1395/9/24 ۰۸:۳۶
کشورهای آسیای میانه پیوندهای بی شماری با ما دارند. جمهوریهایی که در این منطقه جغرافیایی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به استقلال رسیدند، به نسبتهای متفاوت، در گذشته تاریخی، وامدار و تحت تأثیر حوزه تمدنی و فرهنگی ایران بودند و امروز این تأثیرات در بافت اجتماعی این سرزمین، بخوبی قابل مشاهده است. با این حال این منطقه برای ما ایرانیان هنوز فضایی رمزآلود و پر از پرسش است و بخوبی و به اندازه کافی از آنها اطلاعات نداریم. از زبانی که به آن تکلم میکنند، ساختار سیاسیشان و بافت جامعهشان که بنیان دولت ـ ملتهای این جمهوریها را شکل دادهاند و سنتها، رسوم و فرهنگهایی که ساختار زندگی اجتماعی در این 5 کشور مشترکالمنافع را ایجاد کرده است
مریم گوشه: کشورهای آسیای میانه پیوندهای بی شماری با ما دارند. جمهوریهایی که در این منطقه جغرافیایی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به استقلال رسیدند، به نسبتهای متفاوت، در گذشته تاریخی، وامدار و تحت تأثیر حوزه تمدنی و فرهنگی ایران بودند و امروز این تأثیرات در بافت اجتماعی این سرزمین، بخوبی قابل مشاهده است. با این حال این منطقه برای ما ایرانیان هنوز فضایی رمزآلود و پر از پرسش است و بخوبی و به اندازه کافی از آنها اطلاعات نداریم. از زبانی که به آن تکلم میکنند، ساختار سیاسیشان و بافت جامعهشان که بنیان دولت ـ ملتهای این جمهوریها را شکل دادهاند و سنتها، رسوم و فرهنگهایی که ساختار زندگی اجتماعی در این 5 کشور مشترکالمنافع را ایجاد کرده است. در دیدار و گفت وگویی که با مسعود شیخزینالدین، رایزن فرهنگی ایران در قزاقستان فراهم شد، پاسخ برخی از این پرسشها را دریافت کردیم.
شاید بتوان این ادعا را مطرح کرد که کشورهای مشترکالمنافع آسیای مرکزی، دولتهایی به عمر استقلالشان یعنی حدود 25 سال دارند. در صورت پذیرش این فرض و ادعا، لطفاً توضیح دهید که کشوری مانند قزاقستان، مناسبات سیاسی خود را بر چه اصولی بنا کردهاست؟ دولت قزاقستان در سیاست خارجی خود که به طور طبیعی سیاستهای داخلی کشور هم تحت تأثیر آن قرار میگیرد، به دنبال موازنه مثبت است یعنی تعامل با شرق و غرب. طبق استراتژی تعریف شده در این کشور، قزاقستان برای پیشرفت و رسیدن به جمع کشورهای مرفه و تأثیرگذار جهان، تفاوتی در برقراری ارتباط با کشورهای مختلف نمیبیند و برای پیشرفت و توسعه بدون توجه به دین، سیاست، نژاد، جایگاه و حتی سابقه تاریخی کشورها، به دنبال تعامل با تمام جهان است بهطوری که رئیس جمهوری قزاقستان صراحتاً اعلام کرده است که اولویت ما مسأله اقتصادی است و بعد مسائل معنوی.
در دنیای کنونی علاوه بر تعاملات و دیپلماسی سیاسی، دولتها با توجه به افکار عمومی منبعث از ملتها، دیپلماسی فرهنگی را هم در دستور کار خود قرار دادهاند. با این توضیح و با توجه به حضور فرهنگی ایران که در جهان از جمله قزاقستان گسترده است، دولت این کشور نسبت به فعالیتهای فرهنگی ایران حساسیت خاصی را نشان میدهد؟ قزاقستان در خصوص فعالیتهایی که با نام فرهنگ به معنای عام آن یعنی فعالیتهایی در رشتههای مختلف فرهنگی، هنری، سینمایی، نمایشگاههای فرهنگی، آموزش زبان فارسی و... انجام میشود، مشکلی ندارد. لذا برای انجام این گونه فعالیتها وزارت فرهنگ و ورزش قزاقستان و سایر نهادهای فرهنگی این کشور کمال همکاری را با مرکز فرهنگی ایران دارند.
کمی هم از مردم قزاقستان بگویید. از نژادشان، از زبانشان، قزاقستان چه تاریخ و گذشتهای دارد؟ مردم قزاقستان ازنژاد ترک و مغول هستند ولی خود را ترک میدانند. در تاریخ این کشور که مینگریم، زمانی در آنجا اردوی زرین مغولی وجود داشت (بعد از چنگیز، مغولها سه اردو تشکیل دادند که یکی از آنها اردوی طلایی است که در قزاقستان شکل گرفت). اما در قرن 15 میلادی یعنی سال 1465 میلادی قزاقستان تحت حکومت احمد کرِی خان قرار گرفت و پس از وی جانی بیک خان، ابوسعید، بر این کشور حکومت کرد. از سال 1680 تا 1718 آخرین خانی که بر تمام قزاقستان حکمرانی کرد توکل محمد قاضی بهادر بود که پس از وی قزاقستان به سه اردو تقسیم شد که در هر بخش یک خان حکومت میکرد. اردوی کوچک در غرب قزاقستان به حکومت ابوالخیرخان، اردوی وسط در مرکز و شمال قزاقستان به حکومت آبلای خان و اردوی بزرگ در جنوب و شرق قزاقستان به حکومت بولاد خان. این اردوها معمولاً مورد هجوم قوم جونگارهای ترکستان شرقی (غرب چین، منطقه اویغورهایهای فعلی) قرار میگرفتند تا اینکه خان اردوی وسط یعنی آبلای خان ابوالمنصور تمام آنها را متحد و تهاجم جونگارها را سرکوب کرد. ولی در قرن 18 میلادی با توجه به روحیه کشورگشایی روسها در زمان تزارها، ابتدا اردوی کوچک به ریاست ابوالخیر خان تحت حمایت روسها قرار گرفت و سپس در قرن 19 میلادی اردوی وسط و بزرگ نیز به تصرف روسها درآمد و در واقع تمامی قزاقستان به تصرف روسیه درآمد.
در بحث هویت، مردم گرایش به چه مکتبی دارند، ملیگرایی، اسلامگرایی، روسگرایی یا غربگرایی؟ در این کشور همانطور که پیش از این گفتم، هیچ گرایشی به اسلامگرایی صرف وجود ندارد. مفتیات قزاقستان دین را به صورت سکولار معرفی میکند. بدنه جامعه هم این موضوع را پذیرفته است. اما در بحث قزاقگرایی، این کشور بعد از استقلال بشدت روی این موضوع کار میکند. بیش از 100 ملیت از اوکراینی، آلمانی، روس، کرهای، اویغور، ازبک، آذری، قرقیز، تاجیک، ایرانی و... در این کشور زندگی میکنند. حدود 60 درصد از جمعیت، قزاق هستند و بعد از آن هم جمعیت روسها در اکثریت است که بیشتر در شمال و شرق کشور زندگی میکنند. مردم قزاقستان به دلیل اینکه برای سالهای طولانی با روسها زندگی کردهاند همگی به زبان روسی آشنا هستند اما بعد از استقلال اهمیت آموزش زبان قزاقی در اولویت قرار گرفت و از سال آینده هم مدارس موظف به آموزش زبان انگلیسی در کنار زبانهای قزاقی و روسی خواهند بود. ناگفته نماند ارزشهای غربی نیز در میان مردم قزاقستان رواج پیدا کرده است.
زبان فارسی چطور؟ آموزش آن جایگاهی در قزاقستان دارد؟ با شروع فعالیتهای رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در قزاقستان در سال 1373 آموزش زبان فارسی در دانشگاهها سرعت خوبی پیدا کرد اما به دلیل حضور نداشتن شرکتهای تجاری و بازرگانی ایرانی که نقش مهمی در توسعه و تشویق دانشجویان قزاق برای فراگیری زبان فارسی میتوانند داشته باشند، این سرعت کاهش پیدا کرد. لذا به دلیل حضور چشمگیر بازار چین و کره در این کشور دانشجویان برای یافتن شغل، گرایش به آموزش این دو زبان دارند. اما در هر صورت دانشگاه الفارابی و دانشگاه آبلای خان در شهر آلماتی دارای کرسی زبان فارسی هستند، به این معنی که در این دو دانشگاه رشته زبان فارسی داریم و در پایان دوره لیسانس، دانشجویان به دریافت لیسانس زبان فارسی مفتخر میشوند. همچنین در دانشگاه «تربیت معلم بانوان» معروف به ژمپی، زبان فارسی بهعنوان زبان دوم و به صورت اختیاری آموزش داده میشود. در دانشگاه اقتصاد و روابط بینالملل در شهر آکتائو نیز زبان فارسی بهعنوان زبان اختیاری آموزش داده میشود. ضمن اینکه در دانشگاه اوراسیا در شهر آستانه در محل اتاق ایران نیز زبان فارسی به صورت آزاد برای داوطلبان فراگیری زبان فارسی آموزش داده میشود.
باز هم به بحث زبان فارسی بپردازیم. به نظر میرسد که از میزان استقبال مردم در آموختن فارسی در قزاقستان کم شده باشد. درست است؟ متأسفانه این گفته درست است. دلیل آن هم نبود بازار کار برای فارغالتحصیلان زبان فارسی است. در حال حاضر جوانان در آموختن زبانهای خارجی به سمت زبانهای چینی، کرهای و ترکی استانبولی گرایش دارند؛ زیرا شرکتهای اقتصادی و تجاری این کشورها در قزاقستان بسیار فعال هستند و بازار کار برای فارغالتحصیلان این زبانها مهیاست و تا زمانی که حضور اقتصادی و تجاری ما در این کشور تقویت نشود، در اقبال به آموختن زبان فارسی در قزاقستان تحول ویژهای رخ نخواهد داد.
ایران و قزاقستان چه وجوه اشتراک فرهنگی با هم دارند؟ دو ملت ایران و قزاقستان دارای مشترکات فرهنگی متعددی هستند چراکه اولاً هر دو مسلمانند لذا در بسیاری از مسائل و فرایض دینی مانند برگزاری اعیاد فطر و قربان و نیز برپایی میلاد النبی و شرکت در فرایض دینی مشترکند و ثانیاً به دلیل اینکه در گذشته مرزهای قدیمی ایران تا جنوب قزاقستان امتداد داشته، هر دو ملت دارای ریشههای فرهنگی مشترک هستند مانند بزرگداشت نوروز، همچنین شخصیتهای بزرگ فرهنگی مشترک بین دو کشور وجود دارد مانند فارابی، که محل تولد وی بنابر بر قولی در شهر اُترار سابق، آریس فعلی (فاراب اسبق) واقع در جنوب قزاقستان است. میتوان گفت قزاقها تاریخ خود را در نسخههای فارسی جستوجو میکنند؛ این خصوصاً از اینجا نشأت میگیرد که ما حدود 700 واژه مشترک داریم که هر دو ملت ایران و قزاق از آنها استفاده میکنند مانند ایام هفته شنبه، یکشنبه، دوشنبه، ... با این تفاوت که آنها به جای حرف «ش» از «س» استفاده میکنند و میگویند سنبه، یکسنبه، دوسنبه و...، همچنین کلماتی مانند پیاز، قند، قاشق، پیاله، دوست، درست، قبول باشه، پیغمبر، آخرزمان، دوزخ، .... همچنین همانطور که گروهی از ایرانیان در استان قزاقستان جنوبی در شهرهای چیمکنت و مرکه و... به عنوان ایرانیان قزاق زندگی میکنند. گروهی از قزاقها نیز در استان گلستان ایران در شهرهای گرگان، بندر ترکمن و گنبد کاووس بهعنوان قزاقهای ایرانی زندگی میکنند.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید