شیفتگان خیرات و مبرات

1395/3/3 ۰۹:۲۴

شیفتگان خیرات و مبرات

«ايرانيان پس از اين‌كه براي سكونت خود خانه‌اي ساختند ... به ساختن بازارچه مبادرت مي‌ورزند تا دكانهاي آن را به اجاره دهند. همچنين گرمابه و قهوه‌خانه مي‌سازند تا آنها را هم به اجاره واگذار كنند. پس از اتمام اينها به ساختن كاروانسرا آغاز مي‌نمايند، و گاهي به جاي اين‌كه آن را به اجاره دهند وقف عام مي‌كنند.


ایران نیکوکار از نگاه اروپاییان جهانگرد در پنج سده اخیر
 

روزبه رهنما:  «ايرانيان پس از اين‌كه براي سكونت خود خانه‌اي ساختند ... به ساختن بازارچه مبادرت مي‌ورزند تا دكانهاي آن را به اجاره دهند. همچنين گرمابه و قهوه‌خانه مي‌سازند تا آنها را هم به اجاره واگذار كنند. پس از اتمام اينها به ساختن كاروانسرا آغاز مي‌نمايند، و گاهي به جاي اين‌كه آن را به اجاره دهند وقف عام مي‌كنند. پس از پايان يافتن همه اين كارها به ساختن مسجدي كوچك مي‌پردازند تا خدا همه مستغلات آنان را از هر بلا و آفت مصون بدارد، و همواره لطف پروردگار شامل حالشان باشد». این روایت از ژان شاردن، جهانگرد پرآوازه فرانسوی در روزگار صفوی و اشاره او به علاقه‌مندی ایرانیان به وقف تاسیساتی عام‌المنفعه برای هموطنان‌شان، برشی از توصیف‌های دامنه‌دار شرق‌شناسان و جهانگردان درباره نیک‌اندیشی‌ها و نیک‌منشی‌های آنان به شمار می‌آید. جست‌وجو در اندیشه نیک‌اندیشی و خیرخواهی ایرانیان در روزگاران گذشته، ما را با دنیایی شگفت‌انگیز از باورهای آنان روبه‌رو می‌سازد؛ این که چنان مردمانی در نبود نهادهای نوین در عرصه‌های حمایتی و تامینی، چگونه خود یاریگرانه با پشتیبانی دارایی‌ها و توانمندی‌های خویش، بخشی از وظایف اجتماعی را برعهده می‌گرفتند تا هم‌نوعان‌شان از آسایش بهره‌مند شوند. این مساله در نوشته‌های اروپاییانی که در پنج سده اخیر تاریخ ایران به این سرزمین کهن آمده‌اند، به روشنی بازتابانده شده است. ارنست اورسل در «سفرنامه‌ی قفقاز و ایران» آنجا كه به كوچه‌هاي قزوين اشاره مي‌كند، وجود آب‌انبارهایی را در آنجاها یادآور می‌شد که بیش‌ترشان «وقف هستند و زیر سر در مثلثی شکل بنا اسم واقف نیکوکار آن ثبت شده است».
بررسی منابع تاریخی به ویژه گزارش‌های سفرنامه‌ای جهانگردان و شرق‌شناسان در دوره‌های گوناگون، بر شیوه‌ای از خیرخواهی و نیک‌اندیشی ایرانیان نشان دارد که از آن می‌توان به نیکوکاری‌ها و یاریگری‌های اجتماعی تعبیر کرد. ایرانیان در واقع آنجا که می‌پنداشته‌اند کمک‌ها و یاری‌هایشان می‌تواند از دیدگاه اجتماعی، به گونه‌ای فراگیر در سرنوشت جامعه و در وضعیت کلی هم‌وطنان‌شان تاثیرگذار باشد، اقداماتی گسترده در گذر روزگار دیرینه آیین سرزمین کهن انجام داده‌اند. ساخت پل‌ها، حمام‌ها، تکیه‌ها، مسجدها و مدرسه‌ها، کاروان‌سراها و اقامت‌گاه‌های بین راهی، از جمله کارهایی نیکوکارانه و عام‌المنفعه است که ایرانیان در سده‌های گذشته انجام داده‌اند. یاکوب پولاک، پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه قاجار، در کتاب خود «ایران و ایرانیان» از وجود تکیه‌هایی در بسیاری از میدان‌های عمومی شهرها برایمان سخن می‌راند که «بر اثر موقوفات مذهبی ایجاد شده نگهداری می‌شود». او سپس به یکی دیگر از تاسیسات عمومی خیریه اشاره می‌کند «حمامهای عمومی بر اثر موقوفات دینی ایجاد می‌شود و مخارج نگاهداری آنها نیز از همان محل است. ... حمامهای عمومی در ساعات اولیه صبح به زنان اختصاص دارد. ساعت شروع کار حمام در هر محله شهر با صدای بوق اعلام می‌گردد. ورودیه حمامهای عمومی چون از محل عواید موقوفات نگهداری می‌شوند خیلی ناچیز است». از نگاه این روایتگر دقیق فرهنگ و جامعه ایران، مردمان این سرزمین با پیوند دادن میان اندیشه‌های نیک‌خواهانه و زندگی روزمره توانسته‌اند تعریفی تازه از سبک زندگی اجتماعی به دست دهند؛ به گونه‌ای که حتی در آن روزگار زندانیان نیز از نگاه تیزبین نیک‌منشان دور نمی‌مانده‌اند «برای زندانیان سیاسی امیرنظام صدراعظم در تهران زندانی زیرزمینی به نام آب‌انبار» تعبیه کرده است و دست و پای آنان را در آنجا با چوبی می‌بندند. مخارج زندانیان از کیسه خود ایشان است یا از محل انفاق نیکوکاران». او سپس مسیرهایی بیرون شهرها را یاد می‌کند که تنها تمهید برای گذر از آنان از اندیشه‌های خیرخواهانه برون آمده است «تنها تمهیدی که به دست انسان برای تسهیل آمد و شد ایجاد شده است تعبیه پلهائی است بر مواضعی غیر قابل اجتناب یا خطرناک. پلها را منحصرا از محل وصایا یا موقوفات می‌سازند».
مدرسه‌ای که چهار دِه بر آن وقف بود
اهمیت علم‌آموزی در فرهنگ ایرانی در روزگاران گذشته، ایرانیان را برآن می‌داشته است به روش‌هایی جالب در زمینه گسترش تاسیسات آموزشی روی آورند. بررسی سفرنامه‌های جهانگردان بیانگر است که ایرانیان با برقراری پیوند میان این شوق و یک آیین و باور مذهبی به نام وقف توانسته‌اند به یاری علم‌آموزان ایرانی بیایند «در ایران هیچ لقبی بالاتر و رتبه‌ای والاتر از عالم بودن، و هیچ شغلی سودمندتر از اشتغال به تدریس نباشد. همچنان كه پیش از انقلابات داخلی هیچ كسی نبود كه مالك ثروتی باشد و تحصیل دانش و معارف نكند و از برای اولاد خود چندین قسم معلّم نیاورد و روزی چند ساعتی خود را مشغول مطالعه علوم ننماید. در همه‌جا، مدارس بسیار بوده است و از جانب پادشاه، یا از طرف بانیان آن، موقوفات كثیره‌ای نیز به جهت مخارج طلّاب و مدرّسین و صرف تعمیرات سالیانه آن تعیین می‌شود». آنتوان اولیویه با این توصیف در «سفرنامه اولیویه: تاریخ اجتماعی- اقتصادی ایران در دوران آغازین عصر قاجار» به یک نمونه عینی در اصفهان اشاره می‌کند «در وسط این خیابان [چهار باغ] در جانب چپ، چون از شهر به طرف پل آیند، مسجدی محتشم دیدیم ... به این مسجد كه در سلطنت شاه حسین بنا شده بود، مدرسه‌ای نیز ضمیمه كرده بودند كه سی نفر مدرّس در اینجا منزل داشتند كه نه تنها فن نوشتن و خواندن و تعلیم اطفال می‌كردند، بلكه درس حساب و هندسه و نجوم و هیأت و علم شرایع و مقدمات نحو و صرف و لغت عرب، زبان فارسی و تركی، انشاء و شعر و حكمت و غیره درس می‌گفتند. چهار دِه وقف مخارج این مدرسه بود». هانري رونه دالماني نیز در «سفرنامه از خراسان تا بختیاری» به همین نمونه جالب از تاسیسات آموزشی با رویکرد وقف از سوی نیکوکاران در روزگار صفوی اشاره دارد که در آن دوره بر همین اساس فعال بوده اما بر اثر زیاده‌خواهی‌های یک حکم‌ران در دوره قاجار به ضعف رو نهاده است «پس از آنكه تمام قسمتهاي اين بناي عالي باشكوه را تماشا كرديم رفتيم نزد رئيس مدرسه [شاه سلطان حسین در اصفهان] و علت خالي ماندن حجرات را استفسار نموديم. او با كمال صداقت و صراحت گفت: سابقا اين مدرسه موقوفات زيادي داشت كه از عايدات آنها طلاب ميتوانستند بتحصيلات خود ادامه دهند اما ظل السلطان بتدريج املاك موقوفه آنرا تصرف كرد». چنین مدرسه‌هایی نگاه شاردن را نیز به سوی خود می‌کشانند؛ آنجا که در جست‌وجو نیت‌های نیکوکارانه ایرانیان برمی‌آید و آن را وصف می‌کند «افراد دارا و نكوكار غالبا به ساختن مدرسه و مسجدي پيوسته به آن، مبادرت مي‌ورزند. اين مدارس نه تنها در شهرها بسيار است بل كه چنان كه ديده‌ام در شهركها و ديه‌ها نيز هست». این جهانگرد صفوی سپس از تاسیساتی نام می‌برد که ایرانیان به ساخت و وقف آن‌ها برای بهره‌برداری رایگان همگان تمایل فراوان داشته‌اند «آنان كه دارايي بسيار به دست مي‌آورند، و خود و فرزندانشان را بي‌نياز مي‌بينند به ساختن بناهاي عام‌المنفعه از قبيل مدرسه براي سكونت و تحصيل طلاب علوم ديني، و بناي كاروانسرا بر سر شاهراهها كه كاروانيان و مسافران رايگان در آنها بياسايند، و ساختن پل و مسجد، و وقف منابع درآمدي كه از محل آن طلاب روزي بخورند، و صدقه داده شود، اقدام مي‌كنند ... در مرتبه دوّم گرمابه، قهوه خانه، بازار و باغ مي‌سازند، پس آن گاه مدرسه بر پا مي‌كنند، و اجاره قهوه‌خانه و بازار و باغ را وقف مدرسه مي‌كنند. بانيان اين آثار خير تا زنده‌اند معمولا خود مسؤول جمع آوري و تقسيم عايدات و حفاظت آنها مي‌باشند».
پذیرایی رایگان در کاروان‌سراهای وقفی
علاقه و نیاز ایرانیان به مسافرت از یک‌سو، سرزمین پهناور با اقلیم سخت بیابانی و کویری موجب شکل‌گیری پدیده‌ای شده است که بسیار توجه جهانگردان و اروپاییانی را برانگیخته است که اقدامات نیکوکارانه ایرانیان را روایت کرده‌اند. ساخت کاروان‌سراهای خیریه در جاده‌ها و مسیرهای کاروان‌رو در سده‌های گذشته تاریخ ایران، از اقدامات مهم نیکوکارانه و عام‌النفعه به شمار می‌آمده است. بسیاری از نیکوکاران و ثروتمندان با هدف‌هایی خیریه در مسیرهای کاروان‌رو در سراسر ایران کاروان‌سراهایی بنا می‌کردند تا مسافران و کاروان‌ها بتوانند در آن‌ها به رایگان اقامت گزینند. یاکوب پولاک، پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه قاجار در سفرنامه‌اش «ایران و ایرانیان» با اشاره به ویژگی‌های جاده‌های ایران به ویژه «در زمستان زیر باران و در مناطق بی‌آب» که مسافران و کاروان‌ها را وامی‌داشته به یکی از «کاروانسراهای عمومی» بروند، می‌نویسد «این کاروانسراها در کنار جاده‌های کاروانرو در فواصل هر پنج میل تعبیه شده است که یا سلسله صفویه بنیانگذار آنهاست و یا موقوفه خصوصی مردم است». او تاکید می‌کند که سردر بیش‌تر کاروان‌سراها «کتیبه‌ای است که نام واقف و تاریخ وقف را بر آن نقش کرده‌اند». ارنست اورسل، دیگر جهانگرد اروپایی در «سفرنامه قفقاز و ایران» به کاروان‌سراهایی در مسیرها اشاره می‌کند که جان‌پناه‌هایی را به رایگان به مسافران می‌دهند «اغلب کاروانسراها وقف هستند و پذیرایی در آنها مجانی است».
سنت وقف، به عنوان آیینی خیرخواهانه در فرهنگ و تاریخ، تاثیری فراوان در پیدایش این سرپناه‌ها و اقامتگاه‌ها در مسیر جاده‌های سخت این سرزمین کویری داشته است. واقفان با هدف‌هایی نیک‌اندیشانه در پی آن برمی‌آمدند که با ایجاد چنین مکان‌هایی به یاری مسافرانی برخیزند که به مسیرهای دراز ره می‌سپردند. این مساله به ویژه در زمانه‌هایی که حکومت چندان وظیفه‌ای در زمینه یادشده برای خود قایل نبوده است، بسیار اهمیت می‌یابد. ژان شاردن معتقد است ایرانیان بنای اینگونه آثار را به عنوان ثواب آخرت در نظر می‌گیرند و «بر اين اعتقادند كه اين اعمال خير جاري است و ثوابش بر دوام است زيرا آنان كه در كاروانسراها رنج راه را از تن بيرون مي‌كنند، يا از بالاي پل آسان مي‌گذرند، يا طلابي كه در مدرسه سكونت مي‌كنند، و از موقوفاتش روزي مي‌خورند همه در حق باني اين آثار خير دعاي خوب مي‌كنند». او سنت وقف و ساخت بنیادهای خیریه را برگرفته از باورهای دینی می‌داند «در شريعت اسلام در كار توسعه و تعميم مؤسسات خيريه عمومي تأكيد فراوان شده ... افراد خير و متدين ساختن كاروانسرا را بر سر راهها، مقدم بر همه خيرات و مبرات مي‌شمارند. در اين كاروانسراها كاروانيان رايگان فرود مي‌آيند و مي‌آسايند».
منبع: شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: