کشور ما سالیان دراز میدان رقابت استعمارگران بود

1395/3/16 ۰۷:۴۵

کشور ما سالیان دراز میدان رقابت استعمارگران بود

طرح ملی شدن صنعت نفت ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به صحن علنی مجلس شورای ملی ارائه و روز 24 اسفند تصویب و با تأیید مجلس سنا روز ۲۹ اسفند، شرکت سابق نفت ایران و انگلیس خلع ید و صنعت نفت ایران ملی اعلام شد. پس از آن قانونی 9 ماده‌ای برای اجرای آن تصویب شد که بر طبق آن باید از شرکت نفت انگلیس و تشکیلاتش که در تمام مؤسسات نفت حاکم بودند خلع ید شود.


بخشی از نطق تاریخی دکتر محمد مصدق در دادگاه لاهه
 

 طرح ملی شدن صنعت نفت ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به صحن علنی مجلس شورای ملی ارائه و روز 24 اسفند تصویب و با تأیید مجلس سنا روز ۲۹ اسفند، شرکت سابق نفت ایران و انگلیس خلع ید و صنعت نفت ایران ملی اعلام شد. پس از آن قانونی 9 ماده‌ای برای اجرای آن تصویب شد که بر طبق آن باید از شرکت نفت انگلیس و تشکیلاتش که در تمام مؤسسات نفت حاکم بودند خلع ید شود. دولت انگلستان بشدت با این اقدام ایران به مخالفت پرداخت. پس از آنکه عملیات نظامی آنها در فروردین 1330 و کشتار کارگران شرکت نفت با شکست روبه‌رو شد، نفت ایران تحریم شد تا دولت مصدق به بن بست برسد. اما تحریم نیز به شکست انجامید و دولت بریتانیا در آخرین گزینه خود برای دستیابی به منافع استعماری اش به دادگاه لاهه شکایت برد. دولت ایران به ریاست دکتر محمد مصدق و هیأتی متشکل از عبدالله معظمی، علی شایگان، اللهیار صالح، حسین مکی و ناصر قلی اردلان (از مجلس شورای ملی)، مرتضی قلی بیات، احمد متین دفتری، محمد سروری، ابوالقاسم نجم و صادق شفق (از مجلس سنا)، محمد علی وارسته وزیر دارایی و کاظم حسیبی، مشاور نخست‌ وزیر روز 19 خرداد 1331 در دادگاه بین‌المللی لاهه حضور یافت تا در دفاع از حاکمیت ملی و حقوق مردم ایران سخن بگوید. مصدق در یک سخنرانی هفتاد دقیقه‌ای کار را به جایی کشاند که روز 31 تیر 1331 دادگاه لاهه در جریان اختلاف میان ایران با انگلستان درباره پرونده ملی شدن صنعت نفت، به حقانیت ایران رأی داد. آنچه می‌خوانید  بخشی ازنطق دکتر محمد مصدق در دادگاه لاهه است.

بیانات دکتر مصدق
آقای رئیس، آقایان قضات، بشریت مدتی است به فکر افتاده که به‌جای توسل به زور و فشار، اختلاف‌های خود را از طریق حق و عدالت و به‌وسیله دادگاه‌های دادگستری بین‌المللی حل و تسویه نماید. منشأ این فکر عالی و مقدس، تجربیات تلخ و خونینی است که در گذشته به انسان آموخت که هرگز زور و فشار از عکس‌العمل‌های تند و وحشت‌انگیز مصون نخواهد ماند. رشد عقلی و فکری بشریت، حکم می‌کند که اختلاف‌های خود را منحصراً به وسایل مسالمت‌آمیز تسویه نماید. یقین داشته باشید آرزوی نیل به این آمال در اعماق قلوب ملت ایران که از روز اول به جامعه ملل و بعد از آن سازمان ملل متحد ملحق گردید، ریشه گرفته است.
قضات محترم این دیوان بین‌المللی، تصدیق می‌فرمایند وقتی ملتی می‌تواند سرنوشت خود را کاملاً تسلیم حکم دستگاه‌های بین‌المللی کند که نه تنها به بی‌طرفی و استقلال تام کسانی که عهده‌دار این مقام عالی هستند، ایمان کامل داشته باشد، بلکه به وقوف آنها از جریان امور و همچنین به تجربه و اصالت رأی آنها نیز معتقد باشد. بنابراین اگر به این حقیقت اعتراف کنیم که هنوز چنین اعتماد وسیع و اعتقاد محکمی در هیچ نقطه‌ دنیا وجود ندارد، نباید آن را به منزله اهانتی نسبت به مؤسسات سازمان ملل‌متحد تلقی کرد،چه در تمام منشورها ومقاولات و پروتکل‌ها و هر قرارداد دیگری که راجع به مؤسسات بین‌المللی بسته شده، دول سعی کرده‌اند حدود اختیارات این مقامات جدید راتعیین و آنچه را که در نظرشان از مختصات اصلی حق حاکمیت آنها واساس استقلال‌شان است، از حدود صلاحیت واسطه حکومت آن مقامات خارج سازند.
در جایی که دول بزرگی چون کشورهای متحده امریکا و فرانسه، احتیاط را به پایه‌ای برسانند که تعیین حدود صلاحیت ملی را موکول به تشخیص خود کرده باشند، بر ملت کوچکی مانند ایران چه بحثی خواهد بود اگر صلاحیت دیوان را در حدود منشور ملل متفق و اعلامیه خود محدود نکرده، اجازه ندهد به هیچ عنوان به آن حدود تخطی شود.
نباید از آقایان این حقیقت را پنهان کنم که در نزد ما ایرانیان، تشویش جلوگیری از هرگونه عملی که در حکم مداخله در صلاحیت ملی باشد، شدید‌تر از سایر ملل است و علت هم این است که ما ملل شرق، سالیان دراز مزه تلخ مؤسسات اختصاصی و استثنایی را که صرفاً به‌منظور تأمین بیگانگان به‌ وجود آمده بود، چشیده و به چشم خود دیده‌ایم که کشور ما میدان رقابت سیاست‌های استعماری بوده و ضمناً پی برده‌ایم که متأسفانه علی‌رغم آن همه امید و آرزو، جامعه ملل و سازمان ملل متحد نتوانسته‌اند به این وضع اسفناک که شرکت سابق نفت ایران وانگلیس در پنجاه سال اخیر مظهر برجسته آن بوده خاتمه دهند. ملت ایران که از این وضع به ستوه آمده بود، در یک جنبش مردانه، با ملی‌ساختن صنایع نفت و قبول اصل پرداخت غرامات، یکباره به سلطه بیگانگان خاتمه داد. در آن موقع، دولت انگلیس به یک سلسله عملیات تهدید و ارعاب متوسل شد. چتربازان خود را به مجاورت سرحدات ایران و ناوهای جنگی را به نزدیکی آب‌های ساحلی ما فرستاد. سپس دست به کار محاصره اقتصادی شد و خواست این منظور را با فشار اقتصادی و توقیف ارزهایی که در انگلستان داشتیم، عملی سازد. در داخله ایران، به کمک عمال و ایادی خود، دسایسی علیه دولت و نهضت ملی برپا کرد و در امور اقتصادی و مالی و صنعتی ما کارشکنی را تشویق کرد. در خارج تبلیغاتی به راه‌انداخت تا در کشورهای دیگر و محافل بین‌المللی، موجبات بدنامی ما را فراهم سازد.
در پایان، چون از این فعالیت‌های شوم نتیجه‌ای به‌دست نیاورد، قیافه مظلومانه به خود گرفت و به دستگاه‌های ملل متحد از قبیل دیوان بین‌المللی دادگستری و شورای امنیت شکایت کرد. شاید عدول دولت انگلستان از رویه سابق و توسل به مؤسسات بین‌المللی به صورت ظاهر پیشرفتی به‌نظر آید، ولی با سوابق ناگواری که از سیاست انگلیس در ایران وجود داشت، تأثیر این تغییر رویه در اذهان ملت ایران چنین شد که منظور انگلستان از عمل مزبور آن است که با حیله توسل به وسایل قضایی و مسالمت‌آمیز دوباره همان رقیت [بندگی] سیاسی و اقتصادی را که به آن خاتمه داده بودیم، برما تحمیل کند و حال آنکه ملت ایران به احیای وضع سابق دیگر هرگز تن نمی‌دهد.با کمال اعتمادی که به حقانیت خود داریم و مخصوصاً برای اینکه اعتماد ما خلل‌ناپذیر است، نمی‌توانیم قضیه‌ای را که برای ملت ما حیاتی است، در معرض خطر رأی نامساعدی، ولو اینکه آن خطرغیر محتمل هم باشد، قرار دهیم. با توجه به آنچه گفته شد، از آقایان تمنا دارم که بر این طرز فکر ما خرده نگیرند و اگر ممکن باشد آن را تصدیق کنند و در هر حال لااقل طرز فکر ما را درک کنند.
به همین منظور بود که با وجود نقاهت و ضعف مزاج که نتیجه کبرسن و مصائبی است که در راه مبارزه برای آزادی متحمل شده‌ام و با وجودی اینکه بار سنگین مسئولیت مرا ناتوان ساخته است، از راه دور به این دیار آمدم تا از طرفی با حضور خود حس احترام کامل ملت و دولت ایران را به دستگاه‌های بین‌المللی ثابت کنم و از طرف دیگر به آقایان، مدلل سازم که گذشته از ایرادات حقوقی که نسبت به صلاحیت دیوان داریم، اخلاقاً و سیاستاً در وضعی واقع شده‌ایم که دیگر نمی‌توانیم موضوع ملی شدن نفت را مورد بحث قرار دهیم. تاریخچه‌روابط ایران و انگلیس طولانی‌تر از آن است که بخواهم در این جریان به تفصیل آن را بیان کنم. همین قدر باید بگویم که منظور اقتصادی سیاست انگلیس از تمهید این وسایل این بود که بالانحصار نفت کشور ما را تصاحب نماید.
 

منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: