از ژرفای زمین تا چشم‌اندازهای راه

1395/3/22 ۱۱:۰۳

از ژرفای زمین تا چشم‌اندازهای راه

جست‌وجو در اندیشه نیک‌اندیشی و خیرخواهی ایرانیان در روزگاران گذشته، ما را با دنیایی شگفت‌انگیز از باورهای آنان روبه‌رو می‌سازد؛ این که چنان مردمانی در نبود نهادهای نوین در عرصه‌های حمایتی و تامینی، چگونه خود یاریگرانه با پشتیبانی دارایی‌ها و توانمندی‌های خویش، بخشی از وظایف اجتماعی را برعهده می‌گرفتند تا همنوعان‌شان از آسایش بهره‌مند شوند.

 جست‌وجو در بی‌کرانه‌های نکومنشی مردمان سرزمین آفتاب
 

آبان روزگار: جست‌وجو در اندیشه نیک‌اندیشی و خیرخواهی ایرانیان در روزگاران گذشته، ما را با دنیایی شگفت‌انگیز از باورهای آنان روبه‌رو می‌سازد؛ این که چنان مردمانی در نبود نهادهای نوین در عرصه‌های حمایتی و تامینی، چگونه خود یاریگرانه با پشتیبانی دارایی‌ها و توانمندی‌های خویش، بخشی از وظایف اجتماعی را برعهده می‌گرفتند تا همنوعان‌شان از آسایش بهره‌مند شوند.
خسته‌خانه‌هایی برای مسافران
ساخت کاروان‌سراهای خیریه در جاده‌ها و مسیرهای کاروان‌رو در سده‌های گذشته تاریخ ایران، از اقدامات مهم نیکوکارانه و عام‌المنفعه به شمار می‌آمده است. پیشینه ساخت و گسترش زنجیره کاروان‌سراهای جاده‌ها را در ایران، به شاه عباس یکم صفوی نسبت می‌دهند. مساله‌ای که اما مشخص است، این که دست‌کم در ٥ سده اخیر بسیاری از نیکوکاران و ثروتمندان با هدف‌هایی خیریه در مسیرهای کاروان‌رو در سراسر ایران کاروان‌سراهایی بنا کرده‌اند تا مسافران و کاروان‌ها بتوانند در آن‌ها به رایگان اقامت گزینند. یاکوب پولاک، پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه قاجار در سفرنامه‌اش «ایران و ایرانیان» با اشاره به ویژگی‌های جاده‌های ایران به ویژه «در زمستان زیر باران و در مناطق بی‌آب» که مسافران و کاروان‌ها را وامی‌داشته به یکی از «کاروان‌سراهای عمومی» بروند، می‌نویسد «این کاروانسراها در کنار جاده‌های کاروانرو در فواصل هر پنج میل تعبیه شده است که یا سلسله صفویه بنیانگذار آنهاست و یا موقوفه خصوصی مردم است». او تاکید می‌کند که سردر بیش‌تر کاروان‌سراها «کتیبه‌ای است که نام واقف و تاریخ وقف را بر آن نقش کرده‌اند». ارنست اورسل، دیگر جهانگرد اروپایی در «سفرنامه قفقاز و ایران» به کاروان‌سراهایی در مسیرها اشاره می‌کند که جان‌پناه‌هایی را به رایگان به مسافران می‌دهند «اغلب کاروانسراها وقف هستند و پذیرایی در آنها مجانی است».
سنت وقف، به عنوان آیینی خیرخواهانه در فرهنگ و تاریخ، تاثیری فراوان در پیدایش این سرپناه‌ها و اقامتگاه‌ها در مسیر جاده‌های سخت این سرزمین کویری داشته است. واقفان با هدف‌هایی نیک‌اندیشانه در پی آن برمی‌آمدند با ایجاد چنین مکان‌هایی به یاری مسافرانی برخیزند که به مسیرهای دراز ره می‌سپردند. این مساله به ویژه در زمانه‌هایی که حکومت چندان وظیفه‌ای در زمینه یادشده برای خود قایل نبوده است، بسیار اهمیت می‌یابد. ژان شاردن روایتی جذاب درباره جزییات نیت‌های واقفان و نیک‌اندیشان ایرانی برای ساخت کاروان‌سراهای خیریه ‌در دوره صفویه ارایه می‌دهد «آنان كه دارايي بسيار به دست مي‌آورند، و خود و فرزندانشان را بي‌نياز مي‌بينند به ساختن بناهاي عام‌المنفعه از قبيل مدرسه براي سكونت و تحصيل طلاب علوم ديني، و بناي كاروانسرا بر سر شاهراهها كه كاروانيان و مسافران رايگان در آنها بياسايند، و ساختن پل و مسجد، و وقف منابع درآمدي كه از محل آن طلاب روزي بخورند، و صدقه داده شود، اقدام مي‌كنند». او معتقد است ایرانیان بنای اینگونه آثار را به عنوان ثواب آخرت در نظر می‌گیرند و «بر اين اعتقادند كه اين اعمال خير جاري است و ثوابش بر دوام است زيرا آنان كه در كاروانسراها رنج راه را از تن بيرون مي‌كنند، يا از بالاي پل آسان مي‌گذرند، يا طلابي كه در مدرسه سكونت مي‌كنند، و از موقوفاتش روزي مي‌خورند همه در حق باني اين آثار خير دعاي خوب مي‌كنند». او سنت وقف و ساخت بنیادهای خیریه را برگرفته از باروهای دینی می‌داند «در شريعت اسلام در كار توسعه و تعميم مؤسسات خيريه عمومي تأكيد فراوان شده ... افراد خير و متدين ساختن كاروانسرا را بر سر راهها، مقدم بر همه خيرات و مبرات مي‌شمارند. در اين كاروانسراها كاروانيان رايگان فرود مي‌آيند و مي‌آسايند». جهانگرد فرانسوی معتقد است ایرانیان به ایجاد رفاه برای مسافران علاقه بسیار داشته‌اند و این مساله گویی به روحیات آنان بازمی‌گشته است «سرشت و فطرت و ذوق ايرانيان چنين است، و اگر اندازه داراييشان چندان باشد كه ساختن بناهاي عام المنفعه ديگر را كفاف كند پس از ساختن بناهايي كه شرح كردم به ساختن پل، ايجاد راههاي خوب، و بناي كاروانسرا بر سر راه براي توقف و آسايش مسافران مبادرت مي‌ورزند». او همچنین به حقوق مسافران نیز در این اقامتگاه‌ها اشاره دارد «هر مسافر هنگام ورود به كاروانسرا در هر اتاقي كه در نظرش بهتر و خوش‌تر مي‌نمايد بار مي‌افگند، هر وقت كه دلش بخواهد مي‌ماند، و هر وقت مي‌خواهد مي‌رود، و هيچ كس حق مطالبه كرايه و مزد ندارد».
این کارشان در جهان بی‌نظیر است
قنات در تاریخ ایران، در زمره پدیده‌هایی بوده که نگاه جست‌وجوگر جهانگردان را به خود کشانده، شگفتی آن‌ها را برانگیخته است. فرد ریچاردز، جهانگرد انگلیسی که در سال‌های پایانی حکومت قاجار به ایران آمد، در این‌باره می‌نویسد «در ایران چیزهای عجیب و شگفت‌آور دیده می‌شود، ولی شگفت‌انگیزترین و عجیب‌ترین آنها قناتهای آن است. قنات مخصوص ایران است و چیزی است که مسافر مغرب‌زمین هرگز مشاهده نکرده است». او با اشاره به وابستگی حیاتی زندگی مردم ایران به آب قنات‌ها تاکید می‌کند «زندگی اغلب مردم ایران با این قناتها بستگی دارد و بدون آنها کشور ایران وجود نخواهد داشت، چه [،] رودخانه‌های آن از حیث تعداد ناچیز می‌باشد و آب بعضی از دریاچه‌های آن به قدری شور است که حتی ماهی نمی‌تواند در آن زندگی کند». این که قنات چگونه پدید می‌آمده، کنجکاوی جهانگردان را برانگیخته است. ژان شاردن، جهانگرد پرآوازه فرانسوی در روزگار صفوی درباره مهم‌ترین اختراع ایرانیان چنین می‌نویسد «ایرانیان برای کشف آب زیرزمینی در پای کوه چاه می‌کنند و همین که آب باریکی یافتند آن را از طریق مجاری تحت‌الارضی به هشت تا ده "لیو" و گاهی بیشتر منتقل می‌کنند و آب را از نقطه مرتفع به جاهای پست‌تر می‌رسانند تا بهتر جاری شود. در جهان، قومی وجود ندارد که مانند ایرانیان در مصرف آب، صرفه‌جویی کند. این مجاری زیرزمینی گاهی در عمق [بسیار] حفر شده است. من کاریزهایی به این عمق (قریب ٣٠ متر) دیده‌ام». او سپس تصریح می‌کند مسلما در جهان قومی وجود ندارد که همچون ایرانیان در نقب‌زدن و حفر مجاری زیرزمینی چنین چیره‌دست باشد».
کم‌آبی همواره مشکل بنیادین و دیرینه ایرانیان در گذر روزگار به شمار می‌آمده است. این توصیف‌ها ما را به شهرهایی در تاریخ ایران می‌برد که کم یا بی‌آب بوده‌اند. نگاه نیک‌منشانه ساکنان این سرزمین در این گلوگاه، با قنات گره می‌خورد؛ این را به خوبی می‌توان در روایت جعفر شهری در کتاب «طهران در قرن سیزدهم» یافت «یکی از مشکلات تهران تا این زمان [دوره قاجار] بی‌آبی آن بود که نه به رودخانه‌ای نزدیک بود و نه منشعبات شط و رودی از آن عبور می‌نمود ... روی همین خاطر هم بود که اهالی خیرات و مبرات زیادتر هَمّ خود را صرف رسانیدن آب به شهر و سقایت مردم نموده سطوح بالایشان به حفر قنوات و کاریز مشغول شده کم‌پول‌ترهایشان بساختن آب‌انبار می‌پرداختند».
ایرانیان در روزگاران گذشته، کسانی را که قنات می‌ساختند یا برای این کار هزینه می‌کردند، بسیار می‌ستودند؛ از آن‌رو که می‌دانستند زندگی‌شان و معیشت‌شان، یعنی کشاورزی که شغل بیش‌تر ایرانیان بود، به وجودِ آب‌هایی نیازمند بود که قنات‌ها برایشان می‌آوردند. فرد ریچادرز درباره اینان می‌نویسد «اشخاصی که به ساختن این قناتها مبادرت می‌ورزند از میهن‌پرست‌ترین افراد ایرانی به شمار می‌روند و قهرمانانی هستند که مورد مدح و تحسین قرار نگرفته‌اند. این افراد قسمت زیادی از زندگی خود را در صحاری متروک و ملال‌آور می‌گذرانند. یا در زیر اشعة سوزان آفتاب به کار مشغولند یا در زیر زمین در آب ایستاده‌اند و به حفر مجازی جدید اشتغال دارند. در حالی که مجاری قدیم در دست تعمیر می‌باشد و به این ترتیب دشمنی را به نام تشنگی، که دائما با مردم ایران در زد و خورد و مبارزه است، دفع می‌کنند».
 ایرانیانِ دیرینه برای تداوم زندگی و معیشت‌شان در این سرزمین کم‌آب، به راهی دست یازیدند که بعدها در زمره شگفتی‌های جهان درآمد و تحسین غیر ایرانیان را در گذر روزگار برانگیخت. آنان همچنین با پیوند پدیده دوست‌داشتنی‌شان با منش نیکوکارانه، تاریخی جاودانه رقم زدند.

منبع: شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: