1395/10/26 ۰۸:۰۲
«گمان من آن است که هنوز وسایل و مواد اصلی تفاهم فرهنگی مشترک میان ملل خاورمیانه از میان نرفته است و کاش روزی سیاست نفاقافکن، توجه خود را به این منبع عظیم فرهنگی مشترک معطوف سازد و وسایل همدلی همزبانان قدیم را فراهم کند. خواجه رشیدالدین فضلالله یکی از این وجوه مشترک است.» متن بالا بخشی از متنی است که محمد ابراهیم باستانیپاریزی در نشریه یغما به سال 1348 به مناسبت یادبود خواجه رشیدالدین فضلالله نوشته است.
اهمیت نقش خواجه رشیدالدین فضلالله مورخ سیاستمدار «گمان من آن است که هنوز وسایل و مواد اصلی تفاهم فرهنگی مشترک میان ملل خاورمیانه از میان نرفته است و کاش روزی سیاست نفاقافکن، توجه خود را به این منبع عظیم فرهنگی مشترک معطوف سازد و وسایل همدلی همزبانان قدیم را فراهم کند. خواجه رشیدالدین فضلالله یکی از این وجوه مشترک است.» متن بالا بخشی از متنی است که محمد ابراهیم باستانیپاریزی در نشریه یغما به سال 1348 به مناسبت یادبود خواجه رشیدالدین فضلالله نوشته است. خواجه رشیدالدین فضلالله طبیب بود و با این وسیله به درگاه خان مغول تقرب جست و تا مرحله وزارت پیش برد و بر کشوری از حوالی جیحون تا دیار مغرب و از رود «ترک» تا دریای پارس وزارت کرد و سپس تاریخی نگاشت که امروز یکی از منابع کلی تاریخ ملل و کشورهایی شده است که زمانی یک قلمرو را تشکیل میدادند.
جامعالتواریخ بسیاری او را مورخ جهانی تاریخ ایران میدانستند. در همین رابطه مجتبی مینوی درباره کتاب خواجهرشیدالدین فضلالله با نام «جامعالتاریخ» در نشریه دانشگاه ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران که در تیر ماه 1339 منتشر شده است، مینویسد: «مجلداتی از جامعالتاریخ که تاکنون در اروپا منتشر شده است مقام این کتاب و مولف آن را در نظر ما بلند جلوه داده بود، چونکه عموما تاریخ کشورها و رمانها و خاندانهایی بود که در باب آنها به فارسی تاریخ دیگری در دست نبود و رشیدالدین در آن موضوعها متفرد بود. مثل تاریخ مغول و ایلخانیان ایران.» حتی بخشی را هم که او به تاریخ فرنگ و پاپهای روم اختصاص داده است با آنکه مختصر و کماهمیت است و با آنکه در قبال تاریخهای مفصلی که امروزه نوشته میشود قابل مقایسه نیست با توجه به زمانه خود کار بدیعی است.
سیاستورزی خواجه رشیدالدین فضلاللههمدانی شخصی چندوجهی و چندبعدی به شمار میآید. در مقام مورخ، فردی دقیقنظر و جستوجوگر است. در زمره فیلسوف و متکلم و مفسر نیز جایگاهی دارد. البته نقش مهمتر و به عنوان سیاستمدار معمار اصلاحات دوره غازانی است. خواجه از یک شخصیت علمی- سیاسی کامل برخوردار بود و نظام فکری منسجمی بهره داشت. گرچه وی در مقام نظریهپردازی سیاسی و فلسفی (همچون فارابی) برنیامد، اما همین ویژگیها این سهم را به او میدهد که به عنوان یک سیاستمدار به اندیشههایش پرداخته شود. مصلحت عمومی یکی از محورهای کانونی دستگاه فکری خواجه است که در چارچوبش اصلاحات و اقدامات او معنی و مفهوم پیدا میکند. مصلحت عمومی در اندیشههای خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی با نوعی آگاهی پسینی همراه بود و نتیجه اجتنابناپذیری اصلاحات وی به شمار نمیآمد. او با آگاهی، درصدد اتحاد بین مثال عقلانی ماورایی و جهانی مادی بود و باور داشت که با اصلاحات میتوان «نفام احسن ماورایی» را به «نظام احسنی دنیایی» تبدیل کرد. بنابر آنچه در کتاب «رشیدالدین فضلالله، لطائف الحقائق» ذکر شده است خواجه رشیدالدین در حوزه معرفتشناسی، از فطرت، وحی، احادیث و سنت، عقل و علم، حس و تجربه، به عنوان منابع شناخت یاد کرده است. به نظر او فطرت انسانی حامل و حاوی برخی از قوانین است که توسط خداوند در انسان به ودیعت نهاده شده و راهبر او به سوی کمالگرایی است و تحقق خاصیت یا استعداد نهفته، هم به عنایت خدایی و هم به عوامل خارجی باز بسته است.
منبع:. فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید