1395/4/5 ۱۱:۱۶
ایران از گذشتههای دور تا امروز، مالداران و ثروتمندانی فراوان به خود دیده است که البته همه نیک نمیاندیشیدهاند. نیز نیکاندیشانی بسیار داشته است که مال به فراوانی نداشتهاند. از میان آنان، ستارگانی درخشیدهاند که هر دو دارایی، یعنی «مال» و «نیکاندیشی» را با هم یکجا آوردهاند. آنان راه و رسم دلکندن و زیستن به نیکوکاری، دارایی و توانایی برای یاری به دیگران را به ما آموختهاند.
نماهایی از نیکوکاری به روایت تاریخ ایران آبان روزگار : ایران از گذشتههای دور تا امروز، مالداران و ثروتمندانی فراوان به خود دیده است که البته همه نیک نمیاندیشیدهاند. نیز نیکاندیشانی بسیار داشته است که مال به فراوانی نداشتهاند. از میان آنان، ستارگانی درخشیدهاند که هر دو دارایی، یعنی «مال» و «نیکاندیشی» را با هم یکجا آوردهاند. آنان راه و رسم دلکندن و زیستن به نیکوکاری، دارایی و توانایی برای یاری به دیگران را به ما آموختهاند. گذر روزگار در ایران، همواره سخت و توانفرسا بوده است. اقلیم سخت، جغرافیای نامناسب سیاسی، نزدیکی به سرزمینهای قبایل صحرانشین مهاجم و جنگهای پیدرپی، همه در زمره عاملهایی به شمار میآیند که هزاران سال از تاریخ مردمان این سرزمین را با رنگ خود آمیختهاند. روشی از زیست و زندگی، از گذشتههای دور تاکنون باید در این سرزمین پرتلاطم در پیش گرفته میشد تا در آن، انسان ایرانی در اجتماعات گوناگون بتواند سختیهای زمانه را تاب آورد. این گزارش، دریچههایی به این روش زندگی تاریخی ایرانیان میگشاید که بر نیکوکاری و دگریاری استوار بوده است.
بخشایشی به زلالی آب، از ژرفای زمین
آب و کمبود و نبودِ آن، همواره یکی از مسایل مهم هزارههای تاریخ ایران بوده است. ایرانیان در روزگاران گذشته، کسانی را که قنات میساختند یا برای این کار هزینه میکردند، بسیار میستودند؛ از آنرو که میدانستند زندگیشان و معیشتشان، یعنی کشاورزی که شغل بیشتر ایرانیان بود، به وجودِ آبهایی نیازمند بود که قناتها برایشان میآوردند. فرد ریچادرز درباره اینان مینویسد «اشخاصی که به ساختن این قناتها مبادرت میورزند از میهنپرستترین افراد ایرانی به شمار میروند و قهرمانانی هستند که مورد مدح و تحسین قرار نگرفتهاند. این افراد قسمت زیادی از زندگی خود را در صحاری متروک و ملالآور میگذرانند. یا در زیر اشعة سوزان آفتاب به کار مشغولند یا در زیر زمین در آب ایستادهاند و به حفر مجازی جدید اشتغال دارند. در حالی که مجاری قدیم در دست تعمیر میباشد و به این ترتیب دشمنی را به نام تشنگی، که دائما با مردم ایران در زد و خورد و مبارزه است، دفع میکنند». جعفر شهری در کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» در اینباره مینویسد «یکی از مشکلات تهران تا این زمان [دوره قاجار] بیآبی آن بود که نه به رودخانهای نزدیک بود و نه منشعبات شط و رودی از آن عبور مینمود ... روی همین خاطر هم بود که اهالی خیرات و مبرات زیادتر هَمّ خود را صرف رسانیدن آب به شهر و سقایت مردم نموده سطوح بالایشان به حفر قنوات و کاریز مشغول شده کمپولترهایشان بساختن آبانبار میپرداختند». روایتی که جعفر شهری، تاریخنگار فرهنگ و زندگی مردم تهران قدیم از خیرات و مبرات برخی تهرانیها به دست میدهد، در تاریخ دیرینه مردمان این سرزمین ریشه دارد؛ ساخت قنات با نگاه یاریگرانه و نیکمنشانه. او درباره قناتهای یادشده در تهران میافزاید «البته بیشتر این قناتها وسیله سفارتخانهها و اعیان و رجال حفر شده جاری میگردید، در قناتهای اختصاصیای که باید باغ و سرا و خانههای ایشان را مشروب بکند و زیادی آن (صدقهسری) بهدیگران برسد و از آنجا که این قنوات تمام بهطرف شمال کنده شده از دامنههای البرز آب می گرفت قسمت شمالی شهر پرآبتر و جنوبی آن کمآب میآمد». او باز تاکید میکند «تهران شهری بود کمآب و بلکه بیآب و لاجرم آب آن از رشته قناتهایی تامین میگردید که مردمِ اهل خیری آنها را حفر کرده جهت باقیات صالحات وقف نموده مورد استفاده عام قرار داده بودند». او روایت خویش را با نامبردن قناتهای خیریه در تهران پایان میبخشد؛ حاج علیرضا، آب سردار، سپهسالار، باغ صبا، فرمانفرما، باغ شاه اکبرآباد و سرانجام قنات وزیر، که پس از سیراب ساختن عمارتهای شاهانه و رجال، به گذرها و خیابانهای شهر جاری میشد تا مردم از آنها بهره بگیرند.
مجلس شورا؛ سرآغازی برای سازماندهی فعالیتهای نیکوکارانه
از دروازههای تاریخ دور که برون آییم، به دوران معاصر و شکلگیری فرآیند مدرنیزاسیون در ایران وارد میشویم. پیروزی انقلاب مشروطیت در تابستان ١٢٨٥ خورشیدی، در میانههای روزگار حکومت قاجارها، به عنوان سرآغاز تاریخ بیداری ایرانیان در روزگار معاصر، ساختارهای تازه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به وجود آورد که پیش از آن با این رویکرد تازه سابقه نداشت. مشروطه با تاکید و اصرار بر مساله قانون و قانونگذاری، حکومت را حق مردم و میثاقی میان آنان با فرمانروایان میدانست. دستاورد این اندیشه، پیدایش مجلس شورا و نمایندگان برگزیده مردم و رشد افکار آزادیخواهانه بود که به عنوان بزرگترین این دگرگونیهای بنیادین نظام سیاسی و اجتماعی ایران به شمار میرود. یکی از عرصههای مهم دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی ایران را پس از استقرار نظام مشروطیت میتوان در اقدامات نیکوکارانه و امور خیریه به تماشا نشست. در این نهاد نوپا نمایندگان برگزیده مردم به قانونگذاری و رسیدگی به امور میپرداختند. یکی از اقدامات مهم نمایندگان دورههای گوناگون مجلس، توجه به موسسات عامالمنفعه به منظور ارتقای سطح زندگی مردم، لزوم پرداختن به آموزش در مقطعهای گوناگون تحصیلی و افزایش سطح بهداشتی و معیشتی مردم برشمرده میشود. پیروزی جنبش مشروطیت ایران و تاسیس مجلس شورای ملی، گامی بزرگ در ساماندهی کوششهای پراکنده پیشین و بنیانگذاری نهادهای خیریه به شمار میآمد. نمایندگان صنف تجار در نخستین دوره مجلس لایحهای پیشنهاد کردند که بر آن اساس مدرسه ویژه کودکان یتیم ساخته شود. این کوشش نمایندگان، سالها بعد در ١٣٠٤ خورشیدی در قالب قانون درآمده و دولت را مکلف ساخت «حقوق معلمان مدارس مخصوص ایتام و هزینه وسایل آموزشی آنان را از محل اضافه مالیات بر برخی قراء و املاک تامین کند». در شانزدهم ذیقعده سال ١٣٢٩ قمری (١٢٩٠ خورشیدی) به موجب مصوبهای که در دوره دوم مجلس شورای ملی از تصویب هیات ریسه مجلس گذشت، مقرر شد از محل عواید مجلس تا دوره سوم، وجوهاتی به حاج میرزا رضا خان تبریزی تحویل دهند تا صرف تاسیس مدرسهای خیریه برای ایتام به نام اتحاد وطن کنند. بر همین اساس تا پایان شهریور سال ١٣٣٢ قمری بودجهای از تدارکات مجلس ویژه همین مساله قرار گرفت و حاج میرزا رضا خان تبریزی سرپرست موسسه خیریه یادشده، چند دارالایتام دیگر بنیان گذارد. مبلغ بودجه اختصاصی یادشده در این سال بیش از ٣٣٠٤ قران بود. موسسههای خیریه با ساختار نوین، تبلوری دیگر از اقدامات نیکوکارانه در این برهه زمانی بود. موسسه خیریه پرورش، از جمله این موسسات نوبنیاد به شمار میآمد که از محل گردآوری کمکهای خیرخواهانه نمایندگان مجلس اداره میشد. در یادداشتهای ارباب کیخسرو شاهرخ که سالها به عنوان کارپرداز امین مجلس، تصدی این وظیفه را برعهده داشت، در اینباره آمده است «در ٢٢ ربیعالثانی سال ١٣٣٢ ق. [١٢٩٣ خورشیدی] مبلغ ٥/٩٥٥٩ قران از باقیماندة حقوق سیدحسن مدرس (ره)- که در صندوق ادارة مباشرت مجلس باقی مانده بود و سیدحسن مدرس از برداشتن آن استنکاف مینمود- جهت مصارف لازمه، به صورت قرضی توسط میرزا محمدصادق طباطبایی و حاج امینالضرب، به موسسة خیریه پرورش حواله شد».
موقوفاتی برآمده از اندیشههای نیکوکارانه زنانه
موقوفهها در تاریخ ایران در بنیانگذاری و پیوستگی نهادها و مراکز فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي تاثيری فراوان داشته و توانستهاند در دورههاي گوناگون تاريخ الگوهایی برای زیستِ سودمند اجتماعی ارایه دهند. پيوستگي سنت وقف با باورهای اسلامی در جایگاه پشتوانهاي خدشهناپذیر موجب ميشد جامعه توجهی شاياني به آن داشته باشد. زنان در میان واقفان تاریخ ایران، نقشی پررنگ دارند، تا آنجا که نه تنها به مردان واقف پهلو میزنند، که در مواردی بسیار از آنان پیشی میگیرند. آنگونه که اسناد و دیگر منابع تاریخی روایت میکنند، بخشی گسترده از دنیای شگفتانگیز موقوفات ایران، از دامان نیکاندیشی بزرگزنان ایرانی سرچشمه گرفته است؛ آنان که در دورههاي گوناگون تاريخي با انگيزههایی چون دستیابی به رضایت پروردگار و آسودگی خلقِ نیازمند، بخشي از داراییهای خود را در کارهای نیک وقف کردهاند. موقوفات زنان نيز همانند دیگر موقوفات ایرانی، گوناگون و بسیار بوده است؛ از مسجد، پل، پاياب، حمام، تکيه، آبانبار و درخت به عنوان نمونههای سنتی وقف، تا درمانگاه، بيمارستان، کتابخانه، مدرسه و دانشگاه به عنوان تاسیسات نوپیدای موقوفه، گستره موضوعی و کارکردی موقوفات زنان ایرانی را در گذر روزگاران دربرمیگیرد. زنان واقف، آنگونه که سندهای وقفنامهای متعلق به دورههای گوناگون تاریخ ایران نشان میدهد به ایجاد تاسیسات و بنیادهایی خیریه مانند مسجد، مدرسه علمیه، مکتبخانه، حمام، باغ و بستان، کاروانسرا و آبانبار، بیشتر علاقهمند بودهاند. همچنین رسیدگی به نیازمندان به ویژه غذارسانی به مستمندان و نگهداری کودکان بیسرپرست، از دیگر علاقهمندیهای آنان در حوزه وقف به شمار میآید. موقوفههای زنان، در برخی دورههای تاریخ ایران اما از دورههای دیگر افزونتر میشود. فيگوئروا سفير اسپانيا در دربار شاه عباس یکم صفوی، زنان ثروتمند عصر صفوي را در كارهاي خير و عامالمنفعه، از مردان دستودلبازتر توصیف میکند. او مینویسد بسياري از كاروانسراها و ساختمانهاي عامالمنفعه از صدقههای زنانی ساخته میشد که معمولا از مردان داراتر نبودند. اصفهان در دورههایی چون سلجوقی در سدههای پنجم و ششم و صفوی در سدههای دهم و یازدهم، گویی پایتخت وقف ایران است. آنگونه که سندهای وقفنامهای نشان میدهند، در روزگار صفوی نزديک به يک ششم موقوفات پایتخت پرآوازه صفوی به بانوان نيکوکار تعلق داشته است. مادر شاه سلطان حسین صفوی واپسین حکمران صفوی نیز از زنان نامدار این دوره در حوزه وقف بوده است. مدرسه مادر شاه (چهار باغ) از یادگارهای جاودانه این زن نیکوکار است که گرچه چهار باغ و سلطانی نیز نامیده شده اما به دلیل پشتیبانیهای مالی و سیاسی او، به مدرسه مادر شاه هم آوازه یافت. زنان عصر صفوی به ساخت مدرسهها و مسجدهای وقفی علاقه فراوان داشتند. زني به نام صاحبسلطان بيگم، مسجد ايلچي را در محله احمدآباد اصفهان در دوره شاه سليمان صفوي ساخته است. بخشی از سرمایه کنونی کتابخانههای بزرگ این سرزمین نیز دستاورد کوشش بزرگزنانی است که نسخههای فراوان خطی در روزگاران گوناگون وقف کردهاند تا سرمایه علم و دانش اندیشمندان ایرانی در گردونه روزگار برای آیندگان بماند. چندین قرآن نفیس خطی در کتابخانه آستان قدس رضوی وجود دارد که پیشینه کتابت آنها به دوره سلجوقی بازمیگردد؛ حدود ٩٠٠ سال پیش! تَرکان خاتون، شاهزاده خانمی در دربار سلجوقی این قرآنهای خطی را بر آستان قدس رضوی وقف کرده است.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید