گفتگو با نادری، اسناد غیردولتی کردستان دستمایه پژوهش «حزب دمکرات کردستان» است

1395/3/8 ۱۱:۲۷

گفتگو با نادری، اسناد غیردولتی کردستان دستمایه پژوهش «حزب دمکرات کردستان» است

محمود نادری، مولف کتاب «حزب دمکرات کردستان» گفت: وظیفه تاریخ‌نگار این است که مستندات را به چالش بکشد. من خواستم بگویم که حکم دادگاه آلمان در قضیه میکونوس، حکمی سیاسی بود و بر اساس آن مستندات که در دادگاه ارائه شد امکان نداشت حکمی حقوقی ـ قضایی صادر کرد.، مولف کتاب «حزب دمکرات کردستان» گفت: وظیفه تاریخ‌نگار این است که مستندات را به چالش بکشد. من خواستم بگویم که حکم دادگاه آلمان در قضیه میکونوس، حکمی سیاسی بود و بر اساس آن مستندات که در دادگاه ارائه شد امکان نداشت حکمی حقوقی ـ قضایی صادر کرد.


 وظیفه تاریخ‌نگار به چالش کشیدن مستندات است
 

 
محمود نادری، مولف کتاب «حزب دمکرات کردستان» گفت: وظیفه تاریخ‌نگار این است که مستندات را به چالش بکشد. من خواستم بگویم که حکم دادگاه آلمان در قضیه میکونوس، حکمی سیاسی بود و بر اساس آن مستندات که در دادگاه ارائه شد امکان نداشت حکمی حقوقی ـ قضایی صادر کرد.
 
انتشار کتاب «حزب دمکرات کردستان» تالیف محمود نادری باعث شد تا با نگاهی به این اثر برخی پرسش‌ها مطرح شود. تمرکز اصلی کتاب فراز و نشیب این حزب در زمان پیروزی انقلاب اسلامی است و به پیدایش حزب و مسائل پیرامون آن تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نگاه کلی داشته است و این کلی‌گویی باعث شده تا حذف و پیدایش برخی سران حزب به طور اساسی مورد بازبینی قرار نگیرد. البته انتشار این کتاب می‌تواند مقدمه‌ای برای تالیف کتاب‌های دیگر در مباحث کم‌رنگ آن باشد. نادری در گفت‌وگو با ایبنا به بعضی پرسش‌های مطرح شده پاسخ داده است.

• آقای نادری لطفا درباره کتاب بگویید که چرا مقدمه‌ای برای آن ننوشته‌اید؟

به گمان من مقدمه کتاب به طرح مساله می‌پردازد و روش کار خود را بیان می‌کند و منابع مورد استفاده خود را در بوته سنجش و نقد می‌گذارد اما خواننده ترجیح می‌دهد که مستقیما و از همان ابتدا به متن مراجعه و مقدمه را رها کند. بنابراین هنگامی که بخشی و یا صفحاتی از کتاب خوانده نمی‌شود، نوشتن آن نیز، تقریبا موضوعیت خود را از دست می‌دهد. گفتم تقریبا یعنی اینکه نوشتن و ننوشتن آن علی‌السویه است. من آن را در اینجا مفید و ضروری ندانستم لذا از نوشتن مقدمه صرف‌نظر کردم.
 
• دسترسی به اسناد و به ویژه اسناد مربوطه به بارزانی‌ها که هنوز در عرصه قدرت هستند چگونه بود؟

اسناد مربوط به بارزانی‌ها را می‌توان به دو دسته پیش و پس از انقلاب تقسیم کرد. اسناد پیش از انقلاب اسنادی هستند که موسسه در اختیار من گذاشت و این اسناد در حقیقت همان اسناد است که در ساواک فراهم شده بود. حجم این اسناد بسیار زیاد است که بخشی از آن از حوزه کار من خارج بود. من فقط از اسنادی استفاده کردم که به نحوی با حزب دمکرات کردستان ایران مرتبط بود. اسناد موجود غیرمرتبط با کار من همچنان از اهمیت و ارزش تاریخی برخوردار است که می‌توان از آن در پژوهش‌های مرتبط با کردستان عراق بهره برد.
 
• نگاه شما به اقدامات حزب دموکرات در کردستان در سال‌های نخست انقلاب تا چه اندازه به نگاهی غیر ایدئولوژیک مبتنی است؟

شما اگر به منابع و مآخذ استفاده شده در کتاب مربوط به همین بازه زمانی، یعنی سال‌های نخست انقلاب، مراجعه کنید ملاحظه خواهید کرد قریب به اتفاق آنها بیانیه‌ها، اعلامیه‌ها و نشریات گروه‌های درگیر در جنگ کردستان است. من چگونه می‌توانم نگاه ایدئولوژیک داشته باشم در حالی که منابع مورد استفاده مرا همان گروه‌هایی که مسبب جنگ کردستان بودند تولید کرده‌اند؟ ضمن اینکه من اکیدا پرهیز داشتم از اسناد دولتی استفاده کنم تا به جانبداری متهم نشوم. من شرح آن ماجراها را به دست اسنادی سپردم که از سوی گروه‌های مسلح در کردستان انتشار یافته بود.
 
• در واقع میکونوس این طور برداشت می‌شود که مولف تلاش در شرح ماجرا دارد و تحلیلی از این رویداد ارائه نمی‌کند؟

در حادثه رستوران میکونوس، صادق شرفکندی، دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران و چند تن از همراهان وی به قتل رسیدند. درباره این حادثه کدام منابع می‌توانست مورد استفاده مولف قرار گیرد؟ مسلما مهم‌ترین مستندات در دادگاه‌ها از طریق نشریات آلمانی ارائه شد. بنابراین برای بیان این واقعه باید به مستنداتی که در دادگاه ارائه شد، استناد می‌کردم. ضمنا وظیفه تاریخ‌نگار این است که مستندات را به چالش بکشد. من خواستم بگویم که حکم دادگاه آلمان حکمی سیاسی بود و بر اساس آن مستنداتی که در دادگاه ارائه شد امکان نداشت حکمی حقوقی ـ قضایی صادر کرد.

• فصول پایانی کتاب به آمریکا و برخی رفتارهای این کشور با ایران اختصاص داده شده آیا نیاز بود که این مطالب در همین مجلد آورده شود؟

مسلما. این فصولی که شما می‌فرمایید دقیقا در رابطه با حزب دمکرات کردستان ایران است. با وقوع حادثه یازدهم سپتامبر، آمریکا بهانه‌ای برای مداخله نظامی در منطقه را یافت و مدتی بعد به عراق لشکر کشید. این واقعه در سرنوشت حزب دمکرات بسیار تاثیرگذار بود. اولا به این دلیل که حزب دمکرات حامی قدرتمند خود یعنی رژیم بعثی را از دست داد. حزب دمکرات سالیان درازی به رژیم عراق پشت‌گرم بود. اصولا جنگ کردستان بدون حمایت و پشتیبانی رژیم بعث عراق ممکن نبود. ثانیا با ورود آمریکا به عراق تحولاتی در شمال عراق رخ داد.

حزب دمکرات به‌رغم آنکه خود را مدیون رژیم بعثی می‌دانست اما پس از برافتادن آن رژیم به آمریکایی‌ها خوشامد گفت و این کشور را به حمله به ایران ترغیب و تشویق می‌کرد. حزب دمکرات کردستان ایران بسیار امیدوار بود که آمریکا به ایران حمله کند و مناطق کردنشین ایران مانند اقلیم کردستان عراق از یک استقلال نسبی و اگر ممکن شد از یک استقلال کامل برخوردار شود. بنابراین در فصولی که اشاره کردید موضوع محدود به مناقشات ایران و آمریکا نیست بلکه دقیقا مربوط است به رفتاری که حزب دمکرات کردستان ایران پس از حمله آمریکا به عراق از خود بروز داد.

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: