انتقاد از رقابتی کردن ادبیات معاصر و کهن

1395/4/14 ۱۲:۵۲

انتقاد از رقابتی کردن ادبیات معاصر و کهن

محمدرضا ترکی با انتقاد از دوقطبی و رقابتی کردن ادبیات معاصر و کهن گفت: بدون ادبیات کهن، ادبیات معاصر چیزی برای گفتن ندارد.

 

محمدرضا ترکی با انتقاد از دوقطبی و رقابتی کردن ادبیات معاصر و کهن گفت: بدون ادبیات کهن، ادبیات معاصر چیزی برای گفتن ندارد.
این استاد دانشگاه  درباره وضعیت ادبیات معاصر در دانشگاه‌ها و انتقادات جسته و گریخته برخی شاعران و نویسندگان در این‌باره اظهار کرد: من فکر نمی‌کنم ادبیات معاصر با ادبیات کهن با هم منافاتی داشته باشند. الان هم چندین واحد در دانشگاه‌ها به ادبیات معاصر اختصاص داده شده است. تا جایی که من می‌دانم چیزی حدود هشت تا 10 واحد ادبیات معاصر در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. ضمن اینکه یکی، دو سالی است گرایش ادبیات معاصر در مقطع فوق‌ لیسانس در دانشگاه‌ها تصویب شده و تصور می‌کنم این مصوبه در حال اجراست. از این اتفاقات در این چند سال اخیر در دانشگاه‌ها زیاد افتاده است.

او با بیان اینکه مهمتر از حضور ادبیات معاصر در دانشگاه‌ها، تأکید بر روی زبان فارسی است، گفت: در حال حاضر با توجه به اتفاقاتی که در حوزه زبان افتاده است ما باید بر روی زبان فارسی تأکید کنیم. باید به جنبه‌های کاربردی و امروزی زبان فارسی توجه کنیم. اگر این اتفاقات بیفتد به ادبیات گذشته و امروز هم بیشتر پرداخته می‌شود.

ترکی با بیان اینکه ما نباید ادبیات معاصر و ادبیات کهن را رقیب بدانیم، افزود: این دو باید در امتداد هم باشند، چون به نحوی مکمل همدیگرند. ادبیات معاصر و ادبیات کهن تعارضی با هم ندارند. اینکه بخواهیم بین این دو رقابت ایجاد کنیم به نفع ادبیات معاصر و قدیم نیست. هر دو در جای خود خوب و نیکو هستند و در دانشگاه‌ها باید هر دو به اندازه خودشان دیده شوند و در کنار این دو باید سهم زبان فارسی را نیز در نظر گرفت.

این شاعر اظهار کرد: نگاه تقابلی بین ادبیات معاصر و کهن و دوقطبی کردن  نباید وجود داشته باشد؛ نگاهی که متأسفانه در کل کشور و در همه حوزه‌های اجتماعی و سیاسی رخنه کرده است. ما عادت کرده‌ایم همه چیز را در مقابل هم قرار دهیم. این کار باعث می‌شود عواقب سوء برای کل ادبیات و زبان فارسی پدید بیاید که به نفع ادبیات نیست.

او بار دیگر یادآور شد: در حال حاضر ادبیات معاصر در دانشگاه‌ها وجود دارد و بحث‌های خوبی در این زمینه می‌شود و من تصور می‌کنم همین مقدار قابل قبول است. البته اگر گرایش ادبیات معاصر اجرایی شود بسیاری از خلاءها را پر می‌کند. ضمن اینکه باید بدانیم بدون ادبیات کهن، ادبیات معاصر چیزی برای گفتن نخواهد داشت. از طرف دیگر بی‌توجهی به ادبیات معاصر هم درست نیست و نوعی پس‌رفت را نشان می‌دهد. سهم ادبیات معاصر و ادبیات گذشته و بعد سهم زبان باید دیده شود و برای آن‌ها گرایش‌های مجزایی در دانشگاه‌ها تدارک دید.

منبع: ایسنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: