجان شمالی بود که بعد از عهدنامه ترکمانچای به ایران آمدند. او در تبریز به دنیا آمده بود و سالهای ابتدایی زندگی خود را نیز در این شهر گذراند. اما پس از آن برای ادامه تحصیلات به تهران آمد و وارد مدرسه نظامی شد. پسیان 5 سال در مدرسه نظامی تحصیل کرد و در حالی که یکسال به پایان دوره مدرسه او باقی مانده بود، وزارت جنگ، وی و 9 نفر دیگر را برخلاف میلشان، به رتبه نائب دومی رساند. بدین ترتیب وارد خدمت نظام شد و دو سال در تشکیلات وزارت جنگ بود تا اینکه به تدریج به درجه سروانی رسید و سپس رئیس گروهان و معاون گردان قزوین شد و برای نبرد با حبیبالله خان کرد، عازم شد. در طول این سالها پسیان به دلیل شجاعتی که از خود نشان داده بود تا آستانه درجه سرگردی نیز پیش رفت اما به دلیل پایین بودن سن موفق به کسب درجه نشد. شاید نکته مهم درباره کلنل پسیان آن باشد که در زمانهای که تشکیلات ژاندارمری نقش چندانی در جریانات سیاسی ایران بازی نمیکرد او خود را بهعنوان یک صاحب منصب جدید ایران آن هم از طریق ژاندارمری نشان داد. پسیان تا شروع جنگ جهانی اول فرمانده ژاندارمری همدان بود اما با وقوع جنگ نقش قابل توجهی در آن از خود نشان داد. در این زمان عده زیادی از افراد در قالب گروههای مختلف اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی و مذهبی برای دفاع دست به مهاجرت زدند. در مهاجرت به همدان و کرمانشاه - که بعدها به دولت مهاجرت معروف شد – بخش مهمی از افسران عالیرتبه ژاندارمری همچون محمدتقیخان پسیان، سلطان حیدر قلیخان، حبیباللهخان پسیانی، اسماعیلخان بهادر، عزیزاللهخان ضرغامی و... حضور داشتند. هر چند که دولت مهاجرت شکست خورد اما خود پسیان معتقد بود علت شکست ایران در کرمانشاه عدم اتخاذ تدبیر و عدم صمیمیت هیاترئیسه و احزاب مختلف و فقدان اسلحه بود. با شکست این دولت او به همراه ماژور ابوالحسن خان راهی آلمان شد و در آنجا تحصیلات خویش را ادامه داد.
پسیان در خراسان کلنل پسیان در سال 1298 به ایران بازگشت و با آنکه در ابتدا بیکار بود اما در کابینه مشیرالدوله بهعنوان فرمانده ژاندارمری خراسان منصوب شد. برخی مورخان این حکم برای کلنل را به سبب درخشش او در جنگ جهانی اول و تجاربش در آلمان میدانند. در آن زمان کلنل پسیان باید در خراسان با والی قدرتمند این ایالات یعنی قوامالسلطنه روبهرو میشد و این رویارویی داستان مفصل ادامه زندگی کلنل را تشکیل داد. انتصاب کلنل به فرماندهی ژاندارمری خراسان در اصل تلاشی بود جهت اعاده قدرت مرکزی در این ایالات. زیرا پس از جنگ جهانی اول هرج و مرج زیادی در خراسان وجود داشت و موانع زیادی بر سر راه دولت مرکزی قرار گرفته بود. کلنل پسیان در شرایطی به خراسان رسید که دایره اقتدار و نفوذ حکومت مرکزی از اطراف تهران و دروازههای پایتخت فراتر نمیرفت و هرج و مرج آشفتگی بیحد و حساب و فقر خزانه و ضعف روحیه ملت و احساس زبونی در کشور نمایان بود. در این اوضاع نابسامان بود که کودتا 3 اسفند 1299 اتفاق افتاد. کودتایی که سران آن یعنی طباطبایی و رضاخان هدفشان را پایان دادن به تجزیه داخلی، انجام دگرگونیهای اجتماعی و نجات کشور از اشغال بیگانگان و عصر احیای ملی اعلام کردند. اما در کنار این اهداف سیدضیا پس از دریافت فرمان نخستوزیری با انتشار این جملات که «... چند صد نفر اعیان و اشراف که زمام مهام مملکت را به ارث، در دست گرفته بودند... » نشان از مبارزه با خوانین و والیان ثروتمند ایالات را داد. یکی از کسانی که بلافاصله به این حکم دستگیر شد، قوامالسلطنه والی خراسان بود. قوامالسلطنه روز 13 فروردین 1300 در مشهد دستگیر شد و به دستور کلنل عده زیادی از دوستان وی نیز بازداشت شدند. پسیان دل در گرو عمل سیدضیا گذاشته بود و تلاش میکرد تا از او حمایت کند. او در 14 فروردین به سمت والی نظامی خراسان منصوب شد و بلافاصله اعلامیهای را منتشر کرد که در آن خود را فردی بیطرف، وطنپرست و آزادیخواه معرفی میکرد. رابطه کلنل با دولت مرکزی تا زمانی که سیدضیا بر مسند قدرت قرار داشت، موافق و سازگار بود اما سقوط سیدضیا و تبعید وی بحران را در ژاندارمری گسترش داد.
آغاز قیام پس از تبعید سیدضیا کلنل در فرماندهی قوای نظامی خراسان ابقا اما از مداخله در امور حکومت منع شد. هرچند این موضوعی نگرانکننده بود اما انتصاب دوباره قوامالسلطنه به سمت والی خراسان اوضاع را پیچیده کرد. همین اتفاقات و آنچه پس از آن به وقوع پیوست باعث شد کلنل از دولت مرکزی سرپیچی و قیام خود را به صورت رسمی آغاز کند. کلنل پسیان منافع عمومی و ملی را بر منافع خود ترجیح میداد و حتی در هنگام مرگ ثروت و سرمایه قابل ذکری نداشت با وجود اینکه بر تمام امور ایالت خراسان مسلط بود. جنبش او باعث شد احیای آرمانهای مشروطه در دل بسیاری از افراد ایجاد شود. کلنل پسیان آرمانهای بلندی را در سر میپرورد که بیشک برای بسیاری از آزادیخواهان ایران اتفاقاتی مثبت و دورنمایی از امید را به همراه میآورد. اما کلنل پسیان در اوضاع آشفته آن روز ایران توانست به هدف خود دست یابد و درنهایت کشته شد. در 13 مهر 1300 جسد کلنل پسیان در میان استقبال بیسابقه مردم مشهد در آرامگاه نادری به خاک سپرده شد هر چند که کینه قوامالسلطنه تمامی نداشت و چندی بعد دستور نبش قبر او داده شد و او را در مکان دیگری به خاک سپردند.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید