1395/7/27 ۰۹:۳۶
در روزهایی كه تمام جهان اخبار كودتای ١٥ ژوئن تركیه را دنبال میكردند، او و تیم همراهش در استانبول در نشست كمیته میراث جهانی یونسكو در تلاش بودند تا بیابان لوت را به عنوان یكی از مهمترین پروندههای میراث طبیعی ایران در فهرست میراث جهانی یونسكو به ثبت برسانند. و نتیجه تلاششان چند روز بعد از كودتا منتشر شد، ١٢ رشته قنات ایرانی به همراه بیابان لوت در فهرست میراث جهانی ثبت شدند.
فرزانه قبادی : در روزهایی كه تمام جهان اخبار كودتای ١٥ ژوئن تركیه را دنبال میكردند، او و تیم همراهش در استانبول در نشست كمیته میراث جهانی یونسكو در تلاش بودند تا بیابان لوت را به عنوان یكی از مهمترین پروندههای میراث طبیعی ایران در فهرست میراث جهانی یونسكو به ثبت برسانند. و نتیجه تلاششان چند روز بعد از كودتا منتشر شد، ١٢ رشته قنات ایرانی به همراه بیابان لوت در فهرست میراث جهانی ثبت شدند. محمد حسن طالبیان سالهاست به عنوان مدیر در بخشهای مختلف سازمان میراث فرهنگی فعالیت میكند، با وجود آنكه میگویند این سازمان حیاط خلوت سیاسیون است و جایی امن برای فعالیت مقطعی چهرههای سیاسی، او سعی كرده در تمام این سالها چهره فرهنگی خود را حفظ كند، همین است كه بسیاری از سوالات ما را درباره وضعیت میراث فرهنگی و نگاه مدیران ارشد به این موضوع بیجواب میگذارد. میگوید: «هیچوقت از واقعیت گریزان نیستم و هرچه واقعیت باشد میگویم، بد باشد میگویم بد است، خوب باشد میگویم خوب است.» اهالی حوزه میراث فرهنگی همواره او را در حال تلاش و تكاپو میبینند، اما با وجود تقدیرهایی كه از تلاش او و همكارانش برای ثبت آثار در فهرست جهانی و ملی به عمل میآید، همواره انتقاداتی هم به عملكرد معاونت میراث فرهنگی وارد است، نحوه حفاظت از آثاری كه در فهرست ملی یا جهانی ثبت شدهاند. در میان مشغلهها و سرعتزدگی روزهای پركارش یك ساعتی را در آرامش نشست تا پاسخگوی سوالاتمان باشد. سوالاتی كه آنقدر زیاد بودند كه باز هم تعدادیشان فرصت مطرح شدن پیدا نكردند.
در یك سال اخیر روند ثبت آثار هم در حوزه آثار تاریخی و هم در مورد میراث ناملموس شدت پیدا كرده اما انتقادی كه مطرح میشود این است كه بعضی از این ثبتها به خصوص در حوزه میراث ناملموس عجیب هستند و بعضی هم در حوزه آثار تاریخی چندان ضمانت حفاظت ایجاد نمیكنند، پاسخ شما به این انتقادات چیست؟ درست است كه ما ثبت میكنیم، و این به آن معنی است كه اثر باید حفاظت شود ولی ثبت، مقدمه حفاظت است. بسیاری از آثار ثبتی را مردم قبل از اینكه در فهرست آثار ملی قرار بگیرد اصلا نمیشناسند و این آثار ممكن است به مرور تخریب شود، اما با ثبت و اعلام آن كار خوبی انجام میشود، و این اثر معرفی میشود. این یك فرآیند جهانی اثبات شده در حوزه میراث فرهنگی است كه ضبط و ثبت و مستند نگاری در اولویت است. بعضی این انتقاد را دارند كه چرا اینقدر اثر ثبت میكنید، ولی حفاظت نمیشود درحالی كه ثبت آثار وظیفه خودش را باید انجام دهد و حفاظت هم در پی آن انجام میشود، حفاظت دولتی الزاما موفق نیست. حفاظت مردمی هم باید همراه این حفاظت دولتی باشد؛ مردم باید آموزش ببینند كه چطور از یك اثر تاریخی حفاظت كنند. اتفاقی كه در یزد افتاد، شما قبلا در یزد میتوانستید یك خانه تاریخی را با ٣٠، ٤٠ میلیون خریداری كنید چون ارزشی نداشت اما الان ارزش پیدا كرده. مردم باید به صورت ملموس این ارزشمندی را ببینند. الان ممكن است حتی با یك میلیارد هم یك خانه تاریخی خوب در یزد پیدا نكنید. ارزش جنبههای مختلف دارد و باید ارزشهای مختلفی برای این كار درست شود كه خوشبختانه این نگرش رو به جلو است.
وقتی یك اثر ثبت جهانی میشود یونسكو یك نظارت دارد و به خاطر آن نظارت ما مدام حواسمان هست. ولی وقتی اثری ثبت ملی میشود، میراث فرهنگی نظارت كافی را ندارد و خیلی راحت آثار از ثبت خارج میشود و تخریب میشوند. نه، اصلا اینطور نیست. حتما ثبت ملی، آثار خیلی خوبی به دنبال دارد. یادتان باشد الان اتفاقی كه در شیراز افتاده این است كه چند خانه ثبتی مانع تخریب بافت تاریخی شده است. یك زمانی فرآیند ثبت ناقص بوده و طرف یك بهانه پیدا كرده، میرفت و میتوانست اثر را به راحتی از ثبت خارج كند. اصلا میخواهم بگویم خودِ جریان قضاوت در این زمینه نیز آموزش میخواهد. عزیزانی كه در دادگاه دستاندركار هستند، وكیل و قاضی هستند، باید بدانند راجع به چه چیزی قضاوت میكنند. چند بخشنامه و حكم فوقالعاده مهم گرفتهایم كه قبلا وجود نداشت. شورای عالی شهرسازی و معماری مصوب كرده كه هر اثری ثبت جهانی یا ملی شد، ضوابط عرصه و حریم باید در نقشههای طرح جامع و تفصیلی مد نظر قرار گیرد و ضوابط آن عینا رعایت شود. این را در گذشته نداشتهایم و اواخر سال گذشته تصویب شده است. تمام دستگاهها هم این موضوع را تایید كردند. صرف نظر از اینكه چقدر اجرا میشود یا نه، این كار نفسا كار مهمی است. دوم اینكه الان دو تا حكم قضایی از دادگاه داریم كه دادستان دستور داده و میگوید اگر جایی منافع عام بر منافع فرد مستولی شود- كه ضوابط حریم آثار از مصادیق آن است- حفظ این حریم ارجح است، ما قبلا این را نداشتهایم.
در حال حاضر خانه امیری در مشهد ثبت ملی شده درحالی كه در فاصله خیلی نزدیك از آن و درست در حریم این خانه یك برج ساختهاند، بدون اینكه ضوابط حریم را رعایت كنند، حالا هم به دنبال خارج كردن بنا از ثبت هستند تا تخریبش كنند، و نمونههای بسیار دیگر از این آثار ثبتی در شهرهای مختلف داریم، چرا این قوانین كه به آن اشاره كردید اجرا نمیشوند؟ رفتار بسیار ظالمانهای در گذشته راجع به شهر مشهد اتفاق افتاده است. ما به تازگی بحثی راجع به حریم منظری مركز تاریخی مشهد انجام دادهایم. سه ماه است كه دستور آن را از دولت گرفتهایم، مشاور و كارشناسانی درحال تهیه آن هستند كه وضعیت ساخت و ساز و چگونگی حفظ كریدورهای منظری را مشخص كنند. در گذشته این اتفاقات بد افتاده كه هر كدام قصه خودش را دارد ولی چگونگی سامان یافتن این محدوده در حد امكان كه بیش از این متضرر نشود در حال انجام است. البته این كار خیلی غلط است كه در كنار یك خانه تاریخی، یك برج به این عظمت ساخته میشود! اصلا نباید انجام شود. كل حریم حضرت امام رضا (ع) حریم مقدس و مهمی است و نباید آن ساخت و سازهای بلند آنجا صورت میگرفت. به همین خاطر این همه متفق القولند كه این كار غلطی است و باید جلوی آن ایستاد و برای اصلاح آن قدم برداشت. خوشبختانه هم وزارت راه ایستاده هم تولیت آستان مقدس امام رضا (ع) به این موضوع آگاهی پیدا كرده و میگویند این اتفاق در گذشته خطا بوده و باید جلوی خطای بیشتر را گرفت.
اگر یك اثر ملی بخواهد از ثبت خارج شود چه پروسهای را باید طی كند؟ ما تا آنجا كه ممكن است تلاش میكنیم اگر چیز ارزشمندی وجود دارد و درحال خارج شدن از ثبت است، كار حقوقی آن را دنبال كنیم یا دوباره آن را ثبت كنیم. آنقدر مقاومت میكنیم تا این اتفاق كم شود. جریانی پیش آمده كه بیشتر سوداگری است. بالاخره در جامعهای هستیم كه ساخت و ساز خلاف هم میكنند. مثلا ممكن است مجوز ٥ طبقه بگیرند، اما ٦ طبقه بسازند و خلاف صورت بگیرد. این سوداگری در داستان خروج از ثبت هم پیش آمده. یك عدهای آمدهاند و میگویند وكالت را میپذیرند و اثری را از ثبت خارج میكنند و مبلغی طلب میكنند. اینها مسائل نامطلوبی است كه به وجود آمده و باید تلاش كنیم آرامآرام جلوی این جریان را بگیریم. اما ما به تنهایی قادر به انجام آن نیستیم. هم قوه قضاییه و هم دولت و هم مردم باید مساعدت كنند. چون اینها دفاع از بیتالمال و دفاع از منافع عام است، و باید برایشان مهم باشد. هیچ اشكالی ندارد كه اگر قرار است اتفاقی در جایی بیفتد از طرف اشخاص فرهنگی یا حقوقی اقدام به خریداری كنند. مثلا شهرداری آثاری كه در خطر تخریب است را بخرد، چون این آثار ثروت شهر هستند. بسیاری از اینها را باید شهرداری مدعی شود، در همه جای دنیا شهرداری مدعی حفاظت از چنین آثاری میشود. میگوید این ثروت شهر من است و نمیگذارم خراب شود.
الان در مشهد شهرداری دارد همین آثار را میفروشد! در دنیا شهرداریها هستند كه شهر را نگه میدارند اما در ایران هنوز در بعضی از شهرها اینطور نیست. حتی معتقدم درست این است كه شهرداریها پرونده ثبتی بیاورند. ما نباید مرتبا دچار اضطرار در ثبت شویم. دایما میگویند كه مثلا در جایی اتفاقی دارد میافتد و زود آن را ثبت كنید.
همان اتفاقی كه در مورد خانه توران افتاد، چرا بنایی كه نیمی از آن تخریب شده بود را ثبت كردید؟ مشكل همین است، نباید لحظه آخر به فكر بیفتیم. سازمان به تنهایی قادر به شناسایی همه آثار در كشور نیست. بناهایی وجود دارد كه شهرداری باید آن را ثبت كند. رویدادهایی مكانی به ویژه در حوزه میراث ناملموس وجود دارد كه نمیتوان در مدت زمان محدود همه آن را ثبت و ضبط كرد. تازه ثبت و ضبط هم بكنیم، اگر مجموعه شهری همراهمان نباشد، خراب میشود. اصلا این روش كه سازمان میراث فرهنگی دایما بدود و اثر ثبت كند كار درستی نیست، اگر اینطور باشد باید كل ایران را ثبت كنیم! هر جای ایران را كه نگاه كنید، طبیعت زیبا دارد، آثار تاریخی منحصر به فرد دارد. بنابراین اگر فقط به ما بگویید كه بدوید و انجام دهید، باید كل ایران را با یك شماره ثبت كرد. درستش این است كه یك دهیاری هم، ارزشهای روستای خودش را بشناسد و برایش مهم باشد. اگر جایی در محدوده مدیریتش مهم است، پرونده تهیه كند و بیاورد و ثبت كند و اعلام كند كه این اثر مهم است و بعد حفاظت از آن را با مشاركت مردم به عهده بگیرد. یكی دیگر از اتفاقاتی كه در این دوره افتاد و در گذشته نبود این است كه اكنون ٧٠، ٨٠ تا پرونده داریم كه دیگران تهیه كردهاند، اشخاص، دستگاهها به ما درخواست ثبت میدهند، شهرداریها و مردم پرونده ثبتی تهیه كردهاند، اما در طول این ٢٧ سال اصلا چنین چیزی نداشتیم. حالا نامش را هرچه میخواهید بگذارید. برای من مهم نیست كه بگویید میراث فرهنگی نكرد یا كرد، برای من مهم است كه این اتفاق بیفتد. چه شهرداری، چه وزارت راه و چه دولت هر كدام این كار را انجام بدهند، انجامش در حوزه میراث فرهنگی ارزشمند است. خیلی مهم است كه ما به شهرداریها و مردم آموزش دهیم تا اگر چیزی ارزش دارد و باید ثبت شود، تقاضا كنند و حمایت معنوی و پشتیبانیهای مختلف را از دستگاههای مختلف درخواست كنید و آنها بدانند كه اگر اثری ثبت شد تحت حمایت قانون قرار میگیرید. بسیاری از بناها هستند كه مالكانشان اقدام به ثبت میكنند، تنها به خاطر اینكه اطرافشان ساخت و ساز صورت نگیرد. مثلا خانهشان با ارزش است و نمیخواهند كه منظرش خراب شود. در حال حاضر كه فعالان مدنی میپرسند چرا خانه توران خراب شد؟ درحالی كه باید حفظ میشد، خیلی عالی است. برای اینكه ما الان به دنبال ایجاد یك فضای همدلی هستیم كه چطور خانههای معاصر تهران را حفظ كنیم. این داستان، تفاوت این دوره با دوره قبل است و من اصلا نمیخواهم دفاع از عملكرد میراث بكنم بلكه میخواهم بگویم كه همه در این اتفاق شریكند.
این ثبتهای ملی چقدر برای میراث فرهنگی ضمانت قانونی دارد؟ اگر مسیر را درست رفته باشید و عین مراحل قانون عمل كرده باشید، ضمانت قانونی بسیار قوی دارد. اما گاهی وقتها برای یك خانه با مالك شخصی ابلاغیه ارسال میشود و لازم است برای ثبت اثر رضایت شخص را بگیریم و اگر این كار را نكنیم، اثر دچار مشكلات یاد شده میشود. در این مورد ماجرا فرق میكند.
در مورد خانههایی كه مالكان شخصی دارند گفتید كه نمیشود بدون رضایت مالك كاری انجام داد، اما اخیرا ما میبینیم كه در حریم منظری كاخ صاحبقرانیه كه یك اثر ملی است یك برج ساختهاند! درحالی كه فلسفه وجودی تالار جهان نمای این كاخ این بوده كه حرم حضرت عبدالعظیم(ع) از پنجرههای آن مشخص باشد، چرا میراث فرهنگی اقدامی برای تعیین چارچوبهای حریم منظری انجام نمیدهد؟ این مشكلی است كه پیش آمده و اتفاقا یكی از ناراحتیهای ما هم همین است. از دید میراث باید حریم منظریاش هم ترسیم و در آن دوره ابلاغ میشد تا رعایت میكردند. ولی من نمیتوانم بگویم كل تهران حریم منظری است! مهندسین مشاوری كه دارند طرح تفصیلی را مینویسند باید اینها را مطالعه كنند. درواقع اینها درس خواندهاند برای همین. درس خواندهاند كه سابقه تاریخی محل را بدانند. این حرفی كه میزنید را باید آنها بدانند. كسی كه دارد طرح تفصیلی پهنهبندی شهر را تهیه میكند كریدورهای طبیعی و تاریخی و فرهنگی را باید بشناسد و در طرح برجسته كند تا تغییر نكند، باید بداند این محور شاهعبدالعظیم مهم است. همه را كه یك دستگاه محدود نمیتواند انجام دهد. همه باید كارشان را خوب انجام دهند.
الان با اتكا به قانون كدام یك را مقصر بدانیم؛ اطلسمال یا مهندس مشاوری كه مجوز ساخت داده؟ برای مشكلی كه در صاحبقرانیه پیش آمده دو قرارداد بستهایم تا مطالعه زمینشناسی به دقت انجام شود. با گفتن همه اینها؛ زمین لغزش، تسریع تخریب و... چیزهایی است كه در كارشناسی اولیه انجام شده و لازم است مطالعات عمیقتری داشته باشم. بنابراین یك گروه مهندس مشاور ژئوتكنیك قرار است این كار تكمیلی را انجام دهد.
این برای تركهاست. برای حریم منظری كاخ چه اقدامی انجام شده؟ موضوع منظر كه اتفاق افتاده را اتفاقا شهرداری باید مدعی شود و بگوید كریدورهای شهری من از بین رفته است و نباید پروانه صادر كند. یا اگر این موضوع در یك كمیته تصویب شده، باید پاسخگو باشد. شهرداری و شورای شهر باید مدعی شوند كه چرا منظر شهری به هم خورده و شما این مصوبه را دادهاید؟ نباید این را برعكس كنیم و باید بگوییم منظر آنجا صاحبقرانیه تا شاهعبدالعظیم بوده و به هم خورده و از این اتفاقات برای سایر كریدورهای ارزشمند شهری درس بگیریم و حداقل بقیه را برای نسل حاضر و آینده حفظ كنیم. میراث فرهنگی ایران در دوره هشت ساله دولت قبل روزهای سختی را پشت سر گذاشت، وقتی در دولت جدید مدیریت سازمان تغییر كرد، همه توقع داشتند اتفاقات خوبی بیفتد و تغییرات عمدهای در حوزه میراث فرهنگی رخ دهد. به نظر شما در این سه سال چقدر این تغییرات مثبت اتفاق افتاده؟ ارزیابی شما از
فعالیت سازمان در این سه سال چیست؟ باید چند موضوع را بگویم اما نه از دید معاون سازمان، بلكه از دید كسی كه شاهد كل این ماجرا بوده. واقعیت این است كه در این دولت اتفاقاتی افتاده كه برخی از آنها فوقالعاده مهم و منحصر هستند. در مدت بیش از ٢٧ سال كه در این دستگاه هستم، به طور نسبی هرگز ندیدم كه فضای همدلی كشور به این اندازه به نفع این حوزه رقم بخورد. ما به دلیل آنكه دستگاه حفاظت از میراث فرهنگی هستیم، در واقع هیچوقت دستگاههای توسعهگر با ما خوب راه نمیآیند و از آنجا كه كشور در زمینههای مختلف از جمله حوزههای راه، صنعت، معدن، آب، شهرسازی، در مسیر توسعه است و این توسعه معمولا در مناطق تاریخی، فرهنگی رخ میدهد، ما برای حفاظت از میراث فرهنگی، به صورت مداوم باید به دستگاههایی كه در حال فعالیت عمرانی در راستای توسعه فعال هستند، بگوییم چه كارهایی را انجام ندهند و ممانعت ایجاد كنیم تا بتوانیم میراث را حفظ كنیم، مسلما دستگاههایی كه كار توسعه انجام میدهند، خیلی با ما همراه نیستند. ولی در این دولت این اتفاق افتاده؛ بسیاری از همكاری و همیاریهای بزرگ اكنون از سوی وزارت راه با ما صورت میگیرد. بسیاری از وقایع بد در دوره گذشته توسط همین دستگاهها اتفاق افتاده. دیگر آنكه قبلا در شهرهایی كه داریم آمادهسازی میكنیم، شهرداریها اصلا با ما همراهی نمیكردند. وقتی شهرداری كه تقریبا بیشتر اختیارات یك شهر را داراست با ما همراهی نكند، كار خیلی سخت خواهد شد. به طور مثال در یزد بیشتر فعالیتها و هزینههای مرمت، ساماندهی و بهسازی بافت تاریخی توسط مجموعه مدیریت شهری از جمله شهرداری، سازمانهای دست اندركار بافت تاریخی با مشاركت مردم انجام شد. البته این همدلی و همكاری نزدیك نتیجه گفتوگوی طولانی بین مسوولان، دانشگاهیان و مردم با هدف مشترك بود بنابر این در میراث فرهنگی گفتوگو و نشست با دستگاهها و كسانی كه دستاندركار هستند، خیلی مهم است. یعنی باید با كل ذیمدخلها از مردم گرفته تا مسوولان جلسه داشته باشیم و شرایط را تشریح كنیم و بگوییم چرا حفاظت از میراث مهم است. قبلا این فضای گفتوگو و تعامل به طور نسبی تا این اندازه وجود نداشت. قبلا این تفاهم بسیار سخت بود و باید دعوی حقوقی میكردیم، اما حالا با گفتوگوی بین دستگاهی مسائل بسیار بهتر از گذشته حل میشود. بسیاری وقتها شنیده میشود كه میگویند شهرداری فلانجا دارد از میراث جلو میافتد! این برای میراث بسیار خبر خوشایندی است و همیشه این اتفاق را آرزو میكردیم كه مردم، شهرداریها و سازمانهای دیگر در حفظ ثروت و میراثشان كوشا و پیشقدم باشند.
یعنی شما ترجیح میدهید كه میراث صرفا نقش نظارتی داشته باشد؟ همانطور كه همه جای دنیا اینطور است ما هم ترجیح میدهیم كه بیشتر نقش نظارتی و حاكمیتی داشته باشیم. یعنی جایی كه خطر احساس میشود به سرعت كار قانونی انجام دهد، شكایت كند و تا آنجایی كه ممكن است نظارت داشته باشد تا كسانی كه مسائل اجرایی در اختیارشان است، رعایت برخی چارچوبها را داشته باشند. ما باید با تدوین دستورالعملها و استانداردها و نظارت دقیق و هوشمندانه به دستاندركاران راهكار و آموزش مناسب ارایه دهیم و آگاهیبخشی به جامعه و معرفی میراث فرهنگی بر اساس شناخت داشته باشیم. به عبارتی باید نقش نظارتی و حاكمیتی را بیشتر تقویت كنیم كه این امر نیز نیاز به ساختار و نیروی انسانی متناسب دارد. اما مكانهایی هم وجود دارد كه بسیار نفیس و حساس است كه سازمان از صفر تا صد یك كار چندرشتهای را باید با هدف حفاظت انجام دهد. مثلا تخت جمشید كه لازم است از مطالعات تا اجرا توسط سازمان انجام شود.
به نظر شما مهمترین آسیبی كه سازمان میراث فرهنگی در دولت قبلی دید چه بود؟ سازمان هم از داخل و هم از خارج دچار انفعال بود. اتفاقی كه در دوره هشت ساله گذشته افتاد، متلاشی شدن نیروی انسانی بود. بیش از كارشناس، نظام كارشناسی و تداوم كار كارشناسی از بین رفت. برای اینكه سیستم كارشناسی باشد، باید كتابخانهای غنی با گزارشها و اسنادتان وجود داشته باشد كه كارشناسان جوانتر بتوانند به آن رجوع كنند، اما این اسناد وجود نداشت و متلاشی شده بود. این را همیشه میگویند كه اگر میخواهید سیستمی را نابود كنید، باید سابقه و تاریخ آن را نابود كنید. سابقه را كه نابود كردید، هر كاری میتوانید بكنید. سازمان هم سابقه اسنادیاش تا حدودی نابود و هم حافظه كارشناسی آن تضعیف شد و بعد از آن هر كاری توانستند به هر شكلی انجام دادند. وقتی هویت و میراث گذشتگان را نشانه بگیرید مثل اینكه من ندانم فرزند كی و چی هستم؟ زمانی میتوانم از هویتم دفاع كنم كه بدانم چه كسی هستم. در این سازمان همین اتفاق افتاد كه بنیه كارشناسی تحلیل رفت. البته من قصد ندارم به عقب برگردم و دوست دارم رو به جلو بروم ولی چون سوال میكنید باید بگویم. فضای كارشناسی ضعیف و نحیف شد، درحال حاضر در برخی از استانها افراد زیادی را نداریم كه همه موضوعات مربوط به میراث بدانند و حامل تجربه ارزشمند دورههای پیشین باشند و این تجربهها را منتقل یا هنوز همكاری داشته باشند! یكی از بزرگترین مصائبی كه به آن حادث شدیم و هنوز هم بر آن فائق نیامدیم، همین است. این موضوع به هیچوجه یكشبه تغییر نمیكند و زمان میخواهد. شما انتظار نداشته باشید با تغییر دولت همه سیستم پاشیده شده سر جای اول خود برگردد، این نیازمند زمان است. البته جامعه حق دارد كه بخواهد یكشبه اتفاق بیفتد! ولی این اتفاق نمیافتد. یك مثال میزنم درختهای باغ فین در حال تخریب است و ما طی این دو، سه سال كمك كردیم كه یكسری نهالهای جدید بكاریم تا جایگزین قبلیها شوند و خوشبختانه برخی از آنها ٥/٢ تا ٣ متر هم قد كشیدهاند و میتوانند جایگزین شوند. از گروه متخصص آنجا سوال كردم كه چرا نمیتوانیم درخت ١٠ متری پیدا و جایگزین كنیم كه فضای منظری باغ عوض نشود؟ من از دیدِ یك معمار یا از منظر یك مرمتگر این را دوست دارم. متخصص این گروه برای من توضیح داد كه حتی اگر گونه را هم بیاورد ممكن است ٤ تا ٥ متر باشد و با قطع كردن ریشه دو سه سال طول میكشد تا ریشه خودش را ترمیم كند و بعد شروع به رشد میكند. این درس خیلی بزرگی برای موضوع ماست. با قطع یك گونه از یك محل و انتقال آن به محل مورد نظر حداقل دو سه سال طول میكشد تا ریشه خودش را ترمیم كند و این مثال خیلی جالبی است. درحالی كه با كاشت یك نهال تا دو سال آینده به همان ٥ متر خواهیم رسید. خوشبختانه یا متاسفانه فضای سبز و درخت صبر و مهلت میخواهد. شما نمیتوانید اگر چیزی از بین رفت، فوری جایگزین كنید. میراث فرهنگی هم همین است و صبر میخواهد. باید آرامآرام آن را در مسیر بیندازید. وقتی جریان نظم یافتهای را از بین میبرد یكشبه نمیتوان آن را درست كرد. آدمهایی كه میخواهند در میراث فرهنگی كارشناس خبره شوند باید در مسیر قرار بگیرند و صبر و حوصله و زمان میخواهد. وقتی سیستمی خراب شد حتی اگر دانشمند دهر را هم بیاورید، نمیتواند یك شبه آن را درست كند. عین فضای سبز است و باید اجازه داد تا ریشههایی كه قطع شده آرامآرام وصل گردد. در حال حاضر باید ریشهها را ترمیم كرد.
شما از دغدغه مندی مسوولان ردهبالا گفتید، اما چندی پیش آقای روحانی جمله نگرانكنندهای گفتند و اظهار كردند بهتر است نام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، تغییر كند و گردشگری ابتدای نام این سازمان قرار بگیرد، نظرتان در این خصوص چیست؟ من نمیخواهم وارد این موضوع شوم چون میراث فرهنگی در معنای جامع آن اصل و همه هویت جامعه است و تمام فعالیتهای فرهنگی را در بر میگیرد و جایگاه بسیار با اهمیتی دارد و هر كشور دارای سابقه طولانی مانند ایران باید به هویت و میراث خود اهمیت دهد. اما آنچه مهم است عمل هر دوره است، یك نكتهای بگویم شما كدام رییسجمهور را به اندازه ایشان دیدهاید كه در بازدید از شهرهای مختلف به آثار تاریخی تا این حد توجه كند؟ باید آدم خوبیها را بگوید و اشكالات را هم بگوید. برنامه رییسجمهور ١٠ دقیقه بازدید از تخت جمشید بود اما با اشتیاق بیش از یك ساعت و نیم بازدید میكند و به اطلاعات تاریخی به دقت توجه و پرسشهای بسیار كلیدی مطرح میكند بعد راجع به پارسه دستور تخصیص اعتباری برای آزادسازی پارسه و كاوش را میدهد تا محقق بیاید، هر چند هنوز این موضوع محقق نشده. اما این خیلی مهم بوده درحالی كه قبل از این چنین چیزی نداشتیم. بنابراین نمیشود این قضاوت منفی را داشت و معلوم است كه میراث فرهنگی هویت ملی و ریشه ما است و معلوم است كه گردشگری بخشی از محصول این میراث است. آن هم در كشوری كه تمدن حداقل بیش از ده هزار ساله دارد و این تمدن میتواند ادامه داشته باشد منظور آقای رییس جمهور این نیست كه واقعا این اتفاق بیفتد.
اگر یك درصد بخواهد این اتفاق بیفتد، چطور؟ نمیافتد. برای اینكه فضای فرهنگی كشور در این دولت و فرهیختگی جامعه این روند را دنبال نمیكند.
اما الان میگویند كه گردشگری باید جایگزین درآمد نفتی شود. خب، بشود. برای اینكه گردشگری جایگزین نفت شود، حتما باید برای میراث فرهنگی صدها برابر كار حفاظتی و فعالیت فرهنگی انجام و به ریشهها توجه فوقالعادهای شود. چون اگر گردشگری بیاید و ببیند همهچیز نابسامان و بدون حفاظت است یا اثر فرهنگی رها شده است، اصلا نمیآید. گردشگران خارجی، گردشگران شمال كشور نیستند! گردشگر خارجی برای كار فرهنگی میآید. میآید تا میراث منحصر فرهنگی و میراث طبیعی جالب ببیند. اتفاقا آقای رییسجمهور در صحبتهایشان در مراسم روز جهانی گردشگری به اهمیت این موضوع اشاره كرد و گفت كه چرا تصویر كویر و منطقه كویری و اهمیتهای آن را در كلیپ معرفی جاذبهها نگذاشتید؟ گردشگر میخواهد ماجراجویی كند و كاشف چیزی شود. بیایان لوت و قنات را ببیند اینها نه تنها میراث طبیعی بلكه میراث فرهنگی و سابقه تاریخی و ابداعات شگرف ایرانیان را بیان میكند. اگر وضعیتمان در این نقاط بد باشد، اصلا گردشگر نمیآید. توسعه فرهنگی خیلی مهم است، توسعه از منظر میراث فرهنگی یعنی پایداری. چرا در دنیا میگویند كه میراث فرهنگی، توسعه پایدار به همراه دارد؟ برای اینكه میراث فرهنگی همهسونگر است و فقط بخش آمدن گردشگر را نمیبیند. میگوید كه گردشگر یك جاهایی ضرر و در یك جاهایی نفع میرساند. جاهایی كه ضرر میرساند، میگوید مانعش شوید و جاهایی كه نفع میرساند، میگوید ادامه دهید. گردشگر مدیریت شده و هدایت شده خوب است و برای معیشت و فرهنگ مردم میتواند كمككننده باشد. تعامل با جهان از طریق گردشگری خیلی خوب است و اشتغالزایی هم البته مهم است. همه این جنبهها مهمند. اگر این حرفها زده میشود برای اینكه بتواند به توسعه فرهنگی و معیشت مردم كمك كند. ولی یادمان باشد كه میراث فرهنگی به همه جنبههای توسعه میپردازد. یعنی به توسعه اشتغال بومی- كشاورزی هم توجه میكند. شما اگر منظر طبیعی سالمی نداشته باشید، گردشگر نخواهد آمد. گردشگر یزد برای مركز تاریخی میآید. تعداد كمی از خانههای تاریخی كه به هتل سنتی تبدیل شده، ضریب اشغالشان بیش از همه هتلهاست. این هتلها در سال بیش از ٩٠ درصد اشغال است. اما اگر همین گردشگر از مركز تاریخی خارج شود برود و ببیند كه چه معماریهای بیهویتی در شهرها ایجاد كردهایم مسلما جذابیتی برایش ندارد. گردشگر برای تاریخ، فرهنگ و برای مردم میآید. اگر رفتارمان صحیح و بسامان باشد، این میتواند انجام پذیرد و این هم هیچ راهی ندارد جز اینكه مردم خودشان توانمند باشند و خودشان این كارها را انجام دهند و ما با مشاركت آنها به معرفی ارزشها بپردازیم. بنابر این معرفی شایسته و آگاهیبخشی به جامعه جزو اصلی فرآیند حفاظت است.
منبع: اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید