صلواتی: فلسفه غرب بیشتر از فلسفه‌های دیگر به مسائل روزگار ما پاسخ می‌دهد

1395/11/16 ۱۰:۳۴

صلواتی: فلسفه غرب بیشتر از فلسفه‌های دیگر به مسائل روزگار ما پاسخ می‌دهد

عبدالله صلواتی معتقد است، فلسفه غرب بهتر از فلسفه‌های دیگر به مسائل روزگار ما و مشکلات آن پاسخ می‌دهد یا حداقل ناظر بدان مشکلات و مسائل‌ است.


 
عبدالله صلواتی معتقد است، فلسفه غرب بهتر از فلسفه‌های دیگر به مسائل روزگار ما و مشکلات آن پاسخ می‌دهد یا حداقل ناظر بدان مشکلات و مسائل‌ است.

 
عبدالله صلواتی، مدرس دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی  با اشاره به اینکه در ایران گرایش به مطالعه آثار فلسفی غرب بیشتر است، به تشریح دلایل این موضوع پرداخت و عنوان کرد: درباره افزایش مطالعات و پژوهش‌های فلسفه غرب می‌توان فرضیاتی را مطرح کرد؛ نخست اینکه فیلسوفان غرب معماران دنیای جدید هستند و طبیعی است که تحلیل و تبیین پدیده‌ها و رخدادهای این عالَم جدید با فلسفه غرب بهتر و کارآمدتر صورت می‌گیرد.

وی با بیان اینکه عالَم جدید، عالَم غربی نیست اما فلسفه غرب بهتر از فلسفه‌های دیگر به مسائل روزگار ما و مشکلات آن پاسخ می‌دهد یا حداقل ناظر بدان مشکلات و مسائل‌ است، افزود: به طور کلی دوره کنونی در ایران دوره بسط تفکر فلسفی است و در این دوره سعی می‌شود از همه ظرفیت‌های موجود از جمله فلسفه غرب برای بسط تفکر فلسفی استفاده شود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: دنیای جدید دنیای الحاد است و غلبه با ظهور پوچ‌گرایی است، و فلسفه غرب با توجه به مضامین و تعالیم آن کاملاً در راستای همین الحاد و پوچ‌گرایی است؛ از این رو طیفی از حضور فلسفه غرب در دانشگاه‌های ما به فاجعه یاد کرده‌اند.

صلواتی با تاکید بر اینکه باید میان نحله‌های فکری فلسفه غرب تفاوت قائل شد، اظهار کرد: به عنوان نمونه برخی از متفکران فلسفه غرب، بر دنیای مدرن نقدهای جدی دارند و اساساً توجه به این نوع فیلسوفان، نه لزوماً به معنای گرایش به فلسفه غرب که تمایل جدی به نقد ساختارها و مختصات دنیای مدرن است.

به گفته وی، تفکر فلسفی و فلسفه‌ورزی از نیازهای بشر است و حداقل در طیفی از انسان‌ها چنین نیازی جدی است، فلسفه اسلامی نیز روزآمد و کارآمد نیست، بنابراین، اقبال به فلسفه غرب و رشد آثار و مطالعات درباره آن طبیعی به نظر می‌رسد.

وی با بیان اینکه فلسفه غرب لزوماً الحادی نیست بلکه در شکل‌گیری هویت جدیدمان، مواجهه با دیگری و تفکرات دیگری امری ضروری است، گفت: اقبال روز افزون به فلسفه غرب ریشه در جدی شدن مواجهه با دیگری دارد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه می‌توان به این فهرست هفتگانه فرضیات دیگری افزود، توضیح داد: یکی از عوامل جدی در اقبال به فلسفه غرب، انجماد فلسفه اسلامی و نگه داشتن آن در دوران گذشته است؛ در حالی که ما می‌توانیم به جای ترویج فن فلسفه در فلسفه اسلامی به گسترش تفکر فلسفی ناظر به تعالیم وحیانی بیندیشیم و با عرضه پرسش‌های دنیای جدید و خوانش بین سطور، پاسخ‌هایی را از دل امکانات درونی میراث فلسفی‌مان استنباط و تپش نبض زمان را در فلسفه اسلامی احساس کنیم و فلسفه اسلامی نشان داده این ظرفیت را دارد.

صلواتی تاکید کرد: اما باز هم هرچه فلسفه ما غنی باشد و متعالی، بی نیاز از مواجهه با دیگر تجربه‌های بشری به طور عام و تفکرات فلسفی در شرق و غرب عالَم به‌طور خاص نیستیم. بنابراین، مطالعه کتب و متون فلسفه غرب توانسته برای ما دستاورد داشته باشد.

به گفته عضو هیات علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، دیالوگ فلسفه اسلامی و مردمان فلسفه دوست این سرزمین با تفکر فلسفی غرب در مسأله هویت امری حیاتی است. البته باید مراقب باشیم که به اسارت تفریط (پوچ خواندن تجربه‌های بشری غرب در زمینه تفکر فلسفی) و افراط (غرب زدگی) در نیاییم.

این دکترای فلسفه اسلامی، یکی از جاذبه‌های فلسفه غرب را غلبه طرح مسائل انضمامی و این جهانی دانست و یادآور شد: طبیعی است به‌جای تلاش برای دیده نشدن رنگ و لعاب فلسفه غرب در این زمینه، باید تفکر بومی‌مان را به سمت و سوی مسائل انضمامی سوق دهیم.

وی ادامه داد: نکته دیگر آنکه سوق دادن فلسفه اسلامی به مسائل روز و انضمامی و تجلی آن در ساحت اخلاق، سیاست، اجتماع و.. به معنای ترک گفتن مسائل انتزاعی، باطنی، بنیادی و کلانِ فلسفه اسلامی نیست. همین ابعاد باطنی و کلیاتی چون پذیرش عالم مثال و دیگر مؤلفه‌هایی که رنگ فلسفه اسلامی را دارند گمشده طایفه‌ای از غربیان و اندیشمندان آنها بوده و هست.

صلواتی در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توان مطالعه آثار فلسفه غرب را در ایران برای افزایش انباشت علمی و تولید نظریه در کشور جهت داد، توضیح داد: مطالعه فلسفه غرب در ایران می‌تواند اثربخش باشد مانند مسأله هویت؛ البته این به معنای کسب هویت از غرب نیست بلکه به معنای مواجهه با دیگری است برای بازیابی هویت یا طرد مولفه‌های شکننده‌ای که به طور خاموش وارد ذهن و ضمیرمان شده است

وی افزود: مطالعه این آثار همچنین می‌تواند در طرح پرسش‌های نوین، نگریستن به مسائل از زاویه دید جدید و به تعبیری در رویکرد جدید به مسائل، نقد برخی نظریه‌ها و نگاه‌های نادرست، تعمیق مسائل فلسفی و تخصصی‌تر شدن آنها، تعاملات مشترک در عرصه مسائل فرهنگی و میان فرهنگی، نشان دادن برخی ضعف‌های بنیادین فکری در غرب، کشف و استنباط دلالت‌های پنهان متون فلسفی، طراحی شیوه‌های نوین تحلیل و تبیین مسائل و آموزش و پژوهش فلسفه مفید و موثر باشد.

این مدرس دانشگاه تاکید کرد: این مزایای ده‌گانه یاد شده طرفینی است و اگر آثار فیلسوفان مسلمان در شرق و غرب عالَم مطالعه و تحقیق شود می‌تواند همین ثمرات را داشته باشد.

وی در بخش پایانی سخنانش درباره اینکه آیا در افزایش علاقه به مطالعه آثار فلسفه غرب می‌توان بسترها و شرایط اجتماعی را هم در نظر گرفت؟ گفت: شرایط اجتماعی و تلقی‌های خاص در اقبال به یک فلسفه بسیار تعیین کننده هستند؛ به عنوان مثال دکارت یکی از خوش اقبال‌ترین فیلسوفان در ایران بوده و هست. بر اساس تلقی خاص طیفی از عالمان دینی از دکارت از یکسو و اقبال به دنیای جدید از سوی دیگر سبب شد تا روزگاری ایرانیان به دکارت روی آورند و زمانی، شرایط جنگ سبب شود فلسفه وجودی بیشتر رخ بنماید و دوره‌ای، بحران‌های رنگارنگ و برآمده از دنیای مدرن، ایرانیان را به سمت فیلسوفان منتقد دنیای مدرن همچون هایدگر سوق دهد و زمانی، شیوع غبار نهیلیست، سبب تعطیلی برخی تفکرات فلسفی یا نیمه تعطیل شدن آنها شده تا متفکرانی چون نیچه گُل کنند و با غلبه فضای روانشناسانه در جامعه و نیاز مردم به درمان‌ها و مشاوره‌های روانشناسان، متفکرانی چون اروین یالوم که دغدغه درمانگری وجودی را دارند آثارشان به سرعت در ایران ترجمه و چاپ می‌شود.

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: