1395/2/13 ۱۱:۱۵
نكوداشت استاد مرحوم باستاني پاريزي و گشايش نمايشگاه «آينه دار دوران» ديروز با حضور جمعي از اهل هنر و فرهنگ در سازمان اسناد و كتابخانه مركزي با اجراي عليرضا پوراميد، منتقد موسيقي و شاعر برگزار شد.
سيد عباس دعايي دبير اين اتفاق هنري در ابتداي برنامه گفت: امروز به ياد معلمي بزرگ در روز معلم گرد آمدهايم و اعتقادمان است كه:
آموزگار گرچه خداوندگار نيست
بعد از خداي، برتر از آموزگار نيست
اولين باري كه استاد عزيز، مرحوم دكتر باستاني پاريزي را زيارت كردم نوجواني بودم و در جمع بزرگان به من احترام گذاشتند و كتابي هديه دادند.
اين برخورد آن چنان بر من تأثير داشت كه هيچ گاه فراموش نميكنم، احترام به يك جوان در جمع بزرگان را. البته بعدها اين توفيق الهي شامل حال من ميشد و ميتوانستم مكرر خدمتشان برسم. البته صفا و صميميت و مهرباني و خوشروئي استاد چنان بود كه قلباً به سويشان كشيده ميشدم اينها را عرض كردم كه به نوعي از سابقه ارادتم به استادي نامدار گفته باشم.
بيترديد همين سابقه لطف و عنايت ايشان و ارادت من، زمينهساز پيشنهاد و انجام كاري شد كه امروز بدان مناسبت در خدمت عزيزان حاضر هستم و از اين كه گزارش دادن درباره آنچه دوستان كردهاند به گردن من افتاده، عذر ميخواهم.
خلاصه مطلب اين است كه يكي از دوستانم به نام محسن رزاقي كه بارها توفيق ديدار استاد را داشتهاند، گروهي هنري به نامن «آميدا» تشكيل دادهاند كه افرادش فارغالتحصيلان هم دوره خود ايشان و همگي كارشناس ارشد تصويرسازي هستند كه هم اكنون برخي از آنها در دانشگاه تدريس ميكنند و برخي برگزيده جشنوارههاي داخل يا خارج از كشور هستند و به هر حال اهل فن و هنرند.
پس از آشنائي با اين گروه و همكاري كه در زماني پيش آمده بود، و شايد به خاطر آن نوشته مرحوم استاد در آن كتاب كه عرض كردم، به فكرم رسيد چه خوب است، بتوانيم به ياري اين هنرمندان به مصور كردن برخي از آثار استاد بپردازيم كه با استقبال دوستان مواجه شد و ديديم نيازمند راهنمائي افراد آشنا با استاد و آثار ايشان هستيم.
پس با همراهي نويسنده نامي و معروف كرمان، جناب آقاي محمد علي علومي و ياري جناب آقاي گلابزاده و تائيد مهندس حميد باستاني قرار شد هر كدام از دوستان هنرمند كتابي از آثار استاد را انتخاب كنند و طرحهائي براي آن ترسيم كنند. در همين راستا براي شناخت بيشتر كرمان و ديدن كوير و ارتباط بهتر با آثار استاد با حمايت «شركت خط نو» راهي ديار كريمان شديم و به لطف نهادهايي مثل استانداري كرمان، ارگ جديد بم و دانشگاه آزاد كرمان توانستيم از مكانهاي مختلفي بازديد كنيم. جالب اينكه اين سفر دوستان همزمان شد با برنامه رونمائي از جايزه جهاني استاد باستاني در دانشگاه آزاد كرمان.
نخست قصدمان صرفاً برگزاري نمايشگاهي از آثار دوستان بود و سپس حفظ آنها در مكان يادمان استادان و فرهيختگان كرمان كه اين درخواست مورد قبول جناب استاندار قرار گرفت.
اما بعدا «شركت خط نو» به دليل علاقه مديران شركت به استاد باستاني، پذيرفت با حمايت خود اين آثار را به صورت كتابي براي علاقمندان درآورد و تكميل اين كار منوط به افزودن بخشي علمي به آن بود، چه به اين ترتيب راه هموارتر ميشد تا به پيشنهاد بنياد ايرانشناسي در معرفي استاد بهعنوان يكي از شخصيتهاي فرهنگي كشور به يونسكو اقدام شود.
اين بود كه از بزرگاني خواستار نگارش مقالاتي در شناسائي وجوه شخصيتي استاد باستاني شديم. بهگونهاي كه در سطوح فراملي قابل استفاده باشد. خوشبختانه همراهي بزرگوارانه بسياري از استادان ما را يار شد و در نهايت قرار شد يك گروه علمي عهدهدار تهيه و تدوين اين مهم شود.
جناب آقاي دكتر اكبري (رئيس گروه تاريخ دانشگاه شهيدبهشتي)، مسئوليت گزينش مطالب مناسب از ميان مقالات پيشتر نگاشته را به عهده گرفتند؛ همچون مقالاتي كه انجمن آثار و مفاخر كشور و ديگران به ياد استاد تهيه كرده بودند.
به موازات اين كار، بنا شد به ياري جناب آقاي موسوي بجنوردي (رياست محترم دايرهالمعارف بزرگ اسلامي) و معاون ايشان، مجموعه مقالات جديدي زير نظر آقاي دكتر سجادي تهيه شود كه به ياري حق در آينده در دسترس پژوهندگان قرار خواهد گرفت و البته گزينش مقالات براي ترجمه و ارائه بخش علمي به دو زبان نيز به ياري مركز دايرهالمعارف و زير نظر جناب آقاي دكتر سجادي صورت گرفت.
در همين راستا به همت آقاي دكتر پيروز ارجمند از موسسه فرهنگي آوانگار به همراهي سازمان دايرهالمعارف بزرگ اسلامي فايلي صوتي ـ تصويري براي استاد درخواهد آمد و البته باز به همت ايشان فايلي صوتي براي شناخت كوتاه با استاد شكل گرفته كه سرودة آقاي افشين يداللهي به نام استاد و به همت خودشان، به خوانندگي يكي از خوانندگان نامي كشور تهيه ميشود. اميدواريم اين فعاليتها كه خوشحاليم مولود اين حركت بوده، زمينهاي باشد براي ايجاد مركزي كه به شناسايي همهجانبه بزرگان علمي ـ فرهنگي كشور بپردازد.
كوششهايي صورت گرفت تا اين نمايشگاه از آثار هنرمندان در خانة اصلي استاد يعني دانشگاه تهران برگزار شود كه مديون لطف جناب آقاي دكتر عاملي و رياست محترم دانشگاه جناب آقاي دكتر نيلي احمدآبادي هستيم. از تلاش اين عزيزان و بقية دوستاني كه حمايت كردند، از جمله پرديس هنرهاي زيباي دانشگاه تهران سپاسگزاريم و نيز سپاسگزاريم از همه كساني كه به نوعي ياري و همراهي و همدلي و همفكري كردند.
پس از سخنان عباس دعايي، دبير اتفاق هنري «آينهدار دوران» عليرضا پوراميد، مجري اين مراسم، بيانيه گروه «آميدا» را قرائت كرد. وي پيش از قرائت اين متن، معناي آميدا را چنين بيان كرد: «آرزوي ماندگار يك دوستي ابدي» در بخشي از بيانيه گروه «آميدا» آمده است: او به اهميت شناخت تاريخ تاكيد و از شناساندن مقصودي دارد. اينكه صداي خاموش مردمان را به گوش همگان ميرساند و اينكه عاشق فرهنگ كرمان است و در طي اين طريق به هر نحوي از كرمان شروع ميكند يا به كرمان ختم ميكند و به تاريخ كرمان و مردم آرام آن ميپردازد.
او در كوچههاي شهر بيمنتهاي تاريخ قدم ميزند و ميرود و جستجو ميكند تا اگر جايي كساني سهمي در تاريخ داشتهاند و ناديده گرفته شدهاند نامي از آنها گفته شود و دين تاريخ را به آنها ادا كند و تاثيرشان را آشكار سازد و هدف بزرگ او از بررسي تاريخ، يافتن جاي پاي خداوند در رويدادهاي تاريخي است آنجا كه ميگويد؛ خدا هست و بزرگ هست و من همه جا دنبال پاي خداي بزرگ در تاريخ هستم. او همه مسائل را در خدمت بيان يك معنا مطرح ميكند. مسائلي كه ممكن است از نظر تاريخي و جغرافيايي با هم نسبت نداشته باشند اما در يك معنا همگي مشترك هستند، معنايي كه روايتگري تاريخ است و باستاني پاريزي آن را كشف قانون تاريخ ميداند. قانوني كه ثابت است و عنصر متحرك آن سقوط و عروج دولتهاست. كه با تكرارش تجربه نصيب مردم ميكند و پند ميآموزد. او مسائل تاريخ را به شيوه بافتن قالي تشبيه ميكند كه ذرهذره و گرهگره ميليونها سرنخ به يكديگر متصل ميشوند تا تبديل به نقش قالي شوند. ما از دريچه ظن ايشان به وسيله هنر، همراه آثار ايشان شدهايم.
تصويرسازيهاي گروه «آميدا» نشاني است از آنچه كه ردّپاي آن در آثار باستاني پاريزي يافتهايم و در جستجوي گمشده خود همراه با او در تاريخ سفر كردهايم. باستاني پاريزي را آينهدار دوران ناميدهام و ما هم به سهم خود هرچند اندك، دريافتي از آن عظمت را به تصوير كشيدهايم.
سپس عليرضا پوراميد، با اشاره به جنبههاي رنگارنگ شخصيت و آثار باستاني پاريزي گفت: آواز بيشتر از تصنيف ايشان را تكان ميداد. آقاي عبدالوهاب شهيدي براي باستاني خيلي عزيز بود. قوامي (فاخته)، خوانساري و برخي از خوانندگان اخير. او حتي از خانم «شوشا» فرزند سيد كاظم عصار در آثارش نام ميبرد كه ترانههاي محلي را خوانده است. رضا مايل هروي گفته بود، آقاي باستاني پاريزي بين مطالبش «هواخوري» و «نفسگيري» ميكند. چند صفحه مطلب ميخوانيد و بعد با يك تك بيت خستگي را درميآورد.
در ادامه اين مراسم، مهندس حميد باستاني پاريزي با بيان اين كه براي تشكر از مسئولان دايرهالمعارف بزرگ اسلامي، سازمان اسناد و كتابخانه ملي و جناب آقاي دعايي در اين جمع حاضر شده است، گفت: بسياري از دوستان براي اين كار همدلي كردهاند كه از ايشان سپاسگزارم. من شاهد پيگيريهاي سيد عباس دعايي بودم. كار بديعي شكل گرفت، كه از يك منبع مكتوب، منبع تصويري توليد بكنند تا شايد با وسايل ارتباط جديد و با بيحوصلگيهاي نسل جوان، نسبت به كتاب، ابزار و رهگشايي براي عنايت به آثار مكتوب باشد و براي اين كار هنر نگارگري و تصويرگري روشي مناسب براي انتقال اطلاعات باشد.
وي با اشاره به اين كه اين كار هنري ميتواند شروع اين روند باشد افزود: من به دوستان هنرمند پيشنهاد دادم كه كتابها را بخوانند و بر اساس خوانش خود، نگارگري انجام بدهند. چند نفر از دوستان، هوشنگ مرادي كرماني و محمدعلي علومي هميار هنرمندان بودند. من در ابتدا فكر نميكردم چنين تصويري در بيايد، ديدم ذهنهاي خلاق، حتي از تركيب «بي در كجا» به تصوير زندهاي رسيدهاند. «بيدركجا» افرادي هستند كه در سني قرار دارند كه ديگر نه در خانه و نه در بيرون از خانه جا دارند. من ترديد ندارم كه كاري كه با كتابهاي پدر كردهاند در ادامه با گنجينه ادب و فرهنگ ما ميتوانند انجام بدهند. بيش از شصت جلد كتاب متعلق به باستاني پاريزي است كه هر كدام از آنها لحاف چل تكهاي است كه ميتواند دستمايه تصويرسازي هنرمندان قرار گيرد.
سپس، با پخش كليپي از مراسم روز گذشته درباره مرحوم باستاني پاريزي در انديشگاه كتابخانه مركزي، كليپي با عنوان «من عاشق ايرانم» با شعر و خوانش دكتر افشين يداللهي پخش شد.
سپس نماينده كتابخانه ملي، غلامرضا اميرخاني، معاون كتابخانه ملي، براي تكريم خانواده استاد پاريزي به جايگاه آمدو گفت: من افتخار اين را نداشتم كه شاگرد استاد پاريزي باشم اما در سال 1391 كه داشتم در نشريه داخلي دانشگاه دنبال مطلبي ميگشتم، متوجه شدم ايشان شعر طنزي در دوران دانشجويي خود در سال 1325 بهنام «شب يلدا» سروده است كه عاشقانه بود. ايشان از من خواستند شعر را براي ايشان بفرستم كه هرگز قسمت نشد اين كپي را بفرستم.
در اين مراسم، هدايايي از طرف كتابخانه ملي و شركت خط نو و خانواده باستاني پاريزي، به نمايندگان گروه تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي، دايرهالمعارف اسلامي، دانشگاه تهران، شركت آوانگار و مدير گروه «آميدا»؛ رزاقي و دكتر افشين يداللهي و خانم رازقندي اهدا شد.
در بخش پاياني اين مراسم؛ سيد محمود دعايي، مدير مسئول روزنامه اطلاعات گفت: خداي را شاكرم كه فرزندان من صالح هستند و ميتوانم پشت سر هر چهار فرزندم نماز بخوانم و حتي پشت سر دو دامادم كه اگر منع شرعي نداشت.
پشت سر دو دخترم نيز نماز ميخواندم. عباس، درك بالايي دارد و براي پيگيري و به ثمر رساندن آنچه ميخواهد كوشا است و خداي را شاكرم كه چيزي كه در ذهن او شكل گرفته است، كار فرهنگي است و من عاجز بودم از همراهي با او. من در اين كار هيچ نقشي و سهمي نداشتم و نه موسسهاي كه در آن هستم. او خود گشت و يارانش را پيدا كرد. ديشب وقتي ديد به دلايلي مدعويني نميتوانند بيايند، حال عارفانهاي پيدا كرد و گفت خدا را شكر كه از مسئوليني كه دعوت كردم كسي نمي آيد. يكي از مدعوين استاندار كرمان بود كه درگير آمادهسازي مقدمات سفر رياست جمهوري به كرمان است. ديگري آقاي جهانگيري معاون اول رئيس جمهوري كه در جلسه هياتدولت يكشنبههاست و ديگر داماد ما كه آقاي نادري است و معاون اطلاعرساني آقاي جهانگيري ايشان است و نيز محمدجواد حجتي كرماني كه بهعلت بيماري نتوانست بيايد و پيامي براي اين جلسه بيريا فرستاده است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید