هم آوایی ادیبان در مهد ادب

1395/8/15 ۱۰:۲۳

هم آوایی ادیبان در مهد ادب

روایت از رونمایی دو اثر تاریخی و ادبی قرن هشتم تا دهم هجری آذربایجان در تبریز محمدعلی موحد: رونمایی، بهانه است؛ اینگونه همایش‌ها، سبب سازِ ارتباط فضلای شهرهای مختلف است


روایت  از رونمایی دو اثر تاریخی و ادبی قرن هشتم تا دهم هجری آذربایجان در تبریز

محمدعلی موحد: رونمایی، بهانه است؛ اینگونه همایش‌ها، سبب سازِ ارتباط فضلای شهرهای مختلف است

 


 

مجدالدین کیوانی/ عضو شورای عالی علمی مرکز دایرئ المعارف بزرگ اسلامی

حمیدرضا محمدی: : اینجا به شهر نخستین‌ها شهره است که در این بین، نخستین مدرسه، چاپخانه، مدرسه ناشنوایان و نابینایان، کودکستان، سینمای عمومی، مهم‌ترین نمودهای فرهنگی آن است. بلده‌ای که در روزگار صفویان، پنجمین شهر بزرگ جهان بود اما با این حال، زلزله‌های مهیبی را هم به چشم خود دید که شاید زمین لرزه‌ای که 236 سال پیش این شهر و مردمانش را درنوردید، برای ما جلوه محسوس‌تر و ملموس تری باشد؛ چه، تخریب مناره‌های مسجد کبود، حاصل همان اتفاق است که امروز نیز قابل ردیابی است. اما این شهرِ ولیعهدنشین دودمان قاجار که دروازه ورود تمدن نوین به ایران هم بود، در سده‌های پیشتر - و حتی تا همین امروز- از مبادی ادبیات بوده و شعرش و شاعرانش زبانزد بوده‌اند. از صائب تبریزی و هُمام تبریزی و قطران تبریزی در سده‌های کهن گرفته تا محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) و پروین اعتصامی و حتی از اهالی ادبیات داستانی کسانی چون صمد بهرنگی، رضا براهنی و تقی رفعت در روزگار اکنون، همگی در «تبریز» رشد و نمو یافته‌اند.
حالا چیزی در حدود 40 نفر از خانواده دانشگاهی تهران و اصفهان و تبریز، گردهم آمده‌اند تا دو کتاب تازه تصحیح شده را از دوران پرجوش و خروش شعر در آذربایجان به رونمایی بنشینند. «خلاصة الاشعار و زبدة الافکار» (بخش تبریز و آذربایجان و نواحی آن) به تصحیح و تحقیق رقیه بایرام حقیقی و «دیوان غیاث‌الدین کجُجی»(از عرفای قرن هشتمِ آذربایجان) به تصحیح و تعلیق مشترک مسعود راستی‌پور و احسان پورابریشم عنوان این دو اثر است که عصر سه‌شنبه در نخستین روز همایش دو روزه «شعر، ادب و عرفان آذربایجان در قرن هشتم تا دهم هجری» در تالار وحدت دانشگاه تبریز در دست همگان قرار گرفت.
 

شعله‌های فرهنگ و هنر در دیار آذری‌ها
در این برنامه، ابتدا «محمدرضا پورمحمدی»؛ رئیس دانشگاه تبریز، ضمن گشایش همایش گفت: شعله‌های عشق به هنر و خلاقیت، هیچگاه در این دیار به خاموشی نگراییده و همواره الهام‌بخش دیگر ملل بوده است. تبریز چون آفتاب تابان تاریخ، خود را در پس اعصار و قرون حفظ کرده و محفل عارفان و شاعران بوده است. اگر تبریز را دارالعرفان بنامیم به بیراهه نرفته‌ایم. با توجه به این، در ابداع هنرهای مختلف همه صاحب سبک بوده‌اند که به مکتب تبریز معروف است اما متأسفانه عموم این هنرها گرد فراموشی را به خود دیده‌اند.
 در ادامه «اکبر ایرانی»؛ مدیرعامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب، درخصوص اهمیت فرهنگی آذربایجان گفت: در هر نقطه از چهارگوشه جغرافیای سیاسی سرزمین ایران که بنگریم، نشانی از دانشمندانی می‌یابیم که در شکل‌گیری و تولید علم و فرهنگ و هنر، نقش بسزایی ایفا کرده و مایه افتخار ایرانیان در جهان بوده‌اند. بدون تردید در این زمینه، بعد از خراسان بزرگ که پایتخت فرهنگی ایران در سده‌های نخستین بود، به لحاظ کثرت و تنوع فرهنگ پروری، منشور فرهنگی و هنری آذربایجان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. از این‌رو بایسته است تا برای معرفی این افتخارات، هر فرصتی غنیمت دانسته شود، تا نسل امروز با پیشینه درخشان علمی و فرهنگی خود آشناتر شود.
در ادامه در غیاب «اسماعیل جبارزاده»؛ استاندار آذربایجان شرقی، پیام او به این همایش از سوی معاونت پشتیبانی استانداری قرائت شد و بعد، بخش دوم آغاز شد.
امیدواری‌های محمد علی موحد، رئیس شورای علمی، آغازگر همایش بود. «محمدعلی موحد» که خود از زادگان تبریز است و دل در گرو این شهر دارد، طی سخنانی گفت: ابتدا اشاره کنم که تنها این دو کتاب از سوی میراث مکتوب درباره آذربایجان منتشر نشده و آثار، بسیار است. اما این رونمایی، بهانه است. اینگونه همایش‌ها، سبب برخورد و ارتباط فضلای شهرهای مختلف می‌شود که خیلی مبارک است. امیدوارم دیگر بار آتش زبانه بکشد و آذربایجان شعله ور شود تا نتایج آن را ببینیم؛ البته جای خوش بینی بسیار دارد و در سال‌های اخیر دیده‌ام که این منطقه در حال تکان خوردن است.
موحد افزود: از این دو اثر، یکی دیوان اشعار خواجه غیاث‌الدین شیخ محمد کجُجی است. البته ما دو تا کججی داریم؛ کججی بزرگ که 5 سال بعد از مولانا و خواجه نصیرالدین طوسی یعنی در 677 قمری وفات یافته است. اما این کججی که اشعار، از او است، 110 سال بعد از کججی اول زیسته است اگرچه او هم بعد از شمس تبریزی، درخشان‌ترین چهره عرفان در روزگار خود بوده است و شیخ الاسلام تبریز بوده است.
وی ادامه داد: کتاب دیگر، خلاصة الاشعار و زبدة الافکار است. میرتقی‌الدین کاشانی، در اثر خود 870 شاعر را معرفی کرده و نمونه‌هایی هم از اشعارشان را آورده است. تصور اینکه کسی در قرن دهم در کاشان، 42 سال دست به نوشتن چنین اثری زده که بسان دایرة المعارف است، سخت است. اصل این کتاب، مشتمل بر مقدمه ای در چهار فصل، چهار رکن، خاتمه در هفت اصل و یک ذیل است که اثر منظور نظر، اصل هفتم از خاتمه شامل 35 شاعر تبریزی است که البته این تعداد، همه شاعران آن روزِ تبریز نیست. زیرا شاعران آن روزِ تبریز، 5 برابر این بوده و این اسامی، تنها آنهایی است که به گوش او در کاشان رسیده است. نکته مهم آنکه همه این شعرا، از مکتب وقوع هستند که به زبان امروز، همان واقع‌گرایی یا پوزیتیویستی ادبی یا هنری است پیروی می‌کرده‌اند. مکتبی که اواخر قرن دهم ظهور کرده و حدود 100 سال دوام داشته است و جالب آنکه اوج آن هم در تبریز بوده است. این مکتب به دنبال آن بود تا بگوید چرا زبان شعر، از زندگی فاصله گرفته و حتی از زبان کوچه و بازار جدا شده است.
در پایان، از دو اثر مذکور به همراه «سند ایجاد دبیرخانه دائمی احیای مکاتب تبریز» رونمایی به عمل آمد.
اما همایش «شعر، ادب و عرفان آذربایجان در قرن هشتم تا دهم هجری»، دیروز (چهارشنبه 12 آبان) در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، با برگزاری پنل‌های علمی و ایراد 15 سخنرانی در دو نوبت صبح و بعدازظهر از سوی چهره‌های برجسته علمی چون صمد موحد، حسن انوری، منیره پویای ایرانی، اصغر دادبه، علی اشرف صادقی، باقر صدری نیا، محمود عابدی، قربانعلی کریم‌زاده قراملکی، عباس ماهیار و توفیق سبحانی و البته جوان تری مانند میلاد عظیمی، سعید شفیعیون، بهروز ایمانی، مهدی رحیم‌پور و محمد ابراهیم‌پور نمین ایراد شد. این همایش غروب دیروز به کار خود پایان داد.

 


درباره سنت شاعری در آذربایجان و اصفهان / پیوندی دورادور

درباره «آذربایجان»، آنچه  در حوزه ادب و عرفان و شعر اتفاق افتاده و ثبت در دواوین و تاریخ نامه‌ها و تذکره‌ها هم هست، نقش پررنگ این منطقه را به روشنی نشان می‌دهد.
اساساً از قرون نخست پس از اسلام که ادبیات فارسی به معنای امروزی مطرح بود، آذربایجان و بالاخص تبریز، کمابیش پا به پای  خراسان و اصفهان و تا حدی فارس پیش آمده و در حوزه لغت نویسی، تاریخ نگاری و بویژه شاعری، از سرآمدان بوده است. اگرچه در علوم اجتماعی و انسانی نمی‌توان آمار و عدد ارائه داد اما برداشت کلی این است که تبریز همان نقشی را ایفا کرده‌اند که دیگر قطب‌های فرهنگی آن روزگار. البته هر منطقه برای خود شعرای برجسته‌ای داشته است اما در مقایسه با سنت شاعری آذربایجان و اصفهان، از حمله مغول به بعد یعنی نیمه نخست قرن هفتم، اصفهان دچار نوعی رکود و فترت شد. اتفاقی که در آذربایجان و خراسان به آن شدت رخ نداد و پیوستگی شعر و ادبیات در آن سامان بیشتر دیده می‌شود. حتی می‌توان مدعی بود که پس از جمال‌الدین اسماعیل و فرزندش کمال‌الدین اصفهانی معروف به خلاق المعانی، اصفهان سکوت و سکونِ شعری را تجربه کرد تا جایی که دیگر چندان شاعر قَدَری دیده نشد و بسان نیشابور از پس حمله مغول، از اوج به فرود رسید. به همین سبب هم هست که شعرا، در روزگار صفویه در هند رحل اقامت افکندند. اگر سنت شعری خلاق المعانی ادامه می‌یافت، شاید در اصفهان، ادبای بزرگتری ظهور می‌کردند.
اگرچه ادبیات در بخش‌های مختلف یک سرزمین نمی‌تواند بی‌ارتباط با هم بماند، بنابراین حتی آذربایجان و اصفهان، طی قرون و اعصار پیوند تنگاتنگی با هم داشته‌اند، قطعاً - با وجود صعوبت در ارتباط و رفت و آمد در آن روزگار- ، اهالی فرهنگ در این دو منطقه، ارتباطاتی با هم داشته‌اند. ناگفته نماند که نقش حکومت را در پر و بال دادن به شعر و شاعری نباید از یاد برد. رقابت خاندان‌های بنی صاعد و آل خجند در اصفهان و در نتیجه هرج و مرج، جایی برای شاعرپروری باقی نمی‌گذاشت اما در فارس خاندان اینجو، بسیار به فرهنگ علاقه‌مند بودند و در آذربایجان، تحت حمایت حاکمان فرهنگ دوست کسانی چون نظامی گنجوی و خاقانی شروانی رشد یافتند.

منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: