زمینه‌ها و علل پیوستن ایران به جنبش عدم‌تعهد در گفت‌وگو با محمدمهدی مطهرنیا

1395/3/19 ۰۸:۰۶

زمینه‌ها و علل پیوستن ایران به جنبش عدم‌تعهد در گفت‌وگو با محمدمهدی مطهرنیا

19 خرداد 1358 جمهوری اسلامی ایران در یکی از اولین و مهم‌ترین تصمیمات خود به‌عنوان یک نظام نوپا به عضویت جنبش عدم‌تعهد درآمد. این سازمان که سال 1961 و در اوج جنگ سرد تشکیل شده بود، تا سال 1980 که ایران به آن پیوست، به‌عنوان جنبشی میان بلوک شرق و غرب شناخته شده بود.



تنهاترین سردار
سجاد صداقت: 19 خرداد 1358 جمهوری اسلامی ایران در یکی از اولین و مهم‌ترین تصمیمات خود به‌عنوان یک نظام نوپا به عضویت جنبش عدم‌تعهد درآمد. این سازمان که سال 1961 و در اوج جنگ سرد تشکیل شده بود، تا سال 1980 که ایران به آن پیوست، به‌عنوان جنبشی میان بلوک شرق و غرب شناخته شده بود. محمدمهدی مطهرنیا، عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی و کارشناس مسائل بین‌المللی در گفت‌وگوی پیش‌رو با «فرهیختگان» درباره این جنبش و چرایی پیوستن ایران به آن سخن می‌گوید.

اجازه دهید به‌عنوان سوال اول بحث را از جنبش عدم‌تعهد آغاز کنیم. چرایی شکل‌گیری و تاسیس این جنبش بود؟
جنبش عدم‌تعهد در بافت موقعیتی ناشی از تقسیم نظام بین‌الملل به دو قطب بلوک شرق و بلوک غرب به رهبری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از یک سو و ایالات متحده آمریکا در سوی دیگر به وجود آمد. این مجموعه توسط یوسیپ بروز تیتو، رئیس‌جمهور یوگسلاوی، قوام نکرومه، رئیس‌جمهور غنا، جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور مصر، جواهر لعل نهرو، نخست‌وزیر هند و احمد سوکارنو، رئیس‌جمهور اندونزی شکل گرفت و آنها با پیوند به یکدیگر تلاش کرده‌اند قطب سومی خارج از بلوک شرق و بلوک غرب به وجود آورند؛ نام عدم‌تعهد نیز به این جهت بر چنین جنبشی قرار گرفت. این جنبش بر آن شد خارج از فضای قدرت دو بلوک شرق و غرب و به‌عنوان یک وزن تعادل مستقل در نظام بین‌الملل وارد عمل شود. اما آیا در عمل و آنچه در آن بافت موقعیتی صورت گرفته، جنبش توانسته است به این مهم دست یابد؟ با سقوط دیوار برلین و فروپاشی نظام دوقطبی حاکم بر جهان در سال 1990 میلادی، اکنون جنبش عدم‌تعهد آیا توانسته است در بافت موقعیتی ناشی از دوران ‌گذار از نظام دو‌قطبی حاکم بر جهان اثرات عینی خود را بگذارد؟ در وضعیت کنونی جنبش عدم‌تعهد، با وجود بالغ بر 114 کشور به‌عنوان عضو، هنوز نتوانسته است بر پایه یک تعریف عملیاتی از خود نشان‌دهنده یک جنبش واحد با تحرکات در حوزه اهداف تعریف شده از زمان تاسیس باشد و نه‌تنها امروز؛ بلکه قبل از سال 1990 و در نظام دو قطبی هم چندان نتوانست به جز تحرکات تبلیغاتی در فضای سیاسی و ایجاد نوعی تحرک و جنبش معنادار تبلیغاتی اثر عملیاتی چندانی از خود به جای گذارد. بنابراین اکنون در باب جنبش عدم‌تعهد و ادامه راه آن همواره میان کشورها و اعضای عضو با توجه به پراکندگی موجود در بین اعضای آن نه‌تنها از نظر جغرافیایی؛ بلکه از نظر ایدئولوژیک و همچنین ساختار قدرت در حوزه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تردیدهای بسیار جدی وجود دارد.

جمهوری اسلامی ایران پس از  پیروزی انقلاب اسلامی  در یکی از اولین تصمیمات خود به جنبش عدم‌تعهد می‌پیوندد. چرایی این تصمیم چیست؟
یکی از اصول بنیادین برخاسته از شعار محوری انقلاب اسلامی یعنی «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» در حوزه سیاست خارجی، «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بود. پژواک و انعکاس عملیاتی این شعار در اولین گام‌های حرکت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از نظر تبلیغاتی، پیوستن به جنبش عدم‌تعهد محسوب می‌شد. بنابراین از منظر عملیاتی پیوستن به جنبش عدم‌تعهد با آن سرعت و چنین تبلیغاتی که سال‌هاست در حوزه سیاست خارجی ما مشاهده می‌شود، محصول انعکاس شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» و پیوستن به عدم‌تعهد است. وگرنه این جنبش حتی در مساله پرونده هسته‌ای تحت عنوان گروه کشورهای «نم» بارها موضع‌گیری‌های تبلیغاتی بر له ایران انجام داد اما کوچک‌ترین اثر معنادار و تعریف شده قابل وصول و اثبات در روند پرونده هسته‌ای به جا نگذاشت. بنابراین باید به این نکته اشاره کرد که این نوع پیوستن ایران به آن فضا بیشتر به جو انقلابی حاکم بر جامعه ایران، ساختار قدرت سیاسی در ایران و شعار اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی مربوط می‌شد. پیوستن جمهوری اسلامی به جنبش عدم‌تعهد به‌عنوان تنها مصداق عملیاتی مشخص کردن نهادگرایی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در حوزه شعار «نه شرقی، نه غربی» بود. از این جهت است که می‌بینیم این گرایش در اوان انقلاب و با این سرعت خود را به نمایش گذاشت.

وضعیت امروز ایران در جنبش عدم‌تعهد و آینده این جنبش را چگونه می‌بینید؟
معتقدم ایران در جنبش عدم‌تعهد به مثابه تنهاترین سردار است و نمونه بارز آن رفتارهای جنبش عدم‌تعهد درباره موضوع هسته‌ای است. جنبش عدم‌تعهد به هیچ‌وجه نتوانسته است تعریف عملیاتی از تاثیرگذاری بر روند پرونده هسته‌ای ایران داشته باشد و با وجود اینکه بارها در فراز و نشیب‌های پرونده هسته‌ای در 12 سال گذشته سیستم تبلیغاتی جنبش بر حق مسلم جمهوری اسلامی ایران در این پرونده اشاره داشتند، اما در عمل هیچ‌گاه این رویکردها نتوانسته به‌عنوان یک امتیاز کاربردی مورد توجه قرار گیرد. به باور من ایران در این جنبش یکی از مهم‌ترین ارکان بازتعریف عدم‌تعهد در حوزه نظری است. ایران در حوزه عملیاتی نیز تلاش خود را در این زمینه انجام داده اما با توجه به پیوستگی‌ها و وابستگی‌های بسیاری از اعضای جنبش عدم‌تعهد در عمل به ارکان گوناگون قدرت در نظام بین‌الملل، جنبش عدم‌تعهد تنها نام و تابلویی است که گاه به گاه موجب جمع شدن این کنشگران دور هم و صدور بیانیه‌ای که فاقد هر گونه ضمانت اجرایی است، می‌شود.

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: