1395/10/1 ۰۸:۲۰
جهان دانش و دنیای علم آفتهای منحصربهفرد خود را دارد. انتحال که همان سرقت علمی است بهشدت گریبان سردمداران علمی کشور، یعنی دانشگاهیان را گرفته و درباره مضرات آن بسیار صحبت شده است. دشوارنویسی که طعنهای دارد به چرتنویسی، یکی دیگر از آفتهای این دنیا است. مقالههایی با انبوهی از کلمات ثقیل و سخت و جملات غیرقابل فهم و پارگرافهای بیمعنا و مفهوم اما در ظاهر شکیل از این نوع هستند که افراد کمی ممکن است به ذات بیمصرف آنها پی ببرد. نوع دیگری از آفت نیز در دنیای علم و دانش وجود دارد که گرچه هنوز نمونههای آن در ایران دیده نشده یا شده ولی رسانهای نشده است، اما مجله «نیویورک تایمز» از نمونه هلندی آن رونمایی کرده است.
کلاهبرداری در تولید علم یا بازی با شرافت علمی زهرا سلیمانیاقدم: جهان دانش و دنیای علم آفتهای منحصربهفرد خود را دارد. انتحال که همان سرقت علمی است بهشدت گریبان سردمداران علمی کشور، یعنی دانشگاهیان را گرفته و درباره مضرات آن بسیار صحبت شده است. دشوارنویسی که طعنهای دارد به چرتنویسی، یکی دیگر از آفتهای این دنیا است. مقالههایی با انبوهی از کلمات ثقیل و سخت و جملات غیرقابل فهم و پارگرافهای بیمعنا و مفهوم اما در ظاهر شکیل از این نوع هستند که افراد کمی ممکن است به ذات بیمصرف آنها پی ببرد. نوع دیگری از آفت نیز در دنیای علم و دانش وجود دارد که گرچه هنوز نمونههای آن در ایران دیده نشده یا شده ولی رسانهای نشده است، اما مجله «نیویورک تایمز» از نمونه هلندی آن رونمایی کرده است.
یکی از بدترین رسواییهای حرفهای در تاریخ آکادمیک هلند مربوط میشود به یک استاد روانشناس با نام دیدریک استاپل. او سالها با جعل کردن داده، مقالههایش را منتشر میکرده است. بیشتر تحقیقات مربوط به حوزههای علوم انسانی مانند روانشناسی و جامعهشناسی نیارمند کسب داده، گرفتن آمار و جمعآوری اطلاعات است که یکی از بخشهای مهم تحقیق و پژوهش در این حوزهها محسوب میشود. اما استاپل دادهها و آماری را که باید از تحقیقات و آزمایشات متعدد به دست میآمد، خود میساخته و ضمیمه تحقیقاتش میکرده است. مثلا مقالهای در باب مصرفگرایی دارد که آن را نتیجه کاپیتالیسم میداند. اما او به جای آنکه با تحقیق به این نتیجه رسیده باشد با تولید داده و اعداد از ذهن خودش دست به اثبات ادعایش زده است. یا در نمونهای دیگر، یکی از دانشجویان دوره دکتری او موضوع تحقیقی ارائه داده است که استاپل انجام آزمایش مربوط به آن را خودش به عهده میگیرد. او قرار بود در این آزمایش دانشآموزان مدرسهای را که در کلاس دوستش درس میخواندند با دادن اسمارتیز مورد آزمون قرار دهد. ولی تنها کاری که کرده این بوده است که به خانه میرود و اندازه میگیرد با چه سرعتی میشود اسمارتیز خورد تا تقریب خوبی از تولید داده به دست بیاورد. او مدعی بود تلاش میکند دادهها را جمعآوری کند ولی تنها زحمتی که به خودش داده این بوده است که مینشسته و داده تولید میکرده است. در تمام این مدت دانشجویان دکتری او به این رغبتی که استاد برای انجام کارهای پروژهها از خودش نشان میداده، شک نکرده بودند. دادههایی که دروغ میگویند یکی از استادان رده پایینتر بعدها اعتراف کرده بود که از استاپل برای انجام یک تحقیق راهحل خواسته بود و او علاوهبر ارائه راهحل، پیشنهاد داده بود آزمایشهایی را هم که قرار بوده در یک مدرسه صورت گیرد، خودش انجام دهد. این پیشنهاد غیرمنتظره او را خوشحال کرده بود و بعد از چند روز نتایج آزمایش را روی میز کار خود مشاهده میکند که از این مساله خبر میداد میان دو گروه، از نظر آماری تفاوت معنادار وجود داشت. اما یک نکته جا مانده بود و استاد جوان میخواست بداند آیا تفاوت میان جنسیت بچهها با نتایج هم وجود داشته است؟ پاسخ استاپل به او این بود که هنوز دادهها را وارد کامپیوتر نکرده است. اما این مدعای عجیبی بود چون دادههایی که روی کاغذ نوشته شده بودند ضریب اطمینان و عدد آلفا داشتند؛ چیزی که بدون کامپیوتر امکانپذیر نیست. این مورد بسیار عجیب برای این استاد اینگونه استنباط شده که شاید استاپل میخواهد او را آزمایش کند، از این رو از گزارش دادن آن صرف نظر میکند. استاپل به قدری به کار خود مطمئن بوده که در ارائه نتایج تحقیقات و آزمایشهایش اگر کسی میپرسید که چرا مثلا چنین کاری را نکردهای، او به دروغ و به راحتی میگفته که این کار را هم کردهایم اما نشده است. نکته جالب و بامزه این ماجرا این است که او به دانشجویان دوره لیسانس، درس اخلاق تحقیق میداده و از آنها میخواسته بگویند چه تخطیهایی از اخلاق حرفهای تحقیق در تحقیقشان انجام دادهاند.
وقتی دست خاطی رو میشود آنچه درنهایت باعث شد دست استاپل در این جریان رو شود تشابه زیاد دیتاهای او به هم بود. دو تا از دانشجویان او به صورت جداگانه متوجه میشوند دیتابیسهای آزمایشها و تحقیقات او بهشدت شبیه هم هستند و همیشه هم نتایجشان مثبت است. آنها با استادی دیگر در این رابطه مشورت میکنند و او تضمین میدهد این نتایج نمیتواند واقعی باشد؛ به دلیل اینکه موفقترین محققان هم در نیمی از تحقیقهایشان نتایج منفی ارائه میدهند. استاپل بعدها اعتراف میکند به این خاطر به دستکاری نتایج و استفاده از دادههای دروغین رو آورده بود؛ چون از سوی ناشران و ادیتورها تحت فشار بوده و برایش سروکله زدن با دنیای تحقیق که همیشه آلوده به اثرات جانبی، عدماطمینان و غیرقابل پیشبینیبودن بوده، بسیار سخت است. آنچه بعد از علنی کردن این رسوایی رخ داد، بسیار مهم و آموزنده است. با علنی شدن این جریان ساختار و سیستم دانشگاهی هم مورد حمله قرار گرفت، به این دلیل که به او اجازه داده بود به راحتی با شرافت حرفهای دانشجویانش بازی کند و این جنجال به راحتی آرام نگرفت.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید