1395/5/2 ۱۰:۲۸
هرمز علیپور شاعر 1 نخستین باری که به شعر یک شاعر، «شعر ناب» اطلاق شد و چنانچه میدانیم پس از آن، موج ناب به عنوان یکی از جریانهای پیشروی شعر ما شناخته شد، مربوط میشود به سالهای میانی دهه پنجاه و وقتی که منوچهر آتشی، چند شعری از کریم کریمپور با نام شعری آریا آریاپور در هفته نامه «تماشا» منتشر کرد و در معرفی او عباراتی ساخت با استفاده از «شعری هیجانی» و «شاعری درخشان». پس از آن هم چنانچه خواندهاید شعرهای شاعران دیگری اغلب از شهر مسجد سلیمان در آن مجله و ذیل عنوان شعر ناب به قلم منوچهر آتشی منتشر شدند. همان وقتها، آتشی، شاید برای حمایت، آریاپور را به کارکنان مجله اضافه کرد و او در تصحیح متون و از این دست کارها به تماشا کمک میکرد.
آریا آریاپور و نسبتش با «شعر ناب» سرنوشت عجیبی دارد هرمز علیپور شاعر
1 نخستین باری که به شعر یک شاعر، «شعر ناب» اطلاق شد و چنانچه میدانیم پس از آن، موج ناب به عنوان یکی از جریانهای پیشروی شعر ما شناخته شد، مربوط میشود به سالهای میانی دهه پنجاه و وقتی که منوچهر آتشی، چند شعری از کریم کریمپور با نام شعری آریا آریاپور در هفته نامه «تماشا» منتشر کرد و در معرفی او عباراتی ساخت با استفاده از «شعری هیجانی» و «شاعری درخشان». پس از آن هم چنانچه خواندهاید شعرهای شاعران دیگری اغلب از شهر مسجد سلیمان در آن مجله و ذیل عنوان شعر ناب به قلم منوچهر آتشی منتشر شدند. همان وقتها، آتشی، شاید برای حمایت، آریاپور را به کارکنان مجله اضافه کرد و او در تصحیح متون و از این دست کارها به تماشا کمک میکرد. او در واقع، مدتی همکار فیروزه میزانی، منوچهر آتشی و محمد حقوقی شد. پیش از انتشار شعرهای آریاپور در تماشا، دو شعر از او در نشریه «رستاخیز جوانان» منتشر شده بود. من بدون اینکه او را بشناسم یا حتی بدانم همشهری هستیم، این دو شعر را بسیار عالی یافتم. بعدها که از تهران به مسجد سلیمان آمد، روزی در یکی از انجمنها دیدمش به همراه عباس صادقی (پدرام)، چنگیز راضی و بهمن طوسی و از آنجا بود که دوستی ما شکل گرفت. 2 حمید، یکی از پرشورترین شاعران نسل خودش بود. اینکه میگویم نسل خودش، به این دلیل است که او از دیگر شاعران شعر ناب و از جمله از من 10 سالی بزرگتر بود. پس از مدتی که در تماشا بود به مسجد سلیمان بازگشت و من و او و سیروس رادمنش، از دیگر شاعران شعر ناب، دوستانی صمیمی شدیم. این دوستی، تا وقتی او در ایران بود، یعنی سال 1365 و در واقع تا وقتی که در او هنوز عطش ناببودن بود، ادامه داشت. البته نه اینکه پس از رفتن او، دوستی ما قطع شده باشد، بلکه بدون اینکه ذرهای به لحاظ عاطفی خدشهدار شده باشد، تنها، شکل دیگری به خود گرفته است. او مدتهاست باوری بر بوطیقای شعر ناب ندارد و دوستی ما دیگر چندان بر حلقه وصل ادبیات، گرهی ندارد. باری به او گفتم تو که حالا در فرانسه زندگی میکنی برای اینکه ارتباطت را با ادبیات قطع نکنی سری به یدالله رویایی بزن، پیش پرویز اسلامپور و فیروز ناجی برو! گفتم دست کم شروع کن به ترجمه شعرهای فارسی به زبان فرانسه! اما او در این سالها منزوی شده و به یکی از سلسلههای عرفانی هم باوری عمیق پیدا کرده است. در یک کلام باید بگویم، آریا آریاپور، متحول نشد، تغییر کرد.
3 شعر آریا آریاپور پس از «دل چه پیر شود، چه بمیرد» که یکی از نقطه عزیمتها و فرازهای شعر ناب است، دیگر کوچکترین ربط وثیقی به شعر ناب ندارد. هر چند همان کتاب نیز، با اینکه بسیار کتاب مهم و تاثیرگذاری است، حالا که به او و زندگی حرفهایاش میاندیشم، میبینم جرقهای بیش نبوده است. به هر حال، استمرار در کار هنر، بسیار پراهمیت است. مثلا کارنامه سیروس رادمنش را در نظر بگیرید که خوشحافظهترین و باسوادترین مهره موج ناب بود، اما حاصل 40 سال شاعریاش یک کتاب بیشتر نیست. شعرش هم به خاطر وسواس و تاخیرهایش همواره از محافل خصوصی خودمان فراتر نرفت. سیروس، حیفی بود که دریغ شد. البته گاهی ممکن است این کمکاری، خللی به شاعر وارد نکند. مثلا هوشنگ چالنگی، تا پیش از اینکه کتاب دومش را منتشر کند و شعرهای تازهترش را بنویسد، با همان یک کتاب «زنگوله تنبل»، ماندگار است و تا همان موقع هم بیکتابی و کمکاریاش خللی بر این ماندگاری نداشته است. اصلا چالنگی با همان چند شعری که دهه 40 در «خوشه» منتشر شد، دیگر برای همیشه شاعری پذیرفتهشده شد.
4 در این سالها که او در فرانسه زندگی میکند، چند کتاب منتشر کرده است؛ یکی از آنها را برای من هم فرستاده؛ کتابی در قطعی کوچک، تنها از شعرهایی در قالبهای کهن که البته از ایراد وزنی هم خالی نیست. کتاب، قاعدتاً نمیتواند مورد پسند من باشد. جز این کتاب، کتابهای دیگرش را ندیده و نخواندهام، اما میدانم که آنها هم در قالبهای کهن و مبتنیبر اوزان عروضی نوشته شدهاند. آریاپور سه چهار سال پیش به من گفت که نهتنها دیگر باوری به مولفههای شعر ناب ندارد، بلکه به زعم او، جریان موج ناب، جریانی انحرافی بوده است و از همین رو میخواست اگر من میخواهم به شعر ایران خدمت کنم، جزوهای درباره اوزان عروضی بنویسم و شاعران را دعوت کنم که دوبیتی و رباعی و غزل بسرایند. شاعری که در سالهای دهه پنجاه، شاعری آوانگارد و نوآور محسوب میشد، حالا معتقد است که تنها شعری واجد ارزش است که موزون باشد. البته همین درخواست او مبنیبر اینکه من جزوهای برای راهنمایی و دعوت جوانان به شعر کلاسیک بنویسم و منتشر کنم نشان میدهد که آریاپور تا چه حد از جریانهای شعری ایران در سالهایی که از اینجا رفته، بیخبر است و مثلاً نمیداند که اتفاقا شاخههای متعددی از قالبهای کلاسیک منشعب شده و هر یک با عناوینی چون «غزل نو»، «غزل پستمدرن» و مشابه اینها نوشته و جدی گرفته میشود. نمیدانم چرا اینطور شد؟! چرا شاعری که در 19 تا 22سالگی آن شعرهای شگفتانگیز را نوشت، حالا اینچنین درباره شعر میاندیشد. البته همان موقع که شعر ما مسجد سلیمانیها به عنوان شعر ناب در مجله تماشا منتشر میشد، جز من که مشتاقانه شعر کلاسیک میخواندم، کسی شناخت چندانی از قالبهای موزون نداشت. دوستی من با حسین منزوی، عمران صلاحی و عباس صادقی در آن سالها هم بیشتر از همین نزدیکیام به شعر کلاسیک نشأت میگرفت.
5 ما چهار پنج نفر شاعر ناب، با اینکه فرآیندی گروهی را پیش میبردیم، اما همین فرآیند را فردیتها بود که میساخت. شباهتها علاوهبر مولفههای شعری و اجراهای تقریباً یکسان، بیشتر مربوط بود به تاثیر از محیط و فضاهای اقلیمی. ظاهر شعرها گاه چنان شبیه هم بود که میگفتند همه این شعرها سه یا چهار بند دارد و اگر از هر یک از ما یک بند را جدا کنی و کنار هم بگذاری، گویی یک شعر واحد خواندهای. با این حال اما چهار پنج جهانبینی متفاوت یکجا جمع شده بودند و جریانی را پیش میبردند که اساسش همانقدر که مبتنیبر شباهت بود، از تفاوتها هم شکل میگرفت. در این میان، اهمیت شعر آریاپور، و البته که شعر ناب آریاپور، بسیار است؛ فارغ از شعر ناب باید دقیقتر به بررسی نشست اما شکی ندارم که در حوزه تعلقات شعر نابی، «دل چه پیر شود، چه بمیرد»، مهم، یکه و بسیار تاثیرگذار بود. هر چند از آن شعرهای دهه پنجاهی او بتوان به عنوان یک اتفاق، اتفاقی شهودی و نه ماندگار یاد کرد.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید