1395/5/30 ۰۹:۵۱
هنرهای تجسمی مانند دیگر ساحت های فرهنگ و هنر، از کودتای 28 مرداد، متأثر شد. هنرمندان سرخورده از سیاهی مستولی شده بر جامعه، به کنجی خزیدند. اگرچه شاید نقاشان و مجسمهسازان و دیگر اقشار هنر، کمتر از شاعران و نویسندگان - به سبب نقش کمرنگ تر تجسمی در آن برهه زمانی - اثر پذیرفتند اما نقش آنان بویژه در آینده مهم ارزیابی میشود. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با «مهدی فلاح»؛ استاد برجسته نقاشیخط که طی آن، به روند و روال هنرهای تجسمی در روزها و سالهای پس از کودتا نگاهی دوباره شد.
رنگِ خاموش زدن بر بوم
حمیدرضا محمدی : هنرهای تجسمی مانند دیگر ساحت های فرهنگ و هنر، از کودتای 28 مرداد، متأثر شد. هنرمندان سرخورده از سیاهی مستولی شده بر جامعه، به کنجی خزیدند. اگرچه شاید نقاشان و مجسمهسازان و دیگر اقشار هنر، کمتر از شاعران و نویسندگان - به سبب نقش کمرنگ تر تجسمی در آن برهه زمانی - اثر پذیرفتند اما نقش آنان بویژه در آینده مهم ارزیابی میشود. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با «مهدی فلاح»؛ استاد برجسته نقاشیخط که طی آن، به روند و روال هنرهای تجسمی در روزها و سالهای پس از کودتا نگاهی دوباره شد.
هنرهای تجسمی در سالهای پیش از ملی شدن صنعت نفت چگونه بود؟ و آیا پس از نخستوزیری دکتر مصدق دچار تغییر شد یا نه؟ پرسش نخست، مطلبی است مفصل در حد یک کتاب و خلاصه کردن این مطلب کار سادهای نیست. اما باید اذعان کنم که پرسشی است بسیار مهم. تحولات سیاسی ایران در سال 1330 و پس از آن تا زمان کودتای 28 مرداد مبدأ پرسش شماست و من برای پرداختن به پیشینه هنرهای تجسمی برمیگردم به چند دهه پیش از آن و به اختصار و صرفاً به کلیات مرتبط اشارهای میکنم. شاید تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه برای آغاز مطلب مناسب باشد. معمولاً نام کمالالملک با صنایع مستظرفه تداعی میشود. میدانیم که تأسیس این مدرسه به پیشنهاد او در سال 1278 مطرح میشود و البته این مدرسه منحصر به نقاشی هم نیست به طوری که در برخی گفتوگوها با شاگردان کمالالملک، توجه این هنرمند شهیر به استعداد هنرجویان آشکار میشود. برای او جهت دادن به استعدادها مهم بود. اگر کسی برای رشته سینما مستعد بود و کمالالملک استعداد او را در همین زمینه کشف میکرد. وی پس از این تشخیص صائب و درست تأکید میکرد که کار هنری را در مسیر سینما هدایت کند و یا به حسب استعداد در هر رشتهای دیگر و این وسعت نظر در احوال این هنرمند نکتهای مهم بود که شاگردان نزدیک آن استاد در گفتگوها به مواردی هم اشاره کردهاند. مدرسه صنایع با چنین وصفی، زمینهای مناسب بود برای حرکتهای فرهنگی و هنری و از جمله آنچه در دانشگاه تهران میبینیم. یعنی دانشکده هنرهای زیبا در سال 1318 و پس از آن هم ارتقای ساختاری آن تا امروز. البته دانشگاه هنر هم نتیجه ادغام چند مؤسسه هنری است که مطلبی است مفصل؛ اما با همین مقدمه مختصر میخواهم به این نکته اشاره کنم که حتی در فضای رسمی آن سالها هم هنر حضور دارد و به طور ویژه هنرهای تجسمی و همین عناوین را که به یاد میآوریم گواه این سخن است. همین مدرسه صنایع مستظرفه، اداره هنرهای دراماتیک و بعدها هنرکده هنرهای دراماتیک و سپس دانشکده هنرهای دراماتیک. این تغییر نامها در سطح ظاهری است اما از این تغییرات و ادغام که بگذریم اصل مطلب همان است که شاهد حضور هنر در فضای رسمی هستیم. نامها همان طور که میدانید بسیار است. دانشگاه فارابی، دانشکده هنرهای تزئینی، هنرستان عالی موسیقی، مؤسسه آموزش عالی هنر یا اداره هنرهای زیبا در میدان بهارستان و... این پیشینه هم تفصیل دارد و هم در جزئیات باید بررسی بشود تا مرحله ادغام و تثبیت در دانشگاه تهران. با این فرض هم در آغاز دهه 20 باید تأمل کردکه آغازی است برای جریانهای نوین هنری و هم رخدادهای پیش از این دهه در مقام پیشینه قابل بررسی است و در مجموع وضعیت هنرهای تجسمی در سالهای پیش از ملی شدن صنعت نفت از مرحله پیدایش و آغاز و شروع حرکتهای نوین هنری عبور کرده و تا حدودی تثبیت شده است.
آن گونه که گفته میشود پس از کودتا، رخوت و یأس بر ایران حاکم شد .آیا هنرهای تجسمی نیز این گونه شد؟ به بیان دیگر میتوان در جریانشناسی هنر، برای این دوره، بخشی مجزا قائل شد؟ رخوت و یأس حاکم بر اوضاع و میزان تأثیر آن بر هنرهای تجسمی نیز از چند جهت باید بررسی شود و البته تأثیر اوضاع سیاسی بر فضای هنری انکارناپذیر است. حساسیت هنرمند طبیعی است و به طبع همین حساسیت دغدغههای او نیز از اجتماع متأثر است و این اثرپذیری در آثار هنری نیز شایسته تحقیق است که معمولاً در احوال آثار هنرمندان نیز بدان اشاره میشود و به رغم اینکه نمیتوان تأثیر وضع سیاسی پس از کودتا را بر عرصه هنرهای تجسمی انکار کرد باید با توجه به همان پیشینه مورد اشاره یعنی از دوره کمالالملک به بعد بیشتر توجه کرد. اینکه هنرهای تجسمی بیش از آنکه دچار رخوت و فترت بشود تا حدودی از پویایی برخوردار بود و آن یأس حاکم در این عرصه تعدیل شده است. چنانکه پس از سال 1332 شاهد جریان هنری موسوم به «مکتب سقاخانه» هستیم. یعنی جریانی در دهه 40 و این اصطلاح را کریم امامی به کار میبرد، در سال 1340 یا سال 1341 و در اینجا هم باز با یکی از همان نامها که اشاره کردم سروکار داریم: «هنرکده هنرهای تزئینی.» اجازه بدهید در همینجا نکتهای را یادآوری کنم. برای من همیشه این پرسش مطرح میشود که چگونه مکتب و مدرسه و دانشگاه در نیم قرن پیش در همین ایران این همه حاصل داشته است؟ همین کمالالملک و شاگردان او را در نظر آورید. یا حتی خارج از قلمرو هنرهای تجسمی یک نفر مانند علامه همایی آن همه شاگرد را تربیت میکند که اغلب آنان بعدها به عنوان استادان و صاحبنظران ادبیات به فرهنگ این جامعه خدمت کردند یا بدیع الزمان فروزانفر و شاگردان او که امروز از مفاخر ادبیات ایران هستند. یا همین مدارس و هنرکدهها و هنرجویان و دانشجویان موفق در آن سالها.
مهمترین و برجستهترین هنرمندان این دوره چه کسانی هستند؟ نام بردن از افرادی به عنوان مهمترین هنرمندان این دوره مستلزم بررسی دقیق و جامعی است که گستره هنرهای تجسمی نیز در این بررسی دخیل است. در همان مکتب سقاخانه از حسین زندهرودی، فرامرز پیلآرام، منصور قندریز و بهزاد گلپایگانی نام بردهاند. اما با بررسی بیشتر، هنرمندان دیگری را نیز در زمره پیشگامان مکتب سقاخانه یا به طور کلی در زمره هنرمندان فعال و اثرگذار معاصر میتوان مشاهده کرد، از جمله رضا مافی، مسعود عربشاهی، صادق تبریزی، پرویز تناولی، ژازه طباطبایی (تباتبایی) و ناصر اویسی که فارغ از صحت انتساب آنان یا عدم انتساب این هنرمندان بزرگ به مکتب سقاخانه میتوان از جایگاه خاص و ممتاز آنان در عرصه هنر سخن گفت که زمان هم به اثرگذاری این بزرگان گواهی میدهد. نامها بسیار است و همچنان در ذهن من و شما تداعی میشود. در این میان نام سهراب سپهری و گستره فعالیت هنری او که در حد گفتوگویی مفصل باید درباره او صحبت کنیم.
گفته میشود کودتا، روند نقاشی مدرن را تسریع بخشید. آیا شما موافق هستید؟ بله، با این دیدگاه موافقم. نقاشی مدرن در سیر تکاملی خود از وضعیت اجتماعی اثر پذیرفته و در مواردی بسیار بازتاب و انعکاس وضعیت و وقایع اجتماعی بوده است و در این میان امواج کودتا در مسیر و سرعت رونق نقاشی تأثیر مستقیم داشته است.این تلاطم در دریای هنر البته گذرا نبوده که در هنر مدرن موجد آن پرسش همیشگی است که در واژه هنرمند و جامعه خلاصه میشود.
تصور میکنید دراین برهه حساس، هنرمندان تجسمی مانند اهالی ادبیات توانستند به مسائل روز جامعه خود پاسخ گویند و با آنها همراه شوند؟ نه، قابل قیاس نیست. گستره ادبیات فراتر از آن است که به چشم میآید. شما اگر در کار سهراب سپهری هم تأمل کنید و به گونهای مصداقی، ماجرا را ببینید، این نکته آشکار میشود که ادبیات هم در گستره و هم در محدوده نفوذ فراتر از نقاشی است. شعر، جهانشمول و فراگیر است و حوزه تأثیر آن گسترده. اما این تأثیر مبتنی بر نکتهای است که باید مورد توجه قرار گیرد. نقاش مانند شاعر در انعکاس مسائل جامعه نقش دارد. هنرمند هنرهای تجسمی در قبال مسائل جامعه بیاعتنایی نمیکند. او نیز مانند شاعر از آنچه در بستر اجتماع میگذرد دریافتی دارد که بازتاب آن در دستاورد هنری او هویدا است، اما مردم بیشتر به شعر گرایش دارند تا نقاشی. این نکته به لحاظ روانشناختی و جامعهشناختی قابل بررسی است اما ظاهر ماجرا به دور از هر ابهامی گویاست و این موضوع در عالم هنر در اغلب موارد عمومیت دارد. هنرهایی مانند شعر، موسیقی و سینما در مجموع مورد توجه و اقبال جامعه ما است و شهرت و آوازه هنرمندان این رشتهها نیز بیدلیل نیست. اگر سهراب شاعر نبود در این حد و مرتبه مشهور نمیشد و چهبسا نوابع هنرهای تجسمی که در میان خواص هم شهرتی درخور ندارند و همانطور که گفتم باید به ابعاد روانشناختی و جامعهشناختی موضوع توجه کنیم ، برای من این بیت حافظ تداعی میشود که: در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود کاین شاهد بازاری وان پردهنشین باشد
آیا میتوان اثر یا آثاری را مثال زد که واکنش به کودتا بوده باشد؟ در نقاشی تعیین مصداق برای این واکنش دشوار است. اگر در ادبیات میتوان از آثار نیما و اخوان نمونه آورد در نقاشی مستلزم نظر اجماعی هنرمندان است. در ادبیات حتی واژه شب در شعر نیما قابل ذکر است یا شعر زمستان اخوان و موارد دیگر. اما در نقاشی و هنرهای تجسمی حتی سخن از رنگهای خاموش گفتن فقط نزدیک شدن به مطلب است ونه تعیین نمونهای در مقام واکنش.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید