1395/7/19 ۰۹:۰۷
تاریخ شفاهی امروزه یکی از روشهای نوین تاریخنگاری به شمار میآید. با تکیه بر تاریخنگاری شفاهی میتوان وارد حوزههایی از تاریخ وارد شد که تا پیش از آن مغفول مانده یا امکان ورود به آنها فراهم نبوده است. تاریخ شفاهی در ایران اما به تاریخ نخبگان اختصاص یافته و چندان به حوزه تاریخ اجتماعی وارد نشده است، در حالی که تاریخ شفاهی در جهان، گستره و مجالی برای پرداختن به تاریخ فرودستان است. تاریخ شفاهی همچنین فرصتی فراهم آورده است که برخی بخشهای جامعه در تاریخ پدیدار شوند؛تاریخ زنان از آن جمله است. زنان در تجربه جهانی، به یاری تاریخ شفاهی توانستهاند در تاریخ دیده شدند.
تاریخ فرودستان ماهرخ ابراهیمپور: تاریخ شفاهی امروزه یکی از روشهای نوین تاریخنگاری به شمار میآید. با تکیه بر تاریخنگاری شفاهی میتوان وارد حوزههایی از تاریخ وارد شد که تا پیش از آن مغفول مانده یا امکان ورود به آنها فراهم نبوده است. تاریخ شفاهی در ایران اما به تاریخ نخبگان اختصاص یافته و چندان به حوزه تاریخ اجتماعی وارد نشده است، در حالی که تاریخ شفاهی در جهان، گستره و مجالی برای پرداختن به تاریخ فرودستان است. تاریخ شفاهی همچنین فرصتی فراهم آورده است که برخی بخشهای جامعه در تاریخ پدیدار شوند؛تاریخ زنان از آن جمله است. زنان در تجربه جهانی، به یاری تاریخ شفاهی توانستهاند در تاریخ دیده شدند. تاریخ شفاهی در ایران اما در محدوده تاریخنگاری رسمی و حکومتی گرفتار آمده و ابزاری برای خودنمایی نخبگان شده است. دکتر ابوالفضل حسنآبادی، دانشآموخته دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان و مولف و پژوهشگر تاریخ شفاهی معتقد است که تاریخ شفاهی زشت یا سخت در ایران، به عنوان یکی از بخشهای مهم تاریخ شفاهی، عمدا نادیده گرفته شده و هنوز تاریخ شفاهی در معنای اصلی خود به کار گرفته نشده است. حسنآبادی که به دلیل انجام پژوهشهای گسترده در گستره تاریخ محلی و تاریخ شفاهی خراسان، به عنوان چهره ماندگار شهر مشهد برگزیده شده است، با تالیف کتاب «تاریخ شفاهی در ایران» نظریههای خود را در این زمینه ارایه کرده است. او همچنین رییس اداره اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی است. حضور این پژوهشگر تاریخ در انجمن تاریخ شفاهی جهان و پیوند پیوسته او با آن نهاد، زمینهای فراهم آورد تا در گفتوگو با او وضعیت تاریخ اجتماعی ذیل تاریخ شفاهی را در ایران بررسی کنیم.
جناب حسنآبادی! چه مولفهای در تاریخ شفاهی، گرایش آن را به تالیف تاریخ اجتماعی موجب میشود؟ آنچه در جهان، تاریخ شفاهی یاOral history نامیده میشود، چند دوره ویژه را از سر گذرانده است. دوره نخست، تاریخ نخبگان در میانه سالهای دهه ٥٠ تا اوایل دهه ٦٠ میلادی به شمار میآید که عمدتا به مصاحبه تاریخ سیاسی در موضوعات ویژه با نخبگان و افراد رده بالا اختصاص یافته است. دهههای ٦٠ و ٧٠ میلادی اما عصر مطرح شدن تاریخ شفاهی برشمرده میشود. دگرگونیهای اساسی در حوزه تاریخنگاری در این برهه زمانی روی داد. از جمله مساله تاریخنگاری مارکسیستی پدید آمد و تاریخنگاری اجتماعی در اندازهای مطرح شد که وجه غالب تاریخنگاری را در این دهه به خود اختصاص داد. همچنین مسائل اقلیتهای نژادی و مذهبی، کارگران به ویژه کارگران معدن و دیگر کارهای سخت و فمنیسم را در این قالب طرح کرد. تاریخ شفاهی به ویژه درباره زنان در موضوعهای گوناگون، ابزاری اساسی شد. مساله تاریخ کارگری در این زمان بسیار مطرح شد. به طور کلی گروههایی که کمتر دیده میشدند و در پی هویت بودند، در تاریخ شفاهی مورد توجه قرار گرفتند. موضوعها و مسائلی که پیشتر نمیتوانستند مطرح شوند، با تاریخ شفاهی به عنوان ابزار و روش اصلی، امکان بیان و بروز یافتند. در دهه ٦٠ میلادی که آرشیوها شکل گرفتند، بیشتر کارکرد آنها نگهداری منابع تاریخ اجتماعی در حوزههای متفاوت بود. گروههایی فراوان نیز به حوزه تاریخ شفاهی وارد شدند. در یک دوره البته صرفا گروههایی ویژه به قلمرو تاریخ شفاهی راه یافتند اما در این دوره تاریخ شفاهی، همگانی شد و گروهها و موسسههای خصوصی افزون بر آرشیوها و کتابخانههای ملی به این حوزه روی آوردند و دامنهای متنوع و گسترده از منابع در این حوزه تولید شد که بعدها نیز ادامه یافت. مساله تاریخنگاری فرودستان یا تاریخنگاری از پایین، در همین راستا جای میگیرد. حوزههای دانشگاهی و نحلههای تاریخنگاری در جهان، به طبقات پایین، به حاشیهرانده شده یا مورد ظلم قرار گرفته توجه کرده و آنان را به حوزه آکادمیک ارایه اطلاعات و فضای گفتمانی وارد کردند، همچنین افراد عادی از جمله بسیاری از زنان در این زمینهها مصاحبه کردند. به عبارتی تاریخ شفاهی هم در حوزه تولید در جامعه عمومی هم در حوزه استفاده به کارگرفته میشود. بسیاری از مورخان به ویژه در حوزه تاریخ اجتماعی به تاریخ شفاهی روی آورده، از آن به عنوان یک ابزار کارآمد بهره گرفته و کتابهایی بسیاری نگاشتند. از مهمترین نمونههای این شیوه تاریخنگاری، کتاب «Hard Time» یا «زمانهای سخت» به شمار میآید که به زندگی کارگری در همه جنبهها در یک دوره مربوط میشود؛ هنوز نمونه چنان پژوهش تاریخ اجتماعی بر مبنای تاریح شفاهی در ایران انجام نشده است. تعریفی که عموما برای تاریخ شفاهی قایلاند، ایجاد هویت و انتقال افکار، احساسات، نگاهها و دیدگاههای مردم از یک دوره به دوره دیگر است. آنچه در تاریخ شفاهی در جهان بسیار مطرح میشود، بهرهگیری از ویژگی تاریخ شفاهی در انتقال نگاه و گرفتن اطلاعات از افکاری است که کمتر مورد توجهاند یا کمتر دیده میشوند. در ایران درباره افکار مردم در جنگ تحمیلی پژوهشی انجام نشد. به عنوان نمونه پژوهشگران حوزه تاریخ شفاهی هیچگاه برآن نشدند بدانند آیا نگاه مردم به جنگ در شهر دزفول با مردم مشهد یکی بوده است؟ قطعا تفاوت داشته است زیرا گونه برخورد و رویارویی مردم دزفول با جنگ، مستقیم و در مشهد غیر مستقیم و پشت جبهه بوده است. همچنین آیا دیدگاهها و احساسات مردم در انقلاب ١٣٥٧ در مشهد که شهری مذهبی و به عنوان پایگاه انقلاب بود، با شهری دیگری که چندان در انقلاب درگیر نشد، یکسان بوده است؟ بنابراین یکی از کارکردهای تاریخ شفاهی، انتقال و ضبط همین احساسات، افکار و نگاهها است. این که وقتی شما در آینده بخواهید درباره یک موضوع صحبت کنید، باید بتوانید درباره طبقات، تفکرات و پایگاه اجتماعی موضوع مورد نظر اطلاعات بگیرید و آنها را انتقال دهید.
تاکید بر نگاه و نظر مردم در تاریخ شفاهی در یک رویداد تاریخی چگونه قابل ارزیابی است؟ زمانی که درباره شهریور ١٣٢٠، اشغال ایران از سوی متفقین و برافتادن حکومت پهلوی اول مصاحبه میگرفتیم با مراجعه به افرادی که بالای ٩٠ سال داشتند، درباره اشغال مشهد از سوی روسها میپرسیدیم. برخی افراد از این رخداد راضی و برخی ناراضی بودند. یکی از پرسششوندگان میگفت به علت فشار مذهبی که در دوره رضا شاه به ساکنان مشهد وارد شده و از عزاداری مذهبی جلوگیری شده بود، مردم به شدت ناراضی بودند، از اینرو زمانی که روسها به مشهد آمدند، فضا باز شد و دوباره همه چیز به روال پیشین بازگشت. همچنین میگفتند آنچنان مردم در عزاداری و برپایی برخی مراسم مذهبی غرق شده بودند که گویی به یاد نداشتند روسها شهر را اشغال کردهاند! این نگاه و احساسات مردم در یک دوره است. ما امروز در بررسی آن رخداد اشغال، اگر نتوانیم از آن حال و هوا آگاهی یابیم، نمیتوانیم دریابیم در آن برهه دقیقا رخ داده است. تنها میدانیم در زمان رضا شاه جو خفقان در مشهد حکمفرما بوده است. اگرچه یک نگاه را نمیتوان با یک سند یا چهار روزنامه بالا و پایین کرد.
با توجه به این که به تاریخ شفاهی مشهد در شهریور ١٣٢٠ اشاره کردید، آیا مساله قحطی پس از جنگ نیز مد نظرتان قرار گرفت؟ طبیعتا پس از شهریور ١٣٢٠ با ورود روسها، مسائلی گوناگون در مشهد و پیرامون آن پدید آمد. طبق گفتوگوهای تاریخ شفاهی که با نانواهای قدیم مشهد انجام شد، آنها ناراضی بودند، گرچه درصد نارضایتی قنادیها کمتر بود. برداشتم این بود که چون شکر مشهد از روسیه وارد میشد با ورود روسها خللی در واردات شکر انجام نشد، در صورتی که تا پیش از شهریور ١٣٢٠ شکر و قند یک کالای تجملی به شمار میآمد. برق نیز البته این شرایط را داشت، از همینرو بررسی تاثیر برق در سیاست مشهد، یکی از مسائل بسیار مهم است که به پژوهش و بررسی نیاز دارد.
به برق از چه منظر باید نگریست؟ یک کارخانه برق در آن زمان در مشهد وجود داشت اما نمیتوانستند به همه افراد برق برسانند، به همین دلیل به معدودی برق داده میشد. اعطای برق هم بر امتیازبندی و دستهبندی مبتنی بود، حتی با آن کارهای سیاسی انجام میدادند. قند نیز به همان نسبت کالایی تجملی به شمار میآمد و در برخی موارد وجود نداشت. با این دورنما، اینگونه دریافتم که افرادی به گونهای از ورود روسها به مشهد خوشحال بودند که با حضور آنها از برخی محصولات، مواد و ابزار بهرهمند شدند و کار و پیشهشان رونق گرفت. این رضایتمندی را میتوان در ورود شکر دید که موجب شد صنف شیرینیپزان با فراوانی کالایی روبهرو شوند که تا پیش از آن کمیاب و گران به شمار میآمد. در واقع میخواهم بگویم درباره وضعیت مردم در یک برهه تاریخی نمیتوان با مراجعه به چند برگ سند، روزنامه و خاطرات برخی افراد، حکم کلی صادر کرد. مثلا در همین مثال، نمیتوان به قطعیت گفت وضعیت مردم پس از ورود روسها به مشهد در شهریور ١٣٢٠ بهتر یا بدتر شد. حضور آنها در شهر مشهد و میزان اختیارات، اختلالات و خودسریهایی که داشتند قطعا برخی مشکلات پدید آورد، این حضور اما پیامدهایی مثبت نیز داشت. برای مثال روسها نمیتوانستند فارسی صحبت کنند بنابراین برخی تاجیکها را از تاجیکستان با خود آوردند. ما در دورهای اقلیتی تاجیک در مشهد داشتیم که تاکنون بدان نپرداختهایم. همچنین برخی روسها در مشهد ماندند و ازدواج کردند. ما برخی از این خانوادهها را یافتهایم اما هنوز پژوهشی عمده در اینباره انجام نشده است. با وجود این که به صورت کلی به حضور متفقین در شهریور ١٣٢٠ پرداخته شده اما به جزییات آن توجه نشده است. زمانی که برخی مسایل را از دریچه تاریخ شفاهی بررسی میکنید، تازه درمییابید چه رویدادهایی روی داده که در هیچ منبع کلاسیک تاریخی به آن حتی اشاره نشده است.
به دلیل نوع نگاهی که با تکیه بر تاریخ شفاهی به تاثیر حضور روسها در مشهد داشتید، آیا میکوشید از بیان خطی حضور متفقین در ایران بپرهیزید؟ ببینید! در شرح تاریخ شهریور ١٣٢٠ تنها به رویدادهای خطی در این دوره اشاره شده است، از جمله این که روسها به مشهد آمدند و مردم ایران با حضور آنها به قحطی دچار شدند؛ جالب این که در این میان آمار هم میدهیم، در حالی که باید پرسید آیا این آمار درست است؟ آماری که هر مورخ و پژوهشگر میتواند در آن تشکیک کند. آیا برای بررسی وضعیت مردم تهران در شهریور ١٣٢٠ به صد فرد ٩٠ یا ١٠٠ ساله مراجعه شده که از زبان آنها به شرحی از آن روزها برسیم و از آنها بپرسیم تهران در آن روزگار چه شرایطی داشت، وضع نان و خواربار چگونه بود؟ تنها مراجعه به اسناد و مطبوعات نمیتواند گویای شرایط مردم تهران در آن روزگار باشد. پیشتر گفتم و باز یادآوری میکنم نمیتوان چندان به تاریخنگاری رسمی بسنده کرد و بر اساس منابع رسمی و کلاسیک، از آماری دم زد که میتواند گاه با تردیدهایی روبهرو شود.
با توجه به آنچه که در بازخوانی تاریخ شهریور ٢٠ داشتید، برآناید که هنوز به درستی به تاریخ اجتماعی در ایران پرداخته نشده است؟ مدتی است که ادعای پرداختن به تاریخ اجتماعی داریم اما همین تاریخ را بر پایه اسناد رسمی انجام میدهیم و تاریخنگاری اجتماعی ما همچنان در ذیل تاریخ حکومتی و رسمی جای میگیرد؛ زمانی که پژوهش و تاریخنگاری ما بر آمار و اسناد رسمی مبتنی باشد، به این معنا است که تاریخنگاری حکومتی انجام میدهیم، هرچند نگاه اجتماعی در آن باشد. همچنین صِرف پژوهش تاریخ سیاسی به آن معنا نیست که بپنداریم هر پژوهشگر که به تاریخ سیاسی میپردازد، تاریخنگاری حکومتی انجام داده است؛ همواره اینگونه نیست، ممکن است گاه تاریخنگاری حکومتی اما از جنبه اجتماعی انجام دهیم. ارزش تاریخ شفاهی برای بیان تاریخ اجتماعی در آن است که باید اسناد را گویا کنیم؛ این گویاسازی به ویژه در تاریخ اجتماعی بسیار اهمیت دارد، زیرا به ارتباط با مردم میانجامد و از نگاه صِرف سندی یا آماری دوری میگزیند. ما در تاریخ شفاهی در واقع به دنبال گویاسازی، توضیح و تبیین اطلاعات اسنادی میرویم که گاه به تشکیک یا تکمیل سند کمک میکند؛ گرچه تاریخ شفاهی در تاریخنگاری اسنادی از جنبههایی بسیار متنوع برخوردار است. چند وقت پیش مطلبی درباره یک پژوهش در آمریکا مطالعه میکردم که پژوهشگران در آن میزان دینداری مردم را بر اساس چیدمان صندلی کلیساها در دورههای گوناگون تاریخی مشخص کرده بودند! این یک بحث است، شاید اساسا ما به آن نیندیشیم، اما به هر حال یک نگاه و ایده است. اساسا باید پرسید آیا چنین چیزی درست است؟ واقعیت آن است که این ایده تنها یکسری آمار ارایه میکند که مردم در چه دورههایی بیشتر به کلیسا میرفتند. اکنون ممکن است در یک زمان در شهری جابهجایی جمعیتی رخ داده باشد و آمار به دست آمده، درست نباشد. این ایده البته ممکن است در یک نقطه پاسخ دهد در حالی که در شهر یا مکانی دیگر اینگونه نباشد. اهمیت تاریخ شفاهی در این است که به روشن شدن چگونگی و چرایی بسیاری از پدیدهها به ویژه در گستره تاریخ اجتماعی یاری میرساند.
تاریخ شفاهی در جامعه ما جدا از رویکرد سیاسی، چه کاربردهایی میتواند داشته باشد؟ آیا میتوان در حوزه تاریخ اجتماعی بدون فیلتر کردن مسائل سراغ آنها رفت؟ مسائل و موضوعهایی بسیار در تاریخ شفاهی وجود دارد که به دلایلی به آنها نپرداختهایم. پدیدهای در این حوزه وجود دارد که از آن به عنوان تاریخ شفاهی زشت یا تاریخ شفاهی سخت یاد میکنم. تاریخ شفاهی زشت، موضوعاتی است که جامعه عمدا آنها را نادیده میگیرد. مطلبی اکنون تاریخ شفاهی امنیت برای یک مجله با موضوع آماده میکنم. پرسش مهم این است، آیا تاکنون به تاریخ شفاهی زندانیان پرداختهایم؟ در حالی که این موضوع در حیطه تاریخ اجتماعی بسیار اهمیت دارد. آیا تاکنون با چند نفر از زندانیان گفتوگو کردهایم، چه اینسو چه آنسوی آب؟ البته تنها با برخی زندانیان سیاسی آن هم به دلایلی ویژه صحبت میکنیم. یکی از کارکردهای مهم تاریخ شفاهی، دیدن و صحبت کردن از مسایلی است که نمیخواهیم درباره آنها سخن بگوییم. به همین دلیل مبحثی به عنوان تاریخ شفاهی درمانی داریم زیرا این حوزه به خاطرات دشوار میپردازد؛ رویکردی از تاریخ شفاهی که در ایران کمتر شناخته شده است. به برخی از جنبههای تاریخ شفاهی نیز که میپردازیم، معتقدم ناآگاهانه است. اینجا بحثی درباره مذهبی بودن شهر مشهد مطرح است؛ سازمانی هم که شما در آن مساله تاریخ شفاهی را پی میگیرید، کارکردی مذهبی دارد. از آنجا که برخی فعالیتها در این شهر قابلیت بررسی و طرح شدن ندارد، چگونه میتوان برخی خط قرمزها را در تاریخ شفاهی پیگیری کرد؟ واقعیت آن است که ما در حوزه تاریخ شفاهی با خط قرمزهایی روبهروییم. سیستم ارتباطی ما با این حال متفاوت است و با همه این محدودیتها ما بزرگترین آرشیو تاریخ شفاهی شهری در خاورمیانه را در مشهد داریم.
این ادعا بر چه اساسی است؟ آرشیو تاریخ شفاهی در ایران وجود دارد اما آرشیو تاریخ شفاهی شهری نداریم. شهر تهران را بنگرید! شهری با این بزرگی چند ساعت مصاحبه تاریخ شفاهی دارد؟ آیا صد ساعت مصاحبه درباره با آن موجود است؟ آیا میتوان برای تهیه تاریخ اجتماعی شهر تهران به مرکزی مراجعه کرد که آرشیوی از تاریخ شفاهی این شهر باشد؟ ممکن است آرشیو خصوصی باشد اما مرکزی نداریم که پژوهشگران بتوانند از آن بهره بگیرند. ما درباره شهر مشهد ١١ هزار مصاحبه تاریخ شهری داریم که بیش از یک میلیون برگ تاریخ اجتماعی به شمار میآید.
برای تالیف تاریخ اجتماعی با تکیه بر تاریخ شفاهی چه گامهایی باید برداشت؟ مسالهای با عنوان آرشیوهای شفاهی شهری در ایران، در سال گذشته مطرح کردم که بسیار اهمیت دارد. ما باید با رویکرد تاریخ شفاهی، اطلاعات پدید آوریم. چه کسی اطلاعات باید تولید کند؟ به نظرم، آرشیوهای محلات اهمیتی بسیار دارد که باید شکل بگیرد و شهرداریها و دانشگاهها از آن پشتیبانی کنند. همچنین باور دارم این کار یکی از روشهای کاربردیسازی تاریخ است. تاریخ شفاهی تهران را نیز با تکیه بر آن میتوان انجام داد. چندی پیش مسالهای با عنوان تاریخنگاری از پایین با نگاه بالا مطرح شد؛ یعنی تاریخنگاری مردم، بیشتر از سوی طبقات بالا تالیف شده و اکنون این رویکرد تغییر کرده است. با این وجود نمیتوان پشت میز دانشگاه نشست و تاریخ کف جامعه را نوشت، زیرا باز هم رویکرد ما تاریخنگاری پایین با نگاه بالا خواهد بود.
با توجه تجربههایی که در تاریخ اجتماعی به دست آوردهاید، مصاحبه گرفتن در چه موضوعهایی دشوار بوده است؟ تاریخ شفاهی زنان یکی از مسائلی به شمار میآید که کار کردن در آن دشوار است. در تجربههای کاری که به دست آمده است، زنان به دشواری اطلاعات میدهند و حاضر نیستند به آسانی گفتوگو کنند. تاریخ شفاهی موسسات خیریه نیز از جمله کارهایی بود که با سختی انجام شد زیرا فعالان و بنیانگذران برخی مراکز تمایل داشتند ناشناخته بمانند.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید