فيزيک مدرن و نحوه فاعليت الهي در گفتگو با جان پوکينگ هورن- بخش سوم وپایانی

1395/3/17 ۱۱:۴۶

فيزيک مدرن و نحوه فاعليت الهي در گفتگو با جان پوکينگ هورن- بخش سوم وپایانی

آنچه در پی می آید‌،ادامه گفتگوی لیندان.ف.هریس با دکتر جان پوکینگ‌هورن، فیزیکدان و کشیش انگلیسی است که متن كامل آن در ماهنامه «اطلاعات حكمت و معرفت» به چاپ رسیده است.

 

فیزیک مدرن و نحوه فاعلیت الهی

اشاره: آنچه در پی می آید‌،ادامه گفتگوی لیندان.ف.هریس با دکتر جان پوکینگ‌هورن، فیزیکدان و کشیش انگلیسی است که متن كامل آن در ماهنامه «اطلاعات حكمت و معرفت» به چاپ رسیده است.

 شما خیلی اوقات علاقه خود را نسبت به یک عبارت مشخص یعنی «معرفت‌شناسی، نمونهای از هستی‌شناسی است» ابراز کرده‌اید. می‌توانید چند کلمه‌ای در این مورد نیز بگویید؟

 من این عبارت را خودم نخستین بار استفاده کردم و همسرم اینقدر از زبان من این جمله را شنیده بود‌ که یک پیراهن به من داد که همین عبارت بر روی آن نقش بسته بود! برای من این عبارت، چکیده‌ای از دیدگاه واقعگرایانه به گستره علم است، و یا حتی تعریف‌کننده جستار گسترده‌تر بشر در واقعیت است که می‌گوید: آنچه ما می‌دانیم، راهنمای قابل اطمینانی است از آنچه مد نظر داریم. جهان ما را گمراه نمی‌کند. من جدایی مد نظر کانتیان بین پدیده (چیزهایی که ما آنها را می‌دانیم) و معنویات (چیزهایی را که در درون قرار دارند) نمی‌پذیرم. تأثیر کلی تجربیات علمی این است که باعث ایجاد باورمندی به این شود که ما واقعیت حقیقی را با درک یکپارچه‌ای به دست می‌آوریم. البته ما به جای توضیح کامل جهان، از نقشهها استفاده می‌کنیم؛ همیشه چیز بیشتری برای آموختن وجود دارد.

تکیه کلام من تنها روشی برای بیان این حقیقت است که ما در مواجهه با حقیقت، گمراه نمی‌شویم. واقعیت آن‌گونه که خود را به ما نشان می‌دهد، آن‌گونه که ما آن را می‌دانیم، راهنمای قابل اطمینانی برای درک کامل ماهیت حقیقت است. ایده‌ها، از تجربیات من به عنوان یک دانشمند پدید می‌آید؛ اما من فکر می‌کنم که این ایده‌ها در درون آفرینش خدا نوشته شده‌اند، برای خدا این جهان خلاف دیدگاه دکارت، یک شیطان گمراه‌کننده نیست. ایمان به خداست که اجازه می‌دهد معرفت‌شناسی نوعی از هستی شناسی باشد.

آیا معرفت‌شناسیهای گوناگون ارتباطی با واقع نمایی دارند؟ احتمالا مفید خواهد بود که شما ارتباط بین هماهنگی و همگون سازی را تشریح کنید.

 من باور راسخی به یگانگی دانش دارم. تنها یک جهان واقعی وجود دارد، یک جهانی که ما تجربه می‌کنیم و تلاش داریم آن را تشریح کنیم. البته سطوح متفاوتی و لایههای گوناگونی از واقعیت وجود دارد؛ امکان دارد که ما با یک رخداد مشخص، به روشهای مختلفی روبرو شویم. می‌توانیم آن رخداد را با مفاهیم کاملا فیزیکی تعریف کنیم و یا آن را به صورت پدیدآورنده زیبایی تشریح کنیم، و یا لحظه انتخابی اخلاقی تعریف کنیم؛ ممکن است آن لحظه، لحظه رویارویی ما با خدا باشد. این ها لایه‌های مختلفی از واقعیت است. اما همگی آنها در جایی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. من می‌خواهم آنها را به روشی در کنار یکدیگر قرار دهم که خصوصیات گوناگون همگی لایه‏هایی که من تجربه میکنم، حفظ شود و این حقیقت نیز پابرجا باشد که تجربه تنها یک واقعیت یگانه است. من یک ارتباط هماهنگ میخواهم. برای مثال ارتباط هماهنگ بین علم و الهیات. علم نمیتواند به الهیات بگوید که چگونه دکترین آفرینش را پایهریزی کند، اما شما نمیتوانید بدون در نظر داشتن سن جهان و ویژگی تکاملی در تاریخ جهان هستی، یک دکترین برای آفرینش ارائه دهید. همچنین فکر می‌کنم که باید تمایزات لازم را همیشه در نظر بگیریم ـ دکترین آفرینش دینی از کیهان‏شناسی علمی متفاوت است، و باید در برابر تلاشی که گاهی دانشمندان برای همانندسازی دیدگاههای الهیاتی با دیدگاههای علمی انجام می‌دهند، ایستادگی کنیم. در اینجا یک تمایز وجود دارد که باید حفظ شود.

 یک دانشمند می‌تواند دعا کند؟

 خب این نکته بسیار به این وابسته است که منظور شما از دعا کردن چیست. من فکر می‌کنم دانشمندان بدون آنکه خودشان بدانند غالبا مشغول دعاکردن هستند. یک تجربه متداول در کار علمی، احساس شگفت‌انگیز زیبایی و حاصلخیزی در جهان است. در حقیقت این یک نوع دعاگویی ضمنی و ستایش آفریدگار است، اما مطئمنا بسیاری از دوستان دانشمند من به این موضوع این گونه نگاه نمی‌کنند. من فکر می‌کنم که نکته کلیدی در این سؤال، از دیدگاه دعاگویی درخواستی است: آیا ما می‌توانیم از خدا درخواست چیزی داشته باشیم؟ به باور من، همآن‌گونه که تصویر ما از جهان فیزیکی به یک تصویر باز با احتمالات فراوان، ظرافت بالا و انعطافپذیری زیاد تبدیل شده، باعث شده است که ما به نحوی شروع به نگرش جهان فیزیکی کنیم که به عنوان ساکنان آن، بتوانیم آن را درک کنیم، به این دلیل که می‌دانیم دارای قدرت لازم برای ایجاد تغییر در جهان هستیم؛‌ بنابراین جهان پذیرای عملکرد و ایجاد تغییرات توسط ماست. به عقیده من، به همین شکل، ایجاد تغییر توسط خدا نیز امکان‌پذیر است. به عبارت دیگر آنچه که ما به عنوان فرآیندهای علمی می‌شناسیم، تعامل خدا با این جهان را رد نکرده است.

 در یکی از نوشته‌هایتان عبارت کنجکاو کننده‌ای را آوریده‌اید، «منطق یاری گرفته از مناجات»، منظور شما از این جمله چیست؟

 این یک عبارت تغییر شکل یافته از جمله دیوید پارک (David Park) است. او در حال صحبت در مورد نحوه درک جهان توسط علم بود و به این نکته اشاره کرد که برای درک دقیق الگوها و ساختارهای جهان، علم نیازمند یاری گرفتن از اشارات طبیعت است. اغلب الگوهای حقیقی جهان از آنچه ما به طور پیش‌فرض تصور میکنیم، بسیار جذاب‌تر هستند. دیوید به این می‌گوید منطق یاری گرفته از طبیعت. و به نظر من آمد که بسیاری متفکران الهیات نیز به همین شکل از «منطق یاری گرفته از مناجات» استفاده میکنند: من فکر می‌کنم که یکی از بنیادی‌ترین تجربیات دینی، تجربه پرستش است. من آدمی با تجربیات بی‌شمار و بسیار دینی و یا تجربیات رازگونه ژرف نیستم. اما یک نوع برنامه شخصی پرستش و عبادت روزانه دارم. در حقیقت زندگی روحانی من در چیزهایی نظیر کارهای روزمره به عنوان کشیش، و عشای ربانی در کلیسا تعریف می‌شود. من فکر می‌کنم این تجربیات است که به ما کمک می‌کند در مورد خدا تفکر کنیم.

 آیا در پایان صحبت و نظری در مورد آینده گفتمان بین علم و الهیات دارید؟

 چیزی که من دوست دارم بگویم این است که این گفتمان ادامه خواهد داشت. پر بحث‌ترین موضوع صحبت در حال حاضر (نحوه) فاعلیت خداست و این خود نشانه‌ای است از اینکه به مصاف کامل بین علم و الهیات نزدیک‌تر می‌شویم. ما تنها در مورد آفرینش و الهیات طبیعی صحبت نمی‌کنیم (اگرچه موضوعات مهمی در این مبحث هستند)؛ این دو حوزه فکری احتمالا در پرسش‌های بنیادیتری با یکدیگر در کشمکش هستند که این کشمکش ادامه خواهد داشت و گسترده‌تر نیز خواهد شد. بر همین اساس من فکر می‌کنم که دامنه مباحثه نیز باید گسترده‌تر شود.

ما خداشناسان بیشتری را برای شرکت در این مباحثه نیاز داریم؛ همچنین به دامنه وسیعتری از دانشمندان نیز نیازمندیم. تلاش بسیاری در این زمینه توسط دانشمندان فیزیکدان صورت گرفته است، ما نیازمند زیست‌شناسان بیشتری در این حوزه هستیم. و فراتر از همه این‌ها، به دانش بیشتر انسانی نیاز داریم. همکار من در دانشگاه کمبریج، فریزر واتس (Fraser Watts) سخنران استاربریج در الهیات و علوم طبیعی، نخستین گام را در حوزه مباحث علم و الهیات در بریتانیا برداشته است. پیشینه علمی او در روان‌شناسی است و من مطمئن هستم که نتایج بسیار مهمی از این حرکت حاصل خواهد شد.

منبع: اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: