1395/2/20 ۰۷:۱۸
ادبیات ایران: از چهلتن، مندنیپور، ساعدی، دولتآبادی تا فدایینیا، امیر نادری و دیگران
«- چهكسي ميتواند به حضور يك بوفكور كه سراسر شب روي درگاه پنجره اتاقش نشسته است، عادت كند! - بله، چهل سال طول كشيد تا پيشبيني او به حقيقت پیوست. اما بدانيد كه كابوسهاي ديگري هم هست. كابوس شبي كه دريا توفاني شد و يا كابوس انتر بيچارهاي كه لوطياش مرده است.» اميرحسن چهلتن در داستانِ كوتاه «نويسنده در پاگرد» در قالب چند صفحه ديالوگ، ادبيات معاصر ما را احضار ميكند. اخيرا نيز بهواسطه بازنشر چندين رمان و داستان مهم كه بهدلایل مختلف سالها امكان نشر نداشتند، فرصتی فراهم آمده تا مخاطب، این آثار را در کنار انبوهِ داستان ايراني اخير بخواند. از اين ميان چند كتاب از چهلتن در نشر نگاه بازنشر شده: «تهران شهر بيآسمان» كه رمان مهم اين نويسنده است و قريب به يكدهه از آخرين چاپش ميگذرد و «ساعت پنج براي مردن دير است». از شهريار مندنيپور، نيز سه كتاب در نشر مركز بازنشر شده: «شرق بنفشه»، مجموعهاي با نُهداستان و چاپ هفتم «ماه نيمروز» كه هشت داستان دارد و «آبي ماوراي بحار» با يازده داستان، يا بهروايت نويسندهاش يازده كابوس. «كابوسهايم هميشگياند. اما وقتي خودم بهپاي خودم آمدهام به اين دنياي نحس كلمات، كه ارواح اشيا و آدمهايند، به طمع كامگرفتن از كلمات، ديگر چهجاي گله...». غالب آثار ساعدي نيز اكنون در نشر نگاه منتشر شدهاند. ازجمله داستانها؛ شبنشینی باشکوه، عزاداران بیل، واهمههای بینامونشان، ترسولرز و آشفتهحالان بيداربخت. از دیگر تجدیدچاپهای قابلتوجه بازنشر «از میان شیشه، از میان مه» علی خدایی است در نشر چشمه. این مجموعه شامل دَه داستان است و در چاپ تازه سه داستان دیگر هم به آن اضافه شده. «آه، استامبول» نیز مجموعه هشت داستانِ رضا فرخفال است که از آنهم دو دههای میگذرد و حالا در نشر چشمه بازنشر شده. از حسن بنیعامری، نیز رمان «فرشتهها بوی پرتقال میدهند» در نشر نیلوفر بازنشر شده. رمان سه فصل دارد و هر یک از فصلها در زمانهای متفاوت میگذرند. «سوءقصد به ذات همایونی» رضا جولایی نیز پس از چند سال در نشر چشمه بازنشر شده. رمانی که تاریخ را احضار میکند تا از دوران استبداد محمدعلی شاه قاجار روایتی بسازد. از علیاشرف درویشیان، نیز «سلول ١٨» در نشر نگاه منتشر شده. این رمان که بار نخست در سال پنجاهوهشت در همین نشر چاپ شد، بهنوعي خاطرات زندان او محسوب ميشود. اما اتفاق درخور تامل چاپِ كتابهايي از نويسندگان متفاوت با جريان جاافتاده روز است. داستانهايي از عليمراد فدايينيا، نويسنده متعلق به جريانِ «شعر حجم» و سينماگر معروف، امير نادري و هر دو در نشرِ گزيدهكار آوانوشت. از فدايينيا، رمان يا بهتعبير خودش حكايتِ «نامهي شاهپور و آهوانش» درآمده و «برجهاي قديمي» كه در آستانه نمايشگاه كتاب چاپ شد. راوي اين رمانكوتاه مردي جاافتاده است كه ترك وطن كرده و در آمريكا زندگي ميكند. تماسي او را به سفري ميكشاند تا از آشناي ديگري در گذشته خبر بگيرد. و «برجهاي قديمي»، حكايتهاي پيوستهاي كه در تابستان پنجاه نوشته شدهاند: مراجعت بيتقصير، رفتهها كه نميآيند، هجوم هياهو، پلك، اين و ف كه به بيژن الهي تقديم شده. «ساز دهنی و چند قصه دیگر» امیر نادری نیز بههمت احمدرضا احمدی چاپ شده. غالب قصههای کتاب خود-زندگینامهای هستند با راوی اول شخص. جدا از قصههای متفاوت نادری، با افزودهها و یادداشتهایی از احمدرضا احمدی و پرویز دوایی. از چاپاولهای دیگر امسال، «بنیآدمِ» دولتآبادی است با شش قصه که در چند سال اخیر نوشته شدهاند. فضای داستانهای اخیر نسبت به دیگر آثار او، حتی داستانهای کوتاهش متفاوت است. آدمهای این داستانها اغلب در وضعیتی بحرانی گرفتارند. داستانها اما اشتراکاتی جدی دارند. دولتآبادی «ابهام و ابرآلودگی» داستانها را یکی از این اشتراکات میداند. از دیگر شباهتها، تیپ آدمهایی است که از متن جامعه به بیرون پرتاب شدهاند. از جعفر مدرسصادقي نیز رمان تازهای در نشر مركز درآمده با عنوان «بهشت و دوزخ». اين رمان دستكم با چند اثر اخير مدرسصادقي فضايي متفاوت دارد و برمبناي یک مقطع کوتاه از زندگی دکتر مصدق نوشته شده. داستان از زبان خديجه، دختر نوجوان مصدق روايت ميشود كه شاهد بازداشت پدرش بوده و اتفاقاتي كه بعد از آن ميافتد و تا بعد از تبعید مصدق هم ادامه دارد. جملات پشتجلد كتاب از فضاي حاكم بر رمان حكايت دارد: «كاروانسراها همه سر پا و سالم، اما خالي و متروك. حتا درختهايي كه توي حياط اين كاروانسراها بود خشكيده بود...». شیوا ارسطویی رمان «نینا» را در نشر پیدایش منتشر کرده. رمانی در پنج فصل. بیشتر رمان در دهه پنجاه میگذرد و البته اوایل دهه شصت. «یک اتاق اجاره کرد در یک بالاخانه، مشرف به میدان فردوسی. وقتی از تدریس خصوصی به دخترها برمیگشت، میتوانست از پنجره کوچکش جنبوجوش شهر را تماشا کند. اتاق را که پیدا کرد به سیروس گفت میتواند به بعضی از دخترها در همان اتاق درس خصوصی بدهد. اینجوری از رفتوآمد از این سر شهر به آن سر شهر خلاص میشد.» نینا از همین سطرهای آغاز کتاب به مخاطب معرفی میشود و در ادامه از خلال دیالوگها و فضاسازیها مخاطب با فضای حاکم بر آن روزها و حالوهوای روزهای منتهی به انقلاب، بعد از آن و جنگ آشنا میشود. از ابراهيم دمشناس نيز رمان «نامه نانوشته» در نشر بوتيمار منتشر شده و ساختاري نامه در نامه دارد. در نامههای پدربزرگ به نوهاش، نامههايي ديگر نيز نقل ميشوند؛ نامههايي که زمان جنگ بين پدربزرگ و فرزندش ردوبدل شدهاند. رمان «سپیدتر از استخوان» حسین سناپور نیز در نشر چشمه منتشر شده. رمانی درباره زندگی یک پزشک، با افکار خاص او درباره بیماری، زندگی و مرگ که در بیمارستان میگذرد. از حسن اصغری نیز رمان کوتاهِ «لالهزار مرداب» در نشر بوتیمار درآمده. مسئله رمان از همان عنوان آن بر مخاطب آشکار میشود: «آیا مرداب لالهزار میزاید؟ این تقابل در ذات زندگی آدمهاست یا با نگاه ما پدید میآید؟»
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید