1395/2/21 ۱۱:۵۲
اگرچه از لحاظ تاریخی آغاز نقاشی نوگرای ایرانی را فعالیتهای حسین كاظمی، محمود جوادیپور و جلیل ضیاپور در سالهای ابتدایی دهه ١٣٢٠ دانستهاند، اما بدون شك نمیتوان از نقش برگزاری نخستین نمایشگاههای هنری در معرفی این هنر نو به عنوان نسخه تازهای برای هنر ایران غافل شد. از دید این هنرمندان هنر نو، علاوه بر انتخاب زبانی نو به امكانات نویی هم احتیاج داشت. ده سالی طول كشید تا رفتهرفته این امكانات ارتباطی دستكم در شهر تهران افزایش یابد. نیاز به افزایش امكانات نمایشگاهی بدون راهاندازی پاتوقهای هنری امر بیهودهای به نظر میرسید و چنین شد كه با تشكیل «انجمن خروس جنگی» نخستین محفل هنری در ایران با هدف معرفی دیدگاههای هنرمندان نوگرای آن روزها كار خود را شروع كرد.
نقاشان نوگرای ایرانی و تجربههای جمعی
كیانوش نوری: اگرچه از لحاظ تاریخی آغاز نقاشی نوگرای ایرانی را فعالیتهای حسین كاظمی، محمود جوادیپور و جلیل ضیاپور در سالهای ابتدایی دهه ١٣٢٠ دانستهاند، اما بدون شك نمیتوان از نقش برگزاری نخستین نمایشگاههای هنری در معرفی این هنر نو به عنوان نسخه تازهای برای هنر ایران غافل شد. از دید این هنرمندان هنر نو، علاوه بر انتخاب زبانی نو به امكانات نویی هم احتیاج داشت. ده سالی طول كشید تا رفتهرفته این امكانات ارتباطی دستكم در شهر تهران افزایش یابد. نیاز به افزایش امكانات نمایشگاهی بدون راهاندازی پاتوقهای هنری امر بیهودهای به نظر میرسید و چنین شد كه با تشكیل «انجمن خروس جنگی» نخستین محفل هنری در ایران با هدف معرفی دیدگاههای هنرمندان نوگرای آن روزها كار خود را شروع كرد. حضور تعدادی از این هنرمندان با هدف ادامه تحصیل در خارج از كشور و مواجهه آنها با بیینالهایی كه به صورت منظم برای معرفی و نمایش آثار هنرمندان مختلف برگزار میشد، خواسته جدیدی را در افزدون امكانات نمایشگاهی آثار هنرمندان مطرح كرد. حسین زندهرودی یكی از هنرمندانی بود كه به همراه پرویز تناولی و سیا ارمجانی این ایده را به سرعت عملی كردند و به این شكل بیینالهای هنر ایران طی چند دوره (نخستین بیینال در سال ١٣٣٧) برگزار شد. در این میان، اعطای بورس تحصیلی دومین بیینال نقاشی تهران به حسین زندهرودی به عنوان یكی از برگزیدگان این دوسالانه در سال ١٣٣٩ بهانهای شد تا این نقاش جوان ٢٣ ساله در آن زمان، مدتی را در پاریس سپری كند. اعطای بورس دیگری توسط دولت فرانسه به این هنرمند بر مدت حضور او در فرانسه افزود و همین كافی بود تا در نهایت زندهرودی تصمیم بگیرد برای همیشه در این كشور ماندگار شود. زندهرودی در طول این سالها كمتر به ایران سفر كرد. سالها بود كه او پروژه نمایشگاهی هنر نوگرای ایرانی را با برگزاری نمایشگاههایی از آثار در تعدادی از مطرحترین موزههای دنیا جهانی كرده بود و به این ترتیب نیازی به نمایش این آثار در ایران نمیدید. از طرفی برای سالهای طولانی در ایران امكان نمایش آثار بهشكلی كه در سالهای اولیه جریان نقاشی نوگرای ایرانی وجود داشت، فراهم نبود. شرایط بعد از برگزاری انتخابات سال ٧٦ صورت متفاوتی پیدا كرد. سهم هنرهای تجسمی از این شرایط متفاوت امكان برگزاری برنامههای مختلف نمایشگاهی در موزه هنرهای معاصر تهران بود و این موزه بعد از مدتها با برگزاری برنامههای مختلف، فضای سرد نمایشگاهی آن سالها را دوباره گرم كرد. حسین زندهرودی هم ترجیح داد تا در گرمی این فضا نقشی مشابه با دیگر هنرمندان همدوره خودش بازی كند. از این اتفاقات و حضور زندهرودی در ایران ١٥ سالی گذشته است. ماجرای این حضور به سالهای پایانی دهه هفتاد برمیگردد كه موزه هنرهای معاصر تهران در كنار برگزاری دوسالانههای نقاشی یا مجسمه به بهانه معرفی و مروری بر آثار هنرمندان نوگرا یا جنبش سقاخانه نمایشگاههایی را با عنوان «پیشگامان هنر ایران» برگزار كرد. در طول آن سالها، نمایشگاههای موفقی شامل مجموعه آثار هنرمندان در قید حیاتی مثل حسین زندهرودی، پرویز تناولی، محسن وزیریمقدم، مسعود عربشاهی، منصوره حسینی یا بهجت صدر در این موزه همراه با حضور و سخنرانی این هنرمندان برگزار شد. در زمستان سال ٨٠ نوبت به حسین زندهرودی رسید و در نمایشگاه مروری بر آثار او منتخبی از نقاشیهای این هنرمند در طول چهار دهه به نمایش گذاشته شد. سخنرانی زندهرودی در مراسم افتتاحیه نمایشگاهش با استقبال زیادی روبهرو شد. او كمی بعدتر درباره آخرین حضورش در ایران اینطور توضیح داد: «آن زمستان به قدری جمعیت زیاد بود كه آدم تعجب میكرد. من هیچ جای دنیا ندیده بودم كه اینقدر شلوغ شود. حضور اقشار مختلف در روز افتتاحیه و نمایشگاه جلبتوجه میكرد. مردم خیلی با علاقه بودند. دانشجوها در هوای سرد آن سال كه برف باریده بود، سوار اتوبوس میشدند. جوانها از شهرستانها سوار اتوبوس میشدند و گروه گروه میآمدند و نمایشگاه را میدیدند و این یك اتفاق خیلی عجیب بود. من با كمال خوشحالی سعی میكردم جواب سوال دانشجوها را بدهم. آن زمان دانستم كه سهم بزرگی در تاریخ هنر ایران و حتی جهان دارم و این باعث افتخار من بود كه ایرانیهایی كه آنجا بودند و دوستان و دانشجوها و همه از من استقبال و قدردانی میكردند. » هر چند در طول سالهای گذشته از نظم رویدادهای تجسمی خبری نبوده یا حتی موزه هنرهای معاصر تهران چند سالی به دوران رخوت خود برگشت، اما هر هفته در گالریهای زیادی در شهر تهران امكان تجربه افتتاح یك نمایشگاه وجود دارد. این اتفاق را باید به پای نقاشان نوگرایی دانست كه با پایهگذاری آن در هفتاد و چند سال پیش در طول دهههای گذشته برای حفظ آن تلاش شد و سرانجام به ما رسید.
منبع: اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید