گفت‌و‌گو با دکتر عباس پرتوی مقدم: سایه سیاست از کتاب‌های درسی تاریخ کوتاه شده است

1395/7/6 ۱۰:۰۲

گفت‌و‌گو با دکتر عباس پرتوی مقدم: سایه سیاست از کتاب‌های درسی تاریخ کوتاه شده است

تاریخ کلیدی است که قفل رویدادهای گذشته، اعم از انسانی یا طبیعی را به روی نسل‌های بعدی باز کرده و آدمیان را با گذشته پیشینیان و نیاکان خود آشنا می‌سازد. به اعتقاد «پرفسور دی.اچ.کار‌»تاریخ نگار، تمام واقعیات گذشته، واقعیت‌های تاریخی نیست. بنابراین این سؤال مطرح است که معیار تشخیص واقعیات تاریخی از دیگر واقعیات مربوط به گذشته چه چیز می‌تواند باشد؟


گفت‌و‌گو با دکتر عباس پرتوی مقدم، مدیرگروه تاریخ دفتر تألیف کتاب‌های درسی
 


حمیرا حیدریان: تاریخ کلیدی است که قفل رویدادهای گذشته، اعم از انسانی یا طبیعی را  به روی نسل‌های بعدی باز کرده و آدمیان را با گذشته پیشینیان و نیاکان خود آشنا می‌سازد. به اعتقاد «پرفسور  دی.اچ.کار‌»تاریخ نگار، تمام واقعیات گذشته، واقعیت‌های تاریخی نیست. بنابراین این سؤال مطرح است که معیار تشخیص واقعیات تاریخی از دیگر واقعیات مربوط به گذشته چه چیز می‌تواند باشد؟  حال در مسیرانتقال واقعیت‌های تاریخی به نسل جوان سؤال دیگری مطرح است و آن اینکه کتاب‌هایی که به این منظور تدوین و تألیف می‌شود تا چه حدی تاریخ بر اساس تصویری مبتنی بر حقیقت ارائه می‌کند؟ در این مسیر تألیف کتاب‌های آموزشی مدارس نیز می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در شناخت نوجوان و جوان از تاریخ سرزمین خود که پشتوانه یک ملت به شمار می‌آید داشته باشد تا با تکیه بر آن به ارزیابی تاریخ معاصر بپردازد. اما آنچه در این مسیر به عنوان چالشهای پیش روی آموزش این درس که تمامی ابعاد زندگی بشر تنیده در آن است، امروزه مطرح است، سیستم آموزشی، نحوه ارائه دروس در مقاطع مختلف و ساختاری که بر اساس سیاست‌ها گاهی تغییر پیدا می‌کند و نیز میزان اطلاعات وتسلط دبیران ومیزان علاقه‌مندی دانش‌آموزان به این درس است. این مسائل، ما را بر آن داشت تا با دکتر عباس پرتوی مقدم مدیرگروه تاریخ دفتر تألیف کتاب‌های درسی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش به گفت وگو بنشینیم.

****

 

با توجه به اینکه تمام ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زندگی بشر اجزای تشکیل دهنده تاریخ یک ملت درادوار مختلف است و آشنایی با ریشه‌های این تاریخ جزو ملزومات تعلیم به نسل‌ها بعدی است، تا چه حدی نظام آموزشی به رعایت ساختار جدید در ارائه مطالب و انتقال آن به دانش‌آموزان پایبند است؟
این توضیح درابتدا در خصوص ساختار آموزش تاریخ در نظام کنونی در مقایسه با گذشته ضروری است که بدانید، به لحاظ ارائه برنامه در مقاطع مختلف تحصیلی شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد. در دوره ابتدایی برنامه آموزش درس تاریخ مانند گذشته است و همچنان در قالب بخشی از درس مطالعات اجتماعی در پایه‌های چهارم، پنجم و ششم دوره جدید به شکل تلفیقی ارائه می‌شود. به عبارتی دیگر، مباحث تاریخی با مباحث اجتماعی و جغرافیا مجموعه‌ای را تشکیل می‌دهند، تحت عنوان مطالعات اجتماعی.همان چیزی که در نظام اجتماعی گذشته تحت عنوان تعلیمات اجتماعی، شامل دروس جغرافیا، اجتماعی و مدنی و به صورت تجمیع تدریس می‌شد. اما در حال حاضر در نظام جدید درس تاریخ تلفیق شده است. درس مطالعات اجتماعی در دوره ابتدایی که تاریخ نیز بخشی از آن است به صورت تلفیقی است.به این معنا که مطالب تاریخی با مباحث اجتماعی و جغرافیا و دیگر مباحث در حوزه‌های دیگر مانند حقوق، فرهنگ، مردم شناسی و اقتصاد در هم تنیده هستند که به صورت تلفیقی ارائه می‌شود. این تلفیق از پایه چهارم تا ششم متفاوت است، به این صورت که در سطح چهارم این تلفیق بسیار پر رنگ‌تر بوده و هر چه به پایان دوره ابتدایی می‌رسیم این تلفیق کم رنگ‌تر می‌شود. اما در اول متوسطه ساختار نظام آموزشی که همان نظام آموزشی راهنمایی سابق است درس تاریخ تغییر محسوس پیدا کرده است. بدین طریق که در دوره گذشته درمقطع راهنمایی درس تاریخ با یک کتاب مستقل تدریس می‌شد. اما در نظام جدید تحصیلی طی چند سال اخیر در مقاطع هفتم تا نهم تحصیل که مقطع متوسطه را در بر می‌گیرد دیگر تاریخ درسی مستقلی محسوب نمی‌شود، بلکه به صورت بخشی از کتاب مطالعات اجتماعی است، یعنی این سه درس که در نظام گذشته مستقل بودند در حال حاضر در یک کتاب و به صورت یک درس تجمیع شده‌اند.

 


 با این  حساب به نظر می‌رسد دراین اقدام تفاوت‌هایی را در حوزه درسی و آموزش تاریخ ایجاد شده باشد؟
بله همین‌طور است. به این صورت که در گذشته یک گروه به نام تاریخ متولی در دوره دروس راهنمایی بود که برنامه درسی را می‌نوشت و بر اساس آن کتاب در مقطع راهنمایی طراحی و تدوین می‌شد. اما در ساختار جدید یک گروه دیگری به عنوان گروه مطالعات اجتماعی که از کارشناسان تاریخ هستند کار طراحی این کتاب اما با رویکرد اجتماعی را تدوین می‌کند که با رویکردهای تاریخ تفاوت‌هایی دارد اما سطح تلفیق آن مانند دوره ابتدایی نیست و بیشتر تجمیع انجام شده است. تجمیعی نیز سطحی از تلفیق است. مانند تجمیع تعلیمات دوره اجتماعی. در دوره متوسطه اول کتاب مطالعات اجتماعی از سه بخش تشکیل می‌شود، یک بخشی که چهار فصل را در بر می‌گیرد و شامل 8 درس تاریخ است. بخش دیگر آن شامل جغرافیا با چهار فصل و 8 درس است و بخش دیگری که اجتماعی است که به همین میزان است که در دوره قبل به طور مستقل بودند اما در حال حاضر در یک کتاب تجمیع شده و در قالب یک درس تدریس می‌شود. در پایان نوبت اول و دوم دانش‌آموزان یک امتحان می‌دهند. اما در گذشته سه امتحان می‌دادند. در فرایند تدوین و تألیف کتاب درسی ومحتوا به صورت تجمیع هم بر روند آموزش، اجرا وهم ارزشیابی آن تأثیرگذار بوده است. این شاکله آموزش تاریخ در دوره ابتدایی و دوره اول متوسطه است. در برنامه متوسطه دوم در ساختار جدید کتاب‌ها به صورت مستقل و نیمه تخصصی مانند گذشته ارائه می‌شود. در پایه دهم دانش‌آموزان رشته علوم انسانی درس مستقل تاریخ دارند. اما رویکردها و روشها همان روشهای گذشته است.

 


از آنجایی که درس تاریخ مانند بسیاری از دروس خصوصاً در رشته علوم انسانی جزو دروس تخصصی است به نظر می‌رسد با شیوه جدید تجمیع شاید تخصص دبیر تاریخ چندان لحاظ نشده است و این خود یک ضعف در انتقال مفاهیم و بعضاً پاسخگویی به سؤالات تخصصی دانش‌آموزان در درس تاریخ باشد این‌طور نیست؟
در دوره ابتدایی که این مسأله وجود ندارد. چون ما معلم پایه داریم که تمام دروس را درس می‌دهند. به هرحال هرمعلم درحدی از این شایستگی قرار دارد که توان آموزش این دروس را داشته باشد. در دوره متوسطه اول که این تجمیع صورت گرفته است و قبلاً به صورت مستقل بوده ممکن است این سؤال مطرح شود که اولاً در دوره متوسطه اول در هریک از حوزه‌های دانشی که یک سطحی بالاتر از دانش و گزاره‌های علمی را مطرح می‌کنیم بنابراین لازم و ضروری است که دبیران متخصص برای هر یک از این دروس وجود داشته باشد.
یکی از ایراداتی که به بحث تجمیع گرفته می‌شود این است که در دوره اول متوسطه مباحث نسبت به دوره ابتدایی کمی تخصصی‌تر می‌شود و این امکان وجود دارد که به طور مثال دبیری که جغرافیا درس می‌دهد انگیزه  یا تخصص کافی برای تدریس درس تاریخ نداشته باشد یا برعکس. شاید  به ظاهر این ایراد وارد باشد اما از آنجایی که همیشه در حوزه برنامه‌های آموزشی تربیت معلم درسی تحت عنوان علوم اجتماعی داشتیم که در این برنامه دانشجویانی که برای معلمی تعلیم می‌دیدند دروس اجتماعی و جغرافیا و تاریخ و... می‌خواندند و نیز بخشی از دبیران ما که از تربیت معلم سابق فارغ‌التحصیل شده‌اند این آموزشها را دیده‌اند و می‌توانند از عهده این دروس برآیند. ضمن اینکه در دانشگاه فرهنگیان یک گرایشی تحت عنوان مطالعات اجتماعی طراحی شده است که هدف آن تربیت دبیرانی است که کتاب تجمیع و تلفیق شده را تدریس کنند. همچنین با طراحی که برای تجمیع صورت گرفته حتی پرداختن به مباحث در زمان کمتر با محتوای بیشتر یکی از ویژگی‌های مثبت است. به طور مثال در گذشته کتاب جغرافیا و تاریخ دوقلوهای پیوسته بودند که بعدها به سمت و سوی تخصصی رفته و جدا شدند اما واقعیت این است که بین تاریخ، جغرافیا و جامعه شناسی یک ارتباط تنگاتنگ وجود دارد و در برنامه‌های درسی رویکردها در واقع پیوند با تاریخ است.  اگر چه در برخی مقاطع بر تخصصی شدن درس تاریخ توجه شده است، اما تأثیر تحولات اقتصادی و اجتماعی در تاریخ نیز لحاظ شده است. یعنی تاریخ را منحصر به به رخدادهای سیاسی و نظامی محض ندیده‌ایم.

 


با توجه به اهمیت تاریخ، چه استدلالی پشت این طرح تلفیق وجود دارد و آیا این شیوه آموزش درس تاریخ از نظام‌های آموزشی دیگر کشورها الگو گرفته است؟
بحث تلفیق بحث جدیدی نیست که ما طرح کرده باشیم، بلکه در بسیاری ازنظام‌های آموزشی کشورهای دنیا این شیوه مرسوم است. استدلالی که پشت این برنامه تلفیق در دروس علوم انسانی و اجتماعی بویژه در دوره ابتدایی و اول متوسطه وجود دارد این است که دانش‌آموزان از نظر یادگیری در شرایط مطلوب تری در مواجهه با واقعیتهای زندگی قرار  گیرند.
هدف از تجمیع نیز این است که از عناوین متعدد کاسته و موضوعات به شکل تلفیقی ارائه شود تا بحث‌ها به صورت انتزاعی نباشد. به طور مثال دانش‌آموز در ذهن این گونه تصور کند که این تاریخ مربوط به هزاران سال گذشته است و هیچ ارتباطی به زندگی و شرایط امروز ندارد. کشور ما در این زمینه در ابتدای راه است و تلاش ما بر این است که با تولید محتوا و برنامه‌ها ی صحیح بتوانیم فراتر از تجمیع و تلفیق سه درس مفهومی به دانش‌آموز آموزش دهیم تا آنان بیشتربا پیوندهای تاریخ با جغرافیا، پیوندهای تاریخ با مسائل اجتماعی، اقتصاد و فرهنگ را آشنا شوند تا درس تاریخ فقط یک درس صرفاً انتزاعی نباشد.

 


ازبحث تجمیع و تلفیق که بگذریم با در نظر گرفتن تغییر حکومت‌ها در ادوار مختلف، تا چه حدی در ارائه محتوای کتب درس تاریخ جهت‌گیری جناح‌ها و در کل سیاست تأثیرگذار است؟
دو نکته را که باید در خصوص رویکردهای برنامه جدید ساختار آموزشی نسبت به تمامی حوزه‌های یادگیری از جمله حوزه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی که درس تاریخ نیز جزو آن است عنوان کنم. در برنامه‌های جدید تأکید بر شایستگی است. به عبارتی رسالت آموزش و یادگیری صرفاً انتقال پاره‌ای از مفاهیم و گزاره‌های علمی نیست. یعنی یادگیری را به این محدود نمی‌کنند. تلاش بر این است که مهارت‌های یادگیری، کاوش و روشهای پژوهش در متعلمان و یادگیران تقویت شود و انگیزه و زمینه‌ای را ایجاد کند که تا در یادگیرنده این توانایی را ایجاد کند که به دنبال جست و جو گری و رشد باشد و دانش را خود به دست آورد. و در واقع یک پدیده یادگیری مادام العمر را رقم بزند. که در حوزه علوم انسانی و اجتماعی و خصوصاً درس شیرین تاریخ محدود به زمان کلاس درس نباشد. بحث دیگر که مطرح است سو‌گیری و جهت گیری‌های سیاسی و جناحی است که در نگاه به کتاب‌ها و محتوای درسی تاریخ چقدر تأثیر داشته است. واقعیت این است که در طی این 37 سال گذشته در این مؤسسه پژوهشی با وجود اینکه ما دولت‌های مخلتفی و با گرایش‌های سیاسی مختلف را داشته‌ایم اما تمام تلاش این بوده است که برنامه‌های درسی خیلی در دام بازی‌های سیاسی نیفتد. من نمی‌خواهم بگویم که گرایشهای دولتها هیچ تأثیری در روند کلی آموزش نداشته است نه، قطعاً داشته و طبیعی است، اما تا آنجایی که من شناخت دارم مانند سایر بخشها، گرایش‌های سیاسی و جناحی دولت در محتوای آموزشی از جمله تاریخ این قدر صریح  بیان نشده است.
تاکنون تدوین دروس بخصوص تاریخ از قاعده ای پیروی کرده که تقریباً ثابت بوده و تلاش بر این بوده است که در همه مقاطع که نگاههای سیاسی و جناحی وجود داشته سیستم آموزشی به گونه‌ای باشد که به محتوای درسی و ارتباطات علمی آسیب نزند.

 


پس معتقد هستید که نگاه سیاسی درتدوین و تألیف کتاب‌های درس تاریخ تاکنون هیچگونه نقشی نداشته است؟
این یک ادعای کلی است، اگرشما نگاهی به مدیران و دوره‌های مختلف آموزشی داشته باشید، تداومی دیده می‌شود که در خیلی از بخش‌های اداری کشور دیده نمی‌شود. آن تغییراتی که در بخشهای مختلف با تغییر دولت‌ها صورت می‌گیرد خوشبختانه در این اداره کمتر صورت گرفته است و این یکی از نقاط  قوت این سازمان پژوهشی است، که اگر بر حسب سلائق سیاسی مدیران تغییر کنند اما بدنه کارشناسی و مؤلفان کتب درسی سازمان تغییر پیدا نکرده است چون گزینش آنان عموماً بر اساس گزینش سیاسی نبوده است و کمتر تحت تلاطم‌های سیاسی قرار گرفته‌اند. در حوزه درس تاریخ طبیعی است که افراد گرایش سیاسی داشته باشند اما در اینجا این افراد خودشان را به‌ عنوان یک کارشناس می‌دانند که امانتی به آنان سپرده شده که باید از آسیب‌های سیاسی حفظ شود.  ممکن است در مقاطعی تغییراتی صورت گرفته باشد اما عمدتاً نمی‌توان گفت این تغییرات با گرایش سیاسی بوده است بلکه ممکن است بر اساس پارادایم‌های علمی صورت گرفته باشد.

 


این پارادایم علمی چقدر محتوای تاریخ را برای دانش‌آموزان ملموس  و جذاب کرده و واقعیت‌های آن را دست نخورده بازگو می‌کند؟
 در رویکرد جدید به محتوای درس تاریخ در مقاطع مختلف یک نگاه تعادلی و یک نگاه توازنی به گذشته وجود دارد. ما نمی‌توانیم گذشته را فقط گذشته سیاسی بدانیم بلکه باید تاریخ را به صورت جامع‌تر و متوازن تری بیان کنیم که دلیل علمی داشته باشد. چرا که اگرتدریس روی یک بخش از گذشته تاریخی متمرکز باشد قطعاً همان قسمت را دانش‌آموزنیز بخوبی نمی‌تواند بشناسد. زیرا تاریخ کشورایران از جمله تاریخ سیاسی که نشانه تمدن ما است پیشینه‌ای بیش از 3 هزار سال دارد. بنابراین اگر دانش‌آموز گذشته تاریخ سیاسی که جنبه‌های اقتصادی و فرهنگی جامعه ایرانی را نیز در بر دارد نشناسد قاعدتاً نمی‌تواند جنبه‌های سیاسی تاریخ امروز را نیز درک کند چرا که این اجزا و عناصر در هم تنیده هستند. ما نمی‌توانیم تاریخ سیاسی ایران را متوجه شویم بدون اینکه تاریخ اقتصادی، تاریخ فرهنگی که نقطه قوت تاریخ گذشته ما است را بفهمیم. نگاه تلفیقی به دروس تاریخ که در ساختار تألیف کتاب‌های درسی وجود دارد تا حدود زیادی کار ما را از برنامه‌های گذشته متفاوت می‌کند زیرا همه جنبه‌های تاریخی را به صورت متوازن و تعادلی در نظر گرفته‌ایم.

 


از آنجایی که پشتوانه هر ملتی تاریخ و تمدن آن محسوب می‌شود، چند سال پیش شایعه حذف برخی از ادوار حکومت پادشاهان در درس تاریخ مطرح شد که جایگزین آن را تاریخ تمدنی پر کند، این نگاه تحریفی و سوگیری نیست؟
اگرچه در تألیف کتابهای درس تاریخ نگاه جامع و تمدنی وجود دارد اما به این معنا نیست که بخشی از تاریخ از جمله حاکمیت برخی پادشاهان در ادوار مختلف حذف شود. منظور از تمدن در برنامه مطالعات اجتماعی یک پدیده عامی است. یک تمدن دارای اجزا و اضلاعی است که ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد. پس نه تنها در این رویکرد جدید تاریخی سیاسی را حذف نمی‌کند بلکه تاریخ سیاسی را بر جای خود می‌نشاند و سهمی که به آن می‌دهد می‌خواهد یک سهم واقعی باشد. بنابراین هرگز قصد حذف یا نادیده گرفتن یک بخش یا یک بعد از تاریخ مدنظر
نبوده است. ضمن اینکه خود به این شیوه معترض هستیم که در گذشته این اشکال وجود داشته است که بخشهایی از تاریخ یا کمرنگ دیده می‌شده یا مغفول می‌ماند، اما هم‌اکنون نگاه به صورت تعادلی است. این واقعیت است که در طول تاریخ به استثنای دو قرن که با ورود اسلام حکومت به صورت خلافتی اداره می‌شده است مابقی دوران، این پادشاهان بودند که حکمرانی بر این سرزمین داشته‌اند. در برنامه جدید آموزشی که نگاه تمدنی است منظور این نیست که بگوییم تنها به هنر، معماری، دانشمندان و علما در کتابهای تاریخ نگاه شده است خیر، بلکه نگاه تمدنی به معنای عام آن است که یکی ازاجزا آن قدرت سیاسی است. قدرت سیاسی در طول تاریخ بسیار مهم و نقش آفرین بوده است اما این قدرت سیاسی روی بسترهای اجتماعی، عمل موقعیت‌های اقتصادی عمل می‌کند که دارای یک پشتوانه فرهنگی است که از یک فرهنگی دفاع کرده و هم تأثیر فرهنگی می‌گذارد و اثر فرهنگی می‌پذیرد. تأکید بر این نکته ضروری است که که نگاه تمدنی به هیچ وجه نه تنها به معنای بخشی از تاریخ نیست بلکه تاکنون از سوی هیچ مرجع مسئولی این نظر غیر کارشناسانه مطرح نشده است. چرا که نگاه کارشناسان تألیف کتب درسی تاریخ یک نگاه برابر و یکسان است و تنها به بعد علمی آن توجه دارد و بر اساس آن برنامه‌ریزی انجام می‌دهد. اما نکته قابل توجه‌ای که وجود دارد اینکه ما در اجرا و ارزشیابی هایمان کمی دچار مشکل هستیم چرا که بر اساس علایق و انگیزه‌ها ممکن است تأثیر منفی به روند کار گذاشته شود.

 


تا چه حد در ساعات تدریس کتابهای تاریخ تغییر صورت گرفته است؟
ساعت درس تاریخ در دوره ابتدایی و در دور اول متوسطه تغییری نکرده است. اما در دوره متوسطه دوم به دلیل کاهش دوره از چهار به 3 سال و اضافه شدن درسهای جدید در رشته‌های مختلف کمی تغییر ساعت برای درس تاریخ وجود دارد. اما برای رشته علوم انسانی که درس تاریخ به‌عنوان درس اختصاصی تدریس می‌شود، در مجموع دانش‌آموزان در پایه دهم و یازدهم 3 ساعت و در پایه دوازدهم 2 ساعت درس تاریخ می‌خوانند. همچنین در رشته‌های غیر انسانی همانند گذشته 2 ساعت به تدریس درس تاریخ معاصر در پایه یازدهم اختصاص داده شده است. اما در رشته انسانی ساعت و ساختار محتوایی و نیز شیوه ارائه درس تاریخ تغییر کرده است. به طور مثال در پایه دهم در رشته انسانی فقط کتاب تاریخ متمرکز بر دوره باستان ایران و جهان است. در پایه یازدهم تاریخ اسلام و خلافتهای اسلامی و ایران اسلامی تا دوره قاجاریه تدریس می‌شود.همچنین در پایه دوازدهم که سال سوم است درس تاریخ به دوره معاصر ایران و جهان طی 2 ساعت به دانش‌آموزان ارائه می‌شود. به طور کلی در محتوا و ساماندهی آموزشی تغییراتی صورت گرفته است وبرای اینکه نگاه شایستگی محور را دنبال کنیم در کتاب جدید سال‌جاری بخشی به‌عنوان تاریخ شناسی گنجانده شده است که می‌تواند دانش‌آموزعلوم انسانی را با نحوه پژوهش و شیوه‌های تاریخی آشنا کند. به عبارتی تلاش شده است تا در دوره متوسطه دانش‌آموزان هر آنچه از تاریخ در دوره قبل یاد گرفته‌اند در این مقطع به صورت تکمیلی آموزش ببینند.

منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: