1395/11/26 ۰۷:۳۷
سرعت فزاینده جابهجایی اطلاعات و اخبار در روزگار کنونی به اندازهای است که مراجعه به مرکزها و دفترهای پستی و فرستادن نامه، بهرهگیری از تمبر و اشتیاق دریافت پاکتی در منزل، بیشتر به یک نوستالوژی تبدیل شده است. با گسترش شبکههای اجتماعی نه تنها نسل جدید با پست و دغدغههای آن آشنا نیستند، که، بزرگترها نیز احتمالا ویژگیهای آن را از یاد بردهاند. انسانها در گذر تاریخ همواره پیامی برای فرستادن یا گرفتن داشتند بنابراین از روزگاران دور میکوشیدند شیوههایی به منظور جابهجایی پیامها ابداع کنند.
بشارت نو
پرستو رحیمی: سرعت فزاینده جابهجایی اطلاعات و اخبار در روزگار کنونی به اندازهای است که مراجعه به مرکزها و دفترهای پستی و فرستادن نامه، بهرهگیری از تمبر و اشتیاق دریافت پاکتی در منزل، بیشتر به یک نوستالوژی تبدیل شده است. با گسترش شبکههای اجتماعی نه تنها نسل جدید با پست و دغدغههای آن آشنا نیستند، که، بزرگترها نیز احتمالا ویژگیهای آن را از یاد بردهاند. انسانها در گذر تاریخ همواره پیامی برای فرستادن یا گرفتن داشتند بنابراین از روزگاران دور میکوشیدند شیوههایی به منظور جابهجایی پیامها ابداع کنند. ساخت قلعههای مرتفع و افروختن آتش بر فراز آنها، در دوران باستان معناهایی بسیار به همراه میتوانست داشته باشد.
ایرانیان و تشکیلات دیرینه پست یک تشکیلات منظم اداری برای جابهجایی پیام در ایران دوران داریوش هخامنشی با توجه به گستردگی قلمرو حکومتی شکل گرفت. ساخت راه شاهی و بنیانگذاری چاپارخانههای فراوان، یکی از اقدامات مهم داریوش بود که گستردهترین شبکه ارتباطی در آن روزگار به شمار میآمد. نظام اداری با ورود اسلام به ایران و حکمرانی مسلمانان دگرگونیهایی از سرگذراند؛ بدینترتیب یک نظام پیامرسانی با نام «دیوان برید» اطلاعات محرمانه دربار را به سرزمینهای خلافت اسلامی انتقال میداد. چاپارخانهها با استقرار سلسله صفویه به گونهای منظم و پیوسته فعالیت میکردند. آنچه در دورههای پیش از قاجار در نظام اداری اطلاعرسانی اهمیت دارد، انحصاری بودن آن در دست حکومت است؛ بدینمعنا که فرستادن و دریافت پیام و نامه، به دربار و نهادهای وابسته به آن اختصاص داشت. مردم بدینترتیب نمیتوانستند از نظام و تشکیلات پیامرسانی بهره بگیرند و هیچ ساختاری برای رفع نیاز مردم در این زمینه در نظر گرفته نشده بود. اگر پیامی در میان مردم جابهجا میشد، تنها بر مبنای تدبیرها و روشهایی بود که خود اندیشیده بودند و البته ساختاری منظم نداشت. این وضعیت در دوره قاجار با ورود فرهنگ و تمدن غرب، آشنایی با اروپا و گستردهشدن نیازهای مردم دگرگون شد. جانی که میتوانست بر سر پست نوین برود! اندیشه بنیانگذاری پست در زمان فتحعلی شاه مطرح شد که گویا ادامه نیافت. به روایت حسین محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران» ناآشنایی ایرانیان با پست نوین در این زمان به اندازهای بود که آن شاه قاجار نمیپنداشت چنان تشکیلاتی اساسا وجود داشته باشد «حاج میرزا ابوالحسنخان شیرازی پس از بازگشت از اروپا، چون ترتیب پست را دیده بود، بر سبیل تعریف، برای فتحعلی شاه شرح داد و شاه گمان کرد که او را مسخره میکند، خواست حاجی را بکشد و سرگور اوزلی به فریاد او رسید و گفتههای وی را تایید نمود». حکومت قاجار در دوران امیرکبیر در راستای دیگر اقدامات اصلاحی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و نظامی، به پست و همگانیکردن آن نیز توجه کرد. امیرکبیر به موجب اطلاعیهای در روزنامه «وقایع اتفاقیه» دستور داد چاپارهای دولتی در اختیار مردم نیز باشند. او شبکههای منظم چاپارخانه را راه انداخت و در فرمانی به سال ١٢٦٧ قمری برابر با ١٢٢٩ خورشیدی مقرر کرد چاپارها هر ماه دومرتبه، یکی در آغاز و دیگری در پانزدهم ماه به ٨ منطقه اصلی کشور یعنی آذربایجان، فارس، گیلان، مازندران، کرمان، خراسان، استرآباد و کرمانشاهان سفر کرده و بازگردند. اعلانی در این زمینه در شماره دوم روزنامه «وقایع اتفاقیه» درج شده است «برای انضباط و انتظام امور چاپارخانهها قرار شده بود که در دارالخلافه طهران و شهرهای معظم ایران چاپارخانههای مختصی ساخته شود که به قاعده مستمر روز خروج چاپار هر یک از تجار و سایر مردم که خواسته باشند با چاپار کاغذ روانه نمایند به آن چاپارخانه آورده به مباشران بسپارند و در روز ورود چاپار هم آمده هرکس کاغذ داشته باشد از آنجا بگیرد و رسانیدن کاغذ به مردم به تعویق نیفتد». شیوه کار و شغل این چاپارها دشوار بود. آنها زمستان و تابستان باید مسیرهایی دراز و گاه توانفرسا را شتابان میگذراندند و به تندی پیامها را رسانده و بازمیگشتند. آنان در صورت تاخیر، دلیلی قانعکننده باید میداشتند وگرنه مواخذه میشدند. مری شیل همسر وزیر مختار انگلیس در ایران زمان ناصرالدین شاه، در سفرنامه خود به وضعیت این چاپارها اشاره کرده و مینویسد «سفرهای اعجابانگیز چاپارهای پستی در مسیر تهران و ارزروم واقعا باعث تعجب و گاهی دلسوزی است، چون این افراد در زمستانها و در حالیکه خود را در پوستین و کلاهپوستی پیچیدهاند باید مسیر ١٢٠٠ کیلومتری بین تهران و ارزروم را در عرض ده روز طی کنند و کموبیش پس از دو روز توقف و در حالی که چشمهایشان از شدت خستگی و بیخوابی و سوزش سرما نزدیک به کوری است دوباره از همین مسیر به تهران بازگردند. تازه اگر مدت سفر آنان از ده روز بیشتر شود و نتوانند عذر موجهی برای تاخیر خود بیاورند مورد بازخواست هم قرار میگیرند». آنها با وجود همه این مشکلات، اسبهایی جوان و تازهنفس نیز نداشتند که کارشان را دشوارتر میکرد؛ همچنین حقالزحمه و عایدی اندکشان که با سختیهای آن شغل برابری نمیکرد «این چاپارها با اینکه اسبهای مفلوکی دارند مجبورند شب و روز راه بروند و به خاطر رسیدن به موقع، معمولا در همان حال سواری بر پشت اسب بخوابند». مری شیل از چاپاری نام میبرد که در کارش بسیار خبره و تیز بوده، در این شغل بسیار مشهور شده است «بعضی از این پستها به طوری باورنکردنی طی طریق مینمایند و یکی از آنها که معروف به «ملکمحمدبیک» است بارها توانسته این مسافت ١٢٠٠ کیلومتری را در عرض هفت روز بپیماید. با تمام این اوصاف دستمزد این چاپارهای سریعالسیر بسیار قلیل است و از سالی ٤٠ لیره تجاوز نمیکند». نوبویوشی فوروکاوا، فرستاده ژاپنی که در دوره ناصرالدین شاه قاجار به ایران آمده است، هنگام روایت وضعیت پست ایران و تعرفههای پست داخلی و خارجی در کتاب «سفرنامه فوروکاوا» توصیفی جذاب از یک چاپارخانه دارد که میتواند فرسودگی بافت ارتباطی ایرانیان و لزوم اصلاح آن را نشان دهد «چاپارخانههایی که در این مسافت [منظور مسیر تهران- شیراز] ساختهشده حدود ٢٨ واحد است که در اینجا اسب عوض میکنند. این چاپارخانه بنایی است به ارتفاع دو گز و سه چارک و چهارگوش که گرداگرد آن حصار است و در چهارگوشه این حصار برجمانندی شبهذوزنقه یا گرد برآوردهاند. ترکیب این ساختمان شبیه کاروانسراست. در داخل چاپارخانه و کنار حصار اصطبل ساختهاند که گنجایش نگاهداری حدود ده راس اسب دارد و در میان حیاط آن سکویی چهارگوش برآوردهاند. بر آن سکو مسافران هم میتوانند خیمه و چادر بزنند و اینجا بیاسایند. ترکیب بنای چاپارخانه همهجا کموبیش چنین است». وی سپس با اشاره به قدیمیبودن بنای چاپارخانه که از گل و خشت بوده و هر آن ممکن است فروریزد، از تعداد اندک اسبهای موجود و ناخوشی آنها سخن میراند «در هر چاپارخانه فقط پنج شش اسب نگاه میدارند که از اینها هم بسا چندتایی ناخوش و یا ناراهوارند». بشیرالدوله، نخستین رییس چاپارخانههای قاجار پست نوین به آن شکل که امروز دیده میشود تا زمان امیرکبیر و حتی تا هنگام ورود بلژیکیها به ایران بنیان نهاده نشد اما فعالیت چاپارها و چاپارخانهها که از دورههای گذشته مهمترین سیستم ارتباطی بود، به گونهای منظم و گستردهتر ادامه یافت. امیرکبیر در واقع پست و نظام پیامرسانی به وسیله چاپارها را از حالت انحصاری برون آورد و آن را همگانی کرد. نخستین رییس چاپارخانهها شخصی به نام «شفیعخان چپرچیباشی» بود که متناسب با سمتاش به «بشیرالدوله» ملقب شد. پس از مرگ وی در همان سال نخست، چندین نفر مسئولیت این کار را برعهده گرفتند تا این که در سال ١٢٨٨ قمری برابر با ١٢٥٠ خورشیدی امینالملک مامور انتظام امور چاپارخانهها شد. وی با اعلانی در روزنامه «ایران» لباس و نشانی ویژه برای همه چاپارهای دولتی وضع کرد؛ اندکی بعد نیز بهرهگیری از تمبر و میزان تعرفه خدمات چاپارها به آگاهی مردم رسید. پیش از آن از تمبر برای نامهها استفاده نمیشد و چاپارها تنها مهری بر نامه میزدند. مسوولان و دفترهای پستی، پیش از آن از مهرهایی با مرکبهای رنگی به طرحهای گوناگون و با ارزش متفاوت پولی، نامهها را مهروموم میکردند. امینالملک با این کار به فعالیت چاپارها که پیشتر در گرفتن مبلغها و هزینهها به میل خود رفتار میکردند، نظم بخشید؛ همچنان که در اعلان روزنامه «ایران» آمده است «منبعد فوائد مترتبه این امر موجب تسهیل و انتظام کلی در وصول نوشتجات و مراسلات شده، راه بعضی معایب که در این ماده شایع بود مسدود گردد ... [مردم] از طمع و توقعات چاپاران آسوده و به صحت وصول مراسلات خود مطمئن باشند». امینالملک بر این کار بود تا این که ناصرالدین شاه در مسافرت به اروپا به سال ١٢٩٠ قمری برابر با ١٢٥١ خورشیدی، شخصی اتریشی به نام گوستاوریه در اکسبرگ را به عنوان مدیر پست به کارگرفت. گوستاوریه سال ١٢٩٢ قمری برابر با ١٢٥٣ خورشیدی به ایران آمد. او پس از چندی فعالیتهایش را با برگزاری کلاس آموزشی به منظور تربیت کارمندان آغاز کرد، زیرا ایرانیان به اصول پست اروپایی آشنا نبودند و برپایی چنین کلاسی که تنها ١٢ نفر در آن پذیرش شدند، ضرورت داشت. آنها میآموختند واژگان لاتین روی پاکت و مرسولههای پستی را بخوانند، نیز شیوه کار در گیشههای پستی را فرامیگرفتند. این مامور اتریشی پس از آن کارهایی دیگر مانند لباس متحدالشکل برای نامهرسانان، تهیه تمبر و تاسیس سرویس آزمایشی پست میان تهران و شمیران را در دستور کار گذاشت. پست نوین ایران و نظم اتریشی پست ایران به روایت محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسات جدید تمدنی» در زمان فعالیت گوستاوریه به گونهای منظم فعالیت میکرد «ترتیب نامهرسانها و غلامهای پست برای توزیع مراسلات شهری، حمل مراسلات شهرستانها و اقدامات مربوط به آن یعنی گردآوری، بستهبندی، توزیع نامههای بینراه، مسافرتهایی به رشت و تبریز برای اطلاع به موانع موجوده و از همه مهمتر تهیه نظامنامههای پستی و ایجاد تمبر و شعباتی برای فروش آن در برخی از نقاط کشور، تهیه و نصب صندوق پست در تهران که در نتیجه استفاده از پست رواج یافته» نشاندهنده گستردگی فعالیتهای وی به شمار میآمد. تنظیم نظامنامه پستی مهمترین کاری بود که گوستاوریه انجام داد. اجرت پست به موجب این نظامنامه بر اساس وزن نامه تعیین میشد. پست همچنین تعهد میکرد اگر کاغذی به مقصد نرسد خسارت آن را به فرستنده بپردازد. مردم با این حال، زمانی که اشیای گرانبهای خود را برای فرستادن به پست میسپردند، نگران بودند. روایتی در اینباره از زبان گوستاوریه جالب مینمایاند «یک مطلب مهمی که تاکنون خیال مرا آسوده نکرده انتظاری است که مردم از سالم رسیدن مرسولات خود به مقاصد و تضمین آنها دارند در صورتی که ما به موجب مقررات و نظامات اطمینان لازم را به فرستندگان اشیای قیمتی گوشزد کردهایم و تضمینی که دولت به مردم داده محققا موثر شده ولی بین بومیها و اهل مملکت بعضی اشخاص هستند که قضیه به نظرشان خیلی عجیب آمده و رسمیت پستی که محمولات آنها را سالم به مقصد برساند در نظرشان چیز تازهای است». نگرانی توده مردم در برابر پست نوین چندان غیر عادی نیز نبود زیرا کاری که در سالهای پیش معتمدان هر محله و شهر انجام میدادند اکنون به یک اداره ناآشنا واگذار شده بود. وی از اینرو حق را به ایرانیان میدهد و مینویسد «تا اندازهای هم حق دارند، زیرا تاکنون به وسایط و وسایلی که اینطور امتحان داده باشد مربوط نبودهاند». شیپور پستچی شیوه کار ماموران پستی و چاپارها در زمان این اتریشی بدینترتیب بود «نامهها را در خورجینی میگذاردند و به ترک اسب میبستند و چون به آبادی و یا شهری میرسیدند با شیپوری که صدای یکنواخت داشت ورود خود را اعلام میداشتند و نامهها را به صاحبش میدادند و یا از صاحبانش میگرفتند و اگر نامهای بیتمبر بود، شخصا در مقابل دریافت وجه، تمبر به آن میزدند و با دست باطل میکردند بدیهی است اگر در محل، شعبه پست دایر بود این کار از وظایف شعبه بود و در این صورت چاپار فقط نامهها را تحویل میگرفت». دولت ایران با انتظامی گسترده که در امور پستی و فرستادن محمولهها پدید آمد، در سال ١٢٩٤ قمری برابر با ١٢٥٥ خورشیدی به دفتر اتحادیه پست بینالمللی در سویس آگاهی داد که میخواهد در شمار دولتهای عضو اتحادیه درآید. روسها اما در این کار اشکال بسیار تراشیدند زیرا برآن بودند که امور پست ایران را از دست اتریشیها برون آورده، خود به دست گیرند. خواست دولت اما به زودی عملی شد. ایران در تاریخ ١١ رمضان ١٢٩٦ برابر با ٧ شهریور ١٢٥٨ خورشیدی به اتحادیه عمومی پست دنیا پیوست. نام اداره پست نیز به سال ١٢٩٧ قمری برابر با ١٢٥٩ خورشیدی به دستور ناصرالدین شاه به «وزارت پست» تغییر یافت. روسیه نیز سرانجام توانست الکساندر اشتال، یکی از آلمانیهای تبعه خود را به ریاست پست ایران برساند. وی اما یک سال بیشتر در این سمت برجای نماند. ناصرالدین شاه بار دیگر امور پست را به میرزا علیخان امینالدوله واگذارد. امینالدوله به روایت منابع تاریخی برای ادارههای تابعه خود ساعت کار معین و برای کارمندان آن گونهای حقوق بازنشستگی برقرار کرد. نظمی ویژه از نظر دریافت و تحویل نامهها و امانتهای پستی به گواهی ناظمالاسلام کرمانی و ادوارد براون در کار بود به گونهای که پست کرمان تا ٨ روز به مقصد میرسید و به تهران بازمیگشت. دولت همچنین سالانه مبلغی برای تعمیر و تدارک لوازم چاپارخانههای راههای حکومتی و مقداری جنس بابت علیق اسبهای چاپارخانه میپرداخت. برای مثال در ١٣٠٨ به هر چاپارخانه ٢٠ تومان نقد و ده خروار غله و ده خروار کاه پرداخت میشد. میرزا علیخان امینالدوله در زمان صدارت عظمای خود سه تن بلژیکی به نامهای نوز، پریم و انگلس را برای اداره گمرکخانههای ایران به کارگرفت. نوز پس از مدتی وزیر پست و گمرک شد. بلژیکیها نظم و ترتیبی مناسب در اداره پست پدید آوردند. این انتظام تا مدتها بعد نیز برقرار بود. اداره پست در زمان محمدعلی شاه قاجار از گمرک جدا شد. وزارت پست در واقع یکی از شش وزارتخانهای بود که نخستین بار برای اداره امور در کشور پدید آمد. نام این وزارتخانه با اختراع تلگراف به وزارت پست و تلگراف و با ورود تلفن به ایران به وزارت پست و تلگراف و تلفن تغییر یافت. تعرفههای گوناگون پستی پس از آن که امیرکبیر پست و خدمات آن را همگانی کرد، تعرفهای برای آن در نظر گرفت. هزینه جابهجایی نامه در آغازِ همگانیشدن چاپار ٥ شاهی بود و پاکتی که دو تا پنج نامه را دربرداشت یک هزار دینار اجرت جابهجایی داشت. مبنای این هزینه اما در دوران امینالدوله بر وزن نامه گذارده شد، بدینترتیب که هر مثقال چهار شاهی هزینه داشت. گوستاوریه در سال ١٢٩٢ قمری برابر با ١٢٥٣ خورشیدی اجرت پست را برای سه مثقال و نیم، ٥ شاهی اعلام کرد. این میزان البته تغییر مییافت و در دورههای بعد برای هر سه مثقال، ٥ شاهی در نظر گرفته شد و از ده مثقال به بالا، ده مثقال ده مثقال اضافه حساب میکردند؛ این محاسبه در سال ١٣٠٣ قمری برابر با ١٢٦٥ خورشیدی از شش مثقال به بالا صورت میگرفت. فوروکاوا، سیاح ژاپنی نیز تعرفهها را در همین حدود آورده است. او به هزینه سفارشیکردن نامه هم اشاره کرده و آن را ١٠ شاهی برآورد کرده است. به روایت این جهانگرد ژاپنی، نرخ بسته، کتاب و روزنامه نیز متغیر بود و برای هر ١٠ مثقال ٢ شاهی میپرداختند. یک شاهی نیز برای پستهای خارجی به این مبلغ افزوده میشد. دریافت این هزینهها با گسترش پست و دوری مسافت و بعدها در پی بهرهگیری از وسایل سریعتر حملونقل افزایش یافت. نخستین وسیلههای نقلیه چاپارها چاپارها در آغاز با اسب و شتر و بعدها با گاری مرسولهها را میبردند. اسب و گاری نیز متعلق به اشخاصی بود که پست را مقاطعه کرده بودند. جعفر شهری در کتاب «تهران قدیم» از این گاریهای پستی نام برده، مینویسد «این گاری نیز شبیه گاریهای تجارتی بود با تفاوت آنکه در شبانهروز ٢٤ فرسخ یعنی معادل ٤ روز گاریهای تجارتی بدون توقف و با شتاب راه میپیمود و جز برای تعویض اسب و خوراندن علیق و استراحت موقت، توقف نمیکرد و از لوازم بود که جهت حفاظت محمولههای پستی همواره دو تا چند امنیه همراهشان باشد». به همین دلیل معینالملک نیز به روسای پست ولایتها توصیه میکرد مالهای خوب در راه بگذارند؛ این مساله اما در همه جا رعایت نمیشد، همچنان که فوروکاوا و مری شیل به آن اشاره کردهاند. هانری رنه دالمانی، جهانگرد و عتیقهشناس فرانسوی که در آغاز سلطنت محمدعلی شاه به ایران سفر کرده است، در کتاب «سفرنامه از خراسان تا بختیاری» در اینباره مینویسد «در ایران چنین معمول است که باید مدتی راجع به مسافرت صحبت کرد تا به وقوع بپیوندند. به علاوه بستن قرارداد حملونقل بار و لوازم سفر هم با متصدیان چاپارخانه خالی از اشکال نیست. در چاپارخانه انواع وسایل نقلیه در میان حیاطی درهم ریخته بود و به ما اجازه دادند یکی از آنها را انتخاب کنیم. نرخ حملونقل بار معین نیست و بسته به میل رییس چاپارخانه است. عموما هر مسافری حق دارد ١٥ کیلو بار که مقدار بسیار کمی است همراه داشته باشد». مسایل مربوط به وسایل ارتباطی، با آمدن اتومبیل به ایران اندک شد. پس از آن که اتومبیل در ایران متداول و نسبتا زیاد شد، دولت سرویس اتومبیلرانی برقرار کرد که کار آن سه سال ادامه داشت؛ همچنین در سال ١٣٢٣ خورشیدی قراردادی با شرکت ایتالیایی اتومبیلرانی با نام«ناروتیو» منعقد کرد و حملونقل پست در چند خط مهم را به آن شرکت واگذارد. کارهای حملونقل محمولههای پستی در دست این شرکت خارجی بود تا این که نخستین بنگاه باربری ایرانی به نام «باربری فولادی» امور پستی در خطوط تهران، قم، اصفهان و اراک را عهدهدار شد. تشکیلات پست بدینترتیب پس از ایجاد وزارت پست در دوران پهلوی و تاسیس راه شوسه، نیز با بهرهگیری از وسایل گوناگون نقلیه، گسترش فراوان یافت.
تمبرها؛ نشانی از استقلالطلبی
بهرهگیری از تمبر در آغاز معمول نبود. ماموران چاپارخانهها تنها از مهرها برای نامهها و بستههای پستی بهره میبردند. آنگونه که منابع تاریخی روایت کردهاند، رواج تمبر در ایران و آشنایی ایرانیان با آن، به زمان فعالیت پست انگلیس در سواحل جنوب بازمیگردد. متصدی امور چاپارخانه ایران با تقلید از آن کار، تمبری برای پست ایران ترتیب داد. به روایت محبوبی اردکانی، وی در ١٢٨٥ قمری یکسری تمبر برای پست ایران سفارش داد که در چاپخانه «بارد» پاریس چاپ شد. نقش شیر و خورشید بر آن تمبر زده و قیمت در چهار گوشه تمبر نوشته شده بود. مرتضی راوندی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران مینویسد «در سال ١٢٨٢ قمری [١٢٤٤ خورشیدی] هيأتى از تهران رهسپار پاريس شد تا براى مطالعه و سفارش تمبر با وزارت پست و تلگراف فرانسه وارد مذاكره شود، بالاخره شخصى به نام "بار" نمونهاى چند براى چاپ آماده كرد كه جزو تمبرهاى نمونه محسوب است». این تمبرهای دندانهدار که در پاریس چاپ شدند، به روایت علیاصغر شمیم در کتاب «ایران در دوره سلطنت قاجار»، در ایران رواج نیافتند. به موجب نظامنامهای که گوستاوریه اتریشی تنظیم کرد، اجرت پست براساس وزن نامهها دریافت میشد و بهای مراسلهها از مقررات اتحادیه پستی پیروی میکرد، به همین دلیل طبق قانون اتحادیه پستی و مفاد نظامنامه از تمبر نیز باید استفاده میشد. نامههای بدون تمبر بنابراین فرستاده نمیشدند. این تمبرها قطعهای کاغذ کوچک مستطیل با علامت شیر و خورشید بودند که قیمت آنها در میانه تمبر به عدد لاتین و فرانسه چاپ شده بود و چهار دسته بودند؛ یک شاهی به رنگ سیاه، دو شاهی به رنگ آبی، چهارشاهی به رنگ قرمز، هشت شاهی به رنگ سبز. نخستین سرى تمبر ايرانی كه رسما در پست به کار آمد، سرى «تمبر باقرى» نام دارد. تمبرهایی جدید با عکس ناصرالدین شاه بعدها به سال ١٢٥٦ خورشیدی بدیندستهها منتشر شد؛ رنگ بنفش یک شاهی، رنگ سبز دو شاهی، رنگ قرمز پنج شاهی و رنگ آبی ده شاهی. نشان شیر و خورشید در زیر و صورت شاه در روی آن، بر این تمبرها نقش بسته بود. نقش شیر اندکی بعد در سال ١٢٥٩ خورشیدی از تمبرها حذف شد و نقش خورشید برجای ماند. همچنین زیر خورشید عبارت «ممالک محروسه ایران» نوشته شد. این تمبرها به «تمبر ناصری» آوازه یافتند. چاپ تمبر پس از مدتی نمادی از قدرت برشمرده شد. همانگونه که ضرب سکه در دورههای گذشته و چاپ اسکناس توسط حکمران نشانی از استقلال بود، چاپ تمبر نیز نشانهای از قدرت و عصیان علیه حکومت برشمرده میشد زیرا این نیز مانند ضرب سکه و چاپ اسکناس در حیطه اقتدار حکومت محدود بود. آنگاه که عبدالحسین لاری در لار قیام کرد و علم استقلال برافراشت، تمبر پستی وضع کرد که به قلمرو خودش اختصاص داشت. همچنین زمانی که مستشاران بلژیکی پست ایران را در دست گرفتند، یکی از آنان به نام ویکتور کاستینی، مسوول پست و گمرک خراسان شد. وی دستور داد یکسری تمبر با دو حرف V.c چاپ کنند در حالی که همه نشانهای حکومتی از آن حذف شده بود. این کار که برخلاف قوانین بینالمللی بود، نشانی از خودسری او قلمداد شد و به شدت مورد اعتراض قرار گرفت. میرزا کوچکخان جنگلی نیز در رشت تمبری ویژه منتشر و روی تمبر احمد شاهی، مهر «پست انقلابی ایران» را حک کرد. در ماجرای خیابانی نیز تمبری در سه رنگ چاپ کردند.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید