1395/12/17 ۰۷:۴۰
16 اسفند 1329 یادآور اتفاقی مهم در تاریخ معاصر ایران است. اتفاقی که بسیاری از مورخان آن را کاتالیزور و شتابدهنده نهضت ملی شدن نفت ایران دانستهاند. زمانی که در این روز گلوله خلیل طهماسبی از اعضای فداییان اسلام سپهبد حاجعلی رزمآرا، نخستوزیر وقت را کشت، ایران به دنیای تازهای وارد شده بود که حوادث سالهای بعد از آن چندان مشخص نبود. اتفاقی که ایران را به روزهایی وارد میکرد که بحرانی عجیب در تاریخ معاصر را رقم میزد. روزهایی که انتهای آن با کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت دکتر مصدق به پایان رسید اما مرگ رزمآرا بود که شکلدهنده این اتفاق شد.
درباره کشته شدن حاجعلی رزم آرا سجاد صداقت : 16 اسفند 1329 یادآور اتفاقی مهم در تاریخ معاصر ایران است. اتفاقی که بسیاری از مورخان آن را کاتالیزور و شتابدهنده نهضت ملی شدن نفت ایران دانستهاند. زمانی که در این روز گلوله خلیل طهماسبی از اعضای فداییان اسلام سپهبد حاجعلی رزمآرا، نخستوزیر وقت را کشت، ایران به دنیای تازهای وارد شده بود که حوادث سالهای بعد از آن چندان مشخص نبود. اتفاقی که ایران را به روزهایی وارد میکرد که بحرانی عجیب در تاریخ معاصر را رقم میزد. روزهایی که انتهای آن با کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت دکتر مصدق به پایان رسید اما مرگ رزمآرا بود که شکلدهنده این اتفاق شد.
از لوله هنگ تا لوله تفنگ «من سربازم و میخواهم به مملکت خود خدمت کنم... ملت ایران عرضه ساختن لوله هنگ را هم ندارند، آن وقت چطور میخواهند دستگاه عظیم نفت را اداره کنند.» این جملات در میانه رفت و آمدهای لایحه نفت بین دولت و مجلس شورای ملی از زبان حاجعلی رزمآرا خارج شد. زمانی که محمدرضا شاه در پنج تیر 1329 فرمان نخستوزیری را برای رزمآرا صادر کرد، عملا میشد اعلام جنگ او به مجلس شانزدهم شورای ملی را به خوبی فهمید. همه این حوادث پس از ترور روز 19 بهمن 1328 آغاز شد. روزی که سیدحسین امامی دیگر عضو فداییان اسلام عبدالحسین هژیر، نخستوزیر وقت را ترور کرد و به این ترتیب زمینههای ابطال انتخابات دوره شانزدهم پیش آمد. در پی این حوادث هفت نفر از نمایندگان جبهه ملی به مجلس شورای ملی دوره شانزدهم راه پیدا کردند و یکی از بزرگترین دستاوردهای آنان الغای قرارداد گس- گلشاییان بود. قراردادی که نفت ایران را بیش از پیش به انگلستان وابسته میکرد و مجلس شورای ملی موفق شده بود نشان دهد که دوباره قصد دارد نقشی مهم در کشور بازی کند. این اوصاف در شرایطی رخ داد که دربار تازه به فکر قدرت گرفتن افتاده بود و برای این منظور بهترین انتخاب از سوی دربار پس از کشته شدن هژیر، سپهبد حاجعلی رزم آرا بود. درباره رزمآرا به نکات مختلفی اشاره شده است. او در سال 1322 بهعنوان ریاست ستاد ارتش منصوب شد. در طول پنج سال بعد رزمآرا نقشهای کلیدی در ساختار نظامی ایران ایفا کرد هر چند که یکی از خصوصیات ویژه او رقابت با دیگر برجستگان نظامی کشور بود. این رقابت تا آنجا ادامه یافت که برخی مورخان به این نکته اشاره میکنند که اعطای درجه سپهبدی از سوی شاه به او در سال 1327 به دلیل آسودگی خیال او بوده است. رزمآرا را مردی متکبر خواندهاند که برای پیشبرد اهداف خود بیباک و بیگذشت بود. او در راه پیشبرد اهداف خویش با بخشی از دربار نیز ارتباط مطمئنی گرفت تا اینکه بالاخره در تابستان 1329 بهعنوان نخستوزیر ایران انتخاب شد.
جنگ در مجلس اما رزمآرا در دوران نخستوزیری نیز به سان یک ارتشی متکبر و بدون ملاحظه با مجلس رفتار میکرد. شاید یکی از ویژگیهای اصلی او این بود که در تمامی سطوح نظامی در ایران خدمت کرده بود و حتی در تاسیس دانشگاه جنگ در ایران نقش کلیدی داشت. میتوان گفت رزمآرا همه مسائل را از دیدگاه نظامی میدید و به همین دلیل بود که روابط چندان مساعدی با مجلسین نداشت. کابینه او چندبار استیضاح شد ولی همواره از رأی اعتماد اکثریت قریب به اتفاق مجلس شورای ملی برخوردار شد، به عکس در مجلس سنا اکثریت ضعیفی از او حمایت میکرد. اما هر اندازه در برخورد با مجلس سخت و بدون انعطاف بود در ماجرای قرارداد گس - گلشاییان او بود که مجبور شد لایحه را از مجلس پس بگیرد. حاجعلی رزمآرا اما سر آشتی با مجلس نداشت و تلاش میکرد که رابطه خود را با درباریان نیز براساس اوضاع و احوال زمانه تنظیم کند. به همین دلایل ساده بود که او و نوع حکومت کردنش در مقام نخستوزیر را مانع اصلی در برابر ملی شدن صنعت نفت ایران خواندهاند. رزمآرا در یکی از کشاکشهای مجلس با دولت بر سر لایحه نفت جملهای که پیشتر وصف آن آمد را بیان کرد. هر چند که او از مثال لوله هنگ ناتوانی ایرانیان را توصیف میکرد اما پاسخ این جملات او از لوله تفنگ خلیل طهماسبی خارج شد. طهماسبی گلوله خود را در مقابل مسجد شاه (مسجد امام خمینی) و در شرایطی که رزمآرا قصد شرکت در مجلس ختم آیتالله فیض را داشت، به سوی نخستوزیر وقت ایران شلیک کرد و همین شلیک برای مرگ او کافی بود. بسیاری از مورخان شلیک طهماسبی و مرگ رزم آرا را سیلی دانستهاند که همه را در ایران به قبول نهضت ملی شدن صنعت نفت هدایت میکرد. همین اتفاق نیز افتاد و در حالی که هنوز رد خون رزم آرا خشک نشده بود در 29 اسفند 1329 قانون ملی شدن صنعت نفت از تصویب مجلس گذشت. با مرگ رزم آرا عملا دربار و شاه پهلوی یکی از حامیان قدرتمند خود را از دست داده و بازی مهمی را پیر جبهه ملی یعنی دکتر محمد مصدق آغاز میکرد. هر چند که آخر این بازی دوباره به کودتای نظامی و کنار رفتن مصدق انجامید، اما آن گلولهای که به سینه رزم آرا خورد، همچون علقههای شخصی او ایران را دوباره به فاز خضونت و نظامیگری در مواقع بحران باز میگرداند.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید