سقوط یک رئیس‌جمهور

1395/3/31 ۰۸:۴۳

سقوط یک رئیس‌جمهور

«روزهای‌ پر‌حادثه‌ای‌ است‌. کتاب‌ تاریخ‌ ایران‌ به‌ سرعت‌ ورق‌ می‌خورد و حوادث‌ مهم‌ تاریخی‌ روی‌ می‌دهد و تاریخ‌ به‌ سرعت‌ حرکت‌ می‌کند.» خوانش این جملات هر مخاطبی را به فهم این نکته وا‌می‌دارد که آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی در روز 24 خرداد 1360 خبر از حادثه‌ای مهم می‌دهد. به راستی نیز حق در آن روزها با نویسنده این خاطرات است؛ چراکه همه چیز در ایران پس از انقلاب به سمت و سویی می‌رود که ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رئیس‌جمهور نظام تازه‌تاسیس جمهوری اسلامی ایران، از اریکه قدرت به زیر افتد.

 خرداد 60 مجلس حکم به عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر داد

سجاد صداقت: «روزهای‌ پر‌حادثه‌ای‌ است‌. کتاب‌ تاریخ‌ ایران‌ به‌ سرعت‌ ورق‌ می‌خورد و حوادث‌ مهم‌ تاریخی‌ روی‌ می‌دهد و تاریخ‌ به‌ سرعت‌ حرکت‌ می‌کند.» خوانش این جملات هر مخاطبی را به فهم این نکته وا‌می‌دارد که آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی در روز 24 خرداد 1360 خبر از حادثه‌ای مهم می‌دهد. به راستی نیز حق در آن روزها با نویسنده این خاطرات است؛ چراکه همه چیز در ایران پس از انقلاب به سمت و سویی می‌رود که ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رئیس‌جمهور نظام تازه‌تاسیس جمهوری اسلامی ایران، از اریکه قدرت به زیر افتد.
داستان چرایی عزل بنی‌صدر از سمت ریاست‌جمهوری و برکناری او از فرماندهی کل قوا آن هم در شرایطی که تنها یک سال و چند ماه از به دست گرفتن پست ریاست‌جمهوری توسط او می‌گذشت، ماجرایی طولانی و پر‌رمز و راز است. ایرانی‌های در آن روزها به نوشته بسیاری از حاضران در درگیری‌های سیاسی آن روزها، به دو دسته تقسیم می‌شدند؛ دسته‌هایی که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در خاطرات خود آنان را «خط امام» و «لیبرال‌ها» می‌خواند. اما در این بین ابوالحسن بنی‌صدر رویای دیگری در سر می‌پروراند؛ رویای رئیس‌جمهوری که می‌خواست همه ارکان نظام تازه‌تاسیس را در کف قدرت خویش قرار دهد. اما هر چه بود داستان برای بنی‌صدر و اطرافیانش در 31 خرداد 1360 به پایان رسید؛ روزی که کفایت سیاسی او در مجلس برای پست ریاست‌جمهوری رد شد و خود نیز پس از چندی به همراه مسعود رجوی از کشور فرار کرد. در این میان تنها کسی که حوادث آن روزها را به‌طور مکتوب ثبت و ضبط کرده است، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی بود.  خاطراتی که شاید بتواند کمک بهتری به فهم دلایل وقوع این حادثه در نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران ارائه دهد.

  14 اسفند 1359
درگیری‌های بنی‌صدر با نیروهایی که خود را خط امام می‌نامیدند، بلافاصله پس از انتخاب او به‌عنوان رئیس‌جمهور و شکست حزب جمهوری اسلامی در انتخابات آغاز شد. با پیروزی حزب و نیروی خط امام در انتخابات مجلس در پایان سال 1358 و شکل گرفتن مجلس در خرداد 1359 درگیری‌ها به نقطه اوج خود رسید. اما نقطه آغاز فرآیند آشتی‌ناپذیر دو گروه، 14 اسفند 1359 بود؛ روزی که میتینگ بنی‌صدر و حامیانش به مناسبت سالگرد درگذشت مصدق در دانشگاه تهران به خشونت کشیده شد. بنی‌صدر پیش از این روز، در دو سخنرانی مهم خود در 17 شهریور و 22 بهمن 1359 عنوان کرده بود که سر سازگاری ندارد اما درگیری‌های 14 اسفند شرایط ایران انقلابی را وارد فاز تازه‌ای کرد.
با بالا گرفتن درگیری‌های دو جناح حاضر در حکومت، با دخالت امام خمینی (ره) دو ماه ابتدایی سال 1360 در آرامشی نسبی گذشت. شاید اولین روایتی که از میان خاطرات آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی بتوان درباره این حادثه بیان کرد به روز 8 فروردین 1360 بازگردد: «هشت‌ و نیم‌ صبح‌ به‌ اتفاق‌ آقای‌ خامنه‌ای‌ به‌ زیارت‌ امام‌ رفتیم... از امام‌ خواستم‌ که‌ به‌ مسئولیت‌ فرماندهی‌ کل‌ قوا، توجه‌ بیشتری ‌بفرمایند و از عدم‌ تحرک‌ در جبهه‌ها ـ که‌ نیروهای‌ ما را به‌ ستوه‌ آورده‌ است‌ ـ شکایت‌ کردم‌ و اینکه‌ به‌ ارتش‌، در آبادان‌، توپ‌ 175 داده‌ نمی‌شود که‌ بتوانند حمله‌ به‌ شهرها را تلافی‌ کنند...» آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در همین خاطره به نکته مهم دیگری نیز اشاره می‌کند: «سپس‌ با احمد آقا صحبت‌هایی‌ داشتم‌. احمد‌آقا می‌خواست‌ بفهمد که‌ بالاخره‌ با آقای ‌بنی‌صدر چه‌ خواهیم‌ کرد. گفتم‌ ایشان‌ اگر قانع‌ باشد که‌ رئیس‌جمهور در حد قانون‌ اساسی‌ باشد و از مقام‌ ریاست‌جمهوری‌ علیه‌ ارگان‌های‌ قانونی سوءاستفاده‌ نکند، می‌توانیم‌ ایشان‌ را تحمل‌ کنیم‌ و سیاست‌ کلی‌ ما حرکت‌ در جهت‌ اسلام‌ است‌ و هر کس‌ که‌ صلاحیت‌ اسلامی‌داشته‌ باشد، می‌تواند همکار ما باشد. از اینکه‌ نیروهای‌ انقلابی‌ نسبت‌ به‌ ایشان‌ بدبین‌ هستند، نگران‌ بود. گفتم‌ لازم‌ است‌ موضع‌ روشنی‌ اتخاذ کنند.» همین جملات نشان از راهی می‌دهد که به پایان دوران بنی‌صدر در خرداد 1360 ختم شد.
  اسلام فقاهتی
آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در خاطره روز 17 فروردین خود نیز از مشکل اصلی با بنی‌صدر پرده‌برداری می‌کند: «آقای محمد مجتهد‌شبستری آمد و درباره هیات اختلاف ما (خط امام) با لیبرال‌ها (آقای بنی‌صدر و نهضت آزادی و...) توضیحاتی‌ می‌خواست. گفتم مساله بر سر اسلام فقاهتی است. آنها این فقه را قبول ندارند و ما راهی در حکومت اسلامی جز با اجرای همین فقه نمی‌بینیم...  این در حقیقت، خواست امام است و ما سپر شده‌ایم.» به تدریج با بالا گرفتن اتفاقات و رو شدن دست بنی‌صدر و اطرافیانش در راه ضربه زدن به نظام تازه، امام که تا آخرین لحظه نیز از بنی‌صدر حمایت می‌کرد، در روز 6 خرداد در سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی به‌شدت از او انتقاد می‌کند و با فرمان روز 20 خرداد تقریبا زمینه را برای عزل بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری فراهم می‌کند: «ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران؛ آقای ابوالحسن بنی‌صدر از فرماندهی نیروهای مسلح برکنار شده‌اند.» با فرار بنی‌صدر از تهران و پنهان شدن در همدان و کرمانشاه، مجلس شورای اسلامی در روز 31 خرداد حکم به عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر داد. این پایان راه او در نظام جمهوری اسلامی ایران بود. گویا بنی‌صدر به پایان رویاهای خویش رسیده بود.

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: