1395/8/1 ۰۸:۳۶
نشست «آیین گشایش سلسله نشستهای جایگاه اقتصاد مقاومتی در گفتمان فرهنگی ایران» به همت دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و با همکاری معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 27 مهر ماه در محل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. این هماندیشی میزبان دکتر سید عباس صالحی، دکتر حسین راغفر و دکتر ناصر فکوهی بود. آنچه در ادامه میآید، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر راغفر و دکتر صالحی است به علاوه یادداشتی که دکتر فکوهی در اختیار «گروه اندیشه ایران» قرار دادند که از این بابت از ایشان سپاسگزاریم.
ضرورتهای گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی/ دکتر سید عباس صالحی- معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
اقتصاد مقاومتی نخستینبار در سال ١٣٨٩ در بیانات رهبر معظم انقلاب مطرح و در بهمن ماه سال ٩٢ این سیاستها در ٢٤ ماده ابلاغ شد. ضرورت طرح چنین مفهومی از سوی ایشان برخاسته از بحرانهای متوالی صد سال گذشته در اقتصاد جهانی بود. این وقایع، چگونگی «ایجاد امنیت اقتصادی پایدار در جامعه» را ضرورت میبخشید اما در ادامه برداشتهای متفاوتی از این مفهوم صورت گرفت. از این رو، بند 22 سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب به موضوع تبدیل «اقتصاد مقاومتی» به «گفتمان ملی» اختصاص پیدا کرد. درباب اجرایی شدن بند ٢٢ تلاش شد تا از تکرار اغلاط رایج در گفتمانسازی اجتناب شود، از جمله اشتباههای رایج در بحث گفتمانسازی این تصور است که اگر بسامد واژگانی را بالا ببریم، گفتمانسازی کردهایم! در حالی که این گونه نیست؛ اگر مفهومی به ادبیات رسمی و سیاسی ما ورود کرد و مسئولان و سیاستمداران، آن را به کرات به کار بردند، این به معنای گفتمانسازی نیست. اشتباه دیگر کنشهای اجباری و دستوری در اجرایی کردن یک گفتمان است. این در حالی است که گفتمانسازی باید با «کنشهای اختیاری و آگاهانه» همراه باشد. مورد دیگری که در گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی به اشتباه رخ داد، تکیه صرف بر اطلاعات و آگاهی بود در حالی که دادن اطلاعات و آگاهی، تنها بخش کوچکی از مواد لازم گفتمانسازی است، ما نسبت به بسیاری از مسائل اطلاعات داریم اما رفتار و هنجار نداریم. دالهای مرکزی اقتصاد مقاومتی در 5 مؤلفه قابل بررسی است؛ نخست ،«درونزایی» نه درونگرایی؛ یعنی حداکثر بهرهبرداری از همه ظرفیتهای داخلی. دوم، «برونگرایی» یا تعامل سازنده با تمام جهان. سوم، «مردمی بودن» یا به تعبیری نقشآفرینی مردم در اقتصاد کشور، چهارم، «عدالتمحوری» یا فرصتهای برابر برای همگان و پنجم، «دانشبنیان بودن» به این معنا که به جای اتکا به منابع طبیعی زودگذر به دانش و تفکر اتکا کنیم. حال این سؤال مطرح میشود که اساساً چگونه گفتمانسازی محقق میشود؟ برای تحقق این مهم، نخست، گفتمانِ کلانِ اقتصاد مقاومتی باید به «خرده گفتمان»هایی تبدیل شود تا نظریه و کاربستهای آن مشخص شود. دومین راه به موضوع «احساس منفعت» بازمیگردد؛ یعنی ایجاد احساس منفعت ملی، محلی، شهری، منطقهای. یعنی افراد جامعه باید حس کنند که این خرده گفتمانها به نفع خود آنها است. نکته سوم، «نقش نخبگان در گفتمانسازی» است. واقعیت این است که نخبگان میتوانند نقشهای متنوعی را در گفتمانسازی برعهده بگیرند این در حالی است که اقتصاد مقاومتی زمانی شکل میگیرد که واقعیتهای چالشی ما به مردم ارائه شود و مردم بدانند که ما کجا قرار داریم. معتقدم نخبگان در ارائه این واقعیتها میتوانند نقش بسیار مؤثری داشته باشند. از آنجا که طرحِ بحثِ مفهوم اقتصاد مقاومتی همزمان با دوران تحریم شد، متأسفانه بر این واژه معنایی منفی و سیاسی بار شد و این احساس به وجود آمد که منظور از اقتصاد مقاومتی، اقتصاد جنگی و تحریمی است. از همین رو، نخبگان در این موضوع چنانکه باید و شاید به میدان نیامدند و همین باعث شد تا کجاندیشیهایی درباره مفهوم «اقتصاد مقاومتی» رخ دهد که اکنون باید اصلاح شود.
عدالت اجتماعی،یگانه راهکار توسعه فرهنگی/ دکتر ناصر فکوهی - استاد دانشگاه و مدیر مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ
بحرانی که امروز جهان را به ورطه سقوط کشانده و همهجا خشونت و سلطه و فقر و بیرحمی را به قدرت رسانده است، نه فقط نتیجه دوران استعماری دراز مدت اروپایی، بلکه حاصل معادله خطرناکی است که پس از سقوط قدرتهای استعماری و پایان یافتن جنگ جهانی دوم در «کنفرانس برتن وودز» اتفاق افتاد. در آن زمان در حالی که جان مینارد کینز(اقتصاددان برجسته بریتانیایی)، با روشنبینی عمیقی، نسبت به گسترش پولیشدن روابط بینالمللی و توسعه بیش از اندازه بازار جهانی و مبادلات در آن هشدار میداد، طرف امریکایی بود که پیروز شد و با تأسیس صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، سیاستی را به جهان توسعهیافته و در حال توسعه تحمیل کردند که اساسش تبدیل «مصرف» به «موتور توسعه» بود؛ سیاستی که اثر آن را امروز در ورشکستگی و نظامیگری بیسابقه امریکا و اشغال نظامی جهان به وسیله این کشور، برای حفظ تصنعی ارزش پولی خود با قروض خارجی بیپایانش میبینیم.دو الگوی اقتصادی پس از جنگ مطرح شدند؛ اقتصاد بازارکنترلشده با تنظیمات و ساختن دولت رفاه که اروپا برگزید و اقتصاد بدون تنظیمات و صرفاً مبتنی بر بازار آزاد، که انتخاب امریکا بود. نتیجه برای امریکا موقعیت ورشکسته کنونیاش بود و برای اروپا در طول دستکم 30 سال، سالهای درخشان دولتهای رفاه که اروپا را به قاره پرثبات بدل کردند. قارهای که با تاچریسم از دهه 1980 تا اندازهای سیاستهای پیشین خود را کنار گذاشت و راه خطرناک امریکا را پیش گرفت. با وجود این، امروز در این قاره، کشورهایی که از الگوی نولیبرالی تاچریسم و ریگانیسم بیشترین فاصله را گرفتهاند، بیشترین ثبات اجتماعی را یافتهاند.در ایران نیز ما باید از الگویی مشابه تبعیت کنیم. برای آنکه بتوانیم سیاست فرهنگی راهبردی خود را برای توسعه پیش بگیریم فرصت زیادی نداریم، چیزی در حد 30 سال که نسل حاصل از موج افزایش جمعیت دهههای 50 و 60 به دوران پیری خواهند رسید. امروز جمعیت جوان ما میتواند برای ما شانس بزرگی باشد. شانس ما در آن است که بتوانیم بخشهای اصلی و ضروری را در اقتصادمان از استیلای نظام پولی و تجاری بیرون آوریم: این بخشها شامل مسکن، بهداشت و سلامت، آموزش و حمل و نقل هستند. این بخشها برای ایجاد زیربناها و چارچوبهای رشد اقتصادی در کشور ما همچون هر کشوری ضروری هستند و بنابراین بدون آنکه آنها را دولتی کنیم، باید میزان سودآوری آنها را نسبت به سایر بخشها به حداقل برسانیم تا کسانی که جذب آنها میشوند نه برای پولسازی بلکه برای خدمت و علاقه واردشان شوند.اگر خواسته باشیم مهمترین راهبردهایی را که در سالهای آینده به آنها نیاز داریم بیان کنیم باید بر موارد زیر تأکید کنیم: تأکید بر مدل «جهان محلیت» (glocalization) به جای رویکردی جهانی کردن که یک سویه و فرآیندی از سلطه دولتهای قدرتمند بر دولتهای پیرامونی است، وابسته کردن هر چه بیشتر «امر محلی» و «امر جهانی» به یکدیگر.«دموکراتیزه کردن افقی فرهنگ» یعنی گسترش فرهنگ تا حد ممکن نه در قالب نخبهپروری بلکه بر اساس بالا بردن میانگینهای جامعه و بخصوص بالا بردن وضعیت محرومترین اقشار. مهم نیست که ما جایزه اسکار در سینما یا بزرگترین جایزه ریاضی جهان را ببریم، مهم آن است که وضعیت بهداشت و پزشکی در فقیرترین بخشهای این کشور و در میان طبقه متوسط و پایین به چه شکلی باشد و وضعیت هنر و سینمای ما در چه جریانی قرار گیرد.سرانجام باید به فکر «عدالت جنسیتی» باشیم؛ زنان نیمی از جامعه ما را تشکیل میدهند در حالی که بخش کوچکی از آنها (13 درصد) وارد بازار کار شدهاند. ورود این بخش بزرگ در کنار امکانپذیر کردن چارچوبهای رفاهی برای جوانان به طور کلی، سبب میشود که آنها به جای حرکت به سوی رؤیاهای «تازهبهدورانرسیدگی پولی و دلالی» به سوی علایق واقعی خود جذب شوند و جامعه را از سقوط در دوزخ پولی ِضد اخلاقی که امروز در حال نابودی جهان است، نجات دهیم.
مردم،بزرگترین سرمایه اقتصاد مقاومتی/ دکتر حسین راغفر - استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا
از مناقشههای همیشگی در جامعه ما، ارتباط بین «فرهنگ» و «اقتصاد» است؛ برخی اقتصاد را مستقل از فرهنگ میدانند و براین باورند که فرهنگ به حوزهای متعالی مرتبط است و نمیتوان آن را به امور مادیگرایانه آلود. گروه دوم برخلاف گروه اول، اقتصاد را پایه اصلی جامعه میدانند و معتقدند که فرهنگ چیزی جز روبنای این ساخت تولید در جامعه نیست و گروه سوم، حد فاصل دو گروه دیگر قرار میگیرند و قائل به ارتباط تعاملی بین اقتصاد و فرهنگ هستند. واقعیت این است که تولید فرهنگ را نمیتوان تنها به اقتصاد تقلیل داد آن هم در دنیایی که بشدت نابرابری در حال بازتولید و ترویج است و همهچیز به عرصه عرضه و تقاضا و بازار واگذارشده است. آنچه در دنیای امروز و در کشورهایی که سیاستهای نئولیبرال بر آنها حاکم است، رخ میدهد، تبدیل شدن «پول» به «هویت» افراد است که طی آن کسی که پول و سرمایه مادی دارد، از همهچیز بهرهمند میشود و از جامعه احترام کسب میکند. بر این اساس، معتقدم در چنین جوامعی (که از قضا سطحی از این نئولیبرالگراییها در جامعه ما نیز به چشم میخورد) گروه خاصی برد میکنند که شاید چندان تعلقخاطر و احساس مسئولیتی نسبت به بقیه جامعه نداشته باشند. از این رو، برای شکل دادن به یک اقتصاد مقاومتی در هر یک از قلمروها چه فرهنگ، چه اقتصاد و چه جامعه باید توجه داشت که مردم بزرگترین سرمایههای ما هستند و هدف سیاستگذاری، سعادتمندی و حفظ کرامت آنها است.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید