1395/3/10 ۱۰:۱۰
طیاره بر فراز آسمان به پرواز درآمده است. بسیاری انگشت در دهان، با نگاهی خیره این وسیله تازه را مینگرند. گویی آسمان دهان باز کرده و مخلوقی عجایبصفت از آنجا به زمین آمده است. نگاهها را که از این عجایبخلقت فرنگی برداری و به دور و بر بنگری، هنوز صدای شترها و قاطرها را میتوانی بشنوی که از دروازههای شهرها بیرون میروند و به جادههای پرپیچوخم ره میسپارند. آنسوتر صدای زوزهوار موتور کامیونی میآید که دورتادور آن بار و مسافر آویزان شده
اسب، الاغ، شتر، اتومبیل، کامیون و هواپیما
ایران، نخستین سالهای سده چهاردهم خورشیدی وسوسههای تازه
مژگان جعفری: طیاره بر فراز آسمان به پرواز درآمده است. بسیاری انگشت در دهان، با نگاهی خیره این وسیله تازه را مینگرند. گویی آسمان دهان باز کرده و مخلوقی عجایبصفت از آنجا به زمین آمده است. نگاهها را که از این عجایبخلقت فرنگی برداری و به دور و بر بنگری، هنوز صدای شترها و قاطرها را میتوانی بشنوی که از دروازههای شهرها بیرون میروند و به جادههای پرپیچوخم ره میسپارند. آنسوتر صدای زوزهوار موتور کامیونی میآید که دورتادور آن بار و مسافر آویزان شده؛ گویی هر آن، شخصی یا باری ممکن است از بالای آن پایین بیفتد. ولولهای است انگار این شهر هیاهوزده! یک سر در گذشتهای دارد که نمیتواند از آن دل بکند، سری دیگر در آیندهای که خواهینخواهی به سویش میآید؛ هرچند این شهر و مردماناش با درنگ و تردید بدان مینگرند. بینندههایی از آشنا و غریبه، این وضعیت را به تماشا نشستهاند. این وضعیت در دل تاریخ حتما ثبت شده است؛ آنجا که فرد ریچاردز، جهانگرد انگلیسی در سفرنامهاش چنین روایت کرده است «راه تهران- مشهد خستهکننده و یکنواخت است و اکنون که مسافرت به وسیله هواپیما امکان پیدا کرده کسانی که توانایی دارند، مسافرت با هواپیما را ترجیح میدهند. فاصله بین تهران و مشهد بیش از ٩٠٠ کیلومتر است. از هواپیما اگر بنگریم، جاده تهران به مشهد بیش از جاده اصفهان به کرمان ملالآور و کسلکننده به نظر میرسد. ... اکنون که مسافرت به وسیله هواپیما میسر است ممکن است پیشرفت قهوهخانهها و کاروانسراها متوقف ماند. همان طور که راهآهن موجب از بین رفتن مسافرخانه و چاپارخانهها در جادههای انگلستان شد. وجود اتومبیل و هواپیما نیز بتدریج موجب از بین رفتن کاروانسرا در ایران میشود. کاروانسراها در کلیه نقاط ایران رو به زوال و نیستی میرود و ساختمانهایی که زمانی، مخصوصا در عهد شاه عباس، پناهگاه مسافران و زوار بود اکنون مبدل به دیوارهای لرزانی شده است. در مدت زمانی نزدیک پانصد سال این راه زواری بوده و هنوز هم هست، منتها با وضع دیگری، چه در حال حاضر عدهای از زوار این راه طولانی را به وسیله اتومبیل طی میکنند».
گاری و دلیجان و کالسکه و اسب و الاغ ...
پیش از ورود اتومبیل و سپس هواپیما به ایران، جادهها همواره حال و هوایی پررونق داشتند؛ مگر نه این که جهانگردان، ایرانیان را «مردمانِ همیشه مسافر» نام نهاده بودند! دروازههای ورودی و خروجی شهرها همواره نظارهگر مردمانی است که به هر وسیله بتوانند میآیند و میروند. یا به دل کتابها میرویم تا دریابیم چه تصویری از اینان در نوشتهها نقش بسته است. هرمان نوردن، جهانگرد امریکایی در کتاب «در زیر آسمان ایران» ایرانیان را مردمانی توصیف میکند که در هر شرایطی به سفر میروند و سون هدین، جغرافیدان و جهانگرد سوئدی، با اشاره به راحت سفر کردن ایرانیها چنین میآورد «ایرانیان به طور مادرزاد دوز و کلک مسافرت را خوب میدانند. آنها دار و ندارشان را در خورجین و بقچه جا میدهند و پولشان را زیر کمرشان پنهان میکنند». اینهایی که شیفته سفرند، به هر وسیله راه جاده را در پیش میگیرند؛ روایت جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» میتواند این تصویر را پیش رویمان نقش ببندند «گاری و دلیجان و کالسکه و اسب و الاغ و قاطر و کجاوه و پالکی و شتر که وسیلة آنها قافلهمانند حرکت میکردند و بیبضاعتها که پیاده بدنبال کاروان براه میافتادند و توقفگاههای میان راه منازل یعنی کاروانسراهائی که از زمان شاه عباس بنام کاروانسرای شاه عباسی که میگفتند ... در هر شش فرسخ یکی از آنها بنا شده بود و نیمه منزلها مانند قهوهخانهها و دهات و خرابهها که در اولی شبها را اطراق کرده و در دومی توقف مختصر ناهار و چای و نماز میان روز را برگزار میکردند. بعد از آن در کل امور، چه در شهر و چه در خارج شهر اول مرکبشان پاهای سلامت که اعتنا بهیچ وسیلة نقلیه نکرده از این سمت شهر بآن سوی و هر نقطه و سیاحتگاه داخل و خارج و دهات و ییلاقات را پیموده ایاب و ذهاب میکردند و برای ... معمرین و سالمندان الاغ و اسب و یابو و برای تفنن درشکه و کالسکه و واگن اسبی و ماشین دودی که آنها نیز چیزی از شب گذشته تعطیل شده باز گام و قدمها جانشینشان میگردید».
جاده پر سوراخ، نه؛ سوراخهایی دوخته شده با جاده!
ابزارهایی که ایرانیان در روزگاران گذشته به عنوان وسیله نقلیه در سفر بهره میگرفتند، از موضوعهای جالب برای بررسی به شمار میآیند. تنوع همین وسیلهها در واقع، خود میتواند شیفتگی پیشگفته در زمینه سفر را بیانگر باشد. گستردگی سرزمین ایران، تنوع اقلیمی و مسافتهای دراز میان شهرها در کنار این شیفتگی برای سفر کردن و نیز ضرورت بازرگانی میان مناطق گوناگون موجب میشد، جادههای ایران همواره میزبان مسافران و کاروانهایی باشند که از شهری به شهر دیگر میروند. آگاهی از وسیلههای سفر و نیز وضعیت جادهها میتواند تصویر ما را از گذشته روشنتر کند. یک بانوی انگلیسی شاید در این منظور بیش از دیگران به ما کمک کند. ویتا سکویلوست که در سال ١٣٠٥ خورشیدی به ایران آمده است در کتاب «مسافر تهران» توصیفی جذاب با جزییات فراوان از جادهها، وسیلههای نقلیه و نیز ایرانِ در آستانه دگرگونیهای بزرگ در این زمینه به دست میدهد. او که با نگاه جزیینگر خویش، با اتومبیل راه بغداد را به سوی ایران و پایتخت آن در سالهای آغازین سده چهاردهم خورشیدی در پیش گرفته، چنین روایت کرده است «این جاده که از میان دو ایالت ... کردستان و لرستان میگذشت، تا زمان جنگ [یکم جهانی] تنها یک راه کاروانرو بود بین ایران و بغداد. حتی یک مسافر هم جرات نکرده بود که این راه را برای عبور برگزیند و دار و ندار و چهبسا جان خویش را به خطر اندازد. ... از رانندهام پرسیدم آیا هرگز در این جاده مورد حمله قرار گرفته است؟ جواب داد نه، اما چنین بلایی به سر چند تن از همکاران او آمده است زیرا آنها حماقت کرده و به فرمان ایست که راهزنها داده بودند گوش داده بودند. ... کیلومترهای نخست جاده بسیار خراب و آمدوشد بسیار زیاد بود. از یک قطار دراز شتر، و از الاغهای بیشماری که پیت بنزین بارشان بود، جلو زدیم. گاریها در رفتوآمد بودند و رانندههاشان چرت میزدند. کامیونهای پر از غلات و حبوبات بعضی در حرکت بودند و برخی وسط جاده به گل نشسته. تقریبا در فاصلههای یکصد متری آب از میان جاده میگذشت و در آنگونه جاها چرخ اتومبیل تا محور در گل فرومیرفت، و بینابین این آبروها، به جای اینکه بگوییم جادهای پر از سوراخ بود، بهتر است بگوییم سوراخهای بیشماری بود که تکههای کوچک جاده آنها را به یکدیگر وصل میکرد. کامیونی که لوازم سفر ما را حمل میکرد پیشاپیش ما میرفت و توی این همه چالهچوله جستوخیز میکرد. جابجا میدیدیم که کامیونها در گل فرورفتهاند و برای بیرون کشیدن آنها تلاش و سروصدا برپاست. داد و فریاد آدمها با صدای بم شترها و ترق و توروق گاریهایی که زیادی بار آنها کرده بودند درمیآمیخت». تنوع وسیلههای نقلیه سفر در جادههای ایران در آن زمانه میتواند به روشنی دگرگونیهای این گستره را از قلم جهانگرد انگلیسی تصویر کند «آن روز که اولین روز سفر ما در خاک ایران بود ... از گاریها و کامیونها زحمت جلو میزدیم زیرا در گردنهها جاده همیشه شلوغ و آمدورفت سختتر است. اسبها در فراز نمیتوانند گاریها را بکشند و باید اسبهای تازهنفس به جای آنها بست و به راه افتاد. و باز کمی بالاتر سم اسبها بر سنگها خواهد لغزید. در راه به الاغهای کوچکی برمیخوردیم که با قدمهای لرزان پایین میآمدند، و یا شترهایی که با دودلی قدم به جلو میگذاشتند». بانوی جهانگرد هرچه به تهران نزدیکتر میشود، جزییاتی بیشتر درباره وضعیت جادهها و وسیلههای نقلیه سفر و بازرگانی ثبت میکند «جادهای به درازای یکصد و پنجاه کیلومتر به خط راست از میانه دشت میگذشت و چون راه اصلی بین تهران و قزوین بود، موجی از چارپایان و خودروهای داغان و رقتانگیز در آن حرکت میکردند و کالا به پایتخت میبردند. گلههای الاغ و کاروانهای بزرگ شتر که شبهنگام به سوی کاروانسراها رهسپار بودند، درهم و برهم، کلههاشان جنبان، و پنجههای پرگره و زانوهای گندهشان مانند یک جنگل، همه به یکسو میرفتند و سست و تنبل از در کاروانسرا به درون میشدند. جنگلی از شتر، بلندبالاتر از اتوموبیلها، با پوزههای زشت آویزان که بر فراز اتومبیل ما میجنبید. مردانی به گاریها بسته شده بودند، دو تا جلو و دو تا عقب، درست مانند حیوانهای بارکش عرق میریختند و آنچنان آهسته جلو میرفتند که در ساعت سه کیلومتر از راه را هم نمیپیمودند. حالتی آنچنان پست و حیوانی داشتند که گویی به فکرشان هم نمیرسید که حیوانی را بکار گیرند تا خود همچون بردگان این گاریهای سنگین بار را تا از دست دادن تابوتوان خود نکشند». با این توصیفها از جزییات شیوه سفر کردن ایرانیان، وضعیت جادهها و وسیلههای نقلیه و سیر دگرگونی آنها از قلم تاریخنگاران و جهانگردان، به دنیای عکسهای تاریخی سفر میکنیم.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید