باستان‌شناسی معاصر

1395/4/5 ۱۰:۵۰

 باستان‌شناسی معاصر

باستان‌شناسی معاصر را باستان‌شناسی گذشته نزدیک می‌نامند که به‌عنوان امکانی بالقوه برای علوم انسانی قلمداد می‌شود. چراکه می‌کوشد روایت‌های متعدد تاریخ معاصر را نه الزاما از زبان تاریخ‌نگاران مسلط، حکومت‌ها و فاتحان بلکه از زبان مردمان و سوژه‌های اجتماعی خاموش دنبال کند.

 

باستان‌شناسی معاصر را باستان‌شناسی گذشته نزدیک می‌نامند که به‌عنوان امکانی بالقوه برای علوم انسانی قلمداد می‌شود. چراکه می‌کوشد روایت‌های متعدد تاریخ معاصر را نه الزاما از زبان تاریخ‌نگاران مسلط، حکومت‌ها و فاتحان بلکه از زبان مردمان و سوژه‌های اجتماعی خاموش دنبال کند. اخیرا کتابی باعنوان «مادیت‌های معاصر» منتشر شده که در قالب مجموعه مقالاتی می‌‌کوشد این فرم از قرائت تاریخ را معرفی کند و شرح دهد. اما باستان‌شناسی معاصر از کجا آغاز شد؟
با پایان جنگ دوم، جهان با انبوهی از انسان‌های آسیب‌دیده، خانه و شهرهای ویران مواجه شد. در کنار عواقب عینی جنگ، اتفاقی هم برای باستان‌شناسان روی داد. آنها ناگهان با این واقعیت مواجه شدند که باستان‌شناسی مورد سوءاستفاده توتالیتاریسم قرار گرفته است. همین رشته بود که با تولید اسطوره آریایی توجیه‌گر قتل‌ میلیون‌ها انسان شده بود. باستان‌شناسی کلاسیک با حذف تاریخ فرهنگی انسان، مردمان خاموش، به تلقی‌های نژادپرستانه دامن زده بود؛ آنچه که می‌توان به‌عنوان منبع روایت‌های ناسیونالیستی نزد ملل جهان در نظر گرفت. اما در بحبوحه بحران اقتصادی پس از جنگ، وجه تخریب‌گر باستان‌شناسی سبب شد تا بهانه‌ای برای قطع بودجه‌های این رشته در آمریکا فراهم شود. پس باستان‌شناسی آمریکایی باید فکر چاره‌ای می‌کرد. همین امر باعث شد تا باستان‌شناسی به‌سوی علمی‌شدن حرکت کند؛ حرکتی که بسیاری آن را به حساب مدرن‌شدن باستان‌شناسی می‌گذارند. از آن پس بود که باستان‌شناسی ناگهان با حجم عظیمی از تاریخ جمعیت‌های سرکوب‌شده و محذوف روبه‌رو شد: تاریخ بردگان، زنان، کودکان و همه آن دیگری خوانده‌شده‌ها و نادیده‌انگاشته‌شده‌ها. با ظهور باستان‌شناسی معاصر، مفاهیم زمان، مکان و بافتار به چالش کشیده شد و موضوع تعهد به جهان معاصر را وارد اخلاق دانش باستان‌شناسی و زیست‌جهان سوژه باستان‌شناختی کرد. باستان‌شناسی معاصر بر مفهوم آگاهی سیاسی استوار شد. این امر اثبات کرد دانش باستان‌شناسی همچون شمشیری دولبه است؛ یک سویه‌اش فهم دیگری محذوف، گذر از میراث منفی، به‌چالش‌کشیدن نژادپرستی و سویه دیگرش پررنگ‌کردن دیوارهای میان قومیت‌ها و فرهنگ‌های گوناگون است. ازاین‌رو، باستان‌شناس معاصر ناگزیر خواهد بود نسبت به مسائل سیاسی جامعه خود دیدگاه عملی داشته باشد و خود به عمل سیاسی دست بزند و برای تحقق آنچه در نظرش انسانی است بکوشد. چراکه در باستان‌شناسی معاصر، زمان از هدف به ابزار تغییر شکل می‌دهد. ماده میراث بشریت است و ازاین‌رو، تفاخر به آن اساسا در باستان‌شناسی گذشته نزدیک بی‌معنی است. ماده هم اگر مهم است نه به دلیل قدمتش بلکه از آن روست که می‌تواند زبان گویای آدمیان خاموشی باشد که فاتحان جایی برای نشر صدای آنها نگذاشته‌اند.


منبع: شرق

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: