1395/6/2 ۱۰:۰۴
هرسال اوایل مرداد، جمعیت زیادی از مخاطبان و دوستداران عرصه هنرهای تجسمی به خیابان دروس میآیند تا در رویداد سالانه «صداثر، صدهنرمند» حضور یابند و آثاری مشتمل بر نقاشی و مجسمه از هنرمندان معاصر را در این نمایشگاه ببینند. یکی از مولفههای نمایشگاه «صداثر، صد هنرمند» برخلاف برخی از رویدادهای تجسمی از این دست، تداوم آن است.
آزاده صالحی : هرسال اوایل مرداد، جمعیت زیادی از مخاطبان و دوستداران عرصه هنرهای تجسمی به خیابان دروس میآیند تا در رویداد سالانه «صداثر، صدهنرمند» حضور یابند و آثاری مشتمل بر نقاشی و مجسمه از هنرمندان معاصر را در این نمایشگاه ببینند. یکی از مولفههای نمایشگاه «صداثر، صد هنرمند» برخلاف برخی از رویدادهای تجسمی از این دست، تداوم آن است. این نمایشگاه 23 سال به همت لیلی گلستان، گالریدار باسابقه در این گالری برگزار شده است. امسال هم بیستوچهارمین دوره از این نمایشگاه در گالری «گلستان» برپا شده است. هرچند اخیرا این دوره از نمایشگاه با اقبال مناسبی از سوی مخاطبان مواجه شده و از منظر فروش به پایان رسیده است، با این حال به بهانه برگزاری چنین رویدادی با لیلی گلستان درباره جزئیات و اهداف برپایی این نمایشگاه به گفتوگو نشستهایم.
***
نمایشگاه «صداثر، صد هنرمند» بیستوچهارمین دوره خود را طی میکند. شما هر سال سعی کردهاید این نمایشگاه را به شکل متفاوتی برگزار کنید، مهمترین تفاوتی که امسال در این نمایشگاه به چشم میخورد، چیست؟ من سعی نکردهام تغییری ایجاد کنم ولی در هر دوره که این نمایشگاه برگزار میشود با دوره قبل تفاوتهایی دارد. شاید بتوان مهمترین تفاوت امسال در مقایسه با سال گذشته را حضور گسترده هنرمندان شهرستانی دانست. ضمن اینکه امسال تعداد هنرمندان شرکتکننده از خارج از کشور هم جالبتوجه است. چندان که هنرمندانی از کشورهای فرانسه، آلمان و... آثارشان را در قالب سیدی برای ما ارسال کردهاند. ولی همانطور که اشاره کردم بخش اعظمی از هنرمندانی که در نمایشگاه امسال شرکت کردهاند، از استانهای مختلف کشور هستند و باعث تاسف است که سیاستگذاران فرهنگی در شهرستانها از وجود این ظرفیتها بهره نمیگیرند و از آنها کار نمیخرند. البته فرهنگ خرید آثار هنری در شهرستانها هنوز جا نیفتاده و امیدوارم که این اتفاق بالاخره محقق شود.
در نمایشگاه «صد اثر صد هنرمند» روال به این شکل است که آثار هنرمندان جوان در کنار کارهای هنرمندان پیشکسوت در معرض نمایش گذاشته میشود، انتخاب آثار پیشکسوتان قطعا به دلیل پیشینه طولانی آنها دراین زمینه است، ولی ملاک شما برای انتخاب آثار جوانان برچه اساس است؟ خوب بودن کارشان، فقط، چون جوانان برای شرکت دراین نمایشگاه سیدی از کارهایشان ارسال میکنند و ما از روی سیدی به انتخاب آثارشان میپردازیم و هیچ آشنایی قبلی با آنها نداریم. امسال از بین سیصد و خردهای اثر که به دستمان رسیده، 200 اثر از کار جوانان را انتخاب کردهایم. به این خاطر که کیفیت اغلب آثار مطلوب بوده است. چون امروزه هنرمندان جوان دانش و سواد خوبی در حیطه هنرهای تجسمی دارند. مساله دیگر این است که امسال تعداد هنرمندان زن که دراین نمایشگاه حضور یافتهاند، دوبرابر هنرمندان مرد بوده است. درواقع امسال شاهد حضور پررنگ دختران هنرمند دراین نمایشگاه هستیم.
در سالهای گذشته این تفکر به اشتباه یا درست نزد خانوادهها جا افتاده بود که بچه یا باید دکتر شود یا مهندس، ولی حالا شاهد موج گستردهای از دانشجویانی هستیم که هرسال از رشتههای مختلف هنری فارغالتحصیل میشوند و به نظر میرسد تابوی فقط دکتر یا مهندس شدن تا حدودی شکسته شده، نظر شما چیست؟ درست است، اگرچه این تفکر در سالهای گذشته نزد اغلب خانوادهها وجود داشت اما امروز عرصه از این لحاظ در خانوادهها باز شده و جوانان میتوانند به انتخاب رشتههای هنری بپردازند.
از این بحث که بگذریم برخی هنرمندان پیشکسوت به این مساله اشاره میکنند که امروز به واسطه ورود تکنولوژی و استفاده از مولفه چندرسانهای، شاهد گرایشهای عجیب نئوکلاسیکی در عرصه تجسمی هستیم، دیدگاه خود شما بهعنوان یک گالری دارد که هرماه به فراخور نمایشگاههایی که برگزار میشود با حجم گستردهای از آثار مواجه هستید، چقدر با حرکتهایی از این دست که به بهانه نوآوری در هنر اتفاق میافتد موافق هستید؟ فکر میکنم هنرمند آزاد است، هرکاری که دلش میخواهد درعرصه هنر انجام دهد. هرچند در این بین درگیر موجهایی هم میشود. بهعنوان مثال امروز در اغلب گالریهای اروپایی دیگر کارهای آبستره دیده نمیشود، با گشتوگذار در اغلب این گالریها میتوان به این نتیجه رسید که حالا دوره کارهای طبیعت بیجان و به قول معروف ساختوسازی و فیگور است. این اتفاقی است که در هنر جهان امروز غالب شده ولی شاید در سالهای آتی، جهان به این سمت برود که هنرمندان تصمیم بگیرند مثلا به سمت کارهای آبستره یا اکسپرسیو بروند. اینها موجهایی است که هرازگاه در حیطه هنر غالب میشود و بعد از مدتی فروکش میکند و این داستان همچنان ادامه دارد.
نکتهای که درباره گالری «گلستان» وجود دارد این است که از گذشته تا امروز همیشه تسهیلاتی را برای بازدیدکنندگان فراهم کرده است، مثل خرید اثر هنری به وسیله چک مدتدار یا اقساط؟ همینطور است، از زمان تاسیس این گالری تا امروز همیشه هم قسطی کار فروختهام یا چک مدتدار قبول کردهام. اعتقادم براین بود اگر میخواهیم مخاطبان هنرهای تجسمی به خرید آثار هنری بیشتر علاقهمند شوند باید زمینه را برای این کار فراهم کنیم و تا جایی که از دست خودم ساخته بوده این کار را انجام دادهام.
برخلاف دیگر کشورها که شاید خیلی وقت پیش به این بحث رسیدهاند، ما تازه یعنی طی سالهای اخیر دریافتهایم باید به فکر رونق اقتصاد هنر باشیم، حالا در این ارتباط نشستهایی با حضور هنرمندان و سیاستگذاران فرهنگی برگزار و راهکارهایی هم از سوی طرفین ارائه میشود، با این حال پیشنهاد شما برای تقویت اقتصاد هنر چیست؟ به نظرم اولین مسالهای که باید دراین زمینه اتفاق بیفتد، ارتقای فرهنگ تجسمی مردم است ولی متاسفانه میبینیم مردم آنقدر که به تماشای سریالهای تلویزیون علاقهمندی نشان میدهند از حوزه هنرهای تجسمی دورند.
حالا دیگر شبکههای اجتماعی هم مزید بر علت شده و مردم به آن شکلی که باید زمانی برای مطالعه ندارند؟ همینطور است، ولی به نظرم صداوسیما میتواند برنامههایی را با موضوع هنرهای تجسمی ایجاد کند. در دوره قبل بارها از طرف صداوسیما پیشنهاد داشتیم که برای فیلمبرداری و تهیه کردن خبر به گالری «گلستان» بیایند که اجازه ندادم. چون در دوره قبل دورهای نبود که رغبت کنیم کارمان از تلویزیون پخش شود ولی امروز که تا حدودی وضعیت بهبود یافته است تصور میکنم صداوسیما میتواند برنامههایی را به حوزه هنرهای تجسمی اختصاص دهد و میتواند همپای برنامههای طنزی که میگذرد بخشی از برنامهها را به این موضوعات اختصاص دهد تا فرهنگ تجسمی مردم بالا برود.
سال گذشته نمایشگاه «صداثر، صد هنرمند» در چهار روز، 458 میلیون تومان فروش کرد، امسال فروش چطور بود؟ پارسال خیلی استثنا بود ولی امسال هم از این منظر، فروش مطلوب و راضیکنندهای داشتهایم.
چطور؟ مگر سال گذشته چه شرایطی فراهم بود که فروش آثار مطلوب بود؟ نه، ولی واقعیت این است که در عرصه هنر، فروش اتفاقی و براساس شانس است. هیچوقت نمیشود پیشبینی کرد که یک نمایشگاه چقدر فروش میکند و چقدر از آن استقبال میشود. شده که برحسب اتفاق یک ماشین از جلوی گالری عبور کرده و بعد به دلیل کنجکاوی، آمده چند کار خریده و رفته. بنابراین پاسخ سوالاتی از این دست قطعی نیست و باید بگویم فروش اثر در هر دوره از نمایشگاه براساس اتفاق شکل گرفته و غیرقابل پیشبینی است. ولی امسال کیفیت آثار از سال گذشته بهتر است.
یک سوال هم درباره خریداران آثار هنری در حراجیها داشتم، به نظر شما چه بخش از این خریداران در حراجیها از سر علاقه و شناخت کار میخرند و چه بخش به مسائل مادی و شهرت هنرمند اثر توجه میکنند؟ وقتی در سالهای گذشته حراجیها پا گرفتند و آثار هنرمندان هرسال به نسبت سال قبل به قیمت بیشتری در این حراجیها فروش رفت، خیلیها که اصلا با حیطه هنرهای تجسمی آشنا نبودند هم ترغیب شدند و به خرید اثر پرداختند که ما گفتیم چه خوب و همین که میخرند اتفاق خوبی است. یعنی تصورمان این بود خرید آثار هنری از سوی این عده چه از سر پسانداز باشد، چه از سر تزئین خانههایشان در هرصورت اتفاق خوشایندی است. بنابراین در پاسخ به سوال شما هم باید بگویم این قضیه پنجاه پنجاه است، پنجاه درصد خریدارانی که به خاطر پسانداز کردن و سودآوری و اینکه گرانتر آن اثر را بفروشند، خرید میکنند و حتی از ما میپرسند اگر فلان اثر را بخریم میتوانید برای ما گرانتر بفروشید و بارها پیش آمده که ما این کار را کردهایم.
بهعنوان مثال درباره کارهای سپهری چند درصد به شهرت او توجه میشود و چند درصد از مخاطبان به خاطر دیدگاه زیباییشناسی که دارند و مولفههای بصری و تصویری کار او را درک میکنند به خرید اثر میپردازند؟ آنهایی که برای پسانداز و فروش سال آینده به خرید اثری مثل نقاشی سهراب سپهری میپردازند لازم نیست سهراب را درک کنند. برای آنها خرید چنین تابلویی حکم خرید ملک را دارد ولی مساله این است امروز اغلب خریداران آثار تجسمی به این مساله رسیدهاند که اگر نقاشی بخرند سود آن به مراتب بیشتر از خرید یک آپارتمان است، چون معلوم نیست آپارتمانی که امسال خریداری میشود سال آینده گران شود ولی قیمت یک تابلوی نقاشی حتما تا سال آینده ارزش یک برابر و نیم یا دو برابر پیدا میکند.
خاطرهای از مش اسماعیل هنرمند خودآموخته
مشاسماعیل سرایدار دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. در ارتباط با او خاطرهای دارم و آن اینکه پیش از انقلاب در سفری که برای حضور در آرتفر بلونیا داشتیم، او و همسرش هم همراهمان بودند و مش اسماعیل هم در آن نمایشگاه یک بز سه متری را به معرض نمایش گذاشت که با استقبال زیادی از سوی مخاطبان خارجی مواجه شد. بزهای مشاسماعیل در ردیف معروفترین آثار این هنرمند هستند و یادم هست آن سال در ایتالیا، عکس خودش و اثری که در بلونیا ارائه داد در تمام روزنامهها چاپ شده بود. سرایدار دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و شبها که دانشجویان رشته مجسمهسازی به خانههایشان میرفتند با تکه خردههایی که از آهنها به جا مانده بود مجسمه درست میکرد، مجسمههایی که واقعا زیبا بودند. بعد از انقلاب هم مجموعه مجسمههایی ساخت که همیشه افسوس میخورم چرا کوتاهی کردم و یکی از آنها را نخریدم.
خریداران این نمایشگاه از اقشار مختلف جامعهاند
میتوانم بگویم خریداران این نمایشگاه اقشار مختلف مردم هستند و هرکدام با بودجهای که دارند به خرید آثار هنری میپردازند. قیمت آثار در این نمایشگاه از صدهزار تومان است تا 250 میلیون تومان و هر مخاطبی که به نمایشگاه میآید به فراخور شرایط مالیای که دارد خرید میکند. در این نمایشگاه هم اثر یک دانشجوی رشته هنر به چشم میخورد، هم کاری از سهراب سپهری و اگر میبینید «نمایشگاه صد اثر صد هنرمند» هرسال با اقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه میشود به این خاطر است که فقط برای پیشکسوتان اولویت قائل نشدهایم، بلکه به جوانان هم مجالی برای بروز و ظهور آثارشان داده شده است. جوانان خوشحالند که اثرشان در کنار تابلویی از سهراب نصب شده و بازدیدکنندگان هم خوشحالند که به اندازه بودجهای که دارند میتوانند از این نمایشگاه خرید کنند.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید