آیا شرق­‌شناسی زاده استعمار است؟

1396/1/14 ۱۲:۴۸

آیا شرق­‌شناسی زاده استعمار است؟

سهیلا فرجی، پژوهشگر تاریخ در مروری که به کتاب «تاریخ تحولات ایران­شناسی در دوران اسلامی» داشته بر این باور است که مولف اطلاعات خام مورد نیاز مطالعات ایران­‌شناسی را جمع‌‌آوری کرده، اما سیر تحول این رشته علمی را تبیین و تحلیل نکرده است و با زیرکی بالایی به جزییات مربوط به موضوعات مرتبط ایران­شناسی پرداخته، اما چشم بر کلیات آن بسته است.


 

 

 
سهیلا فرجی، پژوهشگر تاریخ در مروری که به کتاب «تاریخ تحولات ایران­شناسی در دوران اسلامی» داشته بر این باور است که مولف اطلاعات خام مورد نیاز مطالعات ایران­‌شناسی را جمع‌‌آوری کرده، اما سیر تحول این رشته علمی را تبیین و تحلیل نکرده است و با زیرکی بالایی به جزییات مربوط به
 
 سهیلا فرجی، پژوهشگر تاریخ: کتاب «تاریخ تحولات ایرانشناسی در دوران اسلامی» نوشته مریم میراحمدی است که به تازگی از سوی انتشارات طهوری در 10 فصل و 927 صفحه، در ادامه کتاب پیشین خود به نام «تاریخ تحولات ایران­شناسی در دوران باستان» به چاپ رسیده است.

سر فصل­‌های کتاب به ترتیب شامل «دانش ایران­شناسی و قلمرو تحقیقات آن»؛ «شناخت متون و اهمیت آن در تحقیقات»؛ «حیات معنوی ایران و تاثیرات فرهنگی»؛ «زبان­‌های ایرانی نو در دوران اسلامی»؛ «ساکنان و اقوام ایران»؛ «اهمیت اسناد و مدارک تاریخی»؛ «اهمیت سفرنامه­‌ها»؛ «اهمیت ادبیات تاریخی»؛ «نظام حکومت ایران و بالاخره جهان­بینی و اندیشه‌‌های دینی ایرانیان در دوران اسلامی» است.

تاکید مولف بر شکل اصلی واژه­‌ها به همان شیوه مندرج در متون دوران اسلامی بوده و از به ­کار بردن واژه‌های جدید جغرافیایی پرهیز کرده است. همچنین درباره تاریخ تولد یا فوت علما و بزرگان جهان اسلام و ایران اسلامی و تاریخ حکومت­‌ها، از کتاب­‌های مرجعی مانند دایره‌­المعارف بزرگ اسلامی، لغت­نامه دهخدا، دایره‌المعارف فارسی مصاحب و نیز فرهنگ فارسی معین استفاده کرده است. این کتاب علاوه بر پیشگفتار 3 صفحه‌­ای؛ فصل­‌های دهگانه؛ کتاب­شناسی 49 صفحه­‌ای، فهرست نام کسان و جای­‌ها نیز در برمی­‌گیرد که به پژوهشگران به‌ویژه ایران­شناسان کمک بسزایی می­‌کند.

کتاب مورد بررسی، اطلاعات تاریخی، زبان­شناسی و منبع‌شناسی مفیدی را در اختیار خواننده قرار می­‌دهد. نویسنده به این سه موضوع توجه ویژه داشته و در مجموع رویکرد تاریخی به ایران‌شناسی دارد. اما نام کتاب از آنِ تاریخ تحولات ایران­‌شناسی است که تنها فصل اول کتاب را شامل می­‌شود. آن­‌هم به مکاتب ایران‌شناسی و تحقیق­‌های مربوط در اروپا، آسیای مرکزی و چند کشور دیگر خلاصه می­‌شود.

مولف بر این اعتقاد است که پژوهش حاضر حاوی نکاتی درباره اساس و اصول دانش­ ایرانشناسی است و موسسات علمی در دانشگاه‌­های جهان نیز بر همین مبنا و با تکیه بر این آگاهی­‌ها، به مطالعات فرهنگی و علمی خود تداوم بخشیده‌­اند. این موضوع از دو جنبه قابل نقد است. نخست این­که کتاب اشاره­‌ای به مبانی ایران‌شناسی ندارد و دوم، سیر تحولات ایرانشناسی در این کتاب بیان­ نشده‌ ­است. مولف اطلاعات خام مورد نیاز مطالعات ایران­‌شناسی را جمع‌­آوری کرده، اما سیر تحول این رشته علمی را تبیین و تحلیل نکرده است. وی با زیرکی بالایی به جزییات مربوط به موضوعات مرتبط ایران­شناسی پرداخته، اما چشم بر کلیات آن بسته است.

در علم ایران­شناسی، هنوز مبانی به ­وضوح تعریف نشده و انتظار می­‌رود جامعه علمی بتواند تعاریف و مفاهیم اصلی آن را مشخص کند. ایران­‌شناسی مانند رشته مادر خود یعنی شرق‌شناسی تحولاتی را از سر گذرانده است. شرق­‌شناسی به مثابه یک جریان فکری، زاده استعمار است و به موازات تحولات در مناسبت­‌های بین‌المللی به‌خصوص در دو قرن اخیر تغییر کرده است. مسلم است که جریان شرق­‌شناسی به پیش‌‌داوری‌‌هایی آلوده بوده و بستر مناسبی برای پدیدآوردندگان خود فراهم کرده و ایران­شناسی نیز از آن مستثنی نبوده است.

مطالعات شرق­‌شناسی ابتدا توسط غربی‌­ها و به مثابه مطالعه دیگری برای شناخت خود انجام شد، اما به‌تدریج پژوهشگران شرقی نیز به این جرگه پیوستند و دگرگونی‌­های معنایی در این علم ایجاد شد. انور عبدالملک جامعه‌شناس مصری؛ ا. ل. طباوی مورخ سوری؛ ادوارد سعید مسیحی فلسطینی­‌تبار و برایان ترنر، جامعه‌‌شناس و پژوهشگر مارکسیستی در این دسته قرار دارند. در این میان ادوارد سعید با انتشار کتاب «شرق­‌شناسی» تاثیر بسزایی داشت و معتقد بود که این دانش، مغرضانه و در خدمت مقاصد سیاسی بوده و در نهایت این علم تصویر نادرستی از شرق را منتشر می­‌کند.

مولفان و پژوهشگران ایرانی نیز تحت تاثیر افکار سعید به بومی‌سازی این علم پرداختند. جلال آل‌­احمد، فخرالدین شادمان، حمید عنایت، داریوش آشوری، احسان نراقی، عبدالهادی حائری، فرهنگ رجایی و محمدجواد طباطبایی به این مساله توجه جدی داشتند و نظریاتی در این رابطه ارائه دادند. مباحثی از قبیل شرق­‌شناسی وارونه نیز در پی بیداری این دسته از پژوهشگران شرقی به‌وجود آمد. به­‌عنوان حسن‌ختام باید اقرار کرد با این­که میراحمدی به بررسی تحولات ایران­‌شناسی نپرداخته، اما این کتاب حاوی اطلاعات ارزنده‌­ای از تاریخ و زبان‌شناسی است و خواندن آن به تمامی دانشجویان و پژوهشگران ایران­‌شناسی و تاریخ توصیه می­‌شود.


منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: